محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854783062
موسيقي - ميخواستم نواساز و نغمهساز باشم
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: موسيقي - ميخواستم نواساز و نغمهساز باشم
موسيقي - ميخواستم نواساز و نغمهساز باشم
عزيز قاسمزاده:استاد عباس خوشدل نامي آشنا در عرصه آهنگسازي است. خلق فضاهاي معنوي در موسيقي ايراني مختصات خاصي به آثار او داده و زمينه متمايز گشتن آثار او از سايرين را فراهم آورده است. بهرهمندي از دانش هارموني و كنترپوان او را به عنوان يك آهنگساز قديمي به سمت موسيقي پلي فونيك و چند صدايي كشاند اما بومي كردن اين دانش موسيقي كه رهاورد غرب است، بيشك از موفقيتهاي آثار اوست و در پس اين موسيقي چند صدايي، صدايي واحد به گوش ميرسد و موسيقي توليدي او گويي بالذات ايراني است و درعين حال شناسنامه خاص خود را دارد شايد همين عوامل دست به دست هم دادهاند تا مخاطب خوشدل حلقه متكثري از ذائقههاي مختلف موسيقيايي را شكل دهند. تيراژ ميليوني نيلوفرانه با صداي جادويي عليرضا افتخاري و استقبال اين اثر در بين خواص و عوام تاييد اين مدعاست و بيترديد بايد كارنامه هنري عليرضا افتخاري را به قبل و بعد از نيلوفرانه تقسيم كرد. خوشدل با ارائه آثار خود با صداي افتخاري او را به چنان شهرتي رساند كه وي پس از آن با آن صداي خاص و استثنايي دو راه بيشتر نداشت. اول اينكه تنها به آثاري شكوهمند و درخور دعوت لبيك گويد يا اينكه از اين شهرت و محبوبيت براي ارضاي عاميترين مخاطب موسيقي بهره جويد و افتخاري راه دوم را برگزيد. نبود آهنگسازان بزرگ به اندازه تعداد بيشمار كاستهايي كه او قصد انتشارش را داشت از يك سو و ابا نداشتن او به ارائه كارهايي كه گرچه منتقداني جدي در حوزه موسيقي دارد اما مردم عادي از آن لذت ميبرند، او را به اين وادي كشاند اما شايد كمتر كسي به خود ترديد روا دهد كه آثار آهنگسازي شده استاد عباس خوشدل يعني «نيلوفرانه او 2»، «صدايم كن»، «شبان عاشق» و «رازگشا» تنها با اين صدا ميتوانست محتواي دروني خود را به بهترين شكل به گوش مخاطب برساند.زمستان به وداع با همگان نشسته بود كه استاد در منزل با صفايشان با گرماي بسيار با ما به سخن نشست و تقدير چنين بود كه با بدرقه فصل گرما و در آستانه سلام به شكوه لطيفانه برگريزان خزان اين گپ و گفتوگوي صميمانه مجال انتشار يابد.
تمايل اوليه شما بيشتر به سمت و سوي نوازندگي بود يا آهنگسازي؟
روزي يكي از دوستان به من گفت: تو هميشه ميتواني يك آهنگساز باشي اما هميشه نميتواني در شرايط سني بالا با در نظر گرفتن ساز بادي فلوت، يك سوليست خوب باقي بماني. من نميتوانستم تصور كنم كه روزي آهنگساز موفقي باشم. در اوايل احساس ميكردم ميتوانم يك نواساز و نغمهساز باشم. بنابراين براي آهنگساز شدن تصميم گرفتم هارموني و كنترپوان بخوانم و در اين راستا پنج، شش سال نزد دكتر مسعوديه تحصيل كردم.
شيوه شما در نوشتن موسيقي شيوه اركسترال و چند صدايي است. انگيزه شما از فاصله گرفتن از موسيقي متداول منوفونيك چه بود؟
وقتي در دبيرستان بودم، همزمان با نوازندگي در مدرسه كه در برنامه آموزش و پرورش آن زمان بود در راديو هم ساز ميزدم. در آن زمان با خودم سنجيدم كه موسيقي ايراني در مقطعي حالت توقف به خود ميگيرد و براي اينكه جهش داشته باشيم بايد با تكنيك پيش برويم. اين شد كه ضمن تحصيل در دبيرستان به هنرستان عالي رفتم. معلم موسيقي به من گفت ساز بزن. من هم زدم. گفت: هر چه داري بايد فراموش كني و شروع كني به اجراي نتها بر اساس چيزي كه من ميگويم. بايد شروع كني به گام زدن و نتها را كشيده اجرا كردن. او گفت: راديو هم حق نداري بروي و ساز بزني. در هنرستان باخ و موتسارت ميزديم و در استوديوي راديو ما هور و... تا اينكه استادم فهميد و در قبال اجازه مجدد براي شركت در كلاسهايش از من قول گرفت كه ديگر به راديو نروم. من هم مدت چهار سال موسيقي ايراني را كنار گذاشتم و حتي كمتر گوش ميكردم. بعدها در اركستر صبا به رهبري استاد دهلوي سوليست و فلوت اول اركستر بودم. ناگزير در اركسترهاي كوچك و بزرگ به دليل فقدان نوازنده فلوت با تكنيك، همكاري داشتم. اركسترهاي پورتراب، رادمند، حق كردار و اركستر كوچك نصرتالله گلپايگاني كه پس از فوت وي بزرگتر شد و من آن را رهبري ميكردم. ضمنا در برنامه تكنوازان با شركت استاد پايور و استاد تهراني همكاري داشتم. دكتر مسعوديه هميشه به من ميگفت تا حدي از هارموني و كنترپوان استفاده كن كه عطر موسيقي ايراني در كارهاي تو از بين نرود. خدا رحمت كند از آن به بعد ديگر نوازندگي را به كنار گذاشتم و رهبري اركستر را همراه با آهنگسازي ادامه دادم.
استاد خوشدل، شما براي موسيقي ايراني هم معلم داشتيد؟
من براي موسيقي ايراني معلم نداشتم اما با فلوت خودم سه گاه و همايون و ابوعطا و... را از رديف قدما استخراج ميكردم و ميزدم. اما در هنرستان محمد اسكندري معلم موسيقي كلاسيك من بود و استاد و فلوتيست خوبي بود.
نظر شما درباره رديف موسيقي ايراني چيست؟
دانش رديف بسيار خوب است اما بعضيها كه نوازندگي ميكنند، در واقع مشق رديف ميكنند. بعضي خوانندهها هم تعصب دارند كه من بايد مثلا راك عبدالله را با گوشهها و تحريرهاي آن عين رديف بخوانم نه بيشتر، نه كمتر! همانطور كه ميدانيد تمام رديف قدها به روايت اساتيد دوامي، كريمي، بوذري، اديب خوانساري و روحانگيز در حيطه آواز و رديف دوره كلاسيك و عالي استاد شهنازي را در حيطه ساز من جمعآوري كردهام. به نظر من كاملترين، جامعترين و مستندترين رديف موسيقي كلاسيك ايراني، رديف به روايت استاد علياكبر خان شهنازي است. از آنجا كه قديميترين روايت موسيقي كلاسيك ايران، مربوط به فراهاني و پسرانش آقا حسينقلي و ميرزا عبدالله است و علياكبر خان پسر حسينقلي روايتگر مستقيم رديف موسيقي كلاسيك ايران است، به نظر من صحيحترين و جامعترين آن چيزي است كه استاد شهنازي به صورت دوره كلاسيك و عالي اجرا كرده است. در صورتي كه روايت رديفي كه از طرف ميرزا عبدالله شده، روايت به صورت غيرمستقيم است.
جناب خوشدل از مراحل كار آهنگسازي خود صحبت كنيد و اينكه براي ساخت هر آهنگ چه مراحلي بايد طي شود؟
وقتي آهنگ ميسازم اينطور نيست كه طبق معمول آهنگسازي را پشت پيانو انجام دهم. بلكه با ملودي ارتباط پيدا ميكنم. حتي وقتي قدم ميزنم آن را زمزمه ميكنم. خودم را جاي يك شنونده ميگذارم و به ملوديها گوش ميدهم. آن را ضبط ميكنم كه ببينم اين ملودي تا چه حد جذابيت دارد. حتي از نظر تلفيق ملودي و شعر به فكر شاعر هم هستم كه دچار زحمت نشود و در تنگنا نماند. و از نظر وزن و قافيه با مشكل برخورد نكند. وقتي ملودي در ذهنم جا افتاد به فكر ساختن مقدمه، تنظيم و اركستراسيون ملودي هستم.
براي ساختن آهنگ روي صداي خواننده، چه خصوصياتي از صداي خواننده بايد مدنظر آهنگساز باشد؟
اگر يك آهنگساز تعهد اخلاقي و سواد آهنگسازي داشته باشد و بخواهد براي صداي يك خواننده آهنگ بسازد بايد حداقل دو اصل را رعايت كند. وسعت صدا و رنگ صدا. وسعت صدا به تنهايي كافي نيست و در كنار وسعت صدا حتما رنگ صدا و ذوق سرشار آهنگساز است كه با ملودي بتواند جذابيتي ايجاد كند و در اين صورت اميدي به اين خواهد بود كه آهنگ يك موسيقي همچنان كه در كارهاي نيلوفرانه و صدايمكن اين اصل رعايت شده، اعتبار داشته باشد و ماندگار شود. روزي آرزويم بود مثل استاد خالقي يا استاد جواد معروفي آهنگ بسازم. چون اين دو نفر از نظر آهنگسازي و اركستراسيون مورد قبول و احترام من هستند. كسي به من گفت: خوشدل اگر 10 سال ديگر هم مطالعه كني و آهنگ بسازي نميتواني با الگوي برگرفته از خالقي و معروفي آهنگ بسازي. اگر هم ساختي، همه ميگويند: چقدر شبيه آهنگهاي خالقي است. خودت باش. هماكنون اگر كسي نداند كه اثري ساخته من است به محض اينكه مقداري بگذرد، با توجه به فرم موسيقي و رنگآميزي و اركستراسيون، متوجه ميشود كار خوشدل است. به نوع كارها كاري ندارم. به قول برخي هنرمندان قطعات من امضاي خوشدل دارند. بايد سعي كنيم كارهايي بسازيم كه با كارهاي ديگران متفاوت باشد. البته در بدو امر كارها نميتواند جذابيت داشته باشد اما در طول زمان با تجربه، انتقاد، راهنمايي و تماس مستقيم با شنوندگان، اميد است كه كاري فاخر و ماندگار شود.
استاد خوشدل ضمن اينكه در مورد تاثير آهنگ خوب روي موفقيت خوانندگان و اركستر صحبت ميفرماييد در مورد كارهاي اجراي آقاي افتخاري هم نظرتان را ابراز فرماييد؟
اركستر و خواننده به آهنگ زنده است. اين آهنگ است كه ميتواند خواننده را به اوج رساند و برعكس به حضيض بكشاند. اين را تجربه نشان داده. كما اينكه آقاي افتخاري خواننده بسيار خوشصدا و صاحبنامي بود اما شنوندگان آقاي افتخاري را با نيلوفرانهها شناختند. به نظر من، آقاي افتخاري يكي از بهترين خوانندههايي است كه بعد از انقلاب ظهور كرده است. از نظر وسعت صدا و همچنين رنگ صدا و جذابيت صدا و به خصوص اطلاعاتي كه در مورد اشعار قدما به خصوص حافظ دارد. آقاي افتخاري در كارهايي مثل نيلوفرانه و رازگشا به نحو بسيار مطلوبي و شايد بيش از توان خود ارج گذاشته است. با در نظر گرفتن مطالب فوق و از آنجا كه من علاقه شديدي به صداي ايشان داشته و دارم گاهي متاثر ميشوم كه اين خواننده دوستداشتني چرا بايد از كارهاي سست استفاده كند؟
پاسخ آقاي افتخاري به اين نكتهها چيست؟
آقاي افتخاري ميگويد اگر بخواهم كار فاخر بخوانم بايد فقط از ساخته خوشدل بخوانم و آن هم سه سال به سه سال طول ميكشد. واقعا هم همينطور است. رازگشا سه سال طول كشيد تا آماده شد و از نظر اركستراسيون و رنگآميزي شايد كمتر شنيده باشيد.
آيا براي خواندن آثار ديگرتان براي هميشه عليرضا افتخاري مدنظر شماست؟
در حال حاضر اكثر خوانندهها خوب كار ميكنند و مورد احترام من هستند. اگر خوانندهاي باشد كه شرايط اجرايي افتخاري را داشته باشد و ملودي من بتواند چون نيلوفرانهها، صدايمكن و رازگشا اجرا شود، با كمال ميل از اين خوانندگان استقبال خواهم كرد.
عكسالعمل عاطفي شما وقتي كه ميبينيد مداحان ملوديهاي شما را با اشعار متفاوتي كه رنگ و بوي مذهبي دارند ميخوانند چيست؟
شما ميبينيد در تمامي مراحل سوگواري اهل بيت از ملودي اين آثار استفاده كردهاند و اشعار ديگري روي آن گذاشتهاند. گرچه از نظر قافيه و معني سست است و با توجه به سوژه مداحي تمام توجه به اين است كه ملودي را روي كلام بگذارند يا كلام را براي ملودي بسازند. من با شنيدن اين كارها متاثر ميشوم و تاثرم از دو جهت است. اول اينكه خدا را شاكرم كه ملوديهاي من در جاهايي پخش ميشود كه مقدس است و اماكن عرفاني است. اين دستاوردهاي معنوي و عرفاني با هيچ چيز برابر نميكند. كم پيش آمده كه آثار خواننده يا آهنگسازي در جاهاي مقدس مثل حرم استفاده شود. همان طور كه آقاي افتخاري در خاطرهاي از سفر زيارتي خود به مكه تعريف ميكردند كه در آنجا حاجيان همصدا با هم ميخواندند (خدايا عاشقان را با غم عشق آشنا كن) تاثر دوم من به جهت كلام سستي است كه گهگاه به ناچار روي ملوديهاي من گذاشته ميشود.
استاد خوشدل صحبت از كلام كرديد. ضمن اينكه در مورد تاثير كلام خوب و اداي صحيح شعر در موسيقي صحبت ميفرماييد از مرحوم قيصر امينپور كه كلام بسياري از آهنگهاي شما از اوست و حال و هواي كار با او بگوييد؟
در ترانه و آواز شرط اول كلام است. مثلا وقتي خواننده شعري را در مخالف سه گاه ميخواند نبايد صرف اينكه نكند در اوج خارج بخواند، شعر را فداي ملودي كند. البته خوب ادا نكردن شعر دليل دارد و دليل آن در نظر نگرفتن وسعت صداي خواننده است. از نظر توناليته و گوشههاي رديف و اين نيز دليل ديگري دارد. اينكه خواننده با نت آشنايي ندارد و به تبع نميتواند جاي صداي خود را به نوازنده بگويد. و چون نوازندگان و سوليستها از جاي خاصي از ساز استفاده ميكنند، به تبع وسعت صداي خواننده را در نظر نميگيرند، ناگزير در اوج آوازها، كلام شاعر فداي ملودي و آواز ميشود. ملوديهاي من و كلام قيصر امينپور چنان در هم چفتوبست داشته كه موجب رويدادي اينچنين در مورد نيلوفرانهها شده است. شهرت قيصر امينپور در ميان خواص به واسطه استادي دانشگاه و فعاليتهاي خاص ادبي و هنري بود و شهرتش بين عامه مردم به واسطه ترانهسرايي براي آهنگهاي من بود. خدايش رحمت كند.
شما با چه خوانندههايي در گذشته كار مشترك انجام دادهايد؟
به موجب ضوابطي كه در وزارت فرهنگ و هنر داشتيم، اجازه نداشتيم با خوانندههاي راديو كار كنيم و كار ما با خوانندگاني از جمله خانم خاطره، خانم افسانه، خانم پريوش ستوده، خانم پريسا، آقاي تورج كيارس و آقاي نادر گلچين بود.
استاد نخستين كار شما با آقاي افتخاري نيلوفرانه بود كه تيراژ آن از چند ميليون گذشت و آخرين كار شما با ايشان رازگشا نام دارد. از شاخصههاي اين كار آخر هم لطفا صحبت فرماييد؟
من وقتي نيلوفرانه را ساختم، در آن زمان سكوت ملودي جذاب بود و هنگامي كه نيلوفرانه را وارد بازار كرديم فكر نميكرديم تا اين اندازه مورد توجه مردم قرار بگيرد و نسل جوان از آن استقبال كند. با توجه به تجربهاي كه از آثار ضبط شده نيلوفرانهها داشتم كه به كرات در ساعات خاص قبل از اذان و بعد از اذان پخش ميشد و اكثر آن توسط مداحان اجرا ميشد و ملودي آن با كلام مناسب همراه بود، در فكرم بود كه بتوانم آثاري با اشعار معنوي و روحاني در مدح ائمهاطهار توليد كنم. خوشبختانه از طرف بسيج صدا و سيماي تلويزيون ايران در خلق اين ملوديها و استقبالي كه طي اين سالها توسط خريداران اين آثار است و همچنين پخش مكرر از شبكههاي صدا و سيما، به من سفارش داده شد كه هشت قطعه براي ائمهاطهار بسازم و طي سه سال نوشتن، تهيه و ضبط آن انجام گرفت كه در آذر 86 توسط سروش روانه بازار شد. در آلبوم رازگشا قطعهاي است به نام يار دردمندان با شعر عباس شهري. از آنجا كه قطعاتي كه تا به حال در رساي مولاعلي ساخته شده از شعر استاد شهريار و در گوشههاي آواز دشتي استفاده شده، براي آنكه يك تحول و يك ديگرگوني و يك ساخت جديدي باشد، در آلبوم رازگشا براي اثري كه در رساي مولاعلي ساخته شده از شعر عباس شهري استفاده شده و در گوشههاي آواز همايون و شوشتري و بيداد ساخته شده و اين خود ميتواند يك اثر جديدي در رساي مولاعلي باشد. نكتهاي كه در رازگشا بسيار مورد نظر من بوده اين است كه در قطعات رازگشا طوري از ريتم استفاده شده كه مداحان و اجراكنندگان سينهزني كه از ملوديها استفاده ميكنند از همان ريتم موردنظر اين ملوديها استفاده كنند.
صحبت از صداوسيما شد، ارزيابي شما از عملكرد كلي صداوسيما در دو بخش توليد و معرفي آثار فاخر موسيقايي چيست؟
به نظر من صداوسيما اولين كاري كه بايد بكند استفاده از يكسري آهنگسازان و خوانندگان معتبر است. حتي اگر در ابتدا دستمزد كافي به آنها ندهد، ميتواند از محل درآمد فروش توليدات موسيقي و كنسرتها درصدي را به آهنگساز و خواننده پرداخت كند. اما در بخش معرفي آثار، صداوسيما در كارهايي كه بايد براي موسيقي ايراني انجام دهد كوتاهي ميكند و متاسفانه يكسري كارهاي ضعيف را پخش ميكند كه ذائقه جوان را به آن سوي مرزها ميكشاند. وقتي فيلم ليلا پخش شد، با توجه به اينكه موسيقي متن آن از نيلوفرانه انتخاب شده بود، بسياري از مردم در نوار فروشيهاي موسيقي متن فيلم ليلا را جستوجو ميكردند. حال آنكه نميدانستند نام اثر نيلوفرانه است. شما ببينيد تاثير صداوسيما در معرفي آثار فاخر به مردم چه اندازه ميتواند باشد.
ثروت و قدرت و معرفت و شهرت گريزگاههاي خطرناكي هستند كه ميتوانند موجب لغزشگاههاي اخلاقي آدمياني كه پيش از اين مولفهها چنان نبودند را فراهم آورد. در مورد يك هنرمند كه آثارش با اقبال عمومي مواجه ميشود، چه انتظاراتي از او ميرود؟
به هر حال در مورد آثاري كه در سطح بسيار بالايي قرار ميگيرد و با استقبال عموم مواجه ميشود و مورد توجه قرار ميگيرد، نبايد گفت «من» بلكه بايد گفت «ما» براي اينكه اولين خطر براي هنرمند اين است كه از كار خود مغرور شود. عدهاي معتقدند كمتر توانسته شده قطعاتي توسط آهنگسازان از نظر ملودي و رنگآميزي مثل كارهاي من اجرا شود. من اين نظر را قبول ندارم. اين عنايت خداوند است.
دوشنبه 8 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 505]
-
گوناگون
پربازدیدترینها