واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: اشتباه اول: زنان در حق مردان مادري كرده و آنان را با بچهها اشتباه ميگيرند. اين جمله يعني اينكه زنان بيش از حد در حق مردان مفيد واقع ميشوند و كارهايي را كه خودشان ميبايست انجام دهند، برايشان انجام ميدهند.
به دليل حس مادرانهاي كه در وجود همه زنان است و آنها هنگامي كه دختر كوچكي بودند همين رفتار را از مادر خود ديدهاند و همان الگو را عينا تكرار ميكنند، مسلما مردها هيچ مخالفتي با اين عمل ندارند چون راحتتر هستند كه كس ديگري كارهايشان را انجام دهد، اما به ياد داشته باشيد اين كار بعد از مدتي شما را كلافه و خسته ميكند.اما چرا بعد از مدتي با وجود تمام اين فداكاريها، باز هم روابطتان خراب ميشود؟علي رغم اينكه در ابتدا اين روابط جوانب مثبتي دارد اما بعد از گذشت زمان، همسرتان از شما منزجر ميشود چون الان او همانند يك پسر بچهاي است كه هميشه آرزوي اين را دارد كه خانه، همچنين مادر خود را ترك گفته و مستقل زندگي كند. با امر ونهي مداوم به همسرتان او احساس ميكند كه بيلياقت است و باعث به وجود آمدن يك چرخه معيوب در زندگي ميشود. راه حل:1- از انجام دادن كارهايي كه همسرتان خودش ميتواند انجام دهد پرهيز كنيد.2- با همسرتان مانند شخصي لايق، دانا و قابل اعتماد رفتار كنيد. سعي ننماييد به جايش فكر كنيد و يا تقويم او باشيد. يك بار كه وقت دكترش را فراموش كرد دفعه بعد آن را به خاطر ميسپارد.3- مسئوليتها را به او واگذار كنيد و اگر از انجام آنها برنيامد سعي نكنيد مسئوليتها را از او سلب نماييد.
اشتباه دوم: زنان، خود و ارزشهايشان را زير پا گذاشته و در مقايسه با مردان، خود را در مرتبه دوم قرار ميدهند! تصور كنيد بر سر ميز شام يك تكه ماهي بزرگتر ازآن يكي است آن را به چهكسي ميدهيد؟ چرا به همسرتان؟ و خودتان را در رتبه دوم قرار ميدهيد.ما علاقه، عادتها و فعاليتهاي خود را به خاطر همسرمان كنار ميگذاريم چون اين علايق خوشايند او نيست و معمولا زنان ميگويند كه وارد مرحله جديدي شدهاند وديگر اين فعاليتها برايشان جذابيتي ندارد در حالي كه خودشان را گول ميزنند و اغلب اوقات بعد از اتمام اين روابط (طلاق) دوباره زنان به همان فعاليتهاي سابقشان باز ميگردند و يا اينكه بسياري از مردان سعي دارند شما را از كساني كه دوستشان داريد (پدر، مادر، دوستان و...) جدا كنند. مرداني كه از درون احساس ناامني زيادي دارند، شما را از سيستمهاي حمايتي تان جدا ميكنند، زيرا آنها نياز دارند كه احساس كنند همسرشان در كنترل كامل آنهاست. اما اگر كس ديگري اين كار را با خودشان انجام دهد و آنها را در كنترل خود بگيرد شكوه سر ميدهند و اينكه زن در كنترل مرد باشد دو اثر سوء دارد:الف- بيش از حد به مرد خود وابسته ميشويد چون جز او كسي را نداريد.ب- شما منزوي و گوشه گير شده و قادر به برقراري ارتباط با ديگران نخواهيد بود. از لحاظ احساسي و براي اينكه مردتان را راضي كنيد به هر شكلي كه او ميخواهد در ميآييد؛ يكي از معمولترين راههايي كه ارزشتان را زير پا گذاشته و خود را در درجه دوم اهميت قرار داده و همه چيز خود حتي قيافه، رفتار و عقايد تان را تغيير داده تا به شكل زن ايدهال او در آييد جراحيهاي خطرناكي است كه فقط به خاطر اينكه همسرتان، شما را با قيافه و يا هيكل ديگر بيشتر دوست بدارد و بپسندد. راه حل: 1- از تمامي روياها و خواستههاي گذشتهتان كه بهخاطر عشق شوهرتان زير پا گذاشتهايد ليستي تهيه كنيد (درسته كه سخته اما اين كار را انجام دهيد) تا در آينده ديگر مرتكب چنين كاري نشويد.2- روياهايتان را تعقيب كنيد و شخصيت خود را تمام و كمال به خاطر بسپاريد و به خاطر ديگران به هر رنگي در نياييد. به اميد اينكه مردي را بيابيد كه بتواند شما را اغنا كند. هر چقدر كاملتر باشيد احتمال اينكه مستاصل شويد كمتر است و ارزشهايتان را كمترزير پا ميگذاريد.
اشتباه سوم : زنهاي عاشق تواناييهاي يك مرد ميشوند.آيا از اين كه مدام استعدادهاي مرد زندگي تان را شكوفا ميسازيد به خود ميباليد؟ آيا هميشه احساس ميكنيد همسرتان تنها به اين دليل در كارهايش موفق نبوده كه تا به حال كسي پيدا نشده او را واقعا دوست داشته باشد؟ و حال كه شما از راه رسيدهايد اين كار را مي توانيد بكنيد؟ چگونه عاشق پتانسيلهاي يك مرد ميشويم؟ما به ماموريت نجات روحي ميرويم و مردهايي را مييابيم كه مايل نيستند به خود كمك كنند اما ما سعي داريم به آنها كمك كنيم. مردهايي را مييابيم كه ما را دوست ندارند و يا با ما خوش رفتار نيستند . اما ما همچنان به اين رابطه ادامه ميدهيم و با اين تعريف و تمجيدها ميخواهيم كه آنان را شيفته خود بكنيم.زناني كه اين گونه هستند با خود ميگويند : اگر به او محبت بيشتري بكنم حتما او عوض ميشود . زناني كه عاشق پتانسيلهاي يك مرد ميشوند غالبا اعتماد به نفس چنداني نداشته و احساس خوبي نسبت به خودشان ندارند و فكر ميكنند براي اينكه دوست داشته شوندبايد سخت تلاش كنند . داشتن رابطهاي سالم با يك مرد به معناي عشق ورزيدن به كسي است كه در زمان ميباشد ، نه عشق ورزيدن به كسي كه در آينده به آن تبديل خواهد شد . راه حل: انرژيهاي خلاقتان را ابتدا متوجه زندگي و شغل خود كنيد. مردي را پيدا كنيد كه مسئوليت سر و سامان دادن به زندگيش را خود به عهده بگيرد. به طوري كه مجبور نباشيد دائم به جاي او كار كنيد.
اشتباه چهارم: استعدادها و تواناييهاي خودتان را دست كم گرفته و حتي گاهي اوقات آنها را مخفي ميكنيد.آيا مدام عادت داريد درحضور مردي كه دوستش داريد، خودتان را پايين بياوريد؟ آيا استعداد و تواناييهايي داريد كه همسرتان از آنها خبر ندارد؟ اغلب ما از ترس اينكه مبادا زندگي مان را بدين وسيله تهديد كرده باشيم استعداد و موفقيتهايمان را پنهان ميكنيم .راه حل: هر گاه تعريف و تمجيدي از شما شد به جاي اينكه آن را رد كنيد همان لحظه به خود بياموزيد تا اين كار را ترك كنيد وآن وقت بزرگي و عظمت خود را جشن بگيريد و دفعه بعد كه كسي از شما تعريف كرد نفس عميقي بكشيد و بگوييد: متشكرم. به دنبال مردي باشيد كه تمايل داشته باشد ، بزرگي و درخشش شما را ببيند.
اشتباه پنجم: متاسفانه زنها عادت دارند كه با ديگران از موضع ضعف برخورد كنند و قدرت را به دست مردان زندگيشان ميدهند. براي زنهايي كه مرتكب اين اشتباه ميشوند به اميد اينكه مردهاي شان بيشتر دوستشان داشته باشند يك اسمي گذاشتهاند؛ " قربانيان عشق ." قرباني عشق، كسي است كه خود را به علتي برتر فدا ميكند و در اين راه اعتماد به نفسش را از دست ميدهد تنها به اين دليل كه همسرش او را بيشتر دوست داشته باشد. راه حل: شايد فكر ميكنيد كه با اين كار احساسات يكديگر را بهتر درك ميكنيد و بسيار بخشنده و مهربان هستيد. اما حقيقت اين است كه به بدترين وجه ، قرباني عشق هستيد و به همسرتان اين اجازه را ميدهيد كه با شما بدرفتاري كند.
اشتباه ششم: زنان هنگامي كه نيازهايشان را از مردان مطالبه ميكنند مانند دختر بچهها رفتار مي نمايند. راه حل : وقتي گريه ميكنيد از خودتان بپرسيد آيا واقعا عاملي وجود دارد كه من به خاطرش گريه كنم و اين طور عصباني باشم ؟ اين جمله خيلي مهم است!اگر با نشان دادن خشمتان مشكل داريد، ميتوانيد به جاي آن كه گريه كنيد احساسات واقعيتان را مانند يك بزرگسال ابراز كنيد نه اينكه پشت اشكهايتان مخفي شويد البته اين بدين معني نيست كه نبايد به خودتان اجازه بدهيد كه گريه كنيد.قبل از آن كه منتظر مردي باشيد كه بيايد و شما را نجات دهد ،فكر كنيد كه تنها هستيد و بايد به تنهايي از اين مشكل فائقآييد، بعضي از مشكلات ريشه در دوران كودكي افراد دارد و ترك آنها ساده نخواهد بود. اجازه دهيد زن قوي و فوقالعادهاي كه در درون شماست، بيرون بيايد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 180]