واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: كودكان كار كودكان فراموش شده
طه ولي زاده
يك سال پيش هم كلام دخترك ده ساله يي شدم كه از طبقه محروم جامعه بود و براي تامين نيازهاي خانواده اش و فرار از كتك هاي پدر دائم الخمرش رو به فروش فال هاي حافظ در مقابل يكي از معروف ترين رستوران هاي ايران آورده بود تا شايد رهگذران بي درد، بي خيال از كوله بار دردش لطفي كنند و از او فالي بخرند.پس از چهار، پنج بار كه همديگر را ديديم با آن لحن معصومانه اش برايم از زندگي اش گفت. از سرگذشت و سرنوشت محتوم خودش و خواهرانش. اينكه چگونه پدرش براي تامين ترياك خود، دختران هنوز ده ساله نشده اش را هر ماه به دست به اصطلاح كارفرمايي مي دهد، اينكه آنها چه بلايي بر سرشان مي آورند...
قصدم خواندن مرثيه بر پيكر نيمه جان شهرم نيست كه تا امروز هر چه نوشته شده و هرچه خوانده شده فرياد وامصيبتا و واحسرتا بوده و قطره اشك هايي كه هنوز فرو نغلتيده بر گونه ها خشك شده اند.چه ببينيم و چه خود را به نديدن بزنيم كودكان خياباني همين جا در مقابل چشم هاي بسته ما در همين شهر زندگي مي كنند. كودكاني كه مي فهمند، احساس دارند، آرزو دارند، كودكاني كه كار مي كنند، كودكاني كه ده ساله، صد ساله مي شوند.همان طور كه گفته شد نگاه به كودكان كار اگر نه همواره اما اكثراً نگاهي ترحم آميز و احساسي بوده است. هر چند اين نوع نگاه هرگز قابل سرزنش نيست اما به راستي چاره ساز نيز نخواهد بود. بررسي اين معضل و كمك به مرتفع كردن آن نياز به توجه پايه يي و زيربنايي پژوهشگران و مسوولان به اين پديده دارد كه موارد گوناگون و بسياري را شامل مي شود از جمله؛ چگونگي و چرايي به وجود آمدن و استمرار اين پديده، بررسي آماري به كارگيري كودكان در موقعيت ها، مشاغل و محيط هاي جغرافيايي مختلف، بررسي آماري سنين شروع به كار كودكان در مناطق مختلف كشور، استفاده از تجربه هاي نهادهاي بين المللي و كشورهاي ديگر در مبارزه با اين پديده و بومي كردن اين تجارب و ده ها مورد ديگر.
اگرچه همانند هر داده ديگري متاسفانه آمار دقيق يا نزديك به واقعيتي از تعداد كودكان كار و پراكندگي شان در موقعيت هاي گوناگون در سطح شهرها و روستاهاي ايران در دست نداريم اما با توجه به آمارهاي سازمان هاي جهاني مي شود به بزرگي اين فاجعه در جهان و به تبع آن در ايران پي برد.براساس آمارهاي سازمان جهاني يونيسف در سال 2006، حدود 158 ميليون كودك كار 14-5 ساله در جهان وجود دارد كه اين رقم در گروه سني 17-5 سال به 218 ميليون مي رسد. 128 ميليون - از 218 ميليون - يعني چيزي حدود 58 درصد از اين كودكان در بدترين شرايط كاري فعاليت مي كنند. يك سوم اين كودكان در شرايط بسيار خطرناك و ريسك پذيري كار مي كنند كه بايد به سرعت براي دوركردن آنها از چنين محيط هايي اقدامي شود و 70 درصد اين كودكان بدون پرداخت كمترين حقوقي به كار واداشته مي شوند.
براساس داده هاي اين سازمان در سال 2002، هر ساله 4/8 ميليون كودك در جهان به عنوان برده مورد استثمار قرار مي گيرند، به سرزمين هايي دورتر از محل زندگي شان گسيل مي شوند، در نبردها و منازعات نظامي به كار گرفته مي شوند يا مورد سوء استفاده جنسي قرار گرفته و همچنين در ساير فعاليت هاي غيرقانوني مثل حمل مواد مخدر و... از آنها استفاده مي شود. همواره اولين سوالي كه در مواجهه با اين مشكل به ذهن مي رسد اين است كه كودكان به چه منظوري و چرا كار مي كنند؟ در يك نگاه كلي مي توان اين گونه گفت كه بيشتر اين كودكان به اين دليل كار مي كنند كه براي زنده ماندن نياز به اين پول يا غذاي مختصري دارند كه كارفرمايان شان در اختيار آنها مي گذارند. استخدام كودكان بسيار كم هزينه تر از استخدام افراد بالغ است. به علاوه اينكه ظرافت و انعطاف دست و بدن كودكان در تسريع برخي كارها كه نياز به ظرافت دارند بسيار موثر است. براي برخي از بچه ها مدرسه و تحصيل گزينه يي براي ادامه زندگي نيست زيرا تحصيلات معمولاً پرهزينه هستند و همچنين برخي خانواده ها اين گونه فكر مي كنند كه تحصيل كودك را از زندگي واقعي دور مي سازد.
موضوع ديگري كه مي تواند مورد پژوهش قرار گيرد نوع شغل هايي است كه كودكان درگير آن هستند و نگاه آماري به پراكندگي اين كودكان در كشور. به عنوان مثال اينكه چند درصد اين كودكان در مزارع كار مي كنند؟ چند درصد در كارخانه ها، معادن، كارگاه هاي آجرپزي مشغول به فعاليتند؟ اينكه آيا خريد و فروش كودكان در كشور ما به ويژه به منظور سوءاستفاده هاي جنسي وجود دارد، در چه سطحي و چه ابعادي اين پديده در حال جريان است؟نكته يي كه هرگز نبايد فراموش شود اين است كه ممكن است در ايران علت هايي در گسترش اين معضل دخيل باشند كه در ساير نقاط جهان مطرح نيستند. براي مثال بسياري از اين كودكان افرادي هستند كه به دليل داشتن پدر غيرايراني - بيشتر افغاني يا عراقي - تابعيت ايراني ندارند و فاقد شناسنامه هستند. اين كودكان از هيچ گونه كمك دولتي برخوردار نمي شوند و تنها اميدشان نهادهاي غيردولتي نظير انجمن حمايت از حقوق كودكان كار است.بررسي اين قبيل سوال ها و به دنبال چاره بودن برايشان ضروري تر از برگزاري مراسمي است كه با نگرش خوشبينانه تنها نياز چند روز اين كودكان را جواب مي دهد؛ مراسم و جشن هايي كه بيشتر قصد تحريك احساسات آني و زودگذر را دارند و هرگز با اين مشكل به صورت ريشه يي مبارزه نكرده اند.در چند سال اخير سازمان هاي غيردولتي در جهت بهبود وضعيت اين كودكان شكل گرفته اند كه اقدامات قابل توجهي را در اين راستا انجام داده و مي دهند. اين مراكز عموماً با دو مشكل اساسي روبه رو هستند. نخست فقدان نيروي متخصص و دوم مشكلات مالي. كمكي كه از طرف دولت به اين سازمان ها مي شود به زحمت هزينه هاي يكي، دو ماه را برطرف مي كند. همچنين به دليل آگاه نبودن بيشتر مردم از وجود چنين نهادهايي، اين مراكز نمي توانند خيلي به كمك هاي مردمي تكيه كنند. با وجود تمام اين مشكلات، تشكيل اين سازمان هاي غيردولتي نويد فرداي بهتري را مي دهند.
نكاتي كه در اين يادداشت به آنها اشاره شد تنها سرفصل هايي هستند كه مي توانند مورد پژوهش و بررسي قرار گيرند. پژوهش هايي كه به حتم تاثير قابل توجهي بر زندگي و آينده كودكان كار خواهند داشت. اگر امروز درصدد درمان اين زخم برنياييم و مثل هر مشكل ديگري بخواهيم با تزريق مسكن هاي گذرا درد را تسكين دهيم و به فرداها حواله اش كنيم، فردا مي رسد و ما حسرت تمام لحظه هايي را كه بيهوده از دست داده ايم، خواهيم خورد.
يکشنبه 21 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]