واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: وداع با رمضان / صد شكر كه اين آمد و صد حيف كه آن رفت
داخلي. فرهنگي. معارف. رمضان.
غبار غروب بتدريج بر پيشاني ماه ميهمانيخدا مينشيند و خورشيد آرام آرام كمركش طولاني كوه را ميپيمايد و با بدرقه غمگنانه روزه داران در هالهاي از حسرت در بستر افق فرو مينشيند.
چهره گلگون افق سرختر ميزند گويا شرمساري آفتاب ريشه در ابديت دارد و التهاب جدايي از ماه ميهماني خدا را براي روزهداران التيامي نيست.
آفتاب رمضان فرو مينشيند ، ماه ميهماني خدا با وداع عاشقانه عارفان و دلباختگان رخت بر ميبندد و خوان ضيافت الهي را بر ميچيند.
به راستي اگر نبود نويد درخشش هلال عيد بر ديده ميهمانان ماه خدا ، كدام ديده توان ديدن غروب غمگنانه آخرين روز رمضان را داشت و اگر نبود شوق فطرت در عيد فطر كدام دل در كدام سينه توان تپيدن داشت و كدام مرثيه مي توانست مويه جدايي عارفان را از ماه ميهماني خدا توصيف كند.
ماه ميهماني خدا به آخر رسيده و دلهاي دردمند به اميد برخورداري از كرامتش راهي شده ، اگر نبود شگون نامش و شكوه يادش، چه كسي ميتوانست روح رحماني محمد (ص) را در كالبد پژمرده اينان بدمد و طينت تاريك ابوجهل و ابوسفيان را از صفحه زنگار زده دل بندگان گناه آلود بزدايد.
در اين ماه، خداي رحمت باب مرحمت را بر زمينيان گشود ، گلواژههاي قرآني بر سينه شريف ترين انسان زمين نشست ، انسان از خويشتن برخاست و پاي در ركاب راه حق گذاشت.
شب قدر چهره گشود ، آبنوس شب در شگون شگرف قدر نور باران شد ، از ابر طراوت باريد و از آسمان حلاوت، كبوتران رحمت از طواف كعبه بازگشتند و نامه بخشايش را بر دل انسانهاي منتظر طواف دادند.
ملك رحمت حجاب را از ملك تا ملكوت برگرفت و از عرش به زمين آمد ، گويا درياي رحمت اين شب را كرانهاي نيست، چه نيك شبي است اين شب كه از هزار ماه نيك تر است و به راستي چهكسي ميداند كه قدر را قدر چقدر است.
ماه ميهماني خدا به آخر رسيده،ماهي كه در آن حضرت خديجهكبري (س) نخستين بانوي مفتخر به آيين مسلماني و مولاي متقيان حضرت علي (ع) نخستين مرد در ميثاق با محمد (ص) از خاك به افلاك شدند ، پر بگشودند و رو به سوي معبود نمودند.
آنها چه نيك انسانهايي بودند كه كام تشنه را در ماه ميهماني خدا و در خوان ضيافت حق از چشمه سار زلال كرامت احدي و ابدي سيراب كردند.
ماه ميهماني خدا به آخر رسيده، در اين ماه كريم خاندان كرامت حضرت مجتبي (ع) ديده بر جهان گشود و با آمدنش كرامت را به آب ، خلوص را به واژههاي ناب و آرامش را بر انديشههاي در تب و تاب آموخت.
امام حسن (ع) كه آئينه تمام نماي حسن محمدي بود پاي بر خاك نهاد و جاي خالي شادمانيهاي زمين را با فراواني نشاط پر كرد.
هلال بر بندگان رخ مينماياند، شوال از راه ميرسد، عيد چهره ميگشايد، باران فطرت ميبارد ، غبار سالهاي فترت پاك ميشود ، "فطر ميآيد.
بيا كه برايت تا اوج پر ميگيريم و به نامت رساترين زمزمههاي لبيك را سر ميدهيم و به يادت پنجرههاي نيايش را بر خويش ميگشاييم و نجوا ميكنيم: عيد رمضان آمد و ماه رمضان رفت صد شكر كه اين آمد و صد حيف كه آن رفت". ك/۴ ۶۰۷ /۱۰۲۷/۶۵۰
دوشنبه 8 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 249]