تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820655043
گزينش همسر،مسابقه دو نيست آهسته گام برداريد
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: مي خواهم از رخدادي با شما صحبت كنم كه اكثريت قريب به اتفاق ما انسانها بالاخره يك روزي با آن روبرو مي شويم ، بله . ازدواج ؛ پديده اي بسيار عمومي امّا بسيار مهم : از اين جنبه كه تغييرات زيادي را در زندگي ايجاد مي كند و تبعات زيادي بر اين پديده مترتب است .
ابتدا از شما سؤالي مي كنم ، ازدواج خوب است يا بد ؟ اگر درست حدس زده باشم خواهيد گفت : (( بستگي دارد با چه كسي ازدواج كنيد )) خيلي ها عيناً پاسخ شما را مي دهند ، به اعتقاد اكثر مردم خوبي و بدي ازدواج تا حد زيادي بستگي به اين دارد كه با چه كسي ازدواج كنيد ، البته اعتقاد من كمي فرق مي كند ، معتقدم ازدواج ذاتاً خوب است اما اين انتخابها هستند كه مناسب يا نامناسبند و پس از انتخاب همسر ، رفتارهاي پس از ازدواج هستند كه مناسب يا نامناسبند . اما ما در اين كتاب فقط دربارهء موضوع اول صحبت مي كنيم . (( انتخاب )) البته در باره فلسفه، ضرورت و پيامدهاي ازدواج در فصل آينده بحثهاي مختصري با هم خواهيم داشت اما مدار اصلي بحث ما در اين كتاب (( انتخاب )) است . يعني با چه كسي ازدواج كنيد تا اينكه يك زندگي خوب ، با صفا و آرامي را شروع كنيد.
در اطراف ما زنان و مردان زيادي هستند كه زندگي تلخي را مي گذرانند به اين دليل كه همسر نامناسبي دارند ، همسرشان كسي نيست كه به وي احترام بگذارد ، نيازهاي او را درك كند ، خوش خلق و خوش رفتار باشد ، ازدواجي كه مي توانست براي اينها فرصتي براي رشد و بالندگي باشد همچون جهنم نقدي شده كه در آن مي سوزند و مي سازند كه يا از ترس آبرو يا بخاطر فرزندان و يا … آن را تحمل مي كنند اما قلباً تعلق خاطري به پيوندشان ندارند و تنها از سر درماندگي و ناچاري به ادامه اين وضعيت رقت بار و تأسف آور تن مي دهند .
همسر گزيني دري از بهشت يا جهنم دنيا را براي انسان باز مي كند .
(( زني 45 ساله هستم ، سي سال قبل ازدواج كرده ام همسرم 50 سال دارد آنقدر كه در اين 30 سال سختي كشيده ام كه متأسفانه دچار ضعف اعصاب شده ام . مهمترين مشكل و ناراحتي من مربوط به همسرم است . او در طول زندگي مشتركمان اصلاً به زندگي اهميت نمي داد و مشكل اخلاقي داشت من با وجود تمام اين مشكلات هيچ گاه گله و شكايتي از او نكرده ام . به طوريكه اقوام تصور مي كنند او بهترين مرد دنيا ست . لطفاً بگوييد او را چگونه متوجه اشتباهات گذشته اش بكنم ؟ ))
اين قبيل افراد يا به خاطر ساده دلي و خوش بيني ، يا بخاطر اجبار ، يا به دليل كمي غفلت و يا به هر دليل ديگر در اين دام مهلك افتاده اند لذا زندگي زناشويي را بدون هيچ نقطه روشن و اميد بهبودي مي گذرانند و يا هم ممكن است كارشان به طلاق و جدايي ختم شود .
حضرت علي (عليه السلام) :
(( صاحب السوء قطعه من النار ))
رفيق بد ، پاره اي از آتش است .
(( از همان روزي كه من بدبخت و بينوا با اين مرد ازدواج كردم مرگ آرزوهايم را احساس كردم ، اين مرد كه اسير نفس و منيت و خودپرستي بود ، با رفتارش زندگي را به كام من تلخ كرد ، همسرم رضا مرد زندگي نبود ، هر وقت كه خشم بر تنش شلاق مي كشيد مانند ديوانه ها به طرفم حمله مي كرد و مرا به شدت كتك مي زد ، سه سال فشارهاي روحي را تحمل كردم و عاقبت با كوله باري از غم و رنج از او جدا شدم و به خانه پدر برگشتم . ))
از اينگونه اتفاقات در پيرامون ما زياد رخ مي دهد و يك سؤال در ذهن ايجاد مي شود كه واقعاً چرا بايد اينگونه مسائل و مشكلات باشد ، آيا اين اتفاقات ، پديده هاي گريز ناپذيري هستند كه نمي توان از آنها گريخت و جزء قضا و قدرهاي حتمي هستند يا اينكه مي توان از آنها اجتناب كرد و مي توان با تأمل و روشن بيني جلوي وقوع آنها را گرفت .
اگر تمامي مردان بد خلق يا فاسد گرفتار زناني همچون خود مي شدند و يا اگر تمامي زنان عفيف و نجيب و مهربان يار مردان همسان خويش مي شدند آن وقت نه تلخي زندگي گروه اول مايه ناراحتي بود و نه سرخوشي و شادكامي گروه دوم مايه حسرت و حسادت ، چرا كه هر كسي نصيب همان كسي شده كه هم سنخ وي بوده است ، اما عكس حالتهاي فوق بسيار اتفاق افتاده است و همين نكته است كه هم مايه ناراحتي انسان است و هم هشدار دهنده و ايجاد كننده يك سؤال مهم كه چرا و چگونه اين وصلتها صورت مي گيرد .
گرفتار شدن در بند همسر نامناسب هميشه نتيجه گناهان فرد نيست كه بگوئيم (( نوشش باد )) ، چه بسا يك غفلت او را به آن سيه روزي دچار كرده باشد ، چه بسا واسطه اي كه شايد نيت خير هم داشته است سهواً او را در آن آتش انداخته باشد ، چه بسا پدر و مادر مقصر باشند و … بنابراين اولين مطلبي كه مي توان به افراد به هنگام انتخاب همسر گفت اين است كه :
(( مواظب باشيد )) .
اما چه كار مي توان كرد كه ازدواج ، مايه شور و نشاط باشد نه مايه رنج و عذاب و چگونه مي توان كسي را برگزيد كه انس با وي مايه لذت باشد نه باعث محنت .
انتخاب همسر يعني انتخاب يك فرد از ميان هزاران نفر ، اين سخن دو پيام دارد ، اولاً : گستره انتخاب ما بسيار وسيع است ، ثانياً : انتخاب كردن هم مشكل است و هم آسان ، به چه دليل ؟ به همان دليل اول ، چرا كه نمونه هاي فراواني از انسانها در پيش چشم ما وجود دارند و ما در انتخاب آنها مختاريم و تنها يك چيز ، آن هم (( دقت نظر داشتن )) مي تواند اين انتخاب مشكل را آسان كند .
براي اينكه بتوانيد يك انتخاب خوب داشته باشيد حداقل بايد به اين 4 اصل زير اعتقاد داشته باشيد .
1ـ خودتان ، زندگي تان و آينده تان ، برايتان مهم باشد و ازدواج را نيزمهم بدانيد :
غالباً انسانها به هنگام انتخاب همسر ، آنرا (( انتخابي يكبار و براي هميشه )) در نظر مي گيرند . اين مسئله اهميت انتخاب را صد چندان مي كند چرا كه تبعات آن بر شما و بر كيفيت زندگي و آينده تان تأثير شگرفي دارد ، تا زماني كه وجود خودتان و زندگيتان ، برايتان مهم نبود و تا وقتي به ارزش وجودي خودتان قائل نبوديد ، آن وقت شما چه دقت نظري خواهيد داشت تا دريابيد كه اين وجود وقف چه كسي خواهد شد و از انس با وي چه بهره اي نصيب خواهد شد ، و تا وقتي كه بجز فكر امروز يا افكار روزمره گي ، فردايي را براي خود تصور نكنيد و برنامه اي نداشته باشيد چگونه مي توان صحبت از تناسبات و الزامات كرد و تا وقتي ازدواج و اهميت انتخاب برايتان جلوه أي نداشته باشد چگونه مي توان از ملاك و معيار سخن به ميان آورد .
مشكل برخي از جوانهاي ما اين است كه ازدواج را يك امر سطحي مي گيرند ، زياد در باره آن فكر نمي كنند ، طغيان شهوت و نياز به همسر ، فزوني احساسات ، رؤياها ، بلند پروازيها ، تصورات غير واقعي از ازدواج و … پيچيدگي اين انتخاب را افزونتر مي كند ، از اينرو به مقدار كافي ، دقت ، تامل و آخربيني را ملاك انتخاب خويش قرار نمي دهند و احساسات بيشتر بر آنها حكمفرمايي مي كند تا عقل و منطق ، نتيجتاً پاي سندي را امضاء مي كنند كه چندان تصور روشني از عاقبت آن ندارند و خود را براي آن آماده نكرده اند .
حضرت علي (عليه السلام) :
(( پيش از پرداختن به كاري بينديش و پيش از اقدام كردن مشورت كن و پيش از يورش بردن تدبير را به كار بند ))
(( دختري 21 ساله هستم ، چندي پيش وقتي كه در دوران بلوغ بودم به جواني علاقمند شدم و عليرغم اصرار پدر و مادر و به اجبار و اصرار خودم به عقد او در آمدم ، بعد از عقد فهميدم كه او جواني نيست كه قصد داشته باشد مرا خوشبخت كند ، از همين رو تلاش خودم را براي جدايي به كار بستم ، حق با پدر و مادرم بود ، آنها تلاششان را كردند كه مانع جدايي ما بشوند ، اما من طلاق گرفتم و الآن با پدر و مادرم زندگي مي كنم … ))
ازدواج از يك ديدگاه مثل تجارت خيلي بزرگ است ، حسن آن در اين است كه سود فراواني در اين معامله خوابيده است ، اما خطر آن در اين است كه بايستي خيلي مواظب باشيد كه سرتان كلاه نرود و ورشكست نشويد . يعني خوشيهاي آن در صورت موفقيت كم نظير است اما در صورت شكست ، به همان ميزان ضررهاي آن تلخ و زجر آور است .
نهايت اينكه ازدواج يك انتخاب بسيار مهمي است ، اگر انتخاب عاقلانه اي داشته باشيد يك نعمت بزرگ نصيبتان گشته است اما اگر از روي هوي و هوس انتخاب كرديد به يك نقمت و بلا دچار مي شويد ، به يك فتنه و مصيبت مبتلا مي شويد كه خلاصي از آن كاري است بس مشكل .
پيامبر اكرم (صلي الله عليه واله):
ازدواج نوعي تسليم است ، پس هر يك از شماها بايد دقت كند كه خود را با چه كسي در يك جايگاه قرار مي دهد ( يا به چه كسي تسليم مي نمايد ) .
2ـ انتخاب صحيح ، قاعده و قانون دارد :
اگر اين سؤال را از شما بپرسم كه انتخاب مناسب به چه عواملي بستگي دارد ، صادقانه چه جوابي مي دهيد ، آيا به شانس معتقديد ؟ يا اينكه مي گوئيد تا قسمت و سرنوشت چه باشد ، يا اينكه انتخاب شايسته را مشروط به داشتن موقعيت عالي مي دانيد . لحظه اي فكر كنيد ، پيش خود اين سؤال را بطور جدّي مطرح كنيد كه براستي انتخاب مناسب ، چگونه اتفاق مي افتد ، جوابتان هر چه باشد اما اگر انتخاب مناسب را به عوامل جبري يا شانس و تصادف مربوط دانستيد و جايي براي اختيار و اراده خود نبينيد ، به شما خواهم گفت كه يك انديشه بسيار خطرناك در وجودتان رخنه كرده است كه همين انديشه شما را به فلاكت مي كشاند .
ازدواج موفق از يكسري قواعد و دستورات خاصي پيروي مي كند ، در يك ازدواج ناموفق هم يكسري قواعد و دلايلي در كار هست ، اما هيچ گاه در اين دوگونه ازدواج ، قواعد و دستورالعملها شبيه به هم نيستند از اينرو نه پاي شانس و بخت و اقبال به ميان مي آيد و نه قسمت در آن دخيل است ، اين دو نوع ازدواج ، دو پديده هستند و مانند تمامي پديده هاي جهان خلقت داراي علل منحصر به خودشان هستند . از اين رو ازدواج موفق داراي نشانه هاي خاصي است كه با نشانه هاي ازدواج ناموفق بسيار متفاوت است و اين نشانه ها از ابتداي كار و در همان زمان انتخاب بارز و هويداست و نيازي به اين نيست كه زماني كوتاه يا بلند صرف شود تا نتايج آن مشخص شود .
معمولاً اكثر انسانها در تحليل وقايع ، به ساده ترين تجزيه و تحليلها دست مي زنند ،مخصوصاً اگر بخواهند در پس اين تجزيه و تحليلها ، به آرامشي هم دست يابند ، مطمئناً كسي كه مي گويد : (( قسمت ما همين بود )) هم علتي براي انتخاب خود پيدا كرده و هم آرامشي به خود ارزاني داشته است اما واقعيت مطلب مطمئناً غير از اين است .
آنهايي كه در زندگي كارشان به بن بست رسيده و يا از ازدواجشان چندان خرسند نيستند ، مطمئناً اگر كمي منصف باشند دلايل معقول تري را براي وضعيت نامطلوب خود بيان مي كنند ، دلايلي همچون (( بدون تحقيق ازدواج كردم )) ، (( فريب مال و جمالش را خوردم )) ، (( به تفاوتهاي بين هم توجه نكردم )) ، (( ضعفهايش را جدي نگرفتم )) و …انسان را بيشتر قانع مي كند تا اينكه امور را مربوط به مسائلي ماوراي كنترل و اختيار آدمي منوط كنند و متقابلاً آنهايي كه ازدواج موفقي داشته اند ، مطمئناً دلايل واقعي تر و ملموسانه تر از توهمات رايج در جامعه دارند ، بنابراين هر دو گروه راه متفاوتي را طي كرده اند و دو نتيجه متفاوتي هم گرفته اند .
گرچه ممكن است افراد در انتخاب همسر ، قادر نباشند كه اصول و فنون آن را كامل شرح دهند و راز موفقيت يا شكست خويش را به صورت قاعده و قانون برايتان بازگو كنند اما مطمئن باشيد نه موفقيتشان بي دليل بوده و نه شكستشان بي علت .
(( ما معتقديم كه اين انتخاب هرگز به شانس بستگي ندارد ،يافتن همسر شايسته پاداش كساني است كه از اصول صحيح انتخاب همسر پيروي مي كنند . اگر روي شانس و خوشبياري حساب مي كنيد و اگر به شهوت و عشق و عاشقي معتقديد با احتمال بيش از 50% ازدواج موفقي نخواهيد كرد )) .
پس اين نكته را به خاطر داشته باشيد كه اگر مي خواهيد انتخاب موفقي داشته باشيد بايد راه خاصي را طي كنيد و اصول و قواعدي را مراعات كنيد و مقيد شدن به اصول خاص ، مطمئناً دوري و عدم پيروي از اصول مغاير را به همراه خواهد داشت . امروزه هم تحقيقات پيرامون مسائل ازدواج و زناشوئي اصول و قواعد ازدواجهاي موفق و ناموفق را روشن كرده است ، هم تعقل انسانها مي تواند آنها را در اين راه ياري نمايد و هم مكتب ما اسلام ، بطور همه جانبه اين مسئله را مورد توجه و كالبد شكافي قرار داده است .
(( مطمئناً در كار انتخاب همسر هم نظم و قاعده أي وجود دارد ، ديگر نيازي به اين نيست كه اشخاص كوركورانه ازدواج كنند ، ديگر نمي توانيم بگوئيم كه نمي دانيم چه عواملي ازدواج ما را به شكست مي كشانند مي توانيم جوانهاي خود را آموزش بدهيم تا براي خود همسراني مناسب انتخاب كنند ، موضوع به نظر ساده مي رسد اما اين يك واقعيت است كه مي تواند نظام جامعه را متحول سازد ، واقعيتي است كه مي توانيم از شدت نابسامانيهاي موجود در زندگي هاي زناشوئي بكاهيم )) . 9
3ـ در انتخاب همسر عجله نكنيد :
اگر به 2 اصل قبلي معتقد شديد يعني زندگي ، آينده و ازدواج برايتان مهم بود و انتخاب مناسب را يك امر قانونمند دانستيد ، خودتان به اين نتيجه مي رسيد كه نبايستي در انتخاب همسر عجله كنيد ، گر چه امروزه سن ازدواج در ميان جوانان نسبت به گذشته بلاتر رفته ، اما اين بدان معنا نيست كه آنها احتياط بيشتري را در انتخاب همسر كرده و زياد عجله نمي كنند ، بلكه برخي از جوانها به هنگام تصميم براي ازدواج ، خيلي عجولانه به اين كار اقدام مي كنند و اگر تأخير در ازدواج چندين سال طول كشيده ، تصميم گيري آنها در حد چند هفته يا حتي كمتر رخ مي دهد . (( اشتياق بيش از حد به ازدواج اغلب با احساس قدرتمند هيجان ناشي از ازدواج همراه است ، البته واقعيتي است كه ازدواج ماجرايي جالب و هيجان انگيز است اما كساني كه بيش از حد تحت تأثير هيجان ازدواج قرار مي گيرند ، متوجه مسئوليت سنگيني كه ازدواج بر دوش آنان مي گذارد نيستند ، از اينرو ممكن است تن به ازدواجي بدهند كه از بوته آزمايش زمان سربلند بيرون نرود ، خيلي ها چنان براي ازدواج بي تاب مي شوند كه مشكلات موجود را لمس نمي كنند . اشتياق بيش از حد به ازدواج يكي از علل شكست ازدواجهاست . تن دادن به ازدواجي براي همه مدت عمر به ذهني روشن و عاري از شتاب احتياج دارد )) 10
عجله نكردن بدين معنا نيست كه چند سال ديگر هم صبر كنيد ، بلكه بدين مفهوم است كه پاي هر انتخابي كه به ميان آمد با دقت فراوان جنبه هاي مختلف آن مورد بررسي قرارگيرد ، بينش و منش فرد مقابل روشن گردد ، تحقيقات به طور كامل و مفصل صورت گيرد . معيارها و ملاكها به دقت در نظر گرفته شود ، تناسبات به حساب آيد و علاقه ها مشخص گردد آن وقت است كه تصميم گيري در مورد قبول يا رد صورت گيرد .
4ـ خودتان فعالانه در ميدان انتخاب حضور داشته باشيد و نهايتاً تصميم نهايي را خودتان بگيريد :
چون انتخاب همسر با سرنوشت شما بيش از همه در ارتباط است پس لازم است كه اولاً : بسيار تأمل و دورانديشي كنيد ، ثانياً : تحقيق جامعي كنيد . ثالثاً : خودتان تصميم نهايي را بگيريد .
از ديگران كمك بگيريد ، با آنها مشورت بكنيد ، نظرات آنها را جويا شويد اما نهايتاً چون شما مي خواهيد ازدواج كنيد و نه كسي ديگر ، لازم است كه تصميم نهايي را خودتان بگيريد و براي اينكار لازم است خود را از موضع منفعلانه در آوريد و فعالانه عمل كنيد .
اگر به چهار اصل فوق معتقد شويد همين چهار اصل تغييرات مهمي را در انديشه و عمل شما ايجاد مي كند و براي ادامه كار ، شما را از اضطراب و سر در گمي نجات مي دهد و اين مژده را مي توانم به شما بدهم كه انتخاب خوبي خواهيد داشت . انشاءالله
در اين كتاب سعي بر اين بوده است كه موضوع انتخاب همسر را از ديدگاه قرآن بررسي كنيم . نمي دانم شما چه تصوري از قرآن داريد و اين كتاب را چگونه كتابي مي دانيد اما من بر تمامي لحظات از عمرم كه بي قرآن گذشته است افسوس مي خورم .
حضرت علي (عليه السلام) ـ آنكه حقيقت قرآن را شناخت ـ اينگونه قرآن را وصف مي كند كه : (( كسي با قرآن ننشست مگر اينكه چون برخاست يا چيزي به او زياد شد يا چيزي از او كم گشت : زيادي در هدايت و كاهش در كوري ،و بدانيد كه براي كسي ، با داشتن قرآن ، حاجت ديگري نباشد و بي قرآن غنايي نيز نباشد ، پس خودتان را با داروهايش شفا دهيد و در سختيها از او طلب ياري نمائيد ))
شما مطمئناً در كوچه و خيابان نديده ايد كه بچه ها با طلا و ات بازي كنند چرا كه بزرگترها قدر و قيمت آنرا مي دانند و در دسترس بچه ها نمي گذارند . اما چه مي توان گفت كه ارزشمندترين درّ و قابل دسترس نظام هستي گه هزاران هزار نفع و فايده دارد به بازي گرفته شده است اما اين دفعه در دست بزرگترها ، بگذريم كه شرح مهجوريت قرآن بسيار است . شايد اگر توفيقي حاصل شد در نوشتاري ديگر به آن خواهيم پرداخت . انشاءالله
اما آنچه در گفتارهاي بعدي مي آيد مدعاي اين نيست كه فهمي دقيق و برداشتي عميق از آيات قرآني است بلكه باب بحث و گفتگو و نقد و نظر مفتوح است و اگر نگاشته ها موجب اين گردند كه خوانندگان خود به تأمل و تفكر بيشتر روي آورند و گاهاً مطالب را نقد كنند يا رد نمايند و به بهتر از آن دست يابند ، نويسنده در همت خويش توفيق يافته و از سعي خويش خرسند گرديده چرا كه به فرموده قرآن ناطق مولي الموحدين حضرت علي (عليه السلام) : (( اِنَّ الْقُرآنَ ظاهرهُ اَنيق وَ باطنه عَميقٌ لا تَفْني عجائبه و لا تنقضي غرائبه و لا تكشف الظلمات الّا به ))
براستي كه قرآن ظاهرش دلنواز و مسرت بخش و باطن و معنايش گود و عميق است . دريايي است كه عجائب آن تمام نگردد و غرائبش پايان نيابد و پرده تاريكيها جز با انوار تابان آن از پيش پرده ها برداشته نشود )) .
غواصي در اقيانوس بيكران قرآن هر چه بيشتر صورت گيرد درّ و ات بيشتري نصيب مي گردد ، از اينرو درخواست قلبي نويسنده ، نه تنها اين است كه با مطالب نگاشته شده با ديده نقادانه بنگرند بلكه اين است كه با آيات قرآن به ديده متفكرانه نظر نمايند تا خود نيز به مطالبي افزونتر و وزين تر دست يابند و مطمئناً لذتي كه از جهد آدمي بدست مي آيد بسي شيرين تر و ماندني تر است تا اينكه وصف آن را بشنوند .
احاديث برگرفته از كتاب ارزشمند غررالحكم و نهج البلاغه ، ترجمه دكتر جعفر شهيدي ، خطبه 176
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]
-
گوناگون
پربازدیدترینها