انصاف سياسي، حكمت سياسي

واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: انصاف سياسي، حكمت سياسي
گفتمان‌هاي سياسي ما و حتي اقتصادي و فرهنگي خالي از محتواي علمي و كاربردي و استدلالي است و اين در حالي است كه نخبگان، اكثراً وزير بوده‌اند و دستي بر آتش داشتند.
آفتاب- دكتر محمود‌رضا اميني*: 1- مي‌خواستم اين موضوع را كمي قبل مطرح كنم، اما سفر رييس جمهور به نيويورك بهانه‌اي شد كه مطلب تا امروز به تاخير بيافتد.

يكي از راه‌هاي بررسي و ارزيابي عملكردهاي سياسي سياستمداران و نخبگان سياسي رضايت‌مندي مردم و هم‌گرايي و هم‌سويي آنها است.

حافظه و ذهن مردم هنوز جارو جنجال‌هاي سياسي بيش از حد و اندازه نخبگان سياسي را در سال‌هاي آخر دولت قبلي فراموش نكرده ‌است. كشمكش‌ها و جارو جنجال‌هايي كه حتي جنبه فردي هم پيدا كرد و نمايندگان مجلس تحصن كردند و خلاصه هر كسي بر طبلي مي‌كوبيد و سرو صدايي بلند مي‌شد!

اما صرف نظر از اين‌كه محتواي اين كنش و واكنش‌ها چه بود، معلوم شد مردم اساساً از جار و جنجال و دعواي نخبگان سياسي خودشان خسته‌اند.

بايد قبول كرد تحليل و برداشت مردم اين نيست كه آنهايي كه خصوصاً در دولت‌ها كار مي‌كردند، وزير يا وكيل بودند، ضد انقلاب هستند و ضد منافع‌ مردم عمل مي‌كنند؛ اگرچه ممكن است از عملكرد كسي رضايت كامل نداشته باشند، ولي براي آنها اين دولت و كابينه و آن دولت و كابينه، ملاك ارزيابي نيست.

از اين رو تقسيم‌بندي‌هاي خوبي را بر نمي‌تابند و نمي‌گويند اين خوب است به دليل اصلاح طلب بودن يا بد است چون اصلاح طلب است يا كارگزار و اصول‌گرا .... پس دعواها را دعواي زرگري مي‌دانند و با عصبانيت از آن ناراحت مي‌شوند حالا در اين ملاك ارزيابي آيا هنوز هم داد و قال و جارو جنجال است؟!!

2- اگر رسانه‌هاي بيگانه و دشمن را رصد كنيم متوجه مي‌شويم بعضي از موضوعات كه اتفاقاً در داخل به آن پرداخت نشده، ساعت‌ها و ساعت‌ها رسانه‌هاي بيگانه را به خود مشغول كرده‌، گويا سوژه‌اي بسيار خوب در اختيار آنها قرار گرفته است. استدلالات آنها اين است كه خودمان مي‌گوييم و خلاصه آنقدر ترك تازي مي‌كنند كه نگو و نپرس!!

شما انصاف بدهيد، اگر ما بدانيم مردم از جار و جنجال خوشحال نمي‌شوند و در عين حال رسانه‌هاي بيگانه و دشمنان ما هم خوشحال مي‌شوند و هم بهره‌مند؛ از طرفي نياز به وحدت ملي و وحدت كلمه هم داشته باشيم، حالا پرسش اين است حكمت سياسي چه اقتضا مي‌كند؟ ممكن است تصور كنيد كه ديگر كسي نبايد حرفي بزند، نقدي بكند، گله‌اي داشته باشد! نه هيچكدام اينها نيست. مي‌خواهم بگويم حرف حسابي ، منطقي، علمي، و تحليلي كاربردي را همه مي‌پذيرند.

مثلاً اگر ما نقد عالمانه‌اي از روند اختصاصي دولت خاتمي داشته باشيم و به استدلال و آمار و ارقام صحيح، آن را مطرح ‌كنيم، آيا ممكن است خاتمي و دولت‌مردان او آن‌ را رد كنند؟ قطعاً اين طور نيست.

همين

” حكمت سياسي اين اقتضا را مي‌نمايد كه قبل از اين كه مدعي حزب و گروه و جناح خود باشيم، مدعي يك نظريه و يا بررسي صادقانه‌ و عالمانه‌ يك موضوع خاص باشيم و ادعاهاي خود را پيرامون آن به طور علمي مطرح نماييم.... “

فرض هم براي آقاي احمدي نژاد وجود دارد. اگر او مدعي است! حرفي داريد و دليلي بر اين ادعا به طور رسمي و شفاف بزنيد. من تصور مي‌كنم حكمت سياسي اين اقتضا را مي‌نمايد كه قبل از اين كه مدعي حزب و گروه و جناح خود باشيم، مدعي يك نظريه و يا بررسي صادقانه‌ و عالمانه‌ يك موضوع خاص باشيم و ادعاهاي خود را پيرامون آن به طور علمي مطرح نماييم.

مثلاً مي‌گوييم استفاده از ذخيره ارزي و يا پول و نفت به خوبي صورت نپذيرفته است! اگر كسي بگويد درست استفاده نشده و ديگري بگويد درست استفاده شده براي آن مردم و اين دشمنان چه بهره‌اي دارد؟

در حالي كه اگر بيايد و به صورت يك بررسي كارشناسانه و با مطالعه دقيق استدلالاتي را بياوريد كه هم منطق رياضي بر آن استوار باشد و هم منطق فلسفي و استدلالي نتيجه بهتر خواهد شد. مثلاً بگوييم به دليل اين كه ذخاير دقيقاً به اين صورت مصرف شده است نتيجه‌اي منفي داشته! حال آن‌كه اگر به صورت مورد نظر باز و شفاف گفته شود نتايج مثبت را درپي خواهد داشت.

نگارنده معتقد است گفتمان‌هاي سياسي ما و حتي اقتصادي و فرهنگي خالي از محتواي علمي و كاربردي و استدلالي است و اين در حالي است كه نخبگان، اكثراً وزير بوده‌اند و دستي بر آتش داشتند. مي‌توانند وقت بگذارند و در گروهاي تخصصي هم‌انديشي كنند و در پيشنهادات و حتي نامه‌هاي سرگشاده مطالب خود را براي حل مساله بگويند نه براي فشار.

شما به استدلال مقام معظم رهبري در نماز جمعه گذشته توجه نماييد. چه زيبا ايشان مردم اسراييل را با استدلال اين‌كه، «آنان غاصبند و سرزمين فلسطين را غصب نموده‌اند تك تك آنان با اراده در اين غصب شريك‌اند و لذا با آنها سر ستيز داريم و نمي‌توانند دوستان ما باشند چه صهيونيزم باشند و چه نباشند. اما هر يهودي در هر كجاي دنيا كه معترض با اين غصب باشد با ما دوست است». آيا بهتر از اين استدلال سراغ داريد؟

اين يعني منطق استوار. معتقدم كساني كه در اين كشور در دولت‌ها و مجلس‌ها و در فرصتهاي مختلف سياسي حاضر بودند از ظرفيتي برخوردارند كه مي‌توانند به جاي حرف‌هاي شعاري و تخريبي و جنجالي حرفهاي استدلالي و منطقي بزنند تا شايد يك گره از هزاران گره موجود را باز كنند.

*كارشناس مسائل استراتژيك
چهارشنبه 10 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]

[مشاهده در: www.aftabnews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]