واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: وصیت نامه شهید جهان آرا
ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الكافرين بار پروردگارا ، اى رب العالمين يا غايث المستغيثين و يا حبيب قلوب الطالبين
تورا شكر كه شربت شهادت اين يگانه راه رسيدن انسان به خودت را به من بنده فقير و حقير و گناهكار خود ارزانى داشتى تورا شكر كه اين تنها نعمت خدا پسنده خودت را بر اين انسان ذليل عطا فرمودى و من تنها راه سعادت خويش را شهادت درراهت يافتم و چه زيباست كه من با زمان كوچكترين وسيله خود اعلاترين و ارزشمندترين ارزشها را گرفتم ، و اين نيست مگر لطف و عنايت پروردگار نسبت به بندهاش .
خداوند مرا از اين همه لطف و عنايت دور مگردان و شهادت را نصيبم كن .
من براى كسى وصيتى ندارم ولى يك مشت درد و رنج دارم كه بر اين صفحه كاغذ مىخواهم همچون تيغى و يا تيرى بر قلب سياه دلانى كه اين آزادى را حس نكردهاند بر سر اموال اين دنيا ملت را ، امتى را و جهانى را به نيستى و نابودى مىكشانند ، فرود آورم . خداوندا تو خود شاهد بودى كه من تعهد اين آزادى را با گذران تمام وقت هستى خويش ارج نهادم و با تمام دردها و رنجهائى كه بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شكيبائى كردم ولى اين را ميدانم كه اين سران تازه به دوران رسيده نعمت آزادى را درك نكردهاند چون دربند نبودهاند يا درگوشههاى درياهاى پاريس و لندن هامبورگ بودهاند و يا در ........
و تو اى امام ، اى كه به اندازه تمامى قرنها سختيها و رنج كشيدى از دست اين نابخردان خرد همه هيچ دان ! لحظه لحظه اين زندگى بر تو همچون نوح ، موسى و عيسى و محمد (ص) گذشت .
ولى تو اى امام و اى عصاره تاريخ بدان كه با حركتت ، حركت اسلام را در تاريخ جديد شروع كردى و آزادى مستضعفان جهان را تضمين كردى . ولى اى امام كيست كه اين همه رنجها و دردهاى تورا درك كند و كيست كه در يابد كه لحظهاى كوتاهى از اين حركت به هر عنوان خيانتى به تاريخ انسانيت و كليه انسانهاى حاضر و آينده تاريخ مى باشد .
اى امام درد تورا ، رنج تورا ميدانم چه كسانى با جان مىخرند . جوان با ايمان ، كه هستى و زندگى تازه خويش را در راه به هدف رسيدن حكومت عدل اسلامى فدا مىكند بله اى امام درد تورا جوانان درك مىكنند اينان كه از مال دنيا فقط و فقط رهبرى تورا دارند ، و جان خويش را براى هدفت كه اسلام است فدا مىكنند و بدان اى امام تا لحظهاى كه خون در رگ ما جوانان پاك اسلام وجود دارد لحظهاى نمى گذاريم كه خط پيامبرگونه تو كه بخط انبياء و تاريخ وصل است به انحراف كشيده شود . ولى اى امام من به عنوان كسى كه شايد كربلاى حسين را دركربلا ى خرمشهر ديدهام سخنى با تو دارم كه از اعماق جانم و از پرپر شدن خون جوانان خرمشهر برمىخيزد و آن اينست . اى امام از روزيكه جنگ آغاز شد تا لحظهاى كه خرمشهر سقوط كرد من يك ماه به طور مداوم كربلا را مىديدم هر روز كه حمله دشمن بر برادران سخت ميشد و فرياد آنها بىسيم را از كار مىانداخت و هيچ راه نجاتى نبود به اتاق خود مىرفتم گريه را آغاز ميكردم و فرياد ميزدم اى رب العالمين برما مپسند ذلت و خوارى ر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 251]