واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: حرف زدن كافي است
توماس فريدمن: بسياري از امور باعث نگراني من از بحران اقتصادي كنوني مي شود اما تاريخ اقتصادي ايالات متحده طي دو سده گذشته بيش از هر عامل ديگري مرا ناراحت مي كند. در سده نوزدهم رونق راه آهن در ايالات متحده رخ داد سپس اين رونق به ركود منجر شد. برخي مردم ثروتمند شدند و بسياري نيز دارايي خود را از دست دادند اما هنگامي كه حباب رونق تركيد آمريكا زيرساختي عظيم از راه آهن داشت كه باعث شد حمل و نقل و مسافرت بسيار ساده تر و ارزان تر صورت گيرد.
در اواخر سده بيستم نيز ما با رونق شركت هاي اينترنتي و سپس با افول آنها مواجه شديم. در اين مورد نيز برخي ثروتمند شدند و برخي دارايي شان را از دست دادند اما رونق اينترنت سبب شد سيستم عظيمي از ارتباطات پديد آيد و شركت هايي نظير آي بي ام، مايكروسافت و گوگل بتوانند رهبري انقلاب فناوري اطلاعات را در اختيار بگيرند.
اكنون در اوايل سده 21 نيز شاهد رونق، افول و بحران بخش خدمات مالي هستيم اما نگران اين هستم كه مجبور باشيم زيان هاي حاصل از اين بحران را بدون هيچ نفع و پيشرفتي تحمل كنيم زيرا بحران كنوني حاصل اشتباه سياستمداران و اقتصاددان هاست. نكته نگران كننده تر اينكه پول اين رونق را ما از چين قرض گرفته ايم و بدون سودي پايدار اكنون بايد آن را با بهره به اين كشور بازپس دهيم. ترديدي وجود ندارد كه كمك دولت به موسسات در حال ورشكستگي ضروري است. بحران كنوني بحران اعتبارات است و در چنين مواقعي اعتمادها از بين مي رود و هيچ كس به ديگري وام نمي دهد. با حرف مشكل حل نمي شود، بايد پول به بازار تزريق كرد تا سيستم نجات داده شود اما هدف من از نوشتن اين مقاله بررسي اين موضوع نيست. مايلم توضيح دهم ما فقط به يك كمك مالي دولت نيازمند نيستيم بلكه به بازسازي كشور در تمام جوانب احتياج داريم. مردم به وام گرفتن براي خريد خانه و اتومبيل و گذران زندگي عادت كرده اند اما بايد بدانند ضروري است كه سهم بيشتر از آنچه مي خواهند داشته باشند، برعهده گيرند. روياي آمريكايي يعني هركس يك خانه و يك حياط، ديگر با وام تحقق نخواهد يافت. مردم بايد با دستان خود آن را بسازند.
بسياري از كساني كه به آمريكا مهاجرت كرده اند در پي تاسيس شركت و دستيابي به سود چنين كرده اند اما اكنون مشاهده مي كنند تلاش دولتمردان نه براي رونق بلكه براي ادامه حيات است. به عنوان يك كشور اگر صرفاً در پي ادامه حيات باشيم، همه چيز را از دست خواهيم داد. بايد در پي رونق بود. كسي كه در جست وجوي رونق است همواره به فرصت هاي جديد مي انديشد و سعي مي كند نفر اول باشد اما آمريكا تمركز خود را با اين هدف از دست داده است. اقتصاد ما شبيه يك اتومبيل است و نهادهاي مالي سيستم انتقال قدرت را تشكيل مي دهند كه باعث چرخش چرخ ها و حركت اتومبيل به جلو مي شوند.
توليد واقعي كالا نيز كه ارزش مطلق و شغل ايجاد مي كند، موتور اقتصاد است. هم اكنون دولت به سرعت در حال تزريق پول به نهادهاي مالي يعني سيستم انتقال قدرت اين خودرو است اما به موتور در حال مرگ آن هيچ توجهي نمي كند. مگر نه اينكه بايد موتوري باشد كه قدرت از آن به چرخ ها منتقل شود. فقط تصور كنيد اگر دولت هزار ميليارد دلار صرف ايجاد موتوري جديد براي اين اقتصاد مي كرد چه تحولات مثبتي مي توانست رخ دهد.
در واقع هنگامي كه طرح كمك دولت به نهادهاي مالي پايان يابد رئيس جمهوري بعدي در آمريكا در مسند قدرت خواهد بود و اوست كه بايد تكنولوژي انرژي را با همان سرعتي كه دولت بوش وارد عرصه نجات نهادهاي مالي كرد، آغاز كند در غير اين صورت تمام ضررهايي كه متحمل شديم و تلاش هايي كه كرديم نه مشكل كنوني را حل كرده و نه مشكلات آتي ما را. نكته جالب درباره انقلاب تكنولوژي انرژي اين است كه كل اقتصاد را پوشش خواهد داد از شغل هاي بخش ساخت و ساز گرفته تا شغل ها در طراحي سلول هاي خورشيدي.
در يك اقتصاد سبز ايالات متحده كمتر به اعتبار خارجي ها نيازمند خواهد بود. تكيه اصلي در چنين اقتصادي، خلاقيت داخلي است. اكنون زمان متوقف كردن استقراض و آغاز ساختن است. منبع شماره يك آمريكا نفت يا وام هاي مسكن نيست بلكه مردم آن هستند. دولت بايد ترتيبي دهد مردم بار ديگر به تلاش وادار شده و اقتصاد را نجات دهند. هرگز نمي توان اقتصاد ملي را بر مبناي كارت هاي اعتباري بنيان گذاشت، اما مي توان آن را به توربين هاي بادي، سلول هاي خورشيدي، سوخت هاي تجديدپذير و برنامه اي عظيم براي تغيير ساختار هر ساختمان و خانه در آمريكا بنياد نهاد.
منبع: نيويورك تايمز
ترجمه: محمدعلي آذري نيا
دوشنبه 8 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]