واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: چه می بیند؟ چرا می خندد؟
رشد ادراکی
همه کودکان با استعداد برقراری برخی تمایزات ادراکی و پاسخ به آنها متولد میشوند. پیشتر تصور میشد که کودک غرق در انبوهی از احساس است، چنانکه هیچ راهی برای تمیز دادن آنها ندارد. ویلیامجیمز روانشناس و فیلسوف معروف نوشت: کودک که یکباره به وسیله چشمها، گوشها، بینی، پوست وامعاء و احشاء تحت هجوم قرار گرفته، همهچیز را همچون یک درهم بر همی بزرگ، پر همهمه و مبهم احساس میکند.
اکثر محققان دیگر این تعریف را تعریف درستی از رفتار کودک نمیدانند. حتی کودکان نوزاد به شیوهای گزینشی نسبت به محیطشان واکنش نشان میدهند.
نوزادان از سن یک هفتگی به یک سطح طرحدار (خطوط راه راه، دایرههای متحد المرکز یا یک تصویر چهره مانند) خیلی بیشتر از یک سطح ساده ولو با رنگهای روشن نگاه میکنند. زیرا سن یک ماهگی این تواناییهای ادراکی هنوز ضعیف بوده و تصویرهایی که در فاصله بیش از حدود سی سانتیمتر قرار دارند تار هستند.
پس از آن تواناییهای بینایی و شنوایی به سرعت افزایش مییابند. در سن حدود چهار ماهگی، کودک شخصی را که در اتاق حرکت می کند با نگاه دنبال میکند. حساسیت نسبت به نوازش و لذت بردن از گرمی، از ابتدای تولد وجود دارد.
نوزادان از سن یک هفتگی به یک سطح طرحدار (خطوط راه راه، دایرههای متحد المرکز یا یک تصویر چهره مانند) خیلی بیشتر از یک سطح ساده ولو با رنگهای روشن نگاه میکنند.
کودکانی که نابینا متولد میشوند، مانند کودکانی بینا در همان سن شروع به لبخند زدن میکنند، اگر چه هرگز امکان تقلید این کار از دیگران نداشتهاند
گریه و لبخند
همانگونه که کودکان به شیوه گزینشی نسبت به محیط واکنش نشان میدهند، بزرگسالان نیز میان الگوهای رفتار کودک تمایز قایل میشوند. با فرض اینکه این رفتارها کلید آنچه را او میخواهد یا نیاز دارد، به دست میدهند، گریستن نشانه گرسنگی یا ناراحتی است و لبخند و برخی حالات دیگر چهره به مفهوم رضایت و خرسندی در نظر گرفته میشود.
همین شناخت، این واکنشها را به عنوان واکنشهای اجتماعی از سمت کودک در نظر میگیرد، اما استنباطهای فرهنگی به طور عمیق در این فرآیند دخالت دارند. همه بچههای عادی، پس از حدود یک ماه یا شش هفته، در شرایط معینی، لبخند میزنند.
چنانچه شکل صورت مانندی که به جای دو چشم فقط دو نقطه داشته باشد به کودک نشان داده شود، لبخند خواهد زد. همچنین به چهره آدمی که دهانش پیدا نباشد لبخند میزند، درست همان طور زمانی که پیدا است لبخند میزند. به نظر میرسد لبخند زدن یک واکنش ذاتی است، نه اینکه آموخته شده باشد یا حتی با دیدن چهره خندان دیگری پدیدار گردد.
یکی از دلایلی که میتوانیم از این امر مطمئن باشیم این است کودکانی که نابینا متولد میشوند، مانند کودکانی بینا در همان سن شروع به لبخند زدن میکنند، اگر چه هرگز امکان تقلید این کار از دیگران نداشتهاند. اما موقعیتهایی که لبخند در آنها مناسب تلقی میگردد در میان فرهنگهای متفاوت، مختلف است و این به واکنشهای اولیهای که بزرگترها به واکنش لبخند زدن کودکان نشان میدهند مربوط است.
کودکان مجبور نیستند. لبخند زدن را یاد بگیرند، اما باید یاد بگیرند کجا این کار مناسب دانسته میشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]