وصیتنامه شهید علیرضا جویلی

واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بسمالله الرحمن الرحيم
اكنون كه وصيتنامه را مينويسم روز پنجشنبه است و شب جمعه. روزي كه همه به ديدار شهيدان و رفتگان خود ميروند. روزي كه از دسترفتگان شادند، براي اين كه بستگان خودشان را در بالاي قبر خود ميبينند و بستگانشان بخواندن فاتحه آنها را شاد ميكنند ديروز يكي از بچهها به من گفت كه ديشب خواب ديدم كه تو در اين عمليات شهيد ميشوی و در حال شهادت مرتب ميگوئي (شكر الله).
خدايا به ما توفيق آن را بده كه در راه تو در صراط مستقيم جانمان را فدا كنيم، خدايا تو خودت ميداني كه من در طول اين عمر كوتاه چقدر گناه و معصيت كردم و چقدر از دستورات تو نافرماني كردم و چقدر سخنان تو را ناديده گرفتم. اگر تو مرا نبخشي ديگر هيچگونه اميدي ندارم اي اميد نا اميدان و اي بخشنده مهربان من جز تو هيچگونه اميدي ندارم و تنها اميد من توئي و من فقط از تو ياري ميجويم كه مرا نجات دهي.
اي ياريدهنده بيكسان اميد است كه در اين راه مرا ياري فرمائي و كمكم كني كه جان خود را در راه تو فدا كنم شايد كمكي به دين خود كرده باشم و به قول امان من كه زندگيام هيچ كمكي به اسلام نكرده، شايد مرگم بتواند به اسلام كمكي نمايد.
خدمت پدر و مادر گرامي و عزيزم، پدر و مادر از اين كه در زندگي نتوانستم خدمتي به شما بكنم و باري از روي دوش شما بردارم. خدا ميداند كه شرمندهام و آن طوري كه بايد در حق شما خدمت كرده باشم نكردهام پدر و مادرم اميدوارم كه مرا ببخشيد و از خدا براي من طلب آمرزش كنيد. پدرم تو كه صبرت از مادرم بيشتر است به او دلداري بده و او را نصيحت كن كه خداي ناكرده در فراغ من چيزي نگويد كه خدا از آن برنجد.
در ضمن به تمام آشناياني كه در خط امام نيستند بگوئيد كه من راضي نيستم كه آنها سرمزار من بيايند و يا حتي در خانه ما اهانتي به امام و اسلام بكنند و به آنها بگوئيد كه اگر بر سر مزارم يا خانه ما اين چنين كاري كردند من راضي نيستم و آن دنيا در پيش خدا از آنها شكايت ميكنم. ضمناً من خودم راه خودم را انتخاب كردم و هيچكس هم مرا به زور يا به حرف نكشانيده است.
خدمت مادر دلسوزم، مادر من خودم نيز ميدانم كه تو را چقدر ناراحت كردم و هيچ كاري كه در حد تو باشد براي تو انجام ندادهام. اميدوارم كه اين را از كوته نظري من بداني و مرا ببخشي. مادرم از تو ميخواهم كه در راه انقلاب باشي و خداي ناكرده شهادت من باعث نشود كه به حرف فاميلهائي كه در خط انقلاب نيستند، گوش كني و حرفي خلاف امام و اسلام و خدا بزني كه در اين صورت من را خيلي ناراحت كردهاي.
مادر دوست دارم كه تو هم مانند مادران شهيداني باشي كه صبر را پيشه كردهاند و خدا را شكر ميكنند كه شهيدي در راه او دادهاند. مادرم مگر تو خودت نگفتي كه خدا را به ما داد. پس بدان كه خدا نيز چنين ارادهاي كرده است كه من ديگر پيش شما نباشم. مادرم امروز روز امتحان است و خدا همه را امتحان ميكند و يقين بدان كه تمام اين چيزها امتحان است. مادرم سعي كن كه در اين امتحان بيرون بيائي و نزد خدا قبول بشوي، زيرا روز قيامت هيچ به درد تو نميخورد. بجز كارهائي كه براي خدا انجام دادهاي. بار ديگر از تو و پدرم تقاضاي عاجزانه دارم كه مرا ببخشيد.
و السلام عليكم و رحمتا… و بركاته.

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]

[مشاهده در: www.funpatogh.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]