واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: خواب آرام حق ماست
شب است. نگاه خستهات جايي را ميجويد تا بيارامد. همه جا را سكون و سكوت فراگرفته و جز صداي خفه ماشيني از دور، صداي ديگري شنيده نميشود. آرام سر به بالين ميگذاري و پلكهايت سنگين ميشود. ناگهان صداي سرسامآوري تمام محله را فراميگيرد. صدا هر لحظه اوج ميگيرد و چراغهاي خانهها است كه يكييكي روشن ميشود. گريه كودكي در همسايگي به گوش ميرسد و نواي زني كه شكايت ميكند. صدا از بيرون ميآيد. در انتهاي كوچه، همان جايي كه خانههاي قديمي قرار دارد، ماشينهاي سنگين به ترتيب بار آجرشان را خالي ميكنند. گرد و خاك محله را پوشانده و هر آن صداي نخراشيدهاي چراغ خانهاي را روشن ميكند. اعتراضها كه بالا ميگيرد، مسئول ماشينها ميگويد: «چه كار كنم؟ روز كه نميگذارند ماشين سنگين داخل شهر بيايد. اين ساختمان هم بايد پيش از زمستان تمام شود.»
لحظاتي بعد همسايگان بي آنكه چيزي دستشان را گرفته باشد، راهي خانه ميشوند. دلت ميخواهد رختخوابت را برداري و بگريزي به جايي كه بتوان از آرامش شب لذت برد، فرصتي به دست آورد و اندكي خوابيد؛ حتي اگر آن فرصت كوچك، تنها به بلنداي يك شب باشد. اما به كجا ميتوان رفت؟ اكنون همه ديگر به خانههايشان رفتهاند. هنوز صداي گريه كودك از آن خانه ميآيد.... بيشك شب آرام و بيسر و صدا حق همه شهروندان است؛ چيزي كه چندگاهي است از آن محروم شدهاند. اين وقتها ديگر از شبهاي آرام و ساكت در شهر خبري نيست. ديگر پنجرههاي خانهها بيدغدغه باز نيست تا ساكنان خانه هنگام خوابيدن از هواي دلپذير شب لذت ببرند. هر چه هست، صداي ماشينهاي سنگيني است كه پتپتكنان در محلههاي شهر بار خالي ميكنند؛ از آجر و آهن گرفته تا... و خواب آرام را از شهروندان ميگيرند. ساكنان محلهها هم هر چند به ستوه آمدهاند اما عادت كردهاند. بساز و بفروشها مالكان جديد شبهاي برخي محلهها هستند. آنها هستند كه ساعت خواب شهروندان را تعيين ميكنند. انگار زودتر از اعلام پايان كار آنان، خواب راحت جايز نيست!
سلامت روان و ساخت و سازها
فعاليتهاي ساختماني و تجهيزات و دستگاههاي موجود در محيط زندگي و منزل شهروندان امروزه به يكي از مهمترين مشكلات زندگي شهري بدل شده است. اين موضوع در مناطقي كه بافت فرسوده دارند و باغها و خانههاي بزرگ قديمي در آنها قرار گرفته، نمايانتر است. ورود جرثقيلهاي حجيم و ماشينهاي بزرگ حمل مصالح كه با گرد و خاك فراواني همراه است، در كنار آلودگي هوا، موجب توليد صداهاي فراواني ميشود كه آزاردهندهاند. اين پديده چنان در شهرهاي بزرگ كشور به ويژه تهران گسترش يافته كه از شكايتهاي روزمره مردم فراتر رفته و به دليل خطري كه براي بهداشت و سلامتي روان شهروندان به ويژه كودكان و نوجوانان دارد، ذهن مديران شهري و زيست محيطي را متوجه خود ساخته است. چندي پيش يكي از مسئولان سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به وجود آلودگي بالاي صوتي در پايتخت، بخش مهمي از اين آلودگي را متوجه فعاليتهاي ساخت وساز و تخليه مصالح ساختماني دانست. كارشناسان معتقدند آلودگي صوتي در كنار آثار فيزيولوژيك و رواني، پيامدهاي ناخوشايندي براي نوزادان، خواب افراد و حتي گياهان و حيوانات دارد. آنان معتقدند كه سر و صدا به ويژه در زمان استراحت افراد، يكي از عوامل مستقيم بيماريهاي رواني است و نيز ممكن است سرعت يا شدت پيشرفت يك ناهنجاري رواني را بيشتر كند. اين گونه آلودگيهاي زيستمحيطي حتي ميتواند يكي از عوامل سقط جنين باشد. سر و صداي بيش از حد و نابههنگام سبب استرس مادران ميشود، اين استرس رگهاي رحم را كه مسئول تهيه مواد غذايي و اكسيژن به جنين هستند، منقبض كرده و موجب كموزني نوزادان ميشود.
ريتم طبيعي خواب و بيداري
دكتر شيوا دولتآبادي، روانشناس، ميگويد: «ريتم زندگي انسان و بسياري از جانداران ديگر ريتمي است كه در آن خردمندي طبيعي جريان دارد. ريتم خواب و بيداري از جمله ويژگيهاي محافظ جانداران به ويژه انسان است. حتي پژوهشها نشان ميدهند كه انسانها اگر در شرايط محروميت حسي قرار گيرند و هيچ گونه محركهايي از بيرون نشان ندهند كه روز است يا شب، به طور طبيعي يك ريتم 24 تا 25 ساعته به دست ميآيد كه حدود هشت ساعت آن باز هم به گونه طبيعي به خواب اختصاص دارد. به اين ترتيب شاهديم كه گونهاي نظم بيولوژيك بر حيات جانداران حاكم است كه سلامت آنان را تضمين ميكند.» وي ميافزايد: «خواب به خودي خود داراي ويژگيهاي بسيار مهمياست. هشت ساعت خواب به طور متوسط شامل حدود پنج چرخه 90 دقيقهاي است. تحقيقات بيشمار و گسترده نشان ميدهد كه با بهرهگيري از موجنگار مغزي، در اين چرخه گونههاي خواب از سبك و عميق تا خوابي كه در آن رويا وجود دارد، ديده ميشود. آرامش و سكوت محيط پيرامون در دورههاي رويابيني و خواب عميق براي سلامت روان به ويژه رشد كودكان و نوجوانان اهميت فراوان دارد. همچنين هر يك از دورههاي خواب درون چرخههاي پنجگانه به حفظ فيزيولوژي سلامت انسان كمك فراوان ميكند.»
اجبار به كار در شب
بسياري از سازندگان مجتمعها و برجهاي بلند در مناطق مسكوني شهر برآن هستند كه شرايط به گونهاي است كه آنان به كار در شب يا حتي روز با سروصداي بلند مجبور ميشوند. آنان ميگويند ورود ماشينهاي سنگين به محوطههاي مسكوني شهر در روز ممنوع است و مصالحي هم كه در ساختمانها به كار گرفته ميشوند، پرسر و صدا هستند، از اين رو چارهاي جز اين ندارند. هر چند با وضعيت موجود اين حرفها منطقي به نظر ميرسد اما نكته مهم اين است كه آسايش و آرامش به ويژه شب هنگام و زمان خواب حق مسلم هر شهروندي است و هيچ كس به بهانه سودجويي نميتواند اين حق را ناديده گرفته و زير پا بگذارد.
سر و صدا و سلامت
عضو هيات علميدانشگاه علامه طباطبايي تصريح ميكند: «يكي از نمونههاي مشكلآفرين در شهرها به ويژه تهران سروصداهاي نابههنجاري است كه به دليل ساخت و سازهاي فراوان در سطح شهر ايجاد ميشود. خالي كردن تيرآهن در نيمه شب، به كارگيري دستگاه بتونريز در طول شب و بسياري صداهاي نخراشيده ديگر، از مواردي است كه خواب همسايگان را به هم ميريزد. اين رويدادها آسيبهاي جدي به سلامت افراد و كارايي آنها در روز و روزهاي بعد وارد آورده، پديدههايي چون بدخلقي، كسالت و احساس حريمشكني را ايجاد ميكند و به طور مسلم در وضعيت رواني انسانها نقش بسيار مخربي دارد.» دولتآبادي تاكيد ميكند: «خواب يكي از سرمايههاي حيات است و مختل شدن آن خواهي نخواهي به آسيبهاي رواني ميانجامد. عوارض به همريختگي چرخه خواب، دير يا زود خود را در زندگي روزمره انسان به ويژه در ميزان هوشياري زمان بيداري روز بعد نشان خواهد داد.»
به گفته وي، اين يك مدعاي علمي و برگرفته از پژوهشها است كه هيچ اختلال رواني بدون اختلال خواب نيست و هيچ اختلال خوابي بدون پيامدهاي رواني نميماند. از اين رو آشكار است كه احترام به خواب، حرمت به انسان و كارايي وي و رعايت حقوق جامعه و فعاليتهاي اجتماعي است. اين استاد دانشگاه ميگويد: «هر گونه عاملي كه اين سرمايه فيزيولوژيك براي سلامت را مختل كند، آسيب به فرد و جامعه به شمار ميآيد. دير خوابيدن، كم خوابيدن، بدخوابيدن و دير برخاستن عوارض شناخته شده خود را دارند.»
حريم خانه ها
هر روزه بنايي قديمي و تاريخي در شهر فرو ميريزد يا باغي خراب ميشود تا ساختماني چند طبقه با چند ده واحد به جاي آنها از زمين سربرآورد.
در برخي از محلهها و كوچهها همزمان چند پروژه ساختماني در حال انجام است كه كار را براي ساكنان آن محلهها حتي در روز سخت كرده و آنها را به تنگنا مياندازد. رفت و آمد از پيادهرو به ويژه براي كودكان، نوجوانان و سالمندان و پارك خودروهاي شخصي در اين مناطق بسيار مشكل است، همچنين حريم زميني و هوايي خانههاي مسكوني در نظر گرفته نميشود. در موارد اين چنيني بعضي از سازندگان مجتمعها و پيمانكاران از مزاحمتهاي كارشان براي ساكنان فراتر گذاشته، در برابر اعتراض آنان مدعي ميشوند كه شهرداري بايد تا پايان ساخت و ساز آنها دو طرف معبر و كوچه را ببندد تا مشكلي براي كارشان ايجاد نشود و سريعتر پايان گيرد و اين موضوع را به نفع همسايگان ميدانند؛ گويا اين مشكل ساكنان آن محلهها است كه در همسايگي پروژههاي آنان قرار گرفتهاند!
آرامش شبانه نياز شهروند سالم
مديريت شهري گويا اكنون به اين نتيجه رسيده كه با گسترش ساخت و سازها و گلهها و شكايتهايي كه ميشود، در صورت كنترل نكردن اين روند، آسيبهايي جدي به سلامت شهروندان به ويژه كودكان و نوجوانان وارد خواهد آمد. خواب سالم و آسايش و سكون در زمانهاي غيركاري و استراحت بخشي از حقوقي است كه شهروندان از آنها برخوردارند. شاغلاني كه صبح زود از خانه خارج ميشوند، نوجواناني كه به مدرسه ميروند و كساني كه روزشان را در خانهها به سر ميبرند، به خوابي كافي و بدون مزاحمت نياز دارند تا بتوانند عملكرد اجتماعي مفيد و مثبتي از خود بروز دهند. شهر، روزها به اندازه كافي پرهياهو و شلوغ است و خستگي كه در يك روز كاري بر تن افراد مينشيند، شايسته آرامشي است كه يك محله آرام به آنها هديه ميدهد.
نبايد اين شرايط به هر بهانهاي كه بخش عمدهاي از آنها سودجويي است، بر هم بخورد. دكتر دولتآبادي، روانشناس معتقد است كه هر چند اين ساخت و سازها ممكن است طولاني نباشند اما هر چه تعداد آنها در يك محله بيشتر باشد، ماندگارتر ميشوند. هر چه اختلال ناشي از سروصداهاي ساختماني شديدتر و طولانيتر باشد، ميتوان عوارض ماندگارتر و آسيبهاي جديتر را انتظار كشيد. داشتن آسايش در تمام شبانه روز به ويژه براي خواب شبانه حق هر شهروند است.
سه شنبه 9 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]