محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827901012
خاتمي براي نامزدي در انتخابات ايثارگري كند
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: خاتمي براي نامزدي در انتخابات ايثارگري كند
سرمايه، مجتبي فتحي: در شرايطي كه شمارش معكوس شركت در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري براي اصلاح طلبان خيلي زودتر از اصولگرايان شروع شد اما همچنان آنها نتوانسته اند بر سوالات و ابهامات خود درباره نحوه حضور در اين انتخابات فائق آيند. برنامه و استراتژي شركت در انتخابات و بعد از انتخابات، نامزد مورد توافق همه گروه هاي اصلاح طلب از جمله سوالاتي است كه تاكنون پاسخ مشخصي در اين جبهه سياسي براي آن ارائه نشده است. با اين حال حميدرضا جلائي پور استاد دانشگاه و عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت پاسخ هايي براي اين سوالات دارد. وي معتقد است كه اصلاح طلبان براي تحقق مطالبات معطل مانده انقلاب اسلامي و اصلاحات و جلوگيري از تخريب هايي كه دامنگير كشور شده است و كنترل بحران هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي، چاره اي جز حضور فعال در انتخابات ندارند.
به گفته وي در صورتي هم كه بنا شد اصلاح طلبان در انتخابات حضور فعال داشته باشند چاره اي جز اين ندارند كه با سيدمحمد خاتمي قدم به اين آوردگاه بگذارند. جلائي پور تاكيد بر نام خاتمي را از سر شخص پرستي و ارادت ورزي نمي داند و اتكاي بيش از حد اصلاح طلبان بر او را نيز نمي پذيرد بلكه معتقد است كه اين شرايط خاص كشور است كه براي اصلاح طلبان چاره اي جز حضور با خاتمي را در انتخابات باقي نمي گذارد و به باور اين عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت در اين برهه تنها خاتمي است كه مي تواند از هفت خوان انتخابات گذر كند و بر اين اساس او بايد براي حضور در انتخابات بر ترديدهاي خود فائق آيد. جلائي پور تاكيد مي كند خاتمي در حال حاضر براي حضور در انتخابات مسووليت اخلاقي دارد و واقعاً بايد ايثارگري پيشه كند. آنچه در پي مي آيد، گفت وگوي «سرمايه» با حميدرضا جلائي پور با محور دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري است.
---
¦به نظر مي رسد وجه تمايز انتخابات رياست جمهوري آتي با انتخابات گذشته اين است كه اصلاح طلبان زودتر و البته جدي تر از گذشته براي حضور در اين عرصه به تكاپو افتاده اند. به نظر شما چرا چنين اتفاقي افتاده است؟
روشن است كه در حال حاضر در جامعه يك سري مطالبات معوقه وجود دارد كه بايد پاسخ داده شود. از جمله مهمترين اين مطالبات؛ همان اهداف و آرمان هاي اصلي انقلاب اسلامي است. خود حركت اصلاحات هم در ايران در واقع به دنبال تحقق اهداف معطل مانده انقلاب اسلامي بود. شما ببينيد امروز هر چهار ركن شعارها و آرمان هاي انقلاب اسلامي با مشكل روبه رو است: هم استقلال، هم آزادي، هم جمهوري و هم اسلامي. جدا از اينها در سال هاي اخير چيز ديگري هم به اين مطالبات اضافه شده است و آن جلوگيري از تخريب و فرسايش سرمايه هاي كشور است كه در طول سه سال گذشته همه را نگران كرده است. بنابراين، انتخابات فرصتي شده است براي آنكه همه حساسيت هاي خود را نشان دهند و به نوعي براي جلوگيري از تخريب ها گام بردارند.
¦بعد از ورود جدي اصلاح طلبان به مقوله انتخابات رياست جمهوري شاهد بوديم كه آنها از همان ابتدا انگشت روي نام سيدمحمد خاتمي گذاشتند و به نوعي او را نامزد خود براي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري معرفي كردند. در چنين شرايطي اين سوال در اذهان عمومي شكل گرفت كه چرا خاتمي؟ چرا دوباره خاتمي؟
خب به نظر من به خاطر همان سه دليلي كه ابتدا گفتم اصلاح طلبان دوباره سراغ سيدمحمد خاتمي رفتند. اگر مطالبات مردم سالارانه انقلاب اسلامي پاسخ داده شده بود (نظام حزبي شكل گرفته بود، نيروهاي موثر سياسي از صحنه رقابت حذف نمي شدند و ...) الان اصلاح طلبان مي توانستند كانديداي ديگري را مطرح كنند. اگر به طور كلي ايران براي همه ايرانيان بود، انتخابات در ايران هم همانند كشورهاي دموكراتيك و توسعه يافته برگزار مي شد و حالت استثنايي در آن پيش نمي آمد.
در چنين شرايطي است كه بحث حضور آقاي خاتمي برجسته مي شود. ببينيد براي انتخابات پيش رو دو سوال مهم براي اصلاح طلبان مطرح است: نخست آن كه آيا بايد به رغم وجود موانع در انتخابات شركت كرد يا خير؟ و دوم آن كه اگر بنا باشد در انتخابات شركت كنيم با چه گزينه اي مي توان وارد شد. پاسخ به سوال اول اين روزها كاملاً روشن شده و مورد اجماع قرار گرفته و همه دلسوزان نسبت به انتخابات حساس اند و معتقدند به دلايل متعدد حتماً بايد در انتخابات شركت كرد.
¦چرا نمي توانيد نسبت به انتخابات بي تفاوت باشيد؟
به دليل آنكه در حال حاضر كشور با انواع بحران ها روبه رو است و براي حل آنها راه فرجي بهتر از جدي گرفتن انتخابات وجود ندارد چرا كه كسي نمي تواند پيش بيني كند در آينده نزديك يك جنبش سراسري در ايران شكل خواهد گرفت كه از طريق آن بتوان به رفع بحران ها و مشكلات اقدام كرد. اين در حالي است كه به هر حال عكس اين در شرايط كنوني قابل پيش بيني است چون شاهد آن هستيم كه به جاي يك جنبش اجتماعي سازنده، يك شورش سرد و كور در كشور شكل گرفته است، رشد فزاينده مصرف مواد مخدر، رشد آمارهاي مربوط به قتل، جنايت، بيكاري هاي مزمن و حاشيه نشيني هاي حاد و رشد فزاينده افسردگي، همه اينها يك نوع واكنش جامعه است اما اين واكنش مانند يك جنبش به دنبال هدفي خاص نيست و مثل انقلاب اسلامي، جنبش اصلاحات، جنبش زنان، جنبش هاي دانشجويي كه همه آنها هدفي را دنبال كرده و مي كنند نيست بلكه كور است.
اساساً زماني كه جنبش ها نتوانند در جامعه به اهدافشان دست پيدا كنند، يكي از واكنش ها، شكل گيري شورش هاي سرد و كور است. بهترين راه براي مهار اين شورش كه هزينه اش قرباني شدن جوانان كشور است، شركت و حضور فعال در انتخابات است تا از اين مسير حتي الامكان جلوي انحرافات و تخريب ها گرفته شود.
در پاسخ به سوال دوم مبني بر اينكه با چه كسي بايد وارد انتخابات شويم نيز روشن است كه تنها كسي كه در حال حاضر مي تواند از هفت خوان انتخابات در كشور عبور كند سيدمحمد خاتمي است. تازه پس از آنكه كانديداي اصلاح طلبان توانست از هفت خوان انتخابات عبور كند بايد براي مردم چهره اي آشنا باشد كه از اين جنبه هم خاتمي بهترين گزينه است. با فرض الگوي انتخابات هاي پيشين، مردم روستاها بيشتر از شهرهاي بزرگ در انتخابات شركت مي كنند. احتمالاً در انتخابات چيزي بين 40 تا 60 درصد حتماً در انتخابات شركت مي كنند كه بين آنها يك بافت روستايي در انتخابات تاثيرگذار است. در چنين شرايطي بايد فردي نامزد اصلاح طلبان باشد و در معرض انتخابات قرار گيرد كه براي اين بافت چهره اي آشنا باشد. خاتمي هم براي بافت روستايي و هم براي بافت شهري چهره اي شناخته شده و جذاب است.
اصلاً اصلاح طلبان و آنهايي كه دلشان براي اين مملكت مي سوزد و مي خواهند با مشكلات موجود به صورت غيرشعاري مواجه شوند آنقدرها هم پول و بودجه ندارند كه بتوانند كانديداي جديد خودشان را به همه و در همه جا معرفي كنند. معرفي خاتمي نيازمند هزينه هاي ميلياردي كه از توان اصلاح طلبان نيز خارج است، نيست.
بنابراين بحث بر سر خاتمي به شخص پرستي و ارادت ورزي ارتباطي ندارد بلكه بحث سر اين است كه بايد كانديدايي از سوي اصلاح طلبان وارد عرصه انتخابات شود كه بتوان از او دفاع كرد و يك حضور موفق در انتخابات داشته باشد كه من فكر مي كنم در چنين شرايطي خاتمي تنها گزينه ممكن و موثر است.
¦با اين حال در ادامه سوال چرا خاتمي اين بحث مطرح مي شود كه اصلاحات با وجود يك تجربه 12 ساله قائم به شخص و تنها متكي به خاتمي است. آيا اين را قبول داريد.
نه. جنبش اصلاحات هيچ گاه قائم به شخص نيست. قائم به شخص بودن يعني اينكه در جنبشي همانند اصلاحات همه طرفداران و همه هواداران و پيروان اصلاحات، عقلشان را كنار بگذارند و مريد يك نفر شوند اين در حالي است كه يك چنين بحثي در ميان اصلاح طلبان وجود ندارد؛ بحثي كه حول محور آقاي خاتمي شكل گرفته كاملاً آگاهانه و عاقلانه است.
اصلاح طلبان معتقدند در شرايطي قرار دارند كه ترديدهاي فراواني نسبت به برگزاري سالم انتخابات وجود دارد. در عين حال اصلاح طلبان آدم هايي هستند كه اهل دعوا و مرافه و خشونت هم نيستند. دلشان هم براي كشور مي سوزد. راه كساني كه در سال هاي اخير به تحريم روي آورده اند را هم نمي خواهند برود چون در شش سال گذشته كساني كه اين راه را رفتند دستاوردي نداشتند. با توجه به اين ملاحظات در چنين شرايطي با چه گزينه اي جز خاتمي مي توان وارد عرصه انتخابات شد؟ من معتقدم روي آقاي خاتمي يك وفاق نانوشته اي شكل گرفته است كه اين وفاق به هيچ وجه كوركورانه نيست بلكه كاملاً آگاهانه و واقع بينانه است.
¦بنابراين شما اين انتقاد را قبول نداريد كه اصلاح طلبان بيش از حد توان، بار اصلاحات را روي دوش آقاي خاتمي گذاشته اند.
نه به هيچ وجه قبول ندارم. اگر اصلاح طلبان روي آقاي خاتمي اجماع كرده اند از روي هوشمندي آنهاست كه نشان مي دهد اصلاً دچار جو زدگي نشده اند يعني صحنه را به خوبي ديده اند و براساس آن اقدام به برنامه ريزي كرده اند. به اعتقاد آنها خاتمي مناسب ترين شخصيتي است كه مي تواند اصلاح طلبان را در تحقق آرمان هاي انقلاب اسلامي و حل معضلات اساسي جامعه كمك كند. اگر دقت كرده باشيد در روزها و هفته هاي اخير روزنامه ها و رسانه هاي مخالفان اصلاحات هر روز يك خبر دروغ مبني بر نيامدن خاتمي منتشر كرده اند چراكه خاتمي به كابوس مخالفان اصلاحات تبديل شده است.
¦ پس حتماً اين را هم قبول نداريد كه اگر خاتمي را از جنبش اصلاحات جدا كنيم ديگر اين جنبش توان حركت دوباره را ندارد.
به باور من جنبش اصلاحي در كشور نه سركوب و نه پيروز شد يعني اينكه در دوره هشت ساله دولت اصلاحات، دولت پنهان جلوي تحقق آرمان هاي انقلاب و اصلاحات را گرفت. فرض كنيد اگر لوايح دو قلوي آقاي خاتمي تصويب شده بود و يك حداقل اطميناني به وجود آمده بود كه در كشور انتخابات سالم، آزاد و منصفانه برگزار شود اصلاً چنين مشكلي كه اكنون با آن دست به گريبان هستيم وجود نداشت و اصلاحات هم راه خود را از طريق قانونگذاري ادامه مي داد.
¦ اشاره به اين داشتيد كه در دولت اصلاحات دولت پنهان مانع از توفيق اصلاح طلبان شد. پس از يك وقفه چهارساله چه شرايطي به وجود آمده و چگونه به اين اعتقاد رسيده ايد كه در صورت پيروزي اصلاح طلبان با وجود يك دست نبودن حاكميت براي آنها مي توانيد به توفيقات جديدي دست پيدا كنيد و دوباره دولت پنهان مانع از محقق شدن اهداف و برنامه هاي اصلاح طلبان نشود.
تغييري كه ايجاد شده است اين است كه در حال حاضر كشور بين علاقه مندان و مخالفان اصلاحات تقسيم نشده است. امروز كشور تقسيم شده است بين علاقه مندان به جلوگيري از تخريب كشور و كساني كه به تخريب ادامه مي دهند.
يك چيزي كه در اين سه سال فهميده ايم اين است كه ممكن است رئيس جمهور نتواند اهداف مردمسالارانه انقلاب را در اين كشور تثبيت كند يا نتواند توسعه سياسي كه خاتمي شعارش را داده بود را به قانون و رويه تبديل كند ولي مي تواند اين مملكت را خراب كند و بنيان اعتماد، راستگويي و منابع مالي كشور را سست كند. آخرين نابساماني اين بود كه با يك تلفن دستور مي دهند 20 درصد سهميه در كنكور بشود 80 درصد. ببينيد چه ضربه اي به اين كشور مي خورد. اين همه جوان شاگرد اول نمي توانند وارد دانشگاه هاي برتر در مراكز استان ها شوند. آن جواني كه با زحمت نتواند به هدفش برسد تا آخر عمر ممكن است سرخورده شود.
اساساً چه چيزي از اين بهتر كه دانشگاه هاي خوب مراكز استان ها يك جايي براي ادغام ملي و تقويت همبستگي ملي بود به طوري كه مثلاً يك دانشجويي از اردبيل مي آمد يكي از سراوان بلوچستان و يكي از مهريوان كردستان تا در كنار هم درس بخوانند و با هم رفيق شوند و همكاري كنند. اصلاً اين يك راه براي ادغام ملي بود اما با يك تصميم غلط بخشي از اين راه مسدود شد. بنابراين ما به دنبال اين هستيم كه رئيس جمهوري انتخاب شود نه براي آنكه با سرعت اصلاحات را پيش ببرد بلكه مانع از تخريب هاي موجود كشور شود.
¦ اشاره داشتيد به اينكه كشور با مشكلات فراواني مواجه است. چقدر اميدوار هستيد اصلاح طلبان در صورت پيروزي احتمالي بتوانند بر فضاي كنوني تاثير بگذارند و به قول شما مانع از تخريب هاي موجود شوند. اين سوالي است كه براي خود خاتمي هم وجود دارد، چون همين چندي پيش بود كه ايشان اعلام كردند در حال بررسي اين موضوع هستند كه چه قدر مي تواند در جامعه تاثير گذار باشند.
اتفاقاً ما در شرايط اميدواركننده اي قرار داريم. در صورت كانديداتوري خاتمي فاصله آرا ميليوني خواهد شد و به نوعي نگراني از برگزاري يك انتخابات ناسالم كاسته مي شود. اما در ارتباط با كارهايي كه خاتمي در صورت پيروزي مي تواند انجام دهد به دو دليل باز اميدواريم. دليل اول اين است كه اصلاح طلبان يك تجربه هشت ساله گرانقدر دارند. من معتقدم با توجه به اين تجربه، مطالبات آنها هماهنگي بيشتري خواهد داشت چون آنها واقع گراتر از قبل شده اند. بنابراين خاتمي زير فشار مطالبات فزاينده همراهانش نخواهد رفت. دليل دوم هم اين است كه خود خاتمي يك تجربه گرانقدر كسب كرده است. به احتمال زياد خاتمي اين بار در چهارسال آينده به گونه اي مي كند كه اين برچسب به دولتش نخورد كه از توانايي عمل به شعارهايش برخوردار نيست. اين درحالي است كه من جزء افرادي هستم كه معتقدم دوره هشت سال دولت خاتمي به لحاظ سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي سر جمع يكي از بهترين دوره هاي تاريخ معاصر ايران بود، چرا ليوان خالي بود ولي 50 تا 60 درصدش هم پر بود و ما بايد آن بخش پر ليوان اصلاحات را هم مي ديديم.
در هر حال مي توانيم اميدوار باشيم در صورت حضور خاتمي اصلاح طلبان بتوانند يكبار ديگر در پيشبرد كشور و جلوگيري از تخريب ها تاثيرگذار باشند.
از سوي ديگر جناح اصولگرا نيز فهميده است وقتي سرنوشت شان در اختيار تبليغات چي هاي تندرو قرار مي گيرد، نمي توانند نقشي آبرومند در سرنوشت كشور داشته باشند. لذا فكر مي كنم اصولگراهاي پخته كشور هم قلب شان با خاتمي است.
¦ شما معتقديد در دوره آينده مطالبات از خاتمي مطمئناً معقول تر خواهد شد. مهم ترين مطالبه اي كه از سوي مردم وجود دارد فكر مي كنيد چيست كه خاتمي بايد به آن بپردازد.
نظرسنجي ها نشان مي دهد عمده ترين مطالبه مردم اقتصادي است. اما تحليل هاي اقتصادي درباره اينكه چرا اين مشكلات وجود دارد و چرا نمي توان به حل آن پرداخت، علت اصلي يا يكي از مهمترين علل را معضلات سياسي مي دانند. بنابراين، تقويت سازوكارهاي مردم سالارانه (و تحقق همان آرمان هاي انقلاب) حلال مشكلات اقتصادي هم هست. مردمسالاري ابزاري است براي پاسخگو كردن دستگاه هاي دولتي و حكومتي كه مي تواند مانع از گسترش فساد در جامعه شود. لذا نخبگان در تحليل حل و فصل وضعيت اقتصادي هم يكي از مهم ترين مؤلفه ها را عوامل سياسي مي دانند. شما توجه داشته باشيد برنامه خاتمي توسعه سياسي بود ولي در توسعه اقتصادي هم موفق بود.
¦ براين اساس معتقدند كه در صورت حضور خاتمي ايشان يكبار ديگر بايد شعار «توسعه سياسي» را محور برنامه هايشان قرار دهد.
قطعاً غير از اين نيست يعني اگر حل مسائل يا بحران ها اقتصادي، اجتماعي را محور قرار دهيم بار ديگر به راه حل سياسي خواهيم رسيد چون مشكلات و بحران هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در كشور ما آنقدر ريشه دار است و تبعيض ها آنقدر عميق است كه راه حلي جز تقويت سازوكارهاي مردم سالارانه را نمي توان براي آن متصور بود.به نظر من وقتي سازوكارهاي مردم سالاري در اين كشور تقويت شود، چندين دولت بايد در انتخابات هاي آزاد برگزيده شوند و فعاليت هاي جدي را پشت سر بگذارند تا شايد بتوانند بحران هاي موجود را مهار و مديريت كنند.
¦ با نگاهي به تجربه انتخابات اخير متوجه مي شويم اصولگرايان با بهره گيري از شعار «توسعه اقتصادي» به جاي «توسعه سياسي» توانستند راي بخش عظيمي از طبقه متوسط به پايين را جذب كنند، بر همين اساس برخي معتقدند عمده دليل ناكامي اصلاح طلبان در اين انتخابات هم همين بود چون شعار «توسعه سياسي» بازخورد زودهنگامي را به همراه نداشت و براي مردم خيلي ملموس نبود، بنابراين باز هم معتقديد كه اصلاح طلبان با همان شعار «توسعه سياسي» مي توانند موفق شوند؟
درست است مي شود گفت اصلاح طلبان در عالم برنامه خيلي كارها را بايد مي كردند كه يا توانايي اش را نداشتند يا نگذاشتند. مثلاً اگر دقت كنيد تمام قوانيني كه در مجلس ششم تصويب شد براي اين جامعه حياتي بود اما شوراي نگهبان اكثر آنها را رد كرد. با اين همه كارنامه اقتصادي دولت اصلاحات موفق بود. البته در دوره بعد اصلاح طلبان بايد برنامه براي رفاه اجتماعي را براي اقشار محروم جدي تر بگيرند.
¦ بالاخره اصلاح طلبان با توجه به تجربه انتخابات اخير آيا مي توانند حرفي براي مردم داشته باشند كه در همان بدو امر
قابل پذيرش باشد.
خوشبختانه خاتمي يك شخصيت پوپوليست نيست كه ببيند مردم از چي خوششان مي آيد و از چي بدشان مي آيد كه براساس آن برنامه ريزي كند يا شعار آوردن پول نفت سر سفره هاي مردم را مطرح نمي كند، اما با اين وجود اصلاح طلبان مجدانه خواهند كوشيد برنامه چهارم و سند چشم انداز را اجرا كنند.
¦ طي روزهاي اخير از زبان خاتمي چندين بار شنيده ايم كه يكي از دغدغه هاي ايشان تبيين اصلاحات است؛اصلاحات در كشوري با يك تجربه 12 ساله چرا مجدداً نيازمند تبيين و تعريف مجدد شده است؟
ببينيد در يك تقسيم بندي خيلي وسيع در ميان طالبان تغيير دو ديدگاه وجود دارد: يك ديدگاه كه اكثر اصلاح طلبان و فرهيختگان كشور به آن تعلق دارند اين است كه براي تغيير اوضاع نامطلوب جامعه همان راه اصلاحات از طريق سازوكارهاي موجود را بايد رفت و براي پيشبرد اصلاحات، اصلاح حكومت لازم است و نه تغيير حكومت. اما ديدگاه دوم اين است كه راه اصلاح واقعي از تغيير حكومت مي گذرد. خاتمي و اصلاح طلبان به ديدگاه اول اعتقاد دارند و شايد دغدغه خاتمي روشن كردن همين باشد.
¦ برخي معتقدند يكي ديگر از دغدغه هاي اصلاح طلبان، ايجاد اجماع در ميان گروه هاي اصلاح طلب در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري است. فكر مي كنيد چقدر خاتمي مي تواند در ايجاد چنين اجماعي تاثيرگذار باشد.
يكي از ويژگي هاي خوب خاتمي اين است كه روي ايشان اجماع خيلي خوبي شكل مي گيرد. اگر روزي خاتمي اعلام كند مي خواهد وارد عرصه انتخابات شود
99/99 درصد اصلاح طلبان روي ايشان توافق خواهند كرد. شايد بگوييد كه چرا مي گوييد 99/99درصد. دليلش اين است كه كل بدنه حزب اعتمادملي را من خوب مي شناسم. به هر حال اكثر آنها از دوستان خود ما هستند، معتقدم كه با اعلام كانديداتوري خاتمي همه آنها حتي خود آقاي كروبي هم به ايشان راي خواهند داد. به باور من بزرگ منشي، تدبير و خيرخواهي كروبي براي جريان اصلاحي بيش از آن است كه اگر خاتمي آمد به نفع او كنار نرود.
امروز كه خاتمي هنوز تصميم خود را براي اعلام كانديداتوري نگرفته است يك چيز براي ما روشن است و آن اينكه روي ايشان يك توافق نانوشته وجود دارد كه به زودي مكتوب خواهد شد.
¦ اگر خاتمي حاضر نشود وارد عرصه انتخابات شود آن وقت وضعيت جريان هاي اصلاح طلب چگونه خواهد شد.
آنچه در حال براي من كاملاً روشن است اين است كه اصلاح طلبان در انتخابات آينده بايد شركت كنند. براي شركت در اين انتخابات هم راهي جز اين ندارند كه خاتمي را به عنوان كانديداي خود معرفي كنند. خاتمي هم در اين برهه مسووليت اخلاقي دارد و واقعا بايد ايثارگري پيشه كند.
¦ نگران اين نيستيد كه خاتمي در صورت حضور در انتخابات راي نياورد.
فرض محال كه محال نيست گيريم كه اينگونه هم شد، چه اشكالي دارد؟ اصلاح طلبان اگر صادقانه وارد انتخابات شوند از دو حالت خارج نيست يا از صندوق اسم خاتمي بيرون نمي آيد يا مردم به ايشان راي نمي دهند كه اگر اينگونه هم شود هيچ اشكالي ندارد.
اصلاً هر كسي كه قدم به عرصه انتخابات گذاشت دارد وارد يك بازي مي شود كه يك سرش برد است و يك سر ديگرش باخت.
من به آقاي هاشمي احترام مي گذارم چون در سن 72 سالگي آماده بود كه روي ترازوي انتخابات بايستد. اين خيلي كار قشنگي بود. خاتمي نيز بايد بيايد و البته اميد بيشتري به پيروزي داشته باشد و براي پيروزي مبارزه كند و البته از شكست نيز نهراسد. اگر ايشان هم راي نياورد هيچ اشكالي ندارد.
چندان درست نيست كه فقط مردان پيروز را بپسنديم. دموكراسي پيروزي دارد، شكست هم دارد و كسي كه حضور در انتخابات را مي پذيرد بايد پي هر دو آن را به تن خودش بمالد.
شنبه 20 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]
-
گوناگون
پربازدیدترینها