تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هر که رکوع نمازش را کامل انجام دهد هیچ ترس و وحشتی در قبر با سراغش نمی آید. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826679141




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انديشه - مريخي‌هاي وال استريت


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: انديشه - مريخي‌هاي وال استريت


انديشه - مريخي‌هاي وال استريت

ناصر فكوهي:سينماي آمريكا پيشينه‌اي طولاني در ساخت فيلم‌هاي موسوم به «فاجعه‌انگيز» دارد كه با ايدئولوژي حاكم و تاريخ اين كشور رابطه‌اي تنگاتنگ دارد: ترس دائمي كه بايد در دل شهروندان آن از يورش «بيگانه» (‌از سرخ‌پوستان وحشي گرفته تا سياه‌پوستان آدم‌خوار، از كمونيست‌هاي سفيد و زرد گرفته تا بنيادگرايان اسلامي و...) و خطر در كمين وجود داشته باشد؛ خطراتي كه هميشه به بركت قهرمانان داخلي و «شجاعت، پشتكار و هوش ذاتي و خوشبيني آمريكايي» با خوبي و خوشي به پايان مي‌رسد. اين فيلم‌ها مضامين بسيار متفاوتي دارند: از يك هواپيماي غول‌پيكر كه در آسمان با چند صد مسافر ناگهان خلبانان خود را از دست مي‌دهد و يك دخترك مهماندار ساده كه تاكنون حتي پشت فرمان يك خودرو هم ننشسته، ولي سرشار از ايمان، شجاع و قهرمان است، آن را به كمك راهنمايي‌هايي كه از برج مراقبت به او مي‌شود، به سلامت بر زمين مي‌نشاند، گرفته تا آتش‌سوزي‌هاي بزرگ در برج‌ها و آسمانخراش‌هايي كه جان هزاران نفر را به خطر مي‌اندازند و به بركت يك يا چند قهرمان و فداكاري كساني كه جان خود را فدا مي‌كنند، نجات مي‌يابند؛ از زمين‌لرزه‌ها، توفان‌ها و سيل‌هاي وحشتناكي كه شهرها را به زير آب فرو مي‌برند تا امواج هولناك سرما و گرما و اپيدمي‌هاي خطرناكي كه هيچ‌كس را در جهان، جز علم و فداكاري و توانايي دانشمندان آمريكايي ياراي يافتن دارويي براي آنها نيست و سرانجام از يورش جانوران به ظاهر بي‌آزار (نماد «دشمنان داخلي» كه به نظر بي‌خطر و حتي مفيد مي‌آيند اما ناگهان نقاب از چهره‌شان كنار مي‌رود) مثلا از مورچه‌ها و زنبورهاي عسل و پرندگان و گربه‌ها و سگ‌ها گرفته تا البته جانوران عجيب و غريب و هولناك و غول‌آسا (كه تفاوت داشتن‌شان خودبه‌خود گوياي خطرناك بودن‌شان است)؛ و سرانجام از دشمنان خارجي ايدئولوژيك (كمونيست‌هاي روسي و چيني و آمريكايي پنهان درون كشور) گرفته تا آدم‌هاي فضايي كه در قالب‌هاي انساني يا در قالب‌هاي عجيب به كره زمين حمله مي‌برند؛ و در تمام اين موارد باز هم آمريكايي‌ها هستند كه از محله، روستا، شهر، كشور و در نهايت از كره خاكي در برابر اين يورش‌هاي بي‌رحمانه دفاع كرده و به بركت خونسردي و شجاعت خود (در حالي كه همگان از آينده قطع اميد كرده و از فرط نوميدي درون خود فرو رفته‌اند تن به سرنوشت شومي كه انتظارشان را مي‌كشد سپرده‌اند) باز هم به بركت ايمان آمريكايي، آنها را نجات مي‌دهند.

تمثيل «مريخي» از اين گونه‌شناسي سينمايي بيرون آمده است: موجودي سبزرنگ با پوستي چسبناك و مشمئز‌كننده اما با هوشي سرشار به مراتب بالاتر از انسان‌هاي عادي (و البته نه از آمريكايي‌هاي قهرمان) اما خرابكار و خطرناك. مريخي‌ها، موجوداتي هستند كه هستي و تمام دستاوردهاي مهم تمدن انساني را كه آمريكا خود را در رأس آنها قرار مي‌دهد، به خطر مي‌اندازند: مردم عادي در برابر آنها ناتوانند و سلاح‌هايشان هيچ آسيبي نمي‌تواند به آنها وارد كنند، و در حالي‌كه تمام درهاي اميد يك به يك بسته مي‌شوند ناگهان باز هم يك قهرمان ظهور مي‌كند، پا پيش مي‌گذارد و با زنجيره‌اي از كارهايي شگفت‌انگيز و اغلب با اتفاقاتي كه بايد آنها را حاصل «حمايت خداوند از ملت آمريكا» دانست «پايان خوش» را براي بشريت به ارمغان مي‌آورند. اما اين‌بار مريخي‌ها از جايي ديگر كه شايد ابدا انتظارش نمي‌رفت سربر آورده‌اند.
در برابر يكي از بزرگ‌ترين بحران‌هاي تاريخ سرمايه‌داري در آمريكا كه حاصل دست‌پخت نوليبرالي و سياست‌هاي 30 سال گذشته اقتصاددانان آن در باز گذاشتن دست نهادها و شخصيت‌هاي حقيقي مالي است، جورج بوش طرح ويژه 700 ميليارد دلاري را پيشنهاد كرده و از دو نامزد رياست‌جمهوري خواسته است به او براي جلوگيري از فروپاشي سيستم بانكي و بورس در اين كشور كمك كنند: ميليون‌ها آمريكايي هر شب در وحشت از دست دادن تمام پس‌اندازها و بيمه و بازنشستگي و حتي خانه‌هايي كه سر پناه‌شان است، به سر مي‌برند. و در آخرين خبرها آمده است كه مك‌كين نامزد حزب جمهوريخواه كه خود از پيروان سرسخت نوليبراليسم و مقررات‌زدايي از بازارها است و حتي در سال 2002 قانوني براي مقررات‌زدايي از بازار اينترنت پرسرعت عرضه كرده بود، امروز بنا بر گزارش روزنامه واشنگتن پست (17 سپتامبر 2008) از «رفتار غير‌مسوولانه، فساد و حرص و طمع بي‌پايان وال استريت» و «لزوم دخالت دولت براي دفاع از منافع عمومي» سخن مي‌گويد. ظاهرا مريخي‌ها اين‌بار سر از وال استريت بيرون آورده‌اند. و اين در حالي است كه لااقل از 20 سال پيش (اگر نخواهيم به پيش‌بيني‌هاي هوشمندانه كينز پس از جنگ جهاني دوم اشاره كنيم) اقتصاددانان و انديشمندان مسوول آمريكايي و اروپايي هر روز نسبت به خطرات عظيم سوق دادن همه امكانات اقتصادي به سوي بازارهاي مالي و خطر تبديل كردن اقتصاد جهان به يك قمار‌خانه بزرگ كه هيچ‌كس در آن امنيت ندارد، هشدار داده بودند.
كساني كه فيم «سيكو» آخرين ساخته مايكل مور را درباره سيستم بهداشت عمومي (و بهتر است بگوييم نبود سيستم بهداشت عمومي در آمريكا) ديده‌اند، مي‌دانند كه پيامد سياست مقررات‌زدايي در بخش بيمه‌هاي بهداشتي كه از دهه 1970 به وسيله ريچارد نيكسون پياده شد، 30 سال بعد وضعيت را به جايي كشانده است كه نه فقط 50 ميليون آمريكايي هيچ پوشش بيمه‌اي ندارند، بلكه مابقي آنهايي هم كه فكر مي‌كنند چنين پوششي دارند، تنها زماني كه با مصيبتي واقعي در سلامتي خود بر‌مي‌خورند، متوجه مي‌شوند كه پرونده‌هاي تقاضاي بازپرداخت هزينه‌هاي بهداشتي‌شان به صورت سيستماتيك از طرف شركت‌هاي بيمه خصوصي به بهانه‌هاي مختلف رد مي‌شود؛ شركت‌هايي كه در طول ده‌ها سال دائما سود خود را افزايش دادند و اين در حالي كه در ساير كشورهاي توسعه‌يافته (كانادا، بريتانيا، فرانسه، آلمان و غيره) همه جا مقررات سختي در مورد بيمه‌هاي اجتماعي وجود دارد و هيچ كدام از اين دولت‌ها جان شهروندان‌شان را به سود منافع شركت‌هاي بزرگ خصوصي به خطر نمي‌اندازند، چون مي‌دانند كه عاقبت كار مي‌تواند فاجعه‌اي از آن دست باشد كه امروز آمريكا با آن دست به گريبان است و مي‌تواند به سرعت به تمام حوزه‌هاي ديگر حيات اجتماعي نيز سرايت كند.
امروز دو كانديداي رياست‌جمهوري آمريكا، هر دو قول مقررات‌گذاري بر سيستم‌هاي بانكي و مالي را مي‌دهند و تلاش مي‌كنند كه آمريكايي‌هاي نگران را نسبت به «پايان خوش» بحراني كه اين‌بار نه يك فيلم تخيلي بلكه كابوسي واقعي است، مطمئن كنند. واقعيت نيز در آن است كه بر خلاف آن فيلم‌هاي سرگرم‌كننده، اقتصاد آمريكا در طول 50 سال گذشته چنان اقتصادهاي جهاني ديگر را به خود وابسته كرده است كه سقوط و حتي بحران آن بلافاصله به ساير نقاط جهان منتقل مي‌شود و اين اتفاقي است كه در حال وقوع در برابر چشمان بي‌دفاع بسياري از اقتصاددانان و سياستمداران كشورهاي توسعه‌يافته و در حال توسعه است. و تنها كساني كه ظاهرا دغدغه‌اي در اين مورد ندارند، باز هم گروهي از اقتصاددانان جهان سومي بي‌غم و خوش‌خيال از جمله در كشور خود ما هستند كه بدون توجه به خطرات مقررات‌‌زدايي در بخش‌هاي اساسي رفاه در زندگي مردم، باز هم از آن دفاع كرده و در انتظار معجزه‌اي براي حل مشكلات كشورهاي‌شان هستند كه نه فقط تمام مشكلات كشورهاي توسعه‌يافته را دارند، بلكه بايد بار سنگين اضافه شدن و پيوند خوردن ساختارهاي سنتي نامناسب با سيستم‌هاي مدرن را نيز تحمل كنند.
مشكل اغلب كشورهاي در حال توسعه امروز در آن است كه تصور مي‌كنند كه كشورهاي توسعه‌يافته بر ابزارهاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي كه در طول 200 سال دولت ملي به دست آورده‌اند، كنترلي كامل داشته و همواره مي‌توانند شرايط را به هنگام بروز بحران به نحو مطلوب درآورند. البته هر چند اين يك واقعيت است كه برخورداري از ذخاير ثروت، امكان مقابله با بحران را افزايش مي‌دهد، اما تكرار بحران‌هاي اقتصادي كه امروز هر چه بيشتر نشان مي‌دهند نه بحران‌هايي موقت و مقطعي بلكه بحران‌هايي ساختاري هستند، هر اقتصاد و هر سيستم اجتماعي‌ـ‌ سياسي را از پاي در مي‌آورد. واقعيت آن است كه آنچه را كه دولت‌هاي ملي توانستند در طول بيش از 200سال بر پا سازند يعني جهاني كه بتواند لااقل صلحي نسبي را تجربه كند و مردماني كه بتوانند لااقل به حداقلي از رفاه و صلح اجتماعي در چارچوب سيستم‌هاي رفاهي و اقتصادي در پناه نظام‌هاي سياسي‌اي كه خود به صورت دموكراتيك (‌با همه ضعف‌هايي كه مي‌توانند داشته باشند) زندگي كنند، در حال به خطر افتادن با سه دهه از نوليبراليسم افسارگسيخته است. اگر جهان پس از جنگ جهاني دوم به بركت هوشمندي بزرگاني چون كينز توانست «30 سال درخشان» را تجربه كند و در طول آن سال‌ها به دولت‌هاي رفاه شكل داده و اميد را در دل انسان‌ها نسبت به آينده خود و فرزندان‌شان زنده كند، از آغاز دهه 1980، با «بچه‌هاي شيكاگو» (تيم ميلتون فريدمن و ساير اقتصادداناني كه زمام امور را در نهادهاي بين‌المللي در دست گرفتند) «30 سال وحشت» آغاز شد كه در طول آن تنش‌ها، كودتاها، دخالت‌هاي قدرت‌هاي بزرگ در سيستم‌هاي جهاني و واگذاري همه امكانات به سيستم‌هاي مالي و مافياهاي بين‌المللي و شركت‌هاي چند‌مليتي، هر چند چند‌صد هزار ميليونر و ميلياردر در جهان به وجود آورد كه امروز نمي‌دانند چگونه پول‌هاي خود را خرج كنند و هر روز فانتزي‌هاي جديدي براي اين كار براي خود ايجاد مي‌كنند، اما در كنار آن در حال پديد آوردن شرايطي است كه هر روز كمتر مي‌توان راه‌حلي براي بازگشت از آن تصور كرد. ميليون‌ها نفر هر روز حتي در پيشرفته‌ترين و ثروتمندترين كشورها خود را در معرض از دست دادن همه چيز و بي‌خانمان شدن مي‌بينند، آن‌هم در شرايطي كه جهان هرگز تا به اين حد ثروت توليد نكرده است و براي اين كار تا به اين حد بر طبيعت فشار وارد نكرده و خطرات عظيم مصائب طبيعي را براي خود به وجود نياورده است. كساني كه در اين‌باره هنوز شك و ترديد دارند مي‌توانند به دو كتاب مهم و تاثيرگذار نائومي كلاين، روزنامه‌نگار كانادايي كه بر پايه تحقيقات چندساله و با تكيه بر اظهارات بزرگ‌ترين متخصصان اقتصادي جهان به تشريح دكترين شوك درماني اقتصاد نوليبرالي در 30 سال گذشته پرداخته (با عنوان «استراتژي شوك: صعود سرمايه‌داري فاجعه‌بار، 2007 ) تحسين همه منتقدان را برانگيخته و تبديل به يكي از پرفروش‌ترين كتاب‌هاي سال‌هاي اخير شده است، رجوع كنند.
مريخي‌ها به وال استريت حمله كرده‌اند و سوپرمن‌هاي آمريكايي همچون هميشه در پي بيرون راندن آنها هستند اما مشكل در اينجا نيست: پرسش آن است كه آيا باز هم انديشمندان و مردم اين كشور و ساير كشورهاي جهان آنقدر خام و سطحي‌نگر خواهند بود كه اين اخطار جديد را هم در رده فيلم‌هاي تخيلي درجه دو هاليوود تلقي كرده و به سادگي از كنار آن بگذرند و با پايان گرفتن بحران (كه بي‌شك پاياني موقت خواهد بود) از سينما به خانه‌هاي‌شان بازگردند و شب آرامي را در روياي شيرين «موفقيت آمريكايي» به سر كنند؟
 دوشنبه 8 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 283]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن