تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826540843




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گل واژه هاي زندگي


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: آزادی عقیده در اسلام

مطلب دیگری که باید عرض کنم و در عصر ما مخصوصا زیاد مطرح می‏شود این‏ است که می‏گویند اینکه اسلام می‏گوید مشرکینی را که پیمانی با شما ندارند یا پیمانی داشته‏اند و آن را نقض کرده‏اند به هیچ شکل تحمل نکنید، به‏ آنها مهلت بدهید ، بعد از مهلت اگر توبه کردند و اسلام اختیار نمودند، بسیار خوب، اگر توبه نکردند و سرسختی نشان دادند آنها را بکشید، و اگر آمدند دنبال اینکه حقیقت را بفهمند به‏ ایشان پناه و امنیت بدهید و در غیر این صورت آنها را بکشید، آیا این‏ با اصل آزادی عقیده که امروز جزء حقوق بشر به شمار می‏رود منافات دارد یا نه ؟ و اگر منافات دارد چگونه می‏شود این مطلب را توجیه کرد ؟ یکی از حقوق اولی بشر آزادی عقیده است یعنی انسان در عقیده خودش باید آزاد باشد و قانون حقوق بشر اجازه نمی‏دهد که متعرض کسی بشوند به خاطر عقیده‏ای که انتخاب کرده است و حال آنکه قرآن تصریح می‏کند کسانی که‏ عقیده شرک را پذیرفته‏اند شما به هیچ شکل آنها را تحمل نکنید. البته‏ کسانی که عقیده غیر اسلامی دیگری مثل مسیحیت و یهودیت و مجوسیت را اختیار کرده‏اند، اسلام متعرض آنها نمی‏شود، ولی نسبت به مشرکین می‏گوید اگر چنین عقیده‏ای انتخاب کرده‏اند شما ابتدا مهلتشان بدهید و در یک‏ شرائط معینی اگر نپذیرفتند آنها را به کلی از بین ببرید. آیا این دستور با این اصل سازگار است یا نه؟ همچنین با اصل دیگری که در خود قرآن هست‏ چطور؟ مگر قرآن نمی‏گوید: « لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی در کار دین اکراه و اجباری نیست. از یک طرف قرآن می‏گوید در کار دین‏ اکراه و اجباری وجود ندارد و از طرف دیگر در اینجا اعلام به برائت می‏کند:


می‏گوید :«برائه من الله و رسوله». بعد هم می‏گوید: «فاذا انسلخ‏ الاشهر فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم» [ هنگامی که این چند ماه گذشت‏ مشرکین را هر جا یافتید بکشید.] چرا؟ " «فاقتلوا المشرکین حیث‏ وجدتموهم»"، در صورتی که "«لا اکراه فی الدین»" [ این چگونه‏ است ؟ ] مسئله آزادی عقیده ، امروز به عنوان حقی از حقوق بشر شناخته شده . می‏گویند حقی است طبیعی و فطری که هر کسی اختیار دارد هر عقیده‏ای که دلش می‏خواهد انتخاب کند .
مسئله آزادی عقیده ، امروز به عنوان حقی از حقوق بشر شناخته شده . می‏گویند حقی است طبیعی و فطری که هر کسی اختیار دارد هر عقیده‏ای که دلش می‏خواهد انتخاب کند.

اگر کسی‏ بخواهد به خاطر عقیده شخص دیگر ، متعرض او بشود ، با حقی که طبیعت و به اصطلاح خلقت به بشر داده است مبارزه کرده و در واقع ظلم کرده است . ولی اساس این حرف دروغ است . بشر حق فطری و حق طبیعی دارد ولی

حق‏ طبیعی و فطری بشر این نیست که هر عقیده‏ای را که انتخاب کرد ، به موجب‏ این حق محترم است . می‏گویند انسان از آن جهت که انسان است محترم است‏ ، پس اراده و انتخاب انسان هم محترم است . هر چه را انسان خودش برای‏ خودش انتخاب کرده ، چون انسان است و به اراده خودش انتخاب کرده کسی‏ حق تعرض به او را ندارد . ولی از نظر اسلام این حرف درست نیست . اسلام‏ می‏گوید انسان محترم است ولی آیا لاز مه احترام انسان این است که انتخاب‏ او محترم باشد ؟ ! یا لازمه آن این است که استعدادها و کمالات انسانی‏محترم باشد ؟ لازمه احترام انسان این است که استعدادها و کمالات انسان‏ محترم باشد یعنی انسانیت محترم باشد .


مثالی عرض می‏کنم : انسان که انسان است . به موجب یک سلسله‏ استعدادهای بسیار عالی است که خلقت در انسان قرار داده است . قرآن هم‏ می‏فرماید : «و لقد کرمنا بنی‏آدم» ما بنی‏آدم را محترم و مورد کرامت خودمان قرار داده‏ایم . انسان فکر و اندیشه دارد ، استعداد علمی دارد و این در حیوانات و نباتات و جمادات نیست . به همین دلیل‏ انسان نسبت به یک حیوان یا گیاه محترم است . «و علم آدم الاسماء کله»ا خداوند همه اسماء و شؤون خودش را به آدم آموخت . نمی‏گوید به‏گوسفند یا اسب یا شتر آموخت . کمال انسان در این است که عالم باشد.


انسان یک سلسله استعدادهای اخلاقی و معنوی دارد ، می‏تواند شرافتهای بزرگ‏ اخلاقی داشته باشد ، احساسات بسیار عالی داشته باشد که هیچ حیوان و گیاهی‏ اینگونه چیزها را نمی‏تواند داشته باشد . انسان بودن انسان به هیکلش‏ نیست که همین قدر که کسی روی دو پا راه رفت و سخن گفت و نان خورد، این دیگر شد انسان، این انسان بالقوه است نه انسان بالفعل . بنابراین‏ ممکن است بزرگترین جنایتها را بر انسان خود انسان بکند یعنی من به عنوان‏ یک انسان انسانیت خود را به دست خودم از بین ببرم ، انسانی باشم جانی‏ بر انسان.
انسان یک سلسله استعدادهای اخلاقی و معنوی دارد ، می‏تواند شرافتهای بزرگ‏ اخلاقی داشته باشد ، احساسات بسیار عالی داشته باشد که هیچ حیوان و گیاهی‏ اینگونه چیزها را نمی‏تواند داشته باشد.

من اگر به اراده خودم علیه کمالات انسانی خودم اقدام بکنم ، انسان ضد انسانم و در واقع حیوان ضد انسانم . من اگر دشمن علم از آب‏ در آمدم و گفتم علم برای بشر بد است ، یک انسان ضد انسانم و بلکه غلط است بگویند " انسان ضد انسان " باید بگویند حیوان ضد انسان ، یک‏ انسان بالقوه بر ضد انسانیت واقعی و حقیقی . من اگر بر ضد راستی و امانت که شرافتهای انسانی است قیام بکنم و مثل " ماکیاول " طرفدار سیادت باشم و بگویم اساسا اخلاق و انسانیت و شرافت و امانت ، حربه‏ افراد قوی است علیه ضعفا ، و اساس سیادت است ، یک انسان ضد انسانم .

شریفترین استعدادهایی که در انسان هست بالا رفتن به سوی خدا است : «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه»، مشرف شدن به‏ شرف توحید است که سعادت دنیوی و اخروی در گروه آن است . حالا اگر انسانی بر ضد توحید ، کاری کرد ، او انسان ضد انسان است یا بگوئیم حیوان‏ ضد انسان است . بنابراین ملاک شرافت و احترام و آزادی انسان این است‏ که انسان در مسیر انسانیت باشد . انسان را در مسیر انسانیت باید آزاد گذاشت نه انسان را در هر چه خودش انتخاب کرده باید آزاد گذاشت ولو اینکه آنچه انتخاب می‏کند بر ضد انسانیت باشد . کسانی که اساس فکرشان‏ در آزادی انسان ، آزادی خواست انسان است یعنی هر چه انسان بخواهد در آن‏ آزاد باشد ، گفته‏اند " انسان در انتخاب عقیده آزاد است " . بسا عقیده‏ای که انسان انتخاب می‏کند بر ضد انسان است ، بر ضد خودش است.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن