تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد ، و نماز را برای دوری از تکبر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830526440




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ادعاي نمايندگي نسل تان را از كجا آورده ايد؟


واضح آرشیو وب فارسی:فردا نیوز: ادعاي نمايندگي نسل تان را از كجا آورده ايد؟
جواد خياباني

دوست ناديده، آقاي امير قادري درباره گزارش من روي مسابقه جمعه گذشته پرسپوليس و استقلال، به نكاتي اشاره كرده اند كه بعضاً جاي توضيح دارد؛

1- تجربه هاي شخصي گزارشگران ورزشي و از جمله بنده نشان مي دهد در سطوح مختلف جامعه و از جمله در سطوحي كه حتماً هم شأن آقاي قادري نيست اين كنجكاوي نسبت به قرمز يا آبي بودن گزارشگر، عموميت داشته و تمامي ندارد. به نگهبان هر پاركينگي كه سلام مي گويم، از كنار هر بساطي گوشه پياده رو كه مي گذرم، پايان هر مجلس عزا يا عروسي كه بالاخره چند نفر آدم دورتر از آشنايانم در جمع هست، اين كنجكاوي را مي بينم و مي شنوم. كساني كه جسارت بيشتري دارند يا كنجكاويشان از بقيه بيشتر است، جلو مي آيند و حدس شان را هم مي گويند. معمولاً هم مثل آقاي قادري با اطمينان مي گويند. گاه كه دو سه نفر و با هم اند يكي شان مي گويد با گزارش فلان روز خيلي تابلو بود كه استقلالي هستي، آن يكي جواب او را مي دهد كه چطور فلان بازي را نديدي؟ چطور متوجه نشدي كه خياباني پرسپوليسي دوآتشه است؟ و من كه هم دوره استقلالي داشته ام و هم دوره پرسپوليسي و حالا سال هاست «طرفدار» هيچ كدام شان نيستم اما هر دو را دوست دارم يا در واقع به سرنوشت هر دو اهميت مي دهم، مي خندم و مي مانم كه چه جالب، ديگران اينقدر بيشتر از خودم از نظر و علاقه من اطلاع دارند و درباره آن مطمئن هستند. اگر آقاي قادري اين «نه قرمز و نه آبي» بودن مرا هم به سياست هاي نظام تشبيه نكنند، بايد بگويم در همين چند روز كه از آخرين بازي دو تيم مي گذرد، هم عين واكنش آقاي قادري را از پرسپوليسي هاي زيادي ديده ام و در كمال تعجب، هم عكس العمل معكوسي را از سوي كلي استقلالي شاهد بوده ام كه چرا اينقدر آشكار از دو ضربه قرمزها به تير دروازه هيجان زده شدي و اينقدر از علي كريمي تعريف كردي و خلاصه خودت را لو دادي كه قرمز هستي؟ در واقع همسويي آنچه در گزارش روز جمعه مورد توجه آقاي قادري قرار گرفته -و پيشتر در مطلب ديگري به همين مناسبت مورد اشاره قرار گرفته بود- با آن جلوه يي از كار ما كه واكنش عوامانه ترين سليقه ها را به دنبال دارد، برايم حيرت انگيز بود.

2- آقاي قادري گفته اند خياباني پشت تريبون طوري رفتار مي كند كه انگار مدير روابط عمومي و بلندگوي سياست هاي نظام است. البته هيچ نظام حكومتي در هيچ جاي دنيا سمتي تحت عنوان مدير روابط عمومي حكومت ندارد ولي اگر درست فهميده باشم، منظور ايشان اين است كه من با لحني آمرانه يا با نوعي ادعاي عقل كلي مي خواهم همه ارزش هاي رسمي را، بسته به دستورات، ترويج كنم و در اين مورد هم بسيار اغراق مي كنم. تا جايي كه مي دانم ايشان بيش از فعاليت هاي ديگرشان، منتقد سينما هستند و بايد به مسائل مربوط به صدا و بيان هم توجه داشته باشند. حسي كه به شنونده دست مي دهد و اينكه چقدر حرف مرا با تاكيد برداشت مي كند و حرف مشابه همكار ديگرم را با تاكيد كم، به تن صداي ما هم مربوط مي شود. طبعاً من نبايد درباره صداي خودم توضيح بدهم اما حتماً عادت به شمرده گفتن كلمات و حالت صدا هم در اين حس اثر دارد. اما اين جالب تر است كه ايشان بدون ذكر دليل و معياري مرا متهم مي كند كه خودم را نماينده نظام مي دانم، در حالي كه خودشان به طور صريح به نمايندگي از نسل شان حرف زده اند. من هيچ وقت اين نمايندگي را ادعاي خودم ندانسته ام و اين نظر ايشان است ولي خودشان در انتهاي مطلب ذكر كرده اند اگر مشكل مرا حل كنند براي «نسل»شان يك موفقيت واقعي است. خب طبيعي است و حتماً خود ايشان هم مي دانند كه در همين نسل خيلي ها به كار بنده علاقه هاي كم و زيادي دارند و مسلماً نظر يك يا چند نفر نمي تواند همه نظرات يك نسل را نمايندگي كند. اما مشكل اصلي اين است كه اگر نفس ادعاي نمايندگي را مشكل من مي دانند، چطور خودشان دچار وسوسه همين ادعا مي شوند؟ سر زدن به نظرات منعكس شده درباره مصاحبه مجله چلچراغ يا بنده كه در سايت fardanews.com نقل شده، مي تواند نشانه كوچكي از نظرات نسلي باشد كه آقاي قادري ادعاي نمايندگي اش را دارند.

3- دقيق حرف زدن در امر نقد نكته يي ضروري است. وقتي ايشان اشاره مي كنند خياباني هيچ وقت به هيچ چيزي علاقه نشان نمي دهد (موضوعي كه مطرح كردنش با اين اطمينان قاعدتاً به سال ها همنشيني در زندگي شخصي بستگي دارد)، بايد بدانند لحظه هاي زيادي از گزارش ها و اجراهاي همين دو ماه اخير بنده موجود است كه به راحتي خلاف اين را ثابت مي كند. وقتي به شكل نامشخصي مي گويند مسي از بين سه بازيكن رد مي شود و خياباني دارد ماوس را كليك مي كند، بايد بگويند اين اتفاق كي و كجا و سر كدام بازي بوده و بدانند خيلي از اعضاي نسل شان ديده اند كه لپ تاپ هاي كنار گزارشگران و لپ تاپ من ماوس فينگرتاچ دارد و كليك كردنش صدا نمي دهد. اين بخش از هم نسلان ايشان زود و راحت به سستي يا قوت نقد پي خواهند برد. وقتي نظرات مختلف رسمي و غيررسمي درباره چند گزارش بنده در جام ملت هاي اروپا (از جمله در مورد گزارش بازي آلمان- لهستان) از اطلاعات كامل و جامع ارائه شده در گزارش خبر مي دهند، نمي شود بدون هيچ مثال دقيق و نقل قول مشخصي وجود دو عنصر آگاهي و اشتياق را در كل گزارش هاي يك نفر نفي كرد. نادقيق بودن نقد مي تواند كسي مثل بنده را به يادآوري همه استاديوم رفتن هاي سال هاي دور، همه آلبوم هاي طاق و جفت عكس هاي قديمي، همه حنجره پاره كردن هاي خيلي قبل از گزارشگري و همه مرارت ها و تلاش هايي كه باعث افتخارم هستند و هيچ وقت از يادآوري شان خجالت نكشيده ام، وادارد. نقد نادقيق و كلي گويي بدون مثال زدن جا را براي هر واكنشي از سوي من يا هر خواننده ديگر ستون آقاي قادري بازمي گذارد. يكي از اين واكنش ها مي تواند اطمينان در مورد پيشداوري و بدبيني ايشان نسبت به موضوع مورد نقدشان باشد.

4- در آموزه هاي زرتشت چنين آمده است؛ «هر چه را مرد يا زني درست و خوب و شايسته دانست، بايد از روي روشن بيني به جاي آورد و به ديگران نيز بياموزد تا همه آن را به درستي انجام دهند.» و آيا واقعاً شما به آموزه هاي خود به عنوان يك ايمان قلبي پايبنديد؟ يا باز هم خواسته ايد شخص ديگري را با نقد خود دراز كنيد؟ و اين چه تصويري است كه از انسان ها در ذهن خود مي سازيد، در حالي كه حتي نمي دانيد او عاشق حركات پرشور ليونل مسي و هر فوتباليست خلاق و فانتزي ديگري مثل گارينشا، جرزينيو، كرايف، برونو كونتي و مارادونا در نسل قديم و توتي، رونالدينيو، لمپارد، كريس رونالدو، لوكا توني و فابرگاس در نسل جديد و حتي دوستدار حركات جادوگرانه بازيكناني مثل ايرج دانايي فرد، علي پروين، حسن روشن، ناصر محمدخاني، عبدالعلي چنگيز، خداداد عزيزي، علي كريمي، مهدي شيري و مجتبي جباري بوده و هست؟

5- به قول شخصيت فيلم فاني و الكساندر از برگمن ؛ «وقتي من بچه بودم/ پدر و مادرها دلرحم نبودند/ پسرهاي شيطون به شيوه عبرت انگيز اما محبت آميزي تنبيه مي شدند/ با تركه، شعارشون هم اين بود/ تركه را فراموش كني بچه را از دست مي دهي / وسيله ديگري هم داشتند كه واقعاً موثر بود/ روغن كرچك، كه اگرچه چند جرعه آن را مي خورديم حسابي سر به راه مي شديم / و اگر هيچ يك كارساز نبود روش هاي وحشيانه ديگري را به كار مي بستند / در دخمه يي به نام سوراخ شيطان مي انداختن مان تا چند ساعتي در تاريكي مطلق بنشينيم و موش هاي كوچولوي زير شيرواني صورت مان را ببوسند،» و من نمي دانم آيا شما نقش كشيش ادوارد را براي تربيت الكساندر بازي مي كنيد و اگر مرا نماينده حاكميت مي دانيد خودتان را هم نماينده مردم مي پنداريد و با چه حكمي؟

6- نويسنده محترم... شما با نوشته هاي خود توانايي شخص مورد عتاب را نقد مي كنيد يا در پستوي خود نقبي به كينه نامشخص و بي دليلي مي زنيد كه بگوييد راه گفتمان ادبي و ايجاد انديشه هاي سالم همين است كه شما مي كنيد؟ منتقدي كه با كم دانشي به زعم خود به بي دانشي ديگران خرده مي گيرد، چه هدفي دارد؟ آنكه مي داند و مي داند كه مي داند باز هم در پي دانش بيشتر و كسب سواد است ولي آنكه نمي داند و نمي داند كه نمي داند تا ابدالدهر در اين جهل بماند.

------------

ما و اين معلمين سمج اخلاق

حسين معززي نيا

1- مشكل جواد خياباني فقط اين نيست كه گزارشگر بدي است، بلكه به اين دليل ما را كلافه كرده كه خودش را حافظ وضع موجود و معلم اخلاق همه مردم اين سرزمين فرض كرده. يكي پيدا نمي شود به او تذكر بدهد كه تنها وظيفه اش اين است كه به زمين فوتبال نگاه كند و بگويد چه كسي به چه كسي پاس مي دهد و چه كسي گل مي زند و چه كسي تعويض مي شود. جواد خياباني مرا ياد ناظم هاي مدرسه مي اندازد كه با هر چيز جذابي مخالف بودند مگر اينكه ابتدا آن را در لايه يي از نصيحت و تذكر و تنبيه پيچيده باشند و شيره اش را كشيده باشند تا سرانجام باقي مانده له و لورده يي از لذتش به ما برسد. خياباني مثل پدر و مادرهايي است كه بچه شان را مجبور مي كنند از صبح تا شب ده جور كار مزخرف انجام دهد و حسابي زجر بكشد تا آخر شب چيزي را كه از صبح دلش مي خواسته به او بدهند. خياباني درست مثل آنهاست؛ فوتبال را طوري گزارش مي كند كه انگار ارفاقي به ما شده تا يك مسابقه فوتبال را دزدكي تماشا كنيم و حالا بايد حواس مان باشد كه در اين شرايط، همه چيزهاي مهم تر از فوتبال را فراموش نكنيم؛ مهرباني، نجابت، دلاوري، خوبي، پاكي، صميميت، صداقت و هزار چيز ديگر كه وقتي او اينقدر تكرارشان مي كند، از همه شان منزجر مي شويم. او خودش را نماينده ترويج اخلاق فرض كرده و به تريبون اعلام شعارهاي رسمي تبديل شده. حتي نمايندگي اجراي Fair Play در ايران را هم برعهده گرفته و هر دفعه كه بازيكني طبق يك قانون جهاني (و معمولاً به رغم ميل باطني اش) توپ را به بيرون مي زند، به هيجان مي آيد و انگار رستم دستان و پورياي ولي جلوي چشمانش به حركت درآمده اند، با آن لحن حيرت آور «آفرين آفرين» مي گويد. در طول بازي به بازيكنان تذكرات اخلاقي مي دهد، اشتباهات شان را متذكر مي شود، در پايان از آنها تشكر مي كند و به همه نمره انضباط مي دهد و مي گويد غيراز آن لگدي كه زده شد، همه مودب بودند و همه چيز مرتب بود و اين يكي هم به خير گذشت و حالا مي توانيم با خيال راحت برويم سراغ كارهاي اصلي زندگي، اما راستش را بخواهيد فكر مي كنم جناب خياباني تنها كسي نيست كه در اين مملكت به جاي اينكه كار خودش را درست انجام بدهد به فكر اصلاح اخلاق ماست. فقط او نيست كه قبل از اينكه قواعد حرفه يي را كه برگزيده، درست بياموزد (و به اين ترتيب اخلاقي ترين كار ممكن را انجام دهد) مي خواهد ما را متوجه وظايف مان كند. آدم هاي ديگري هم هستند كه همين منش را دارند.

2- وقتي يك فيلمساز تصور كند قبل از اينكه محصول جذاب و سرگرم كننده يي براي مردم عادي تدارك ببيند، وظيفه ابلاغ پيام و اعلام موضع درباره مسائل بشري را دارد، فيلمي مي سازد مثل دعوت كه اگر علاوه بر ستاره هاي فعلي، بقيه ستاره هاي دنياي سينما را هم در خود جا مي داد، نمي شد تا انتها تحملش كرد. قاعده اين است كه يك فيلمساز، قبل از هر چيز خودش را داستانگوي متواضعي بداند كه مي خواهد دو ساعت مردم را جذب كند تا يك تجربه متفاوت را از سر بگذرانند و بعد اگر دلشان خواست، در خلوت خودشان به معناي آن داستان هم فكر كنند و نتيجه يي براي زندگي شان بگيرند. اما وقتي به جاي تعريف يك داستان ساده در سينما، خودمان را معلم مردم فرض كنيم و به جاي داستان، برايشان «پيام» تدارك ببينيم، مخاطب به پيام مان هم توجهي نمي كند و خسته و دلزده به خانه مي رود. در يك فيلم ناشيانه و مغشوش نمي شود اندرز داد كه وقتي بچه يي را به اين دنيا دعوت مي كنيم نبايد ديپورتش كنيم، چون اين عمل غيرانساني و غيراخلاقي است. وقتي حواس مان زيادي به «پيام» باشد، حتي خودمان هم يادمان مي رود موضوع فيلم مان حاملگي ناخواسته است و بنابراين اصلاً كسي در اين فيلم بچه يي را دعوت نكرده كه حالا بخواهد برش گرداند. مردم در روال عادي زندگي ساده شان همه اينها را مي فهمند و منتظر نصيحت ما نيستند تا تصميم بگيرند با بچه شان چه كار كنند. ما به عنوان فيلمساز وظيفه داريم ابتدا فيلم مان را درست بسازيم. پارسال فيلمي در جهان نمايش داده شد به نام جونو كه نه ستاره يي داشت و نه فيلمساز باسابقه يي آن را ساخته بود و نه ادعاي تحول دنيا را داشت، اما هر لحظه اش مي تواند آدم را قانع كند كه تولد يك نوزاد اتفاق شكوهمندي است و ناجوانمردانه است مانع اين اتفاق بزرگ در جهان شويم. سازندگان جونو آدم هاي مهربان و متواضعي هستند كه ابتدا فيلمسازي را ياد گرفته اند و بعد، يك داستان خوب را درست تعريف كرده اند؛ نتايج بعدي، خود به خود حاصل شده است.

3- وقتي به جاي آنكه كارمان را درست انجام دهيم به فكر اصلاح مردم باشيم، كار به جاهاي باريك تري هم مي كشد؛ قسمت هاي نهايي سريال روز حسرت را ديديد؟ نظرتان چيست؟ فكرش را هم مي كرديد كه آخر و عاقبت پروژه دور و دراز معناگرايي در سينما و تلويزيون و طرح معنويت در سريال هاي ماه رمضان، مستقيم و بدون هيچ پيچ و خمي سر از دل فيلمفارسي در بياورد؟ ديديد عاقبت تلقي هاي ساده انگارانه از مفهوم گناه و معصيت كه حداكثرش داشتن زن دوم و رفيق بد و اعتياد است، چطور باعث مي شود كه با كله شيرجه بزنيم وسط حوض فيلمفارسي به ناب ترين شكل خودش؟ پس سهم ما اين است؟ افق مان اين بوده است؟ همه راهي كه در اين سال ها طي كرديم و همه آن ادعاها درباره سينماي ديني و باقي قضايا به اين جا رسيده؟ آن صدا و سيمايي كه قرار بود تبديل به دانشگاه شود، يعني اين؟ اين ديگر اسمش در جا زدن هم نيست؛ بازگشت كامل به فيلمفارسي است با همه شاخ و برگ و لوازم و شرايطش. 40 سال پيش هم فيلمسازاني در اين كشور فعاليت مي كردند و فيلم هايي مي ساختند كه اخلاق و انصاف و مروت را تبليغ مي كرد. در آن فيلم ها همه آدم بدها به سزاي عمل شان مي رسيدند و شل و كور و فلج مي شدند، آدم خوب ها پاداش مي ديدند و بچه هاي سرراهي سر و سامان پيدا مي كردند. در بعضي از آن فيلم ها (مثل شب نشيني در جهنم) بهشت و جهنم را هم نشان مان مي دادند تا متنبه شويم. اين نوع اخلاق گرايي در فيلم هاي هندي، مصري و تركي هم رايج بوده و هست. قرار بود به اينجا برسيم؟ اين همه زور زديم كه به مردم بگوييم اگر كار بد بكنيد فقير و ذليل و كور و فلج مي شويد و اگر كار خوب بكنيد هم در اين دنيا وضع تان خوب مي شود و هم مي رويد بهشت؟ و اين حرف ها را هم با همان اغراق و ابتذال فيلمفارسي ها بزنيم؟ اينجا كه نيم قرن پيش بوده ايم؛ پس در اين سال ها كجا مي رفتيم؟
 چهارشنبه 17 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فردا نیوز]
[مشاهده در: www.fardanews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن