واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سياست در آرايشگاه سحر بغدادي در كشوري كه مردم آن علاقه زيادي به غيبت كردن دارند، سزار لاريس و مانوئل رودريگز، اتاق شايعهسازي را اداره ميكنند: آرايشگاه "ايمپريال" شهر ماناگوا. از سيوپنجسال پيش، زماني كه اين آرايشگاه با سه صندلي خود افتتاح شد، آنها پيشبندهايشان را بستهاند و مهمترين سياستمداران، بانكداران و بازرگانان قدرتمند نيكاراگوئه را اصلاح كردهاند. آرنولد آلهند رئيسجمهور سابق جناح راستي و نيز رهبر اسبق مبارزان كمونيست "هنري مدستوريز"، هر دو در ليست مشتريان اين آرايشگاه قرار دارند. يكي از مقامات برتر مذهبي "ميگوئل اباندو راي براوو" سيسال است اينجا ميآيد و موهايش را كوتاه ميكند. شهردار ساندنيست ماناگوا، "نيكومارنكو" نيز هر ماه براي اصلاح به اين آرايشگاه ميآيد، همانطور كه سردبيران دو روزنامه مخالف، سياستمداران و تجار و اقتصاددانان، اين كار را ميكنند. رودريجرز شصتويك ساله، در حالي كه ماهرانه تيغ را اطراف گوش يك مشتري غريبه حركت ميداد، ميگويد: "با يك بار نشستن روي بالش قرمز رنگ صندلي آرايشگاه، حتي نخبگان نيز تبديل به فرد ديگري ميشوند كه به آرايش احتياج دارند. آنان صميمانه در آرامشاند و اغلبشان راضي به نظر ميرسند. آنها اينجا ميآيند و حرفهاي بيسروته و خندهدار ميزنند. سياستمداران ميخواهند بدانند مردم در مورد آنها و ديگران چه ميگويند." هرچند كه آنها روند خود را در پيش ميگيرند. بنيانگذار و مالك آرايشگاه، لاريس 56 ساله ميگويد: "ليبرالها از ساندنيستها بد ميگويند و آنها از ليبرالها. وقتي آنان روي صندلي، كنار يكديگر نشستهاند، مانند دو دوست رفتار ميكنند و يكديگر را در آغوش ميگيرند. به محض اينكه يكي از آنان آرايشگاه را ترك، ديگران دوباره شروع به بدگويي از او ميكنند." شايد "ايمپريال" نامي است كه نخبگان بر آرايشگاه دهكده، كه بهعنوان محلي براي تبادل عقايد، جك و شايعاتي كه درباره افراد ساخته ميشود، نهادهاند. تمام بحثها جلوي آينه صورت ميگيرد؛ از مسائل سياسي و ورزشي گرفته تا آب و هوا. رفتن به آرايشگاه نيكاراگوئه كمي شبيه به برگشتن به يك منطقه مستعمره است و بعضي از لوازمي كه مورد استفادههستند، خيلي جديد نيستند. همسايه آرايشگرم صورت مرا اصلاح ميكند و به آن پماد و كرم ميمالد و سپس ماساژ سروصورت با لرزشهايي كه بيشبهات به اختراعات اديسون نيست. از آنجا كه ايمپريال دريچهاي است به سوي قدرتهاي نيكاراگوئه، محل آرايشگاه من بهترين مكان است براي در دست داشتن نبض خيابان. در اينجا چه از زبان كساني كه متوجه موضوع صحبتشان هستند و چه آنهايي كه متوجه نيستند، اخبار به راحتي جاري ميشوند. گاهي اوقات نيز خود آرايشگاه به خودي خود قسمتي از اخبار است: هنگامي كه در سال 1978"پدروژاكين" ناشر افسانهاي روزنامه و رهبر مخالف، مورد اصابت شليك تيراندازان ناشناس قرار گرفت، مظنون اين ماجرا كه از مشتريان لارس بود، ادعا داشت كه در زمان وقوع جنايت در آرايشگاه ايمپريال موهايش را كوتاه ميكرد. بعدها لاريس مجبور شد شهادت دهد كه مظنون در روز جنايت، واقعا آنجا نبوده است. با اين حال لاريس و رودريجرز، جز در موارد اطاعت از احضاريه، ترجيح ميدهند كه به جاي صحبت با مشتريان، به آنها احترام بگذارند مخصوصا مشتريان بزرگتر "آنهايي كه حتي از صندليهايشان هم بزرگترند." "آرنولد آلم" رئيسجمهور اسبق كه متهم به اختلاس شده بود، حال ماشيني را با يك راننده، دنبال رودريجرز ميفرستد تا موهايش را در خانه كوتاه كند، كه البته آرايشگر نيز دو برابر با او حساب ميكند. "ميگوئل اباندو واي براوو" زماني كه تنها يك اسقف بود، خودش به اين مغازه ميآمد، ولي از زماني كه در سال 1985 توسط پاپ به مقام كاردينال ارتقاي يافت، او نيز همين روند را در پيش گرفت. رودريجرز ميگويد: "شما به مشتريها اعتماد ميدهيد." او كه در تمام اين سالها مودبانه از بحث در مورد هر موضوع مهمي كه او را در قبال آن مسوول كند، خودداري كرده و زيركانه با چشمكي ميافزايد: "شما خيلي چيزها ميشنويد و خيلي سخت است كه همه را به خاطر بياوريد." در واقع دليل اينكه مشتريان او حس ميكنند و ميتوانند آزادانه در مورد خود صحبت كنند اين است كه همه صحبتها در پايان روز به همراه موهاي كوتاه شدهشان، با احتياط جارو شده و بيرون انداخته ميشود. منبع: اعتماد ملی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 328]