واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: آموزش در اسلام در ماهنامه پژوهشي «اطلاعات حكمت و معرفت» بررسي شد
گروه انديشه: مقاله «آموزش در اسلام»، نوشته «ويليام چيتيك»، با ترجمه «سيداميرحسين اصغري» در ماهنامه پژوهشي اطلاعات حكمت و معرفت منتشر شده است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، نويسنده در مقاله حاضر جنبه هدايتگري آموزش از نگاه اسلام را بررسي ميكند. وي خواهد به اين پرسشها پاسخ دهد كه «آموزش» در اسلام داراي چه جايگاهي است؟ نگاه اسلام به آموزش داراي چه پيشفرضهايي است؟
به زعم نگارنده، مسلماً با نگاه حاكم بر علم مدرن، نميتوان جايگاه آموزش در اسلام را درك كرد چرا كه آموزش آنگونه كه در نگرش مدرن مطرح است، با مفيد بودن و كارايي آن ارزشمند خواهد بود. اين كه نتيجه اين كارايي انسان را به سمت كدام هدف سوق خواهد داد اصلاً مطرح نيست بلكه تنها چيزي كه مطرح است، فايده عملي است. منشأ اين نگرش به آموزش، در حذف اصول سنتي است كه در اديان آسماني حاكم است؛ اصولي مثل توحيد، نبوت و معاد. با قبول اين اصول، آموزش نيز جهت خود را پيدا ميكند و آموزش جهتدار، همان آموزش هدايت كننده است كه مورد تأكيد اسلام است و جنبه هدايتگري آموزش در نگرش مدرن كاملا مغفول است.
وي مينويسد: مفهوم آموزش در ارزشها و اهداف جامعه مدرن تعبيه شده است. افراد انساني، با توجه به كاركردهاي اجتماعيشان شناخته شده، اهداف انساني در چارچوب ايدئولوژي تعريف ميشود. منظور از ايدئولوژي تمهيدات توسعه وضعيت انساني براساس پيشفرضهاي تفكر مدرني است كه در قرن هجدهم در دوران معروف به روشنگري شكل گرفته است.
به عقيده نويسنده مقاله، شيوه جديد تفكر كه در دوران روشنگري پديد آمد همه مفاهيم سنتي اعم از مرجعيت، سلسله مراتب و حقيقت انساني را ناديده گرفت. اين [تفكر]، اساس نظامات مختلفي را كه در دوران مدرن سعي در هويت دهي به جامعه انساني داشتند، براساس انديشه هاي بشري قرار داد، نظاماتي مانند دموكراسي، سوسياليزم، و ماركسيسم با همه تفاوتها و انشعاباتشان. امروزه يكي از حساسترين شاخهها از اين دست، جنبشهاي مدرن اسلامي است كه همانند ديگر نظامات ايدئولوژيكي در پي تحميل نظامات بشري بر جامعه هستند.
وي ادامه ميدهد: همه ايدئولوژيها با پيش فرضهايي شروع ميشوند كه در آن تفكر پيشامدرن راه ندارد. شناخت انسان بر اساس يافتههاي علم مدرن صورت ميگيرد، همان علمي كه واقعيت هرگونه امكان تعالي، هر انديشه نبوي يا وحي الهي، هر نوع بررسي عميق از حيات ابدي را ناديده ميگيرد. قرائت اسلامي از روشنگري را ميتوانيم روش جديدي از تفكر بناميم كه سه اصل اساسي تفكر اسلامي را ناديده ميگيرد. اين سه اصل توحيد، نبوت و معادند. به بيان ديگر فهم مدرن از حقيقت انسان بر پايه ناديده گرفتن حقايقي بنا شده است كه همواره هسته فهم مسلمانان را شكل ميداد.
چيتيك در بخشي از مقاله خود مينويسد: غرض من آن نيست كه بگويم اين حقايق اساسي تنها متعلق به اسلامند، بلكه در همه تمدنهاي پيشامدرن و حداقل با مسيحيت مشتركند. به بيان ديگر جهان بيني تمدنهاي پيشامدرن بر اصل توحيد صحه مينهاد و آن را تصديق ميكرد. آنها همچنين بر اين انديشه پايبند بودند كه كمال انساني بدون هدايت اوليه خداوند از طريق انبيا و اوليا و حكيمان قابل دستيابي نيست. اين جهان بينيهاي پيشامدرن همچنين متذكر ميشدند كه وجهه هستي ما در اين جهان تنها مرحلهاي است از انسان شدن و هر فرد انساني به درجاتي نسبت به وضعيت زندگي پس از مرگ خود مسئوليت دارد.
خلاصه هر بحثي پيرامون «آموزش» در فضاي آموزه هاي اسلامي بايد با اين نظرداشت آغاز شود كه انديشههاي آموزشي مدرن بر اساس مفاهيمي از حقيقت انساني بنا شده كه در دوران روشنگري پديد آمدهاند. اين مفاهيم عميقا با شناخت اسلام از حقيقت انسان ناسازگارند. چنين برميآيد كه آموزش مدرن كه در خدمت نيازهاي ايدئولوژيك دولتهاي مدرن است با آموزش اسلامي كه در خدمت كمال معنوي انسان است، هيچگونه سازگاري ندارد.
چيتيك اظهار ميكند: آنچه كه چيزي را «اسلامي» ميكند، بنا شدنش بر آموزه هاي قرآني و نبوي است. هيچ كلمه عربي در منابع اوليه اسلامي با مفهوم مدرن آموزش برابري معنايي ندارد. مطمئنا قرآن و حديث، سرشار از تشويق آدمي به طلب معرفت و تعالي خود در تبعيت از خدا و پيامبر اويند. اما معرفت و تعالي همواره بر اساس هدفي خاص درك ميشوند كه آن هدف كاملا انسان شدن در اين جهان و رسيدن به فلاح جاوداني در جهان ديگر است. دانش، في ذاته ارزش ندارد. در غير اين صورت پيامبر(ص) دعا نميفرمود كه: «ربِّ اعوذ بك من علم لا ينفع».
آخرين شماره ماهنامه پژوهشي «اطلاعات حكمت و معرفت»، با مديرمسئولي و سردبيري «انشاءالله رحمتي» منتشر شده است.
جمعه 12 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]