واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش ايرنا، امام هشتم شيعيان، حضرت علي بن موس الرضا (ع) برطبق قول مشهور در تاريخ 11 ذيقعده سال 148 و بنا به قول ديگري 11 ذيحجه در مدينه چشم به جهان گشود. نجمه، مادر بزرگوار امام رضا (ع ) و از زنان مومنه، پارسا، نجيب و پاكيزه بود، حميده همسر امام صادق (ع )، او را كه كنيزي از اهالي مغرب بود خريد و به منزل برد. نجمه در خانه امام صادق (ع )، حميده خاتون را بسيار احترام مي كرد و به خاطر جلال و عظمت او هيچ گاه نزدش نمي نشست. پس از تولد امام هشتم (ع )، نجمه اين بانوي مكرمه با تربيت گوهري تابناك، ارزشي فراتر يافت. امام رضا (ع) به علم و دانش معروف و مشهور بودند مامون خليفه عباسي، مجالس متعددي با حضور فقها، متكلمين و علماي اديان مختلف تشكيل مي داد تا با آن امام مناظره كنند و ايشان كه از آبشخور وحي، سيراب و دروازه شهر علم و حكمت نبوي بودند درپاسخگويي مباحث علمي بر همه غالب مي شدند و همگان به قصور فهم و دانش خويش در برابر اين درياي بي پايان اعتراف مي كردند. براساس اين گزارش، از جمله خصوصيات اخلاقي آن حضرت اين است كه ايشان هيچ گاه سخني را قطع نمي كردند در حضور ديگران پاي خود را دراز نمي كردند و هيچ گاه آب دهان بر زمين نمي انداختند و چون سفره غذا را مي گستراندند، با تمام غلامان خود بر سر سفره حاضر مي شدند و غذا مي خوردند و از هر غذايي كه در سفره بود بهترين قسمت آن را جدا كرده و براي مستمندان مي فرستادند. مامون، خليفه عباسي همچون پيشينيانش اهل بيت پيامبر (ع) را بزرگترين مانع حكومت خود مي دانست و در صدد مهاركردن اين خطر عظيم برآمد، ولي نه به روش پيشينيان كه همواره از راه زور وارد مي شدند و با سياستي ماهرانه، امام را به خراسان طلبيد. ابتدا خواست خود را از خلافت عزل كند و امام را به اين مقام منصوب كند تا هم مقام خلافت را (كه منصبي الهي است) پايين آورد منصبي دنيايي وانمود سازد و در نظر مردم پست جلوه دهد و همچنين وانمود كند كه لازم نيست خليفه را پيامبر و ائمه (ص) از جانب خداوند معرفي كنند، بلكه او نيز مي تواند چنين كند و امام را نيز طالب حكومت معرفي كند. همچنين او قصد داشت شورش هايي را كه در اطراف مملكت اسلامي توسط سادات رهبري مي شد خاموش سازد زيرا اگر بزرگ خاندان تشيع و رهبر آنان با حكومت سازش مي كرد، بقيه نيز مهر سكوت بر لب مي زدند. امام در پاسخ درخواست وي فرمود: اگر خلافت را خداوند براي تو قرار داده است، جايز نيست آن را به ديگري واگذار كني و اگر خلافت از آن تو نيست، پس نمي تواني تفويض كني. مامون با شدت هر چه تمامتر اصرار مي كرد و سعي داشت امام را به قبول اين امر وادار كند، ولي آن حضرت نمي پذيرفتند. سرانجام مامون گفت: اگر خلافت را نمي پذيري، پس ولايتعهدي مرا بپذير، بين امام و مامون سخناني رد و بدل شد و امام فرمود: من مي دانم غرض تو چيست. امام فرمود: خداوند نفرموده است كه من خود را به هلاكت افكنم و اگر مجبور باشم، قبول مي كنم، به شرطي كه كسي را عزل و نصب نكنم و هيچ رسم و سنتي را بر هم نزنم و قانون جديدي وضع نكنم و تنها از دور بر امر خلافت نظر كنم و مأمون پذيرفت. اين واقعه در روز پنچم رمضان رخ داد و روز بعد مامون از اطرافيان و مردم براي ايشان بيعت گرفت و از آن پس خطيبان و سخنرانان نام امام رضا (ع) را در سخنرانيها با عنوان وليعهد مسليمن ذكر مي كردند. همچنين مامون دختر خود ام حبيب را به ازدواج امام و دختر ديگرش ام الفضل را به ازدواج امام جواد (ع) درآورد و بين خود و ايشان قرابت برقرار كرد. نفوذ معنوي امام چنان عظيم بود كه نقشه هاي شوم مامون نقش بر آب شد و نتوانست نتيجه اي مطلوب از عمل خود بگيرد لذا تصميم گرفت آن حضرت را به شهادت برساند. امام هنگام ورود به خراسان به منزل حميد بن قحطبه وارد شدند و محل قبر خود را مشخص ساختند. حضرت به اباصلت يكي از اصحاب خود فرمودند: مامون مرا شهيد خواهد كرد و مي خواهد قبر پدرش را قبله قبر من قرار دهد (يعني مرا طوري دفن كند كه روي من به طرف قبر او باشد)، ولي سنگ بزرگي در آن محل است كه كسي نخواهد توانست آن را بشكند. مامون آن حضرت را با انگور و بنا به روايتي با انار مسموم و به شهادت رساند. در تاريخ شهادت آن حضرت اختلاف است بعضي 14 و بعضي 17 و بعضي روز آخر ماه صفر سال 203 و بعضي 23 ذيقعده را تاريخ شهادت ايشان دانسته اند. 7389/616/1448
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 292]