واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: نيومن، ضد قهرمان دوست داشتنى
[مترجم: شيلا ساسانى نيا]
پل نيومن هيچ وقت جذب زندگى پر دبدبه و كبكبه هاليوودى كه در دايره واژگان خود از آن به «مزخرف» ياد مى كرد نشد و در عوض ترجيح داد تا واپسين سال هاى عمرش گوشه دنجى را در نقشه امريكا براى يك زندگى پر آرامش در كنار همسر ديرينه اش برگزيند. او سال ها پس از آن كه از بازيگرى خسته شد روزهايش را با كمك به مؤسسات خيريه و شركت درمسابقات اتومبيل رانى كه همواره جزو علايق زندگى اش بودند پر مى كرد اما على رغم موفقيت و همچنين حفظ آن روحيه گريزان از بار و تعهد شهرت اين هنرپيشه برنده اسكار هيچگاه آن شكوه و ابهت يك ستاره بى رقيب را از دست نداد. او با چشمان آبى نافذ و خونسردى مفتون كننده نقش آفرينى هاى ضد قهرمانانه اش محبوب نسلى شد كه همواره او را با فيلم هاى كلاسيكى نظير «بيليارد باز»، «بوچ كسدى و ساندنس كيد»، «نيش»، «تيرانداز چپ دست»، «هاد»، «پرنده شيرين جوانى» و «رنگ پول» به ياد خواهند آورد. اين نامزد ده بار جايزه اسكار در سن ۸۳ سالگى و پس از نبردى طولانى با سرطان و در حالى كه دوستان و اعضاى نزديك خانواده اش در خانه اش در وست پورت گرد او آمده بودند درگذشت. در ماه مه نيومن از لغو برنامه هاى خود براى كارگردانى نمايش «از موش ها و آدمها» در تماشاخانه كوچكى در وست پورت خبر داده بود و دليل اين امر را وضع نامساعد جسمانى و كسالت عنوان كرد اما يكماه بعد دوستى در مصاحبه با رسانه هاى مختلف خبرى فاش كرد كه نيومن در يك مركز درمانى براى سرطان تحت مداواست. با اينحال خود نيومن كه همواره از جنجال آفرينى هاى شخصى گريزان بود تنها به يك جمله «من حالم خوب است» بسنده كرد و حاضر نشد جزئيات بيشترى از پيشرفت سرطان ريه خود ارائه بدهد.
به عنوان هنرپيشه محبوب چندين نسل «نيومن» بازيگرى را با كار در عرصه تئاتر وتلويزيون در دهه ۵۰ آغاز كرد و خيلى زود تبديل به بازيگرى تحسين شده از سوى حتى هم قطارانش شد او يك اسكار اصلى و دواسكار افتخارى گرفت و در بيش از پنجاه فيلم به يادماندنى همچون «حكم»، «نيش»، «بوچ كسدى و ساندنس كيد» به ايفاى نقش پرداخت. نيومن با برخى از بزرگ ترين فيلمسازان نيم قرن اخير از آلفرد هيچكاك گرفته تا جان هوستون و از رابرت آلتمن تا مارتين اسكورسيزى و حتى برادران كوئن همكارى داشت. همبازى هايش نيز ستارگان معروفى همچون اليزابت تيلور، لاورن باكال، تام كروز، تام هنكس و از همه مهم تر رابرت ردفورد بودند كه در كنار او در دو فيلم «بوچ كسدى» و «نيش» ظاهر شد. رد فورد در غم فراق دوست ديرينه اش گفت: «گاهى كلمات از بيان احساسات قاصر مى مانند. من دوستى واقعى را از دست داده ام.»
نيومن يكى از دير پاترين وصلت هاى هاليوودى را باهمسر هنرپيشه و برنده اسكارش «جوان وود وارد» داشت. آنها در سال ۱۹۵۸ يعنى همان موقعى كه هر دو دركنار هم در فيلم «تابستان داغ طولانى» ظاهر شدند، ازدواج كردند و نيومن او را در چندين فيلم نظير «راشل راشل» و «باغ وحش شيشه اى» كارگردانى كرد.
با سيمايى دلنشين و چشمان نافذ آبى نيومن اسطوره نقش آفرينى هاى خشن شد و با بازى در نقش شورشيان، مالباختگان و مردان خشن دل منتقدان را به رحم آورد و به تحسين از خود واداشت. منتقد نشريه نيويورك تايمز كارين جيمز درباره بازى او در فيلم «احمق هيچكس» در سال ۱۹۹۵ نوشت: «دائم با خودتان فكر مى كنيد چطور آدم خوش تيپى مثل نيومن» سر از اين نقش ها در آورده با اين حال نه زيبايى محسور كننده ظاهرى و نه استعداد خيره كننده بازيگرى اش هيچ كدام نتوانستند نيومن را متقاعد كنند كه شيوه زندگى كثيف هاليوودى را براى خود برگزيند. او به ندرت حاضر به انجام مصاحبه مى شد و معمولاً هم به كسى امضا نمى داد چون نفس اين عمل را زشت مى دانست. نيومن در زندگى واقعى انسانى دل رحم و خير نيز بود و ده ها ميليون دلار پول به بنيادهاى مختلف خيريه از طريق رستورانهاى زنجيره اى اش اهدا كرده و اردوگاه هاى بسيارى را براى كودكان مبتلا به بيمارى هاى صعب العلاج برپا كرده بود. او به عنوان يكى از مخالفان سرسخت جنگ ويتنام و از مدافعان سرسخت حقوق بشر آنچنان عقايد و ديدگاه هايى داشت كه مشهور بود سراز فهرست دشمنان رئيس جمهور «نيكسون» در آورده است واين افتخارى بود كه او خود از آن با غرور ياد مى كرد. او اگر چه در دهه ۴۰ زندگى اش طعم اسطوره شدن در دنياى سينما را چشيده بود اما براى گرفتن اولين اسكارش كه براى فيلم «رنگ پول» در سال ۱۹۸۷ بود خيلى صبر كرد. او در سال ۱۹۸۶ درتقدير از مجموعه نقش آفرينى هاى درخشان اش در طول ساليان مختلف و همچنين احساس تعهد در برابر كارش يك اسكار افتخارى گرفت و در سال ۱۹۹۴ سومين اسكار افتخارى خود معروف به جايزه بشر دوستى ژان هرشولت را براى فعاليت هاى خير خواهانه اش دريافت كرد. آخرين نامزدى اسكار او براى نقش مكمل در فيلم «جاده اى به سوى تباهى» در سال ۲۰۰۲ بود و به جز يك نامزدى اسكارش در شاخه تهيه كنندگى بقيه نامزدى هاى اسكار نيومن براى بازيگرى اش بودند. او حتى پس از پشت سر گذاشتن هشتادمين سال تولدش همچنان پر كار بود و يك جايزه امى و يك جايزه گلدن گلوب براى ساخت درامى از شبكه HBO به نام «Empire Falls» و همچنين صدا پيشگى در انيميشن «ماشين ها» از كمپانى پيكسار دريافت كرد اما درماه مه سال ۲۰۰۷ بود كه درمصاحبه با برنامه «صبح بخير امريكا» شبكه ABC گفت كه براى هميشه از بازيگرى دست شسته است اما تصميم دارد در زمينه كمك به مؤسسات خيريه همچنان فعال بماند:
- «من ديگر در آن سطحى كه دوست دارم نمى توانم به عنوان يك بازيگر كاركنم. كم كم حافظه، اعتماد به نفس و خلاقيت تان را از دست مى دهيد و به همين خاطر بازيگرى براى من به پايان خط رسيده است.»
نيومن همچنين درتهيه كنندگى و كارگردانى نيز دست داشت. در سال ۱۹۶۸ فيلم «راشل، راشل» را كارگردانى كرد كه نامزد چهار جايزه اسكار شد.
اين فيلم همچنين براى نيومن جايزه بهترين كارگردانى را از سوى انجمن منتقدان فيلم نيويورك بدست آورد. در دهه ۷۰ نيومن اعتراف كرد كه از دنياى بازيگرى خسته شده است و جذب مسابقات اتومبيلرانى شد.
ورزشى كه به هنگام بازى در فيلم «Winning» (پيروزى) در سال ۱۹۶۹ درباره آن تحقيق كرد و كم كم به آن علاقه مند شد. او در سال ۱۹۷۷ در مسابقات اتومبيلرانى تبديل به يك قهرمان حرفه اى شد و او و تيم اش در بسيارى از مسابقات بزرگ بين المللى سربلند بيرون آمدند. او درمصاحبه اى در سال ۱۹۷۹ گفته بود:
«اتومبيلرانى بهترين كارى است كه براى دور شدن از مزخرفات هاليوودى مى شناسم».
على رغم همه عشقى كه به اتومبيل هاى مسابقه داشت نيومن همچنان به بازيگرى و تلنبار كردن عنوان نامزدهاى اسكار خود ادامه داد و در حالى كه قيافه اش همچنان جذاب و دست نخورده باقى مانده بود بازى اش ظريف تر و لطيف تر شده بود و از بازى متوسط سال هاى جوانى اش كه گاهى مقلد براندو خوانده مى شد فاصله گرفت. درسال ۱۹۸۲ نيومن به همراه يكى از شركاى كارى اش دست به راه اندازى يك شركت زنجيره اى توليد مواد مختلف غذايى همچون سس ماكارونى، سس سالاد، پاپكورن زد كه در حال حاضر نيز تجارت پرسود خود را ادامه مى دهد و تمامى عوايد حاصل از فروش اين محصولات وقف مؤسسات خيريه مى شود. در سال ۱۹۸۸ نيومن اردوگاهى را در شمال شرقى كانكتيكات براى كودكان سرطانى و ديگر مبتلايان امراض لاعلاج بر پا كرد و اين كار را در ايالت هاى ديگر و حتى در اروپا توسعه بخشيد.
دوشنبه 15 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]