محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827729066
می ترسم!
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: می ترسم از فردایی که اونور شب منتظره از اینکه فردا بیاد و گذشته ها یادت بره
می ترسم از خورشیدی که صبح رو تو کوچه می پاشه اینکه بری و چشمای من دیگه یادت نباشه
نکنه بری عزیزم
بری و تنهام بذاری
نگو فرصتی نمونده
نکنه دوستم نداری
شب شکستن منه شبی که میری از پیشم
شبی که تو ابریشم دستای تو پرپر میشم
چه جوری ساده میگذری از من که در تو گم شدم
از من که پر پر میزنم میون اشکای خودم
می ترسم از اینکه یه روز گم بشی توی جاده ها
بخوای بیای اما پلی نمونده باشه بین ما
می ترسم از اینکه یه شب وقتی میخوای گریه کنی بجای من به شونه ی یکی دیگه تکیه کنی...
نکنه بری عزیزم
بری و تنهام بذاری
نگو فرصتی نمونده
نکنه دوستم نداری
می ترسم از شبی که ماه به دست ابرا نمیره وقتی که از راه میرسی کوچه هارو مه بگیره
کجای این پنجره ها چشم انتظارت بشینم با وحشت کدوم غروب عشق رو تو چشمات ببینم
.................................................. ......................
اما رفتی... رفتی و تنهام گذاشتی... گفتی که فرصتی نمونده... و گفتی که دوست ندارم...
حرف آخرت کاملا یادمه:
نگین٬ غرورتو نشکون برای یه آدم بیخود!!!
کاش میشد داد بزنم بگم:
من برای تو غرور ندارم! تو بیخود نیستی٬.... نه! نیستی!!!
وقتی که تو توی بند بند وجودم بودی چطوری می تونستم غرور هم داشته باشم؟؟؟
اما دیر شده بود.... تو رفته بودی..... تو رفتی و من و تنهاییم رو تنهام گذاشتی...!!!!!!!!!!!
این نیز بگذرد.........!
فقط امیدوارم که اگه یه روزی حتی ۱٪ هم خواستی برگردی... یه پلی باشه!!!
فعلا که بی خیاله عشق شدم!!! میخوام شاد باشم! غم بسه!!!!!!! البته اگه خدا بخواد...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]
-
گوناگون
پربازدیدترینها