محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846479389
نويسنده: محمدصادق شجاعي مسؤوليت والدين در زمينه بازي كودك از نظر اسلام
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: محمدصادق شجاعي مسؤوليت والدين در زمينه بازي كودك از نظر اسلام
خبرگزاري فارس: كودكان به كمك بازي و اسباب بازي با دنياي اطراف خويش آشنا ميشوند، تا جايي كه عشق و آرزوي كودك، در بازي و اسباب بازي خلاصه ميشود و جهاني بدون اين دو، براي وي زنداني بيش نيست. بنابراين، «بازي» و «اسباب بازي» سرمايه آنهاست.
اشاره:
امروزه اين موضوع ثابت شده است كه آموزش و پرورش كودكان، تنها به نوع رسمي آن محدود نميشود، بلكه روشهاي فراوان ديگري هم وجود دارد كه كودكان از رهگذر آنها، دانش و اطلاعات لازم را به دست ميآورند و با فرهنگ و هنجارهاي اجتماعي آشنا ميشوند. يكي از منابع بسيار مهم در اين مسير و عامل بنيادي در رشد و تكوين شخصيت كودكان، «بازي» و «اسباب بازي» است. كودكان به كمك بازي و اسباب بازي با دنياي اطراف خويش آشنا ميشوند، تا جايي كه عشق و آرزوي كودك، در بازي و اسباب بازي خلاصه ميشود و جهاني بدون اين دو، براي وي زنداني بيش نيست. بنابراين، «بازي» و «اسباب بازي» سرمايه آنهاست.
با همه سودي كه در بازي موجود است، از پيآمدهاي منفي و زيانبار اسباب بازي و بازيهاي رايانهاي نيز نبايد غفلت كرد. گر چه كودكان و نوجوانان علاقهمندند كه به هر گونه بازي مشغول شوند و لحظات سرشار از شادي و نشاط را تجربه كنند، ولي اين وظيفه والدين است كه كودكان را در انتخاب بازيهاي مناسب و اسباب بازيهاي مفيد و سازنده ياري كنند و آنان را از بازيها و اسباب بازيهاي زيان بار بر حذر دارند. مشاهدههاي باليني نشان داده است كه گونههاي ويژهاي از اين بازيها، همراه با شيفتگي بيش از اندازه به آن، ميتواند زمينه ساز بروز واكنشهاي ناسازگار فيزيولوژيكي، ايجاد فشارهاي جسمي، درد و رنج ناشي از وضعيت نامساعد بدن يا انجام حركتهاي تكراري هنگام بازي شود. جذابيت بازيهاي رايانهاي و اسباب بازيهاي موجود در بازار، در ماهيت تعاملي آنها نهفته است. اين بازيها بر خلاف سرگرميهاي سنتي، ذهن كودكان و نوجوانان را به حدي مشغول ميكند كه توجه فرد از مسائل مهمتر و روزانه زندگي منحرف ميشود.
در چنين شرايطي، كمك به اعتلاي فرهنگ و آگاهي بخشي والدين در زمينه بازي و اسباب بازي و نيز ارائه راه كارها و مدلهاي ساخت اسباب بازي مبتني بر فرهنگ خودي، يكي از وظايف اصلي والدين، پژوهشگران و نهادهاي فرهنگي است.
طبيعي است آن چه از اسلام در مورد بازي به دست ما رسيده، به وسعت و گستردگي ديدگاه روان شناسان در اين زمينه نيست؛ زيرا دغدغه اصلي اسلام نه فقط توصيف مفاهيم و ارائه و تبيينهاي علمي، بلكه تربيت انسانها و ارائه يك جهان بيني است.
از اين رو، آن چه اسلام در مورد بازي كودك و موضوعهايي از اين قبيل بيان نموده، ناظر به جنبههاي تربيتي آن است كه به صورت گذرا به آن اشاره ميشود.
از نظر اسلام، مسؤوليت پدر و مادر تنها اداره زندگي مادي و تأمين نيازهاي جسماني كودك نيست، بلكه پاسخگويي به نيازهاي عاطفي و رواني كودك و توجه به جنبههاي تربيتي وي نيز بر عهده والدين است.
مسؤوليت و وظيفه والدين در برابر فرزندان آن چنان سنگين است كه امام سجاد (عليهالسلام) از پيشگاه خداوند براي انجام اين رسالت ارزشمند طلب ياري ميكند و ميفرمايد: «وَ اِعِنّي علي تربيتهم و تأديبهم و برّهم»؛ بار خدايا مرا در تربيت و تأديب فرزندانم ياري و مدد بفرما».1
دين اسلام براي پدر و مادر ارزش بسياري قائل است، به گونهاي كه ميفرمايد: «وَ قَضي رَبُّكَ أَلاّ تَعبُدُوا إلاّ إيّاهُ وَ بِالوالِدَينِ إحساناً»؛ پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستيد و به پدر و مادر خود نيكي كنيد (اسرا/ 23) همچنين ديگر سفارشهاي اسلام درباره والدين، به سبب همين مسؤوليت سنگين و نقش سازنده آنان در تربيت فرزند است. والدين اگر به وظايف خويش عمل كنند و در زمينه تربيت و ارضاي نيازهاي عاطفي و رواني كودكان درست عمل نمايند، از بسياري مشكلات اجتماعي پيشگيري ميشود. اين مسأله ميتواند بيشترين سهم را در ساختن جامعه سالم و خلاق داشته باشد.
جامعترين تعبيري كه گستره مسؤوليت والدين در برابر فرزندان را نشان ميدهد، واژه «تأديب» و «تربيت» است و در روايات گوناگون از والدين خواسته شده است كه به آن اهميت دهند. حضرت علي (عليهالسلام) در اين باره ميفرمايد: ارزش گذارش و تفضل هيچ پدري به فرزندش بهتر از آموختن ادب شايسته نيست».2 اگر والدين بتوانند از ابتداي كودكي رابطه خوبي با كودكان خود برقرار كنند، آنها را تربيت و نيازهاي عاطفي و رواني آنها را ارضا كنند، بي گمان در دوران نوجواني و جواني نيز ارتباط بهتر و سالمتري خواهند داشت.
از آن جا كه هدف مهم و وظيفه اصلي والدين، تربيت و شكوفاسازي استعدادهاي كودكان است، اسلام هر آن چه را براي رسيدن به اين هدف مفيد باشد، پذيرفته است و از والدين ميخواهد كه زمينه رشد را براي كودكان فراهم كنند. بازي و اسباب بازي از اين گونه است؛ زيرا اسباب بازي خوب و مناسب، به كودك فرصت ميدهد تا جنبههاي جسمي، رواني، عاطفي، اجتماعي، اخلاقي و رشد بهنجار شخصيت خود را تربيت و تقويت كند.
بازي از نظر جسمي سبب هماهنگي عضلات و اعضاي بدن ميشود. كودكاني كه فرصتبازي داشتهاند، چُست و چالاكاند و بيشتر براي رويارويي با سختيهاي زندگي آماده ميشوند، بنابراين، در برابر مشكلات و ناملايمات صبور و پايدار خواهند بود.
قواعد و اصول و مقررات بازيها، كودك را با روح قوانين و اصول اخلاقي آشنا ميسازد و او را آماده ميكند كه اصول و مقررات زندگي اجتماعي را درك كند و مسائل انضباطي و اخلاقي را درست و به موقع به كار بندد. بسياري از اصول ارزشمند اخلاقي و اجتماعي مانند تعاون، همكاري، همدلي، مشاركت و مانند آن را كودكان به هنگام بازي ميآموزند. از اين رو، والدين و مربيان بايد امكانات لازم را براي بازيهاي مفيد كودكان فراهم كنند و به هيچ رو كودكان را منع نكنند و به اين اصل توجه داشته باشند كه شُغل كودك تا هفت سالگي بازي است. رسول خدا (صلياللهعليهوآله) خطاب به والدين ميفرمايد: «هفت سال فرزندت را به بازي فراخوان».3 پيامبر اكرم (صلياللهعليهوآله) در فرصتهاي مناسب با نوههاي خود (امام حسن و امام حسين (عليهاالسلام)) بازي ميكرد، و آنان را به بازي با همسالان خود تشويق ميكرد.4
اينك با اين مقدمه، محورهاي عمده وظايف و نقشهاي والدين در مورد بازي كودك را بررسي ميكنيم.
الف) فراهم كردن زمينه مناسب براي بازي كودك
خانه و خانواده، محل رشد كودك ونخستين مدرسه تربيت اوست. بنابراين، ايجاد شرايط مساعد در محيط خانواده از مهمترين وظايف پدر و مادر و يكي از اساسيترين نيازهاي كودك به شمار ميآيد. بررسيهاي گوناگون ثابت كرده است كه ايجاد محيط امن و سرشار از امكانات تفريحي، يكي از عوامل سلامت روح و روان آدمي است و براي كودك ارزش حياتي دارد.
روانشناسان بر روابط كودكان با كساني كه مراقبت از آنان را بر عهده دارند، تأكيد كرده و اين كنشهاي متقابل را اساس عمده رشد عاطفي در كودكان قلمداد كردهاند. كودكان نسبت به افرادي كه زمينههاي لذت و سرگرمي و تفريح را برايشان فراهم ميكنند، دلبستگي و احساسات مطلوبي پيدا ميكنند.
اگر والدين محيطهاي امنِ سرشار از اعتماد و احترام متقابل را به وجود آورند، احساس ناامني در كودكان كمتر ميشود، و احساسات خوب، شعور و انگيزه ذاتي يادگيري در آنان شكوفا شود. در چنين محيطي، بهترين شرايط ذهني براي يادگيري كودكان ايجاد ميشود.5
«ما ميتوانيم از طريق تدارك زمينه مناسب براي بازي، به كودك، چيزي را بدهيم كه او را قادر ميسازد تا بالغ شود. با شجاعت و اعتماد به نفس با زندگي رو به رو شده و احساس كفايت را در خود براي مشاركت در نظم اجتماعي رشد دهد. بالاتر از همه اين كه با فراهم نمودن زمينه مطلوب و وسايل مورد علاقه كودك ميتوانيم به او كمك كنيم تا از خود تصويري را كه هماهنگ با انتظارات و مسؤوليتهاي يك نظام اجتماعي آزاد باشد، بسازد. نظمي كه در آن هر عضو بايد ياد بگيرد كه بار آزادي را تحمل كند و به عنوان يك شخصيت مستقل در دنيايي با ارزشهايي مشترك و هدفدار زندگي كند.»6
يكي از فرضيههاي روانشناسي رشد اين است كه بازي، رشد هوشي كودكان را تسريع ميكند. در تأييد اين فرضيه مطالعاتي انجام شده است كه نشان ميدهد. كودكاني كه اصلاً اسباببازي ندارند يا امكانات كمي براي بازي دارند، از نظر هوشي و شناختي، از همسالان خود عقبترند. بنابراين، بعضي از روانشناسان بر اين باورند كه يكي از دلايلي كه كودكان طبقه كم درآمد، پس از ورود به مدرسه با مشكلات يادگيري رو به رو ميشوند، اين است كه امكانات كمي براي بازي در اختيار داشتهاند و بازيهايشان نسبت به كودكان طبقه متوسط، محدودتر بوده است. در يكي از پژوهشها، امكاناتي فراهم شد تا خانوادههاي كم درآمد به اسباب بازي دسترسي پيدا كنند. ظ نتايج اين پژوهش نشان داد كه اسباب بازي ميتواند نقش مؤثري در رشد شناختي و هوشي كودكان داشته باشد.7 به نظر ميرسد در اين پژوهش، اسباب بازي وسيلهاي است براي تحريك و تشويق رابطه متقابل ميان مادر و كودك و از آن رو كه تحريك كلامي و روابط محبتآميز، رشد شناختي را تسهيل ميكند، شايد نتايج موفقيتآميز اين برنامه بيشتر به دليل چگونگي رابطه بين مادر و كودك باشد تا تنها وجود اسباب بازيها. بنابراين، تنها در دسترس بودن اسباب بازي نميتواند به رشد شناختي كودكان كمك كند، بلكه مشاركت والدين در بازي كودك و روابط محبتآميز آنان كارآمدي بازي را تا چند برابر افزايش ميدهد.
اهميت مشاركت والدين در بازي با كودك، در سالهاي اول زندگي، از نظر رشد ذهني بعدي آنان، در مطالعه كلاسيك اسكيلز و داي (1939) به خوبي نمايان است. در اين مطالعه، گروهي از كودكان پرورشگاهي را كه در دو سالگي به علت عقب ماندگي شديد در رشد، هيچ خانوادهاي حاضر به پذيرش آنها نبود، به يك مؤسسه ويژه عقب ماندگان ذهني انتقال دادند. در اين مؤسسه، بر عكس آن پرورشگاه پر جمعيت، هر كودك تحت مراقبت يك دختر بزرگتر كه عقب ماندگي ذهني ضعيفتري داشت، قرار گرفت. اين دختر در نقش جانشين مادر كودك، اوقات زيادي را صرف بازي و صحبت كردن با كودك ميكرد. افزون بر آن، محل زندگي آنها بزرگتر بود و اسباب بازيهاي فراواني در آن وجود داشت. همين كه كودك ميتوانست راه برود، به يك مهد كودك فرستاده ميشد كه در آن وسائل بيشتري فراهم بود و كودك از رابطه گرم و صميمي بهرهمند ميشد.
پس از گذشت چهار سال، هوش گروه آزمايشي، به طور متوسط 32 نمره افزايش نشان داد. در حالي كه در گروه گواه كه همچنان در پرورشگاه به سر ميبردند، كاهشي معادل 21 نمره مشاهده شد. پس از 20 سال، بار ديگر اين دو گروه بررسي شدند و نتايج، نشان داد كه گروه آزمايشي، همچنان برتري خود را نسبت به گروه گواه حفظ كرده است.8
ب) آزاد گذاشتن كودك براي بازي و سرگرمي
اصل آزاد گذاشتن كودك براي بازي، هم در آموزههاي تربيتي اسلام و هم در ديدگاههاي روانشناسي در دوره كودكي پذيرفته شده است، ولي آزادي نبايد به معناي بي بند و باري تلقي شود. در اواخر قرن نوزدهم، متفكران اروپايي و آمريكايي والدين را تشويق ميكردند كه به فرزندان خود اندكي آزادي نافرماني بدهند تا بدين ترتيب تا حدي از خانواده استقلال پيدا كنند. جيمز سالي، در اواخر قرن يازدهم، نظريه جان لاك را دوباره مطرح كرد كه «كودكان آزادي را دوست دارند و بنابراين بايد به نحوي بزرگ شوند و زمينه فراهم گردد كه كارهايي را كه دوست دارند و برايشان مناسب است، بي آن كه هيچ گونه فشاري احساس كنند، انجام دهند». ميلر (1922) در اين زمينه تصريح كرده است: «بزرگترين گناه والدين اين است كه مانع آزادي كودك شوند»9؛ زيرا كودكان، اين غنچههاي نوشكفته وجودمان، هيچ چيزي را با لذت بازي و آزاد بودن عوض نميكنند.
پاتريك بورژه روان شناس در اين باره ميگويد: منظور از آزاد گذاشتن و رها كردن كودك تنها در مسيرهاي طولاني پيادهروي و گردشها خلاصه نميشود، بلكه هر كاري كه به نظر كودك لذت بخش آيد، نوعي آزاد بودن معنا ميدهد.10
دخالتهاي بي جا و غيرمنطقي در دنياي رويايي و شيرين بازي كودك وهمچنين تحميل نوعي بازي و اسباب بازي به كودك باعث ميشود كه او در فردايي نه چندان دور، خود را فردي بدون اعتماد به نفس، وابسته به ديگران، سرافكنده و ناكارآمد به شمار آورد.
دكتر بنت الشاطي، در كتاب «مادر پيامبر (صلياللهعليهوآله)»، دوران كودكي حضرت رسول (صلياللهعليهوآله) را بازنگري كرده است. بر پايه پژوهشها و يافتههاي تاريخي و سيره شناختي وي، هنگامي كه آمنه به همراه كودك هفت سالهاش براي زيارت تربت پدرش عبدالله به يثرب ميرود، تنها يك بار او را به زيارت قبر پدر ميبرد و بقيه روزها او را آزاد ميگذارد تا به همراه دايي زادههايش سرگرم بازي شود و از طبيعت و دشت و صحرا كمال لذت و استفاده را ببرد.11
در مورد امام باقر (عليهالسلام) نيز آمده است كه به فرزندش امام صادق اجازه ميداد تا با كودكان تفريح و بازي كند. امام صادق (عليهالسلام) در كودكي افزون بر شركت در بازيهايي كه با دويدن و جهيدن همراه بود به بازيهاي فكري با دوستانش مشغول ميشد. براي نمونه در يكي از بازيها، امام جعفر صادق (عليهالسلام) مينشست و استاد ميشد و كودكان ديگر شاگرد او ميشدند. او نام ميوهاي را ميخواست كه براي نمونه بر درخت يا زمين ميرويد. رنگ آن قرمز است و طعم شيرين يا ترش دارد و فصل آن همين فصل است. هر كس نام او را ميگفت، او استاد ميشد و گروه را رهبري ميكرد. گاهي بعضي از كودكان از روي شوخي نام ميوهها را عوض ميكردند و پاسخ اشتباه ميدادند. حضرت به دليل صداقت نداشتن بعضي از هم بازيهايش، بازي را ترك ميگفت، ولي با خواهش بقيه دوستانش كه ميگفتند بازي بدون او رنگي ندارد، دوباره به بازي برميگشت.
در بازي ديگر حضرت، باز هم يك استاد و چند شاگرد بود. استاد كلمهاي مانند «الشراعيه» و كلمات هم وزن آن مانند «الصفائيه»، «الدعيه» را ميگفت، اگر چه بي معنا باشد، در حالي كه شاگرد مدام بايد همان كلمه نخست را تكرار ميكرد. با رخ دادن اشتباه، شاگرد از بازي خارج ميشد و ديگري جاي او را ميگرفت.
اين دو نمونه از بازيهاي امام صادق (عليهالسلام) در دوران كودكي بود و هدف از آنها تمركز ذهن و سليس شدن كلمات و افزايش گنجينه لغات بود. امام به جز اين دو مورد، در بازيهاي ديگر كه با دويدن و جهيدن همراه بود، نيز شركت ميكرد.12
ج) دلايل ممانعت برخي پدر و مادران از بازي كودكان
دلايل گوناگوني وجود دارد كه پدر و مادر مانع بازي كودكان ميشوند و اجازه نميدهند آنها به دلخواه خود بازي كنند.
يك ـ ناآگاهي پدر و مادر
يكي از اين دلايل، ناآگاهي از آثار مثبت بازي در رشد شخصيت و سلامت رواني كودك و ناآشنايي از ديدگاه اسلام درباره بازي كودكان است. والدين اگر بدانند كه بازي يكي از نيازهاي اصلي كودك است و اسلام درباره آن سفارش كرده است، به گونهاي ديگر رفتار خواهند كرد.
روزي پيامبر گرامي اسلام (صلياللهعليهوآله) از كنار كودكاني گذشت كه سرگرم بازي بودند. يكي از اصحاب، آنان را از بازي منع كرد. پيامبر اسلام (صلياللهعليهوآله) فرمود: «بگذاريد بازي كنند، خاك چراگاه كودكان است».13 همچنين در جاي ديگر ميفرمايد: «دع ابنك يلعب سبع سنين»؛14 فرزند خود را آزاد بگذار تا سن هفت سالگي بازي كند و حتي در سنين بالاتر هم كودكان را به بازي توصيه ميكرد.
محمد غزالي ميگويد: بازي اختصاص به دوره كودكي ندارد، بلكه در دوره نوجواني نيز پس از مطالعه كتاب، بايد بازي كند تا خستگي ناشي از مطالعه از تن او جدا گردد.
الزام كودك به مطالعه دائمي و خواندن درس موجبات كندي ذهن را فراهم خواهد ساخت، لذا كودك در صدد رهايي و فرار از مطالعه و درس خواهد شد.15
روانشناسان هم منع كودك از بازي را باعث اختلال در رشد، سركوب غرايز و پيدايش عقدههاي رواني ميدانند.
دوـ انعكاس محروميتهاي دوران كودكي پدر و مادر
برخي از پدر و مادرها، به اين دليل به فرزندانشان اجازه و فرصت بازي نميدهند، كه در دوران كودكي با خود آنان بدرفتاري شده، از اين رو، با كودكانشان همان گونه رفتار ميكند.
سه ـ كمبود فضاي كافي براي بازي
كمبود فضاي كافي، يكي ديگر از علل محروميت كودكان از بازي است. همه خانوادهها فضاي كافي در اختيار ندارند تا بخشي از آن را به بازي كودكان، جايي كه آنها بتوانند اسباب بازيهاي خود را به دلخواه خود بچينند، اختصاص دهند.
چهار ـ بي حوصلگي پدر و مادر
هنگامي كه هم پدر و هم مادر و يا يكي از آن دو بيحوصله باشند و تحمل شلوغ بازي كودكان را نداشته باشند، آسايش كودكان را از آنها سلب و از بازي آنها جلوگيري ميكنند.
پيامبر اسلام (صلياللهعليهوآله) به پدران و مادران گوشزد ميكند كه هرگاه در كودكان خود فزون كنشي و به اصطلاح شيطنت و شلوغ بازي مشاهده كردند، مانع بازي و تحرك و فعاليت آنها نشوند؛ زيرا ممكن است همين شلوغ بازيها و جنب و جوشها كه گاه موجب به هم ريختگي اسباب و وسائل و ناراحتي و عصبانيت والدين ميشود، به اخلاق فاضله و رفتارهاي بهنجار آنان در بزرگ سالي بينجامد.
«شيطنت و لجاجت در كودكي، نشانه زيادي عقل او در بزرگسالي است.»
در روايت ديگر از امام موسي بن جعفر (عليهالسلام) نقل شده است كه فرمود: «يُستحبُ عرامةُ الغلام في صغره ليكون حليما في كبره. ثم قال: ما ينبغي الا أن يكون هكذا».16
مرحوم مجلسي در ذيل اين روايت، «عرامه» را به شيطنت، بازيگوشي و علاقه بيش از حد كودك به بازي معنا كرده است. بنابراين، معناي روايت اين ميشود كه: شايسته است كودك به هنگام خردسالي، بازيگوش و پر جنب و جوش باشد، تا در بزرگسالي صبور و شكيبا و باهوش شود. سپس فرمود: البته انتظار نميرود كه كودك غير از اين باشد.
اگر كودكي مطيع و آرام و به اصطلاح خوش اخلاق باشد، هنگام بزرگسالي، وابسته، كودن و كم هوش و ناشكيبا خواهد بود. پس بازي، شيطنت، شكستن و به هم ريختن، حق طبيعي كودك و نشانه هوش و زيركي او در بزرگسالي است. والدين بايد به آثار تربيتي بازي توجه كنند و با الهام از سيره عملي معصومين (عليهمالسلام) كه به فرزندان خود اجازه بازي و تفريح ميدادند، به كودكان خود اجازه دهند تا به تفريح و سرگرمي مشغول باشند.
//////////////////////////
پي نوشتها:
1ـ صحيفه سجاديه، علي شيرواني، قم، انتشارات دارالفكر، 1381، چاپ دوم، ص 124.
2ـ ميرزا حسين نور، مستدرك الوسائل، قم، آل البيت (عليهمالسلام)، 1408 ق، چاپ دوم، ج 2، ص 625.
3ـ سفينة البحار، ج 8، ص 579.
4ـ محمد جواد طبسي، حقوق فرزندان در مكتب اهل البيت (عليهمالسلام)، دفتر تبليغات اسلامي، 1376، چاپ دوم، ص 94 ـ 97.
5ـ باربارا مك كومبز، جيمز پاپ، پرورش انگيزه در دانشآموزان، ترجمه: ابراهيمي قوام، تهران، رشد، 1382، چاپ اول، ص 16 ـ 32.
6ـ بازي درماني، ص 45.
7ـ رشد و شخصيت كودك، ص 184.
8ـ ريتال اتكينسون، زمينه روانشناسي، ترجمه: محمد تقي براهني و ديگران، تهران، رشد، 1375، ج 1، ص 125.
9ـ The nem Psychology and the parent milier.h.c London, 1992 -pl9
10ـ محمد رضا پوراحمدي لاله، روشهاي تربيت كودكان، پريور، 1382، چاپ اول، ص 80.
11ـ بنت الشاطي، مادر پيامبر (صلياللهعليهوآله)، ترجمه: احمد بهشتي، قم، سازمان تبليغات اسلامي، 1379، چاپ اول، ص 180 ـ 181.
12ـ مرتضي منطقي، روانشناسي تربيتي، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهي، 1372، چاپ اول، ج 2، ص 559 و 560.
13ـ نورالدين هيثمي، مجمع الزوائد، بيروت، انتشارات دارالكتاب، 1976 م، چاپ دوم، ص 8.
14ـ سفينةالبحار، ج 8، ص 579.
15ـ محمد غزالي، احياء علوم الدين، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، 1364، چاپ دوم، ص 144.
16ـ بحارالانوار، ج 14، ص 279.
.....................................................................
منبع: ماهنامه ياس، شماره 31
چهارشنبه 17 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 309]
-
گوناگون
پربازدیدترینها