واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: نگاهي به مجموعه روز حسرت؛در غياب معنا - سهامالدين بورقاني
مدتهاست مسوولان سينما و صدا و سيما علاقه وافري به توليد آثار معناگرا در قالب فيلمهاي ماورائي از خود نشان ميدهند اما هنوز هيچ تعريف مشخص و ملموسي از معنا و معناگرايي وجود ندارد. شايد علت اين علاقه نقش پررنگ دين و قابليتهاي مذهبي در ميان مردم جامعه ما و همچنين وجود مفاهيم بلند عرفاني و مضامين ديني باشد و همين نكته سبب ميشود سرك كشيدن به عالم ماورا آن هم در قاب تلويزيون براي مخاطب جذاب باشد. در تلويزيون ظاهرا تكليف مشخصتر است و اتفاقا با اقبال بيشتري هم نسبت به سينما روبهرو است. ماه مبارك رمضان بهانه خوبي است تا از مضامين ديني و مذهبي براي ساخت مجموعههاي تلويزيوني بهره گرفت. مجموعههاي ، ، و... سريالهايي بودند كه سالهاي قبل در اين حوزه ساخته شدهاند و هر يك در زمان پخش مخاطب گستردهاي براي خود دست و پا كردند.
شايد همين يك جمله كل مضمون سريال روز حسرت به كارگرداني سيروس مقدم باشد كه اين شبها هر شب از تلويزيون پخش ميشود. مقدم سال گذشته هم اغما را روي آنتن داشت و در آن سعي كرده بود شيطان و نگاهها و اغواهاي شيطاني را به تصوير بكشد. آن مجموعه پرمخاطبترين مجموعه سال گذشته شد و امسال هم مجموعه روز حسرت مقدم، البته به گواه آمار صدا و سيما تاكنون نسبت به ديگر فيلمها مخاطب بيشتري را جذب كرده است. روز حسرت روايتگر آدمهايي است كه درگير زندگي روزمره و مادي شده و از عالم آخرت غافلند. در اين قصه سعي شده به آدمهاي زنده پرداخته شود و از زاويه آنها به عالم برزخ نگاه شود نه آدمهايي كه مردهاند و به برزخ رفتهاند. به عقيده سيروس مقدم مخاطبان نياز دارند تا زماني كه زندهاند به برخي مسائل نگاه و به آخرت خود فكر كنند. نشان دادن نگاه آدمهاي زنده به برزخ تا الان در تلويزيون سابقه نداشته است، اما مساله اين است كسي كه قصد دارد به مفاهيم پيچيده و دشواري مثل آخرت، برزخ و عالم ماورا نزديك شود، خودش چقدر اين مفاهيم را ميشناسد و تا چه اندازه در اين زمينه غور كرده است؟ مقدم در گفتوگويي كه چند روز پيش با روزنامه جامجم انجام داده بود گفته است:
يكي از مهمترين منابع ما كه اطلاعات جامعي از عالم برزخ، صورت مثالي آدمها و چگونگي رفتن و برگشتن به عالم ماورا را در اختيار ما گذاشت 10 جلد كتاب معادشناسي آيتالله سيد محمد حسيني تهراني و بخشهاي زيادي از بحارالانوار نوشته علامه مجلسي است. در كنار اين كتابها، ما جلسات زيادي با برزخشناسان داشتيم كه محور مطالعات آنها دنياي ماوراست. ما حتي كتاب نوشته دانته را هم مطالعه كرديم، اما واقعيت اين است كه در هيچ كدام از اين كتابها به نكتهاي نرسيديم كه به صورت مشخص برزخ را به تصوير كشيده باشد. حتي در قرآن هم به اندازهاي كه از بهشت و جهنم صحبت شده است و آنها به تصوير كشيده شدهاند، درباره برزخ مطلبي وجود ندارد بنابراين منابعي كه بتواند ما را در تصويرسازي برزخ كمك كند، خيلي كم است و اين كار را دشوار ميكند.>
با همه اين توضيحات اما به نظر نميرسد كه سازندگان اين مجموعه ابتكار جديدي در مورد نشان دادن برزخ داشته اند. نشان دادن يك بيابان وسيع كه عدهاي در آنجا نشستهاند و حرفي نميزنند تصويري است كه همه به صورت عادي در ذهن دارند و در اين مورد اتفاق جديدي نيفتاده است. با وجود اينكه سيروس مقدم هم به درستي اشاره كرده كه در هيچ كدام از منابعي كه از آنها ياد شده تصوير مشخصي از برزخ وجود ندارد، اما به هر حال اين هنر كارگردان است كه بتواند با استفاده از جذابيتهاي بصري و تكنيكهاي فيلمبرداري صحنهاي جديد خلق كند. يك هنرمند كه قصد نشان دادن چنين مضاميني را دارد بايد آنقدر ايده و ابتكار جديد در دست داشته باشد تا در ورطه تكرار نيفتد. در مورد به تصوير كشيدن بهشت برزخي هم، چنين ايرادهايي وجود دارد. تمام فيلمها و مجموعههايي كه در حوزه ماورا ساخته شده اند براي نشان دادن بهشت از همين نمادهاي باغ و درخت و گل استفاده كردهاند، اما در اين مجموعه بازهم به ابتداييترين شكل ممكن بهشت به تصوير كشيده شده است و جلوه چنداني براي مخاطب ندارد. حتي در ديالوگها هم ظرافت چنداني به چشم نميخورد و نرجس همسر حاج رضا مدام از واژه جنگل استفاده ميكند. به نظر ميرسد حداقل در اين زمينه غربيها از ما جلوتر باشند و كارشان با وجود اشكالات مفهومي كه ممكن است داشته باشد اما در مجموع جذابتر و دلنشينتر از فيلمي مثل روز حسرت از كار درآمده است. نمونه آن هم فيلم سينمايي وينسنت وارد محصول سال 98 آمريكا است كه دوزخ، بهشت و جهنم را بسيار زيبا به تصوير كشيده است. يكي ديگر از نكاتي كه بايد به آن پرداخت مساله نحوه ديدن برزخ در دنيا است كه در متون ديني ما با عنوان مكاشفه از آن ياد ميشود. كشف و مكاشفه دو اصطلاح عرفاني است. قيصري ميگويد: كشف در لغت رفع حجاب است و در اصطلاح عرفا به معني اطلاع بر ماوراي حجاب از معاني غيبي و امور خفيه است. كشف يا معنوي است يا صوري، مراد از كشف صوري اموري است كه در عالم مثال است و به دو طريق مشاهده يا شنيدن صور ارواح و انوار روحانيه مكاشف ميشود.
كشف معنوي كشفي است كه شامل حقايق و ظهور معاني غيبي و حقايق عيني است.
خلاصه مكاشفه عبارت است از سيركردن روح به مطالعه در امور غيبي و به عبارت ديگر مكاشفه ظهور شيئي است براي قلب به جهت غلبه ذكر يا حصول امر عقلي است كه به الهام و بدون فكر در حال بين خواب و بيداري براي انسان رخ ميدهد. اين حالت براي اولياي الله بر اثر رياضت و قرب به درگاه خداوند دست ميدهد.11)
به نظر عارفان، سالك طريقت تنها از اين راه (نه از راههاي علمي و تاملات فلسفي) ميتواند از چهره حقيقت پرده بردارد و رازهاي پنهان هستي را كشف كند. عارفان گويند: الكشف طور وراء طور العقل! و از اينرو به تحقير نيروي عقلاني و دلايل برهاني ميپردازند چنانكه ابنعربي، عارف مشهور، طي نامهاي به متكلم و مفسر اشعري يعني فخرالدين رازي مينويسد: ...! با اين تفاسير اگر بپذيريم كه مكاشفه براي خود شرايطي دارد و طي طريقي محسوب ميشود، بازهم در نشان دادنش دقت زيادي نشده است و حتي اندكي هم آن را راحتالوصول نشان ميدهد. چگونه است كه نرجس با وجود خطاهايي كه از او سر ميزند (رفتار نادرست با پسرش و تربيت نكردن صحيح فرزند) به راحتي قدم به عالم مكاشفه ميگذارد و پردهها از جلوي چشمانش برداشته ميشود؟! اصولا در اين مجموعه در طراحي شخصيتهاي داستان خيلي دقت نشده و در جاهايي اغراق هم شده است. مقدم در جايي ديگر گفته كه قرارمان بر اين بود كه معصومه يك قديس باشد. اينكه چرا يك فرد معمولي بايد قديس باشد و از آن طرف هم توضيح ندادن در اين مورد و عبور كردن از او، باعث ميشود وجود او را در داستان از اساس، اضافه قلمداد كنيم.
به هر روي تلاش براي نشان دادن مفاهيم مذهبي كه در اين چند سال اخير مسوولان صداوسيما وجهه همت خود قرار دادهاند، ارزشمند و تاثيرگذار است، اما به شرطي كه به دليل حساسيتهاي بالاي اين حوزه، مطالعه، پژوهش و دقت فراواني هم صورت بگيرد تا مخاطب به آساني از كنار آن نگذرد.
پينوشت: 1- فرهنگ معارف اسلامي، ج 3؛ كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 2،ص 1366
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
سه شنبه 9 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]