تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):مومن برای مومن برکت و برای کافر، اتمام حجت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815172877




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تغيير محيط امنيتي خاورميانه و اسرائيل - وجيهه عبيدي‌


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: تغيير محيط امنيتي خاورميانه و اسرائيل - وجيهه عبيدي‌


محيط امنيتي خاورميانه در دهه‌هاي گذشته وضعيت‌هاي متفاوتي را از سر گذرانده است. پس از جنگ جهاني دوم، به تدريج آمريكا و شوروي وارد منطقه شدند و پاره‌اي از عوامل برهم زننده نظم و امنيت منطقه‌اي سبب شد خاورميانه تبديل به يكي از بحراني‌ترين مناطق جهان شود. در اين ميان شكل‌گيري اسرائيل در سال 1948 و بروز جنگ‌هاي متعدد ميان اعراب و اسرائيل نقش تعيين‌كننده‌اي در ايجاد اين بحران داشت. پس از جنگ چهارم اعراب و اسرائيل 19733) تلاش‌هاي گسترده‌اي از سوي جامعه بين‌المللي، رهبران كشورها و سازمان ملل به منظور حل منازعه اعراب و اسرائيل صورت گرفت. اين تلاش‌ها در قالب طرح‌ها، كنفرانس‌ها و قطعنامه‌هاي صلح متجلي شده‌اند. برخي تحولات منطقه‌اي مانند شكل‌گيري ائتلاف و تحولات بين‌المللي (فروپاشي اتحاد جماهير شوروي) در دهه1980، پايان جنگ سرد و مطرح شدن نظم نوين جهاني توسط آمريكا سرفصل جديدي در مذاكرات صلح تلقي مي‌شد. ‌

اما اين وضع پس از 11سپتامبر 2001، متحول شد و گروه‌هاي فروملي به عنوان بازيگراني تاثيرگذارتر از گذشته وارد صحنه روابط بين‌الملل شدند. هر چند تروريسم پديده تازه‌اي نيست و پيش از اين نيز گروه‌ها از چنين شيوه‌هايي استفاده مي‌كردند اما حمله به مراكز استراتژيك آمريكا نقطه عطفي در نمايان شدن آسيب‌پذيري بزرگ‌ترين قدرت جهان در قبال بازيگران ضعيف بود. اين حملات نشان داد كه در محيط امنيتي جديد بايد به اين تهديدها توجه بيشتري كرد.

‌ تعريف محيط امنيتي: در ادبيات سياسي محيط امنيتي به فضاي امنيتي منطقه‌اي يك كشور اطلاق مي‌شود كه به لحاظ كمي و كيفي دچار تغيير و تحول مي‌شود.‌

ويژگي‌هاي محيط امنيتي خاورميانه و اسرائيل ‌

با وجود تمام تلاش‌هاي به‌عمل آمده، خاورميانه امروز فاقد سازوكارهاي امنيتي و تعادلي منطقي براي ثبات است و محيط امنيتي اين منطقه در مقايسه با سه منطقه اصلي ديگر در نظام بين‌المللي، پيچيده‌تر و مبهم‌تر است. در اينجا به برخي ويژگي‌هاي اين محيط مي‌پردازيم. ‌

الف) مشكل سازوكارهاي امنيت‌سازي: با وجود تمام مشكلاتي كه در منطقه وجود دارد، هيچ سازوكار فراگيري براي حل آنها وجود ندارد. علت اصلي فقدان سازوكارهاي منطقه‌اي در دو عامل نهفته است؛ نخست مشكلات داخل منطقه كه مهم‌ترين نمونه آن مساله فلسطين است. عامل دوم به مشكلات فرامنطقه‌اي برمي‌گردد، به اين صورت كه با مداخله بيش از حد در امور منطقه، امكان ابتكار عمل دولتمردان محدود شده و با تابع ساختن سازوكارهاي منطقه به منافع قدرت‌هاي بزرگ از امكان شكل‌گيري سازوكارهاي بومي، واقعي و پايدار مي‌كاهند. ‌

ب) موازنه‌هاي امنيتي ناپايدار: به خاطر نفوذ و حضور قدرت‌هاي خارجي، امكان شكل‌گيري اتحادها و ائتلاف‌ها و در نتيجه ايجاد موازنه منطقه‌اي قدرت نيز به درستي فراهم نشده است. ‌

محيط امنيتي خاورميانه و اسرائيل ‌

الف) محيط امنيتي پيشين: با اتمام جنگ جهاني دوم و تشكيل دولت اسرائيل محيط امنيتي خاورميانه متاثر از آغاز جنگ سرد و رقابت‌هاي ميان دو بلوك قرار گرفت و در اين ميان دولت‌هاي عرب خاورميانه در مخالفت با موجوديت اسرائيل و جهت تشكيل دولت فلسطيني سري جنگ‌هايي را با اسرائيل آغاز كردند. بعد از آن يكسري توافقنامه و كنفرانس‌هاي صلح را داشتند در نتيجه كنشگران اصلي دولت‌ها بودند. ‌

ب) محيط جديد امنيتي: محيط امنيتي اسرائيل بسيار پيچيده است در حالي كه محيط امنيتي اسرائيل تا سال 1991 به‌شدت تحت تاثير منازعات بين دولتي (مداخله ابرقدرت‌ها و جنگ دولت‌هاي منطقه‌اي) بود پس از سال 1991 و خصوصا وقايع 11 سپتامبر 2001 تحت تاثير تروريسم و حمله آمريكا به عراق قرار گرفت از اينرو با توجه به مسائل پيش گفته شده، محيط امنيتي اسرائيل توسط سه عامل شكل مي‌گيرد كه به‌طور كل محيط امنيتي - استراتژيكي اسرائيل را مي‌سازد كه عبارتند از: ‌

حمله آمريكا به عراق: دولت آمريكا پس از پيروزي در افغانستان و حمايت گسترده بين‌المللي كه در لشگر كشي عليه تروريسم به دست آورده بود از فرصت به‌وجود آمده در جهت برداشت گام‌هاي بزرگ‌تر بعدي بهره برد. ‌

اطلاق كشورهاي ايران، عراق، كره شمالي به‌عنوان محور شرارت و كشورهاي ياغي در واقع ابزارهايي جهت نهادينه‌سازي، برتري و هژموني آمريكا بود براي اين امر لازم است بازيگراني كه قواعد بازي را به رسميت نمي‌شناختند مورد تنبيه قرار دهد اين يعني حركت در راستاي الگوي استراتژيك هژمونيك‌گرايي، لذا نومحافظه‌كاران در فرصت ايجادشده پس از حوادث تروريستي 11 سپتامبر، برخورد با كشورهاي ياغي را به دو دليل در سرلوحه سياست خارجي خود قرار دادند : 1- نياز به يك دشمن 2- از بين رفتن امنيت سرزمين آمريكا.

حمله ايالات متحده آمريكا به عراق نيز در همين چارچوب انجام شد. در اين مقطع آمريكا با بيان برخي دلايل سعي در جلب افكار عمومي و رسانه‌ها براي تهاجم نظامي عليه عراق كرد: ‌

الف - تلاش براي توليد و استقرار سلاح‌هاي كشتارجمعي و تقويت نيروهاي متعارف ‌

ب - ادعا در كمك عراق به تروريسم بين‌المللي به خصوص اعضاي شبكه القاعده و گروه‌هاي بنيادگراي اسلامي ‌

ج - مخالفت با هرگونه توافق ميان اسرائيل و فلسطين براي پايان دادن به خشونت‌هاي خاورميانه ‌

د- تهديد كشورهاي عربي خليج فارس به خصوص كويت ‌

روند فوق نشان مي‌دهد كه توليد قدرت به تنهايي نمي‌تواند منجر به شود زيرا در شرايطي ايجاد مي‌شود كه چالش‌هاي موثري فراروي كشورها ايجاد نشود. اگر كشوري مبادرت به توليد قدرت ملي كند، اما به موازات چالش‌هاي منطقه‌اي، موضوعي و استراتژيك روبه‌رو شود، در آن شرايط، مطلوبيت‌هاي مورد نظر خود را به دست نياورده است و وحشت ناشي از دستيابي رهبران خارجي به سلاح‌هاي كشتار جمعي كه مبتني بر نوعي رويكرد غيرمنطقي است، آمريكايي‌ها را وادار به تعمق درباره اقدامات متقابل شديد مي‌سازد.‌

بنابراين دولت بوش براي حمله به عراق بهانه آورد كه دولت صدام اقدام به توليد سلاح‌هاي كشتارجمعي كرده و قصد دارد از اين نوع سلاح‌ها براي رسيدن به اهداف سوء سياسي خود استفاده كند، در نتيجه وي امنيت خاورميانه را مورد تهديد قرار داده است و در اين رهگذر مي‌تواند به منافع آمريكا در منطقه يا حتي جهان آسيب برساند. ‌

در اين راستا و در توجيه عمليات پيشدستانه عليه عراق جورج بوش در سال 2002 در نطق خود خطاب به فارغ‌التحصيلان دانشگاه وست‌پوينت آمريكا بيان داشت: ‌

آمريكا از توان نظامي گسترده‌اي برخوردار است. ما قادريم با هر چالشي مقابله كنيم. ابزارهاي لازم براي بازداشتن دشمنان از تهديدات امنيت ملي را دارا هستيم و در صورتي كه سياست‌هاي بازدارنده به شكست منجر شود ما از الگوي عمليات پيش‌دستي كننده استفاده مي‌كنيم. ارتش آمريكا بايد به اندازه‌اي قوي باشد كه بتواند دشمنان بالقوه را از تلاش براي ارتقاي توان نظامي خود باز دارد و آنان را از دستيابي به ابزارهاي كشتارجمعي محروم سازد. هرگونه قدرت‌يابي كشورهاي خاطي به عنوان تهديدي براي امنيت ملي آمريكا محسوب مي‌شود. ‌

براساس نگاه بوش، عمليات پيشدستانه به نومحافظه‌كاران و دولت بوش اجازه مي‌دهد در قالب طرح و بدون ادله لازم و به‌طور يكجانبه به دولت‌سازي پرداخته و نقشه سياسي و فرهنگي خاورميانه را به‌طور كامل دگرگون كنند، عراق تنها صحنه دوم از فرآيند و نبرد اول و اصلي در فرآيند دولت- ملت، نخبه و مذهب‌سازي در كل خاورميانه و جهان اسلام تلقي مي‌شود. ‌

تغيير رژيم در عراق و محيط امنيتي اسرائيل ‌

‌ تغيير رژيم در عراق تاثيرات متفاوتي بر محيط امنيتي خاورميانه و اسرائيل داشته است، در حالي كه تغيير رژيم صدام مي‌توانست تاثيرات مثبت روي ثبات امنيتي خاورميانه داشته باشد وجود گروه‌هاي تروريستي فروملي و انتقال پايگاه از افغانستان به عراق، ثبات در منطقه را متزلزل ساخت. با ملاحظه چنين محيط امنيتي و با توجه به اينكه القاعده گستره عملياتي خود را نشان داده، چنين وضعيتي اسرائيل را مي‌تواند در نوك حملات تروريستي قرار دهد و با توجه به ارتقاي روابط آمريكا و اسرائيل به سطح روابط راهبردي، احتمال حمله القاعده به منافع ايالات متحده و اسرائيل در منطقه تشديد مي‌يابد. حال صدام سرنگون شده بنابراين محيط امنيتي اسرائيل به واسطه چنين تغيير گسترده‌اي مي‌تواند به ثبات برسد ولي ثبات‌زدايي در عراق توسط گروه القاعده و گروه‌هاي تروريستي ديگر، احتمال حملات نامتقارن انتقامي به اسرائيل را افزايش داده است. ‌

نتيجه‌گيري ‌

تهديدات، اتحادها، ترتيبات بين‌المللي و تكنولوژي‌هاي نظامي از محيط خارجي شكل مي‌گيرد و امنيت ملي يك كشور را متاثر مي‌سازد. اين تهديدات به طور عمده در چارچوب يك ساختار محيطي و منطقه‌اي شكل مي‌گيرند. معمولا چنين ساختاري، داراي عواملي است كه عبارتند از روابط قدرت ميان دولت‌ها، وابستگي متقابل رقابت‌ها و منافع دولت‌هاي منطقه، الگوي دوستي و دشمني و تاثير جغرافيا بر روابط بين دولت‌ها.

از سوي ديگر، محيط امنيتي بسته به قدرت كشور و گستره نفوذ آن در خارج متفاوت خواهد بود. به‌طور مثال چنانچه قدرت و نفوذ يك كشور اندك باشد، محيط امنيتي آن نيز محدود خواهد بود ولي يك قدرت منطقه‌اي مجبور است تنها در منطقه خود ايفاي نقش كند، حتي در درون آن منطقه نيز سلسله مراتبي از اولويت‌هاي منافع خود را تعيين نمايد. ‌

محيط امنيتي خاورميانه و اسرائيل پس از جنگ جهاني دوم تحت تاثير ظهور دو ابرقدرت و دخالت ابرقدرت‌ها در منطقه و زيرمنطقه خليج‌فارس قرار داشت. وقوع چهار جنگ و چندين مورد منازعه در اين منطقه نشان از بي‌ثباتي گسترده داشته است، در حالي كه پيش از جنگ سرد منازعات شرايطي بينادولتي بود و اعراب و اسرائيل در پي كمك‌هاي دو بلوك به دنبال ارتقاي منافع امنيتي خود بودند. با پايان جنگ سرد و از هم پاشيدگي اتحاد جماهير شوروي نظام امنيتي منطقه و بالطبع محيط امنيتي خاورميانه و اسرائيل نيز تغيير كرد، ظهور گروه‌هاي فروملي جهت اعاده استقلال و سپس تقويت گروه‌هاي تروريستي در سال‌هاي پاياني قرن بيستم، محيط جديد امنيتي را پايه‌گذاري كرد. حملات تروريستي يازدهم سپتامبر به نيويورك و واشنگتن نمود عيني محيط جديد امنيتي بود از اين رو با ملاحظه محيط جديد امنيتي، تهديدات جديدي نيز شناسايي مي‌شوند كه بايد با آنها مقابله شود، اسرائيل با توجه به ملاحظات اين محيط گروه‌هاي حماس، جهاد اسلامي و حزب‌الله را به‌عنوان گروه‌هاي تروريستي محيط امنيتي خود معرفي كرده و لزوم مقابله با آنها را مورد تاكيد قرار مي‌دهد. با پيروزي حماس در انتخابات فلسطين اين محيط بيش از پيش پيچيده‌تر شد، اما در حالي كه اسرائيل لزوم انتخابات در فلسطين و تشكيل دولت فلسطيني را مورد تاييد قرار داده بود پيروزي حماس روند توافقات پيشين را براي منافع امنيتي اسرائيل خدشه‌دار مي‌ساخت. ‌

‌* كارشناس ارشد روابط بين‌الملل

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 چهارشنبه 17 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 573]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن