واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: بحران اقتصادى و آينده جهان
يورو براى نخستين بار طى ۱۳ ماه گذشته سقوط ارزش خود در برابر دلار را تجربه كرد. همچنين بازارهاى بورس آسيا نيز در نخستين روز كارى خود پس از تصويب كنگره ملى آمريكا به طرح ۷۰۰ ميليارد دلارى كاخ سفيد، به شدت كاهش يافت تا همزمان قيمت نفت نيز به زير ۹۲ دلار برسد. بر همين اساس شاخص سهام نيكى به كمترين ارزش خود طى چهار سال اخير رسيد. به گزارش ديپلماسى ايران ارزش يورو در برابر دلار در معاملات روز دوشنبه ۶ اكتبر ۹/۰ درصد كاهش يافت و به رقم ۳۶۴۲/۱ دلار رسيد. ارزش يورو در برابر ين ژاپن نيز به كمترين قيمت خود از سال ۲۰۰۶ تاكنون يعنى به رقم ۱۸/۱۴۲ ين رسيد. در همين حال مقام هاى آلمانى و فرانسوى روز يكشنبه پنج اكتبر تشكيل صندوق مشترك براى نجات بانك هاى اروپايى از خطر ورشكستگى را رد كردند. كارشناسان امور انرژى در موسسه كيرون و گيرتز در سنگاپور نيز در برابر كاهش قيمت نفت اعلام كردند، با وجود اين كه طرح نجات خزانه دارى آمريكا بازار آزاد را از خطر نابودى نجات داد اما تقاضاى كشورهاى مصرف كننده نفت به ويژه در كشورهاى صنعتى چندان اميدوار كننده نيست و پيش بينى مى شود قيمت نفت باز هم پايين بيايد. از سوى ديگر جان گرى، نويسنده، فيلسوف و استاد علوم اقتصاد و اقتصاد سياسى در مقاله اى كه روز دوشنبه ۶ اكتبر در روزنامه آبزرور منتشر كرد، با عنوان شكست در سقوط قدرت آمريكا نوشت، هيمنه و رهبرى آمريكا بر اقتصاد جهانى به پايان رسيده است. وى كه كتاب «بردگان شيطان: دين يوحنايى و مرگ مدينه فاضله» را به رشته تحرير در آورده درباره بحران مالى كه ايالات متحده اكنون تجربه مى كند همچنين مى نويسد، بحرانى كه اكنون ايالات متحده با آن رو به رو است باعث سقوط كشور مى شود و همان اتفاقى كه باعث شد اتحاد جماهير شوروى از هم فرو بپاشد و ديوار برلين فرو بريزد اكنون بر سر ايالات متحده خواهد آمد. گرى در ادامه يادداشت خود همچنين يادآور مى شود، آنچه اكنون باعث غليان بازار شده فراتر از يك بحران مالى است، بايد گفت به زودى شاهد يك تغيير جئوسياسى تاريخى كه مى تواند موازنه قوا را در دنيا برهم بزند را شاهد خواهيم بود و رهبرى آمريكا بر دنياى سرمايه دارى كه پس از جنگ جهانى دوم تا كنون آن را بر عهده داشته به پايان خواهد رسيد. گرى درباره آينده بازارهاى مالى جهانى مى نويسد، اگر ايالات متحده را به اجزاى زنده در نظام هاى مالى تقسيم كنيم به اين نتيجه مى رسيم كه نظام آمريكا به طور ويژه بازار آزاد، خود را نابود مى كند در حالى كه كشورهاى ديگرى كه بازارهاى خود را تحت كنترل دارند در امان خواهند ماند. وى درباره طرح هاى نجاتى كه كشورهاى خارجى براى نجات بازار اقتصادى خود طراحى كرده اند نيز مى نويسد: كشورهايى كه نظام مالى آمريكا را تحقير كرده و خود را از آن دور ساختند همان ها نظام مالى آمريكا را بازسازى خواهند كرد. گرى در نهايت مقاله خود را اين گونه به پايان مى رساند كه ايالات متحده مى توانست به عنوان بزرگترين اقتصاد جهان براى مدت طولانى ترى به رهبرى خود بر بازار سرمايه ادامه دهد اما كشورهاى تازه اى ظهور خواهند كرد كه از اين بحران جان سالم به در برده و در كنار آمريكا اقتصاد جهانى را خواهند گرداند. بى شك ايالات متحده همچنان يكى از قدرت هاى اقتصادى باقى خواهد ماند اما در كنار قدرت هاى تازه كه بدون آنها نمى تواند آينده خود را ترسيم كند.
چگونه بانك هاى اروپا را نجات دهيم
روزنامه نيويورك تايمز سرمقاله هاى خود را به بحران مالى جهان اختصاص داده و با عنوان بحران عملياتى، نوشته است، هنگامى كه هفته گذشته بازارهاى بورس جهانى آغاز به كار كردند با حجمى از وام هاى متوقف شده و قرض هاى غيرقابل پرداخت مواجه شدند. مشاوران بوش اعلام كردند، از روز جمعه تزريق ۷۰۰ ميليارد دلارى را به بازارهاى جهانى آغاز خواهند كرد. رئيس خزانه دارى آمريكا گفت كه خيلى زود به بازارهاى جهانى كمك خواهد كرد كه با تزريق پول مديران موسسات بانكى بتوانند برنامه هاى خود را به گونه اى تنظيم كنند كه از خطر ورشكستگى دور شوند و خيلى سريع مجدداً خود را براى رقابت در بازار سرمايه دارى آماده كنند. در ادامه اين يادداشت آمده است، آيا اين تعجب آور نيست كه بازار اعتماد به نفس خود را از دست داده است؟ يك روز پس از تصويب طرح اجراى تزريق مالى وزارت خزانه دارى آمريكا، شاخص هاى بورس، يورش به سمت سقوط را آغاز كردند. يعنى اين كه كيفيت بازار به شدت پايين آمده است. من نمى دانم چرا باراك اوباما و جان مك كين به دنبال آدرس هاى غلط هستند. بايد يكى به آنها بفهماند آدرس صحيح همان چيزى است كه روز پنجشنبه اتفاق افتاد. آغاز بحران شديد مالى جهان. روزنامه فايننشال تايمز نيز همانند ديگر روزنامه هاى مطرح دنيا به بحران مالى دنيا به ويژه اروپا پرداخته و با عنوان چگونه بانك هاى اروپا را نجات دهيم، نوشته است، رهبران اروپا به اين نتيجه رسيده اند كه نظام هاى بانكيشان در وضعيت بسيار وحشتناكى گرفتار شده اند. آنها بايد چه كنند؟ بسيار آسان است كه به آنها بگوييم چه كارهايى را نبايد انجام دهند اما مسأله اين است كه آنها چه كارهايى را بايد بكنند. لحظه اى كه چشمانشان را باز مى كنند، مى بينند بانك هايشان يا بهتر بگوييم نبض اقتصادى كشورشان يك به يك در حال ورشكستگى هستند. در ادامه اين يادداشت آمده است، آنها بايد طرح هاى حباب گونه را به اجرا نگذارند و اجازه ندهند مشكلات بانكى فقط به صورت ظاهرى رفع شوند. آنها بايد بانك ها را يك مجموعه واحد اقتصادى تصور كنند و به كمك بسيارى از كارشناسان، كارگزاران و صرف ساعت ها زمان بحران را از سر رفع كنند. آنها نبايد اجازه دهند امنيت اقتصادى و اجتماعى بانك ها به مخاطره بيفتد، ماليات ها به تعويق بيفتند و در كل وضعيت اقتصادى كشور و قاره به بحران كشيده شود. اما همان طور كه گفتم نبايدها بيسار است اما بايدها چه؟
شنبه 20 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]