واضح آرشیو وب فارسی:قدس: فلسفه اعياد در تصورات اديان و باورهاي مذهبي ؛ شاد زيستن در دنياي غمبار
* حسين فرزانه
اشاره: در دين مبين اسلام، اعياد جايگاهي مهم دارند. به همين دليل، مي توان دست به مطالعات تطبيقي جالبي در اين خصوص
زد. فلسفه عيد، نسبت نزديك و تنگاتنگي با فلسفه دين برقرار مي كند و به تعبير ديگر، عيد از جمله مناسكي است كه مي توان در چهره آن، مشخصه هاي ديني را ديد. اين نكته اي است كه هم متوليان دين و هم عارفان و نخبگان فرهنگي بدان اشاره كرده اند.
به مناسبت حلول ماه شوال و فرارسيدن عيد سعيد فطر در هفته اي كه گذشت، قصد داريم در نوشتاري به برخي از وجوه فلسفه عيد در آيين و رسوم اديان و نيز دنياي جديد كه آميخته با فرهنگها و نگرشهاي جديد زندگي است، بپردازيم.
ملتها با سنتها و باورهاي گوناگون، اعياد گوناگوني نيز دارند. اعياد با وجود تفاوتهايشان، به گونه اي دلها را شاد مي كنند كه انسان همواره در جستجوي اعياد جديد است. اعياد، نمادي از جستجوي هميشگي انسان براي دستيابي به سعادتي است كه آرزوي آن را دارد.انسانها از زمانهاي بسيار قديم عيد را مي شناختند و آن را جشن مي گرفتند و مشتاقانه فرارسيدن آن را انتظار مي كشيدند.
عيد از نظر لغوي به معناي روزي است كه در آن مردم دور هم جمع مي شوند و از اين رو عيد ناميده شده است كه دايماً تكرار مي شود. با اين اوصاف، عيد ويژگيهاي خاصي دارد. اين پديده، ثمره اتفاق نظر تمامي انسانهايي است كه آن را باور دارند. عيد همچنين بيانگر زمان ثابتي است كه هر سال باز مي گردد، به گونه اي كه مردم در آن روز خوشحال هستند و شادي خود را به شيوه هاي گوناگون كه گاه عجيب و شگفت انگيز است، نشان مي دهند.
بعضي از اعياد از مرزهاي ملي فراتر رفته و به عيد جهاني تبديل شده اند. معلوم نيست از چه زماني مردم جشن گرفتن عيد را آغاز كردند، ولي اكثراً اعياد با آيينها و باورهاي مذهبي در ارتباط بوده اند. شايد قديمي ترين اشكال جشن كه آثار آن باقي است، به زمان بابليها و سومريها برگردد. آنها طي آيينهاي خاصي براي عادت، براساس باورهاي قديمي خود، اطراف الهه خود گرد مي آمدند و اعياد جنگ و باروري را جشن مي گرفتند. آنها براي هر عيد يك افسانه ساخته بودند. روميها مردمي بودند كه بيشترين تعداد عيد را در طول سال داشتند. آنها بيش از يكصد روز مقدس در طول سال داشتند ك روز اول هر ماه، يكي از آنها بود.
اما در جهان جديد، مفهوم عيد جاي خود را به مفهوم شادي و شعف داد. به نظر مي رسد، تفاوت مفهوم عيد با مفهوم شادي به خوبي مي تواند تفاوت دنياي قديم و جديد را نشان دهد. برخي نيز تفاوت انسان قديم و انسان جديد را در اين مي دانند كه انسان قديم سعادت دنيوي و اخروي توأمان را مد نظر خود دارد. به تعبير ديگر، انسان قديم به اين جهان بسنده نمي كند و جهاني ديگر را در ادامه زندگي اين جهاني مي داند. بشر قديم همچنين به تفسير جهان كم و بيش قانع است، در حالي كه بشر جديد به تغيير جهان دست مي زند. بشر قديم به تكليف بهاي زيادي مي دهد، در حالي كه بشر جديد به حق بيشتر توجه مي كند بشر جديد به فكر بهره مندي هر چه بيشتر از زندگي اين جهاني است، در حالي كه افق ديد بشر قديم چيزي فراتر از صرف زندگي اين جهاني را مي جويد. اين مولفه ها كه تمايز و استقلال ماهوي هم با يكديگر ندارند و در ارتباط نزديك با هم تعريف مي شوند، از مشخصه هايي هستند كه مي توانند تمايز و تفاوت انسان جديد و انسان قديم را نمايش دهند.در اين منظومه مي توان فهميد كه عيد ديني تا كجا با شادي و جشن جهان جديد متفاوت است. عيد ديني به چشم اندازي بسيار متفاوت از جشن مدرن مي انديشد و اين امر ناشي از تفاوت جوهري است كه بشر جديد نسبت به بشر قديم دارد. به تعبير ديگر، نگاه بشر جديد به خودش، جهان و حيات جمعي، به صورت ماهوي با نگاه بشر قديم نسبت به خود، جهان و زندگي جمعي متفاوت است. به همين لحاظ، به نظر مي رسد همه مشخصه هاي مدرن در جشن جهان جديد و همه مشخصه هاي ديني در عيد ديني جمع شده اند.
اگر بخواهيم از اصلاحات «السدير مكين تاير»، فيلسوف اخلاق معاصر براي مقصود خود استفاده كنيم، مي توانيم بگوييم كه يك آيين ديني چون نماز، روزه و همچنين عيد ديني، شيوه اي از زندگي است كه براي فهم آن بايد كل اين نظام ديني را شناخت و از سوي ديگر، فهم كل اين نظام بدون درك تك تك نمادهاي آن غيرممكن است. اين معناي ديگري از دور هرمنيوتيكي است كه در منظومه فلسفي جديد، بسيار بر آن تأكيد مي شود.
نكته ديگري كه مفهوم عيد در اديان قابل برداشت است، اين است كه در اديان، شادي بر غم و درد ترجيح دارد. همه اديان البته بر اين نكته تأكيد كرده اند كه رويه هاي سوزناك هستي بسيار زيادند و آدمي براي آنكه بتواند به سعادت دينوي و اخروي برسد، بايد اين وجوه و رويه هاي را به خوبي بشناسد. اما اين بسيار متفاوت است با آنكه تصور كنيم اديان ما را تشويق به غم خوردن مي كنند. به تعبير ديگر، اديان آمده اند تا به ما شيوه شاد زيستن و سعادتمند زيستن در جهاني را بدهند كه پايه و اساس آن بر غم و درد استوار است و اين نكته كوچكي نيست.
بايد گفت، يكي از مهمترين كاركردهاي دين در جهان ما كه اين كاركرد، موقعيت منحصر به فرد را به اديان مي دهد، همين نكته است. اديان هنوز هم در جهان از معدود منابع معنازايي و شاد زيستن هستند. هر چند كه اين شاد زيستن با لذت جويي بي قيد و بند متفاوت است.
بي ترديد ميان شادي ديني با جشن دنياي مدرن تفاوتهايي است، ولي نبايد اشتراكهايي را كه ميان اين دو موجودند، ناديده گرفت. نكته مهم در مورد، اين تفاوت است كه سست شدن پايه هاي مدرنيته در اوان سده بيستم و نضج گرفتن مجدد تفكر ديني، دوباره موضوع احياي اعياد ديني را مطرح كرده است. در اين راستا، برخي متفكران و نوانديشان ديني به دنبال آن هستند كه جمعي ميان اعياد ديني و جشنهاي مدرن ايجاد كنند. فضاي چند گانه فرهنگي كه ما در آن زندگي مي كنيم و توجهي كه اين فضا به تكثر قايل است، فرصت اين گونه كارهاي فرهنگي و فكري را به متخصصان داده است.
اما آنچه مهم است، رخدادهايي است كه در عمل به وقوع پيوسته اند. در مقام عمل هم شاهد هستيم كه فرهنگ ديني و فرهنگ معاصر در حال تعامل و گفتگوي جدي با يكديگر هستند و اين نشان مي دهد هر گاه گفتگو و تعاملي برقرار باشد، شاهد نزديكي دلها و قلبها و اذهان خواهيم بود. نزديك شدن اعياد ديني با جشنهاي جهان مدرن هم اين نكته را به خوبي به ما نشان مي دهد.
بي ترديد، جهان كنوني، جهان هيجان انگيزي است. در اين جهان، همه منابع فرهنگي و معرفتي كالاهاي خود را عرضه كرده اند و در اين ميان، بشر جديد ميان گزينه هايي متفاوت براي انتخاب قرار گرفته است. همين امر باعث شده در شيوه ارائه اين كالاها هم تفاوتهايي به وجود آيد. به نظر مي رسد، احياي اعياد ديني در جهان معاصر به معناي بيان متفاوت و متمايز آن براي بشري است كه در فضاي ديگري جز فضاي زمانهاي قبل زندگي مي كند.
البته اين به معناي آن نيست كه اديان مختلف و مناسك آنها از جمله اعياد آنها از معنا تهي شوند، بلكه مقصود، شيوه عرضه كردن اين مناسك است. به نظر ما، بسياري از اعياد اسلامي توانايي آن را دارند كه در سطح جهان مطرح شوند و دلهاي بسياري را به خود جلب نمايند. آنچه در اين زمينه مهم است، شيوه ابراز اين مناسك است. بايد زباني متناسب با دغدغه ها و حساسيتهاي بشر جديد را به خدمت گرفت و نگاهي كلان تر و گسترده تر را اتخاذ كرد.
البته در اين ميان، عيد فطر مي تواند جايگاهي در خور داشته باشد. فراموش نكنيم كه بسياري از اديان، روزه و امساك در خوردن را به شيوه هاي مختلف تبليغ مي كنند و بدين جهت، اين عيد به فلسفه اي كه ميان همه اديان مشترك است، نظر و توجه دارد.روشنفكران ديني هم به همان اندازه كه بر تفكر و معرفت ديني و جايگاه آن در ميان معارف ديگر توجه نشان مي دهند، لازم است نسبت به موقعيت مناسك ديني و از جمله آنها عيد فطر در ميان آيينهاي فرهنگي تمدنهاي مختلف دغدغه خاطر داشته باشند.
شنبه 13 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]