واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: نوبل ادبي به ژانماري گوستاو لوكلزيو رسيد؛فرانسوي خلوتگزيده
سرانجام گمانهزنيها درست از آب درآمد و فرانسويها پس از 22 سال پرجنجالترين جايزه ادبي جهان را توسط نويسندهاي خلوتگزيده به خانه ميبرند. ژانماري گوستاو لوكلزيو نويسنده 68 ساله فرانسوي برخلاف ديگر برندگان سالهاي پيش نوبل چهرهاي روشنفكرانه ندارد و بيشتر به عرفان و سير و سلوك معنوي علاقهمند است و در آثارش نيز چنين نگاهي ديده ميشود. جايزه نوبل كه تاكنون به نويسندگاني با سلوك روشنفكري علاقه نشان داده بود، اين بار انگار شيوهاش را تغيير داده است و اين پرسش را بهوجود آورده كه آيا در مشي نوبل ادبي تغييري رخ داده است؟
اگر در سالهاي گذشته نوبل به نويسندگاني جايزه داده است كه موضعگيريهاي آشكاراي ضدجنگشان در دريافت جايزه بيتاثير نبوده، امسال گويي نگاه انساني و آرامشطلبانه و چندفرهنگي نويسنده مدنظر داوران قرار گرفته است. هيات داوران نوبل دلايل خود را براي اهداي جايزه به لوكلزيو چنين برشمرده است: نويسنده سبكهاي جديد، ماجراجوييهاي شاعرانه، اشتياق و كشش جسماني و جستوجوگر انسانيت در وضعيت تمدني حاكم.
گوستاو لوكلزيو هنگامي كه مشغول خواندن كتابي از سوئدي بود خبر دريافت جايزه نوبل را شنيد و بعدازظهر همان روز به دعوت ناشرش گاليمار در مقابل دوربين خبرنگاران قرار گرفت تا خوشحالي خود را از اين اتفاق اعلام كند و بگويد كه شايستگي دريافت جايزه را داشتم و آن را افتخار بزرگي بداند و از خوشحالي و ترس توامانش بگويد و در مقابل اين پرسش كه با اين دو ميليون يورو جايزه چه خواهي كرد، بگويد كه اول از همه بدهيهايم را خواهم داد كه زياد است.
لوكلزيو سال 1940 در نيس فرانسه به دنيا آمده است اما تبارش از پدر به انگليسيها ميرسد و از مادر غيراروپايي است. او وقتي 8 سال داشت به همراه خانواده به كشور نيجريه رفت. كودكياش در سفر گذشت و سفر به قارهها و كشورهاي مختلف تبديل به مشي زندگي وي شد. او در دانشگاه بريستول زبان و ادبيات انگليسي خواند و تحصيلاتش را تا كارشناسي ارشد در فرانسه ادامه داد و براي سربازي عازم تايلند و سپس مكزيك شد و در اين كشور دوره دكترياش را گذراند و رسالهاش را درباره تاريخ معاصر مكزيك نوشت و در دانشگاههاي آمريكا و مكزيك درس داد.
اولين كتابش را در 23 سالگي نوشت با نام محاكمه شفاهي كه برنده جايزه رنودو شد اما با انتشار بيابان در 40 سالگي به يكي از نويسندگان برجسته فرانسه تبديل شد كه در كسب جايزه نوبل نيز بيتاثير نبوده است و در بياينه نوبل به آن اشاره شده و آن را تصويري عجيب از فرهنگهاي گمشده آفريقاليشمالي خواندهاند.
لوكلزيو بيش از 40 كتاب منتشر كرده است كه برخي از آنها مانند انقلابها، يابنده طلا، جنگ، موندو و بيابان آثاري مهم و مورد توجه هستند.
لوكلزيو در ايران
با اينكه او نخسيتن رمانش را 45 سال پيش نوشته است اما آشنايي ما ايرانيان با او سابقهاي كوتاه دارد. شايد يكي از دلايلي كه مترجمان ايراني سراغش نرفتهاند، سبك و سياق نويسندگي او باشد. او نويسندهاي روشنفكرپسند نيست و به دليل تمايلات عارفانهاش براي مترجمان برجسته ايراني جذابيتي ندارد و به همين خاطر است كه مترجماني كه سراغ او رفتهاند، چندان نامآشنا نيستند.
به روايت سايت سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران نخستين ترجمه فارسي از آثار اين نويسنده فرانسوي كتاب با ترجمه مصطفي طهمورثي است كه سال 1376 از سوي منتشر شده است. اين كتاب سال 1379 با ترجمه ناصر فكوهي بار ديگر توسط نشر دنياي نو، سال 1382 با ترجمه كبري فرهادروش توسط نشر فلاك، سال 1384 با ترجمه الميرا دادور توسط نشر مرواريد و سال 1386 با ترجمه بهزاد بهرامينسب توسط نشر خلاق منتشر شده است. براساس اين فهرست از لوكلزيو 11 كتاب و چند گفتوگو و مقاله در نشريات ايراني منتشر شده است كه بيشترين سهم را موندو دارد اما مهمترين كتابي كه از لوكلزيو در ايران منتشر شده، بيابان با ترجمه آزيتا همپارتيان است.
لوكلزيو همچنين چند كتاب كودك و نوجوان هم دارد كه تنها يكي از اين كتابها با عنوان با ترجمه م. ر حريري توسط نشر عطايي منتشر شده است.
از ديگر كتابهاي لوكلزيو در ايران ميتوان به با ترجمه شادابه رئيسالسادات لاجوردي توسط نشر عطايي و رمان با ترجمه آناهيتا تدين از سوي نشر روزگار اشاره كرد.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
شنبه 20 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]