واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: خوشبختي جبر است يا اختيار؟
سؤالي که با انديشيدن حول مسأله خوشبختي مطرح مي شود اين است که «آيا خوشبختي و بدبختي ذاتي است» اين ابهام در ذهن بعضي از ما وجود دارد که چگونه است که بعضي از انسان ها در خانواده اي متولد مي شوند که زمينه هاي رشد و بالندگي به احسن وجه در آن خانواده وجود دارد. اين که اگر راه رسيدن به خوشبختي دين داري است بعضي انسان ها در خانواده هاي دين دار و دين شناس متولد مي شوند و بعضي ديگر در خانواده اي دين دار و بعضي هم در خانواده اي که اصلاً اعتقاد به دين ندارند. و کلاً اين که راه خوشبختي هر چه که باشد براي گروهي هموار است و براي گروه ديگر نه.
نکته اي که در مسأله خوشبختي نبايد از آن غفلت ورزيد، مختار بودن انسان است در رسيدن به سعادت، اراده و اختيار انسان در نيل به سعادت، نقش اصلي را ايفا مي کند؛ اگر چه عوامل ديگري نيز در ميان است که بيرون از اراده و اختيار ماست. اينکه هر انساني در زندگي خويش کم و بيش مختار است و خود مي تواند راه و همراه خويش را برگزيند نياز به اثبات ندارد و تصور آن کافي است تا تصديق شود. بهترين دليل بر مختار بودن انسان، در اختيار داشتن ابزار اختيار است. خداوند آفرينش انسان قوا و ابزاري نهاده است که مفهوم آن، مجاز بودن انسان در استفاده از آن ها است و استخدام آن قوا و ابزار، جز به اختيار ممکن نيست و معنايي ندارد. اما اينکه چرا برخي منکر اراده و اختيار انسان اند، دلايل بسياري دارد که پاره اي از آن ها، از نوع دلايل نظري و فکري نيست، بلکه گاه انسان ها چنين افکاري را بر خود تحميل مي کنند تا شايد بتوانند همه نگون بختي ها و ناکامي هاي خويش را بر سر جبر خراب کنند و خود را از دادگاه وجدان و محکمه اجتماع پيروز و آبرومند بيرون آيند.
بهترين دليل بر مختار بودن انسان، در اختيار داشتن ابزار اختيار است.
برخي از مفسرين با نظر به استناد غلط به آيات 105 تا 108 سوره مبارکه هود مي فرمايد:
«يوم لاتکلم نفس الا بإذنه فمنهم شقي و سعيد* فاما الذين شقوا ففي النار لهم فيها زفير و شهيق* خالدين فيها مادامت السموات و الارض الا ما شاء ربک ان ربک فعال لما يريد* و اما الذين سعدوا ففي الجنه خالدين فيها مادامت السموات و الارض الا ماشاء ربک عطاء غير مجذوذ» خواسته اند تا خوشبختي و بدبختي را امري ذاتي قلمداد کنند. اين در حالي است که نه تنها از آيه فوق چنين برداشتي ممکن نيست، بلکه به وضوح ثابت مي کند که سعادت و شقاوت امري اکتسابي است. و اگر بپذيريم که خوشبختي و بدبختي ذاتي است و بدون اختيار و اراده به نيکي ها و بدي ها کشيده مي شويم، تعليم و تربيت لغو و بيهوده خواهد بود. آمدن پيامبران و نزول کتب آسماني و نصيحت و تشويق و توبيخ و سرزنش و مؤاخذه و بالاخره جزا و پاداش همگي يا بي فايده است و يا ظالمانه. آنهايي که مردم را در انجام خوب و بد مجبور مي دانند در عمل حتي خودشان هرگز چنين عقيده اي ندارند، به همين دليل است که اگر به حقوق آنها تجاوزي شود، متجاوز را مستحق توبيخ، ملامت، محاکمه و مجازات مي دانند و هرگز حاضر نيستند به عنوان اينکه او مجبور به انجام اين کار است، از وي صرفنظر کنند. به هر حال هيچ جبري مسلکي را نمي يابيم که در عمل روزانه به اين عقيده خود پايبند باشد، بلکه برخوردش با تمام انسان ها برخورد با افراد آزاد، مسئول و مختار است.
جالب اينکه در آيات فوق «شقوا» به عنوان فعل معلوم و «سعدوا» به عنوان فعل مجهول آمده است. اين اختلاف شايد اشاره به نکته لطيفي باشد که انسان راه شقاوت را با پاي خود مي پيمايد، ولي براي پيمودن راه سعادت تا امداد و کمک الهي نباشد پيروز نخواهد شد. و بدون شک اين امداد و کمک تنها شامل کساني خواهد شد که گام هاي نخستين را با اراده و اختيار خود برداشته اند و شايستگي چنين امدادي را پيدا کرده اند.(1)
رابطه بهداشت روان و خوشبختي
روانشناسان بهداشت رواني را تعبير به داشتن احساس آرامش و امنيت درون، دور بودن از نشانه هاي اضطراب و افسردگي و تعارض مزمن رواني و برخورداري از سلامت ذهن، انديشه و تفکر کرده اند.( با اين تعريف کلي مي توان گفت که بدون داشتن بهداشت و سلامت رواني يعني بدون داشتن احساس آرامش و امنيت درون و نداشتن افسردگي و اضطراب و... نمي توان بر احساس بالاتر يعني حسّ خوشبختي دست يافت و مي توان گفت خوشبختي حسي دروني است و در اصل مرتبط با روح و روان آدمي مي باشد. پس با رواني بيمار نمي توان خوشبختي را حس کرد.
امام علي عليه السلام در مورد نقش هم زيستان انسان در خوشبختي مي فرمايند:
«من سعاده المرء ان تکون زوجته موافقه و اولاده ابراراً و اخوانه اتقيا و جيرانه صالحين و رزقه في بلده»(2)
از نيکبختي مرد آن است که همسرش با او سازگار، فرزندانش از ابرار و نيکان، برادرانش از ايان، همسايگانش انسان هاي صالح و روزي او در شهر خودش باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 411]