محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842268134
مثبت و منفي عملكرد دولت در افق نگاه رهبري
واضح آرشیو وب فارسی:الف: مثبت و منفي عملكرد دولت در افق نگاه رهبري
اشاره: در طول سالهاي پس از ارتحال حضرت امام خميني (ره)، رهبر معظم انقلاب همچون ناخداي تيزبيني شرايط كشور و جامعه را رصد كرده و در مواقع لازم توصيه ها و هشدارهاي مورد نياز را به مردم و مسئولان دادهاند. توصيه هايي كه اگر بخوبي عمل شوند يقيناً گره كور بسياري از مشكلات و نابساماني ها باز خواهد شد. دولت نهم از جمله دولتهايي است كه با شعارهاي ويژه اي پاي به ميدان مسئوليت نهاد و آمد تا تحولي تازه در اداره كشور ايجاد كند. اين دولت اكنون و در حالي كه وارد آخرين سال خود شده در معرض تحليلهاي فراواني قرار گرفته است از انتقادات تند و تيز گرفته تا حمايتهاي بي حد و همه جانبه. در سويي منتقدان دو آتشه دولت ايستادهاند و در سويي مدافعان دو آتشه والبته در ميانه اين ميدان، دولت مدافعان منتقدي هم دارد كه بيشتر در طيف اصولگرا جاي گرفتهاند. اما براستي نمره دولت نهم تا بدينجاي كار چند است؟ اين سئوالي است كه كه يافتن پاسخ آن از لابلاي سخنان رهبر عزيز انقلاب - كه نظراتشان صائب، حكيمانه و به دور از افراط و تفريط است - در قضاوتي شايسته از دولت نهم به ما كمك ميكند. در طي سه سال گذشته، اعضاي دولت بطور مشخص و دسته جمعي چهار بار - هفته دولت 1384 و 1385 و 1386 و 1387- به حضور رهبر انقلاب رفتهاند و ايشان نظراتشان را به صراحت درباره دولت گفتهاند. آنچه ميخوانيد تحليلي مقايسهاي است بر اين چهار سخنراني به علاوه سخنان رهبر انقلاب در مراسم تحليف آقاي احمدينژاد. در دو ديدار اول - تحليف و هفته دولت 1384- سخنان ايشان در ابتداي كار دولت نهم بيشتر شامل توصيه هايي براي بهبود كار بوده و در سه ديدار بعدي – 1385 و 1386 و 1387 - با مشخص شدن نقاط ضعف و قوت دولت، ايشان به بيان اين نقاط پرداختند. در يك جمع بندي از بيانات رهبري در اين چهار سخنراني، محورهاي نظرات ايشان را ميتوان در سه موضوع دسته بندي كرد: توصيه ها، بيان نقاط قوت، بيان نقاط ضعف. البته برخي توصيه ها در سال اول و دوم و سوم دولت بيان شده كه به نظر ميرسد ناشي از ضعف دولت در آن زمينه بوده اسـت. لذا به تحليل موضوع در دو بخش ميپردازيم: توصيهها، نقاط قوت.
توصيهها:
مقام معظم رهبري در ديدار امسال خود با دولت، درباره وجود نقاط ضعف در دولت تصريح كردند: بيان خوبي ها به معناي چشم بستن بر ضعفهاي دولت هم نيست. بالاخره شما هم بشريد، نقص داريـد، ضـعـفـهـايـي هم داريـد؛ كـارهايي را ميخواستهايد انجام بدهيد، ولي انجام نگرفته؛ كارهايي را به فكر نبودهايد و به ذهنتان نبوده، بايد متوجه آنها بشويد و انجام بدهيد؛ كه در جلسات خصوصي با آقاي رئيسجمهور و با بعضي از مسئولين ديگر و در بسياري از جلسات عمومي– مثل همين ديدارهاي دولت و غيره – هم گفته شده. البته آن حمايت هم بجاي خودش محفوظ است و هست (1387). اين بيانات نشان دهنده ضعف دولت در برخي بخشهاست از جمله:
1– توجه دقيق و جدي به سند چشم انداز: ايشان دراين باره در سه سخنراني - در سالهاي 85 و 86 و -87 تاكيد خاصي داشتهاند. در ديدار هيئت دولت سال - 86 ايـشـان مـيگـويـنـد: در گـزارش آقـاي رئيسجمهور يك جملهي كوتاهي گفته شد و اسم سند چشمانداز آمد؛ لكن اين كافي نيست. سند چشمانداز، يك مسالهي فرادولتي است؛ مال اين دولت و آن دولت و اين سياست و آن سيـاسـت و اين جريان و آن جريان نيست؛ محصـول يك كار فشرده و متراكم است؛ كارِ كارشناسي شده است؛ و درست هم هست. اين سند، در واقع برنامهي كلان بيستسالهي ماست و يك سند به معناي حقيقي كلمه است. آنچه كه در اين سند گفته شده، تعارف نشده. بايد در همـهي بـرنامهريزيها سند چشمانداز را مورد ملاحظه قرار بدهيد. در ديدار هيئت دولت با ايشان در هفته دولت سال 85 هم ميفرمايند: اين سند چشمانداز، مسئلهي مهمي است. نبايد هم تصور شود كه اين سند يا سياستهاي كلي را كساني نشستهاند و دارند تنظيم ميكنند؛ نه. درست است كه اينها يك فرايندي دارد و از يك جاهايي شروع ميشود؛ ليكن آن كسي كه در اين زمينه كار و فكر ميكند و تصميم ميگيرد، خودِ رهبري است؛ اين سـيـاسـتـهـا، سـيـاستهاي رهبري است. اينها چيزهايي است كه با توجه به همهي جوانب ملاحظه شده و اين سند چشمانداز درآمده است و بر اساس سياستهاي كلياي كه در اين مدت وجود داشته، اعلام شده است. اينها بايد در برنامهها رعايت شود و نبايد تخلف شود.
در ديدار اخير سال 87 با دولت باز هم ايشان بر اين مطلب تاكيد دارند:
نقشه راه، سند چشمانداز است. سند چشمانداز را هيچ نبايستي مورد غفلت قرار داد. اين حقيقتاً يك سند واقعي و يك نقشه راهِ حقيقي است. بايد دستگاههاي نظارتي خودتان را محاسبه كنيد. حالا ديگران ممكن است نظارت بكنند، ممكن است نكنند؛ ممكن است نظارتشان درست باشد، ممكـن است ناقص باشد؛ اما در درون خودِ مجموعه قوهي مجريه – كه نقشش در رسيدن به اهـداف چشـمانـداز، بسيـار حساس است – دستگاههاي نظارتي را فعال كنيد، بعد ساز و كارهاي نظارتي را بكار بيندازيد تا ببينيم برنامهها و سياستها چقدر جلو رفته؛ يعني اينجور نباشد كه سال دهم سند چشمانداز، نگاه كنيم و ببينيم پيشرفتي پيدا نكردهايم؛ نه، بايستي اينها را مرتباً رصد كنيد كه معلوم شود چقدر پيش رفتهايم و چقدر به آن اهداف نزديك شدهايم و چقدر زمينهها فراهم شده است. (1387)
اين تاكيد نشاندهنده ميزان اهميت اين مطلب در نزد رهبري و البته ظاهراً كم توجهي دولت است.
2– توجه به كار كارشناسي: در بيانات رهبري توصيه به كار كارشناسي در دولت هم ديده ميشود. در بـيـانات ايشان در ديدار هفته دولت سالجاري ميخوانيم: من حرفهايي را كه مخالفان شما و منتقدان باانصاف و بيانصاف شما در زمينهي كـارشـنـاسـي نشده بودنِ كارهاي دولت ذكر ميكنند، هيچ جدي نميگيرم و آنها ملاك قضاوت من نيست؛ چون ميبينم كه يك جاهائي كارهاي كارشناسي بسيار خوبي هم انجام ميگيرد؛ اما ميخواهم تاكيد كنم بر اينكه كار كارشناسي را حقيقتاً جدي بگيريد؛ بخصوص در كارهاي مبنايي و بـنـيـانـي، مـثـل مـسـالـهي بـرنـامـهريـزي و بودجهنويسي، يا مسالهي شوراها و امثال اينها؛ اينها كارهاي بنياني و ماندگار است؛ يعني بايد بماند. اگر كارِ كارشناسي عميقِ دقيقِ همهجانبهي متبحرانهاي انجام گرفت، اين كار ماندگار خواهد شـد؛ والّـا اگر چنانچه گوشهي كارشناسياش سائيده بود، زحمات شما به هدر خواهد رفت.
در ديدار هيئت دولت با رهبري در سال 85 هم اين مسئله به وضوح مطرح شده است. ايشان در آن ديدار هم ميفرمايند: همه به كار كارشناسي احتياج داريم. كار بدون كارشناسي، ابتر و عقيم و خنثي خـواهـد بـود. كـارشناسان صادق و خوب در دستگاهها و مجموعهي ظرفيت عظيم انساني كشور هستند؛ حتماً از نظر كارشناسي اين افراد صادق و موِمن استفاده كنيد. كار بدون كارشناسي نبايد انجام بگيرد.
تاكيد ايشان بر كارشناسانه بودن كارها در اين ديدارها در زماني مطرح شده كه مدتي از فعاليت دولت گذشته است و لذا اين نكته نشاندهنده ضعف دولت است. ايشان البته در مراسم تحليف هم بگونهاي ديگر در اين باره تذكر دادهاند: استفادهي از شيوههاي علمي، كار لازمي است. البته علم نبايد اشتباه بشود با نسخههاي وارداتي كه اغلب آنها منسوخ است؛ چه در زمينهي اقتصاد، چه در زمينـهي مسـائـل فرهنگي، چه در زمينههاي گوناگون.
3– تعامل با نخبگان: رهبر معظم انقلاب در اين سه سـال در ديدارهاي مختلف بر تعامل دولت با نخبگان تاكيد ميورزند و به اين مقوله اصرار دارند. ايشان در ديدار دولت در سالهاي 86-85 و 87 ميفرمايند: از نخبگان استفاده كنيد. نخبگان كشور زيادند و در اين جمع و جمعهاي مرتبط با ايـن جمـع هـم منحصـر نمـيشـوند.ما انصافاً آدمهاي نخبه در كشور كم نداريم. (ديدار هفته دولت سال 86 ) نكتهي بعدي، تعامل با نخبگان همفكر و بااخلاص است. آقاي رئيسجمهور اشاره كردند در سرتاسر كشور نخبگان زيادي هستند – در تهران هم خيلي هستند، در جاهاي ديگر هم هستند – بايد با اينها تعامل كنيم. البته نشست و برخاست با نخبگان در سفرها خوب است؛ ليكن اين كافي نيست (ديدار در هفته دولت سال 1385)
يك مسئله هم تعامل نظاممند با نخبگان و اهل نظر – حتي مخالفين – است؛ با اينها هم بايد تعامل كرد. نخبگان جامعه را نبايد فراموش كرد. من اعتقادم اين است كه بر طبق فرمايش مولاي متقيان، آن جايي كه بين خواست نخبگان و خواست مردم – عامه مردم – تعارض وجود دارد، خواست عامه مردم مقدم است؛ اين هماني است كه در نامه معروف حضرت و فرمان معروف حضرت به مالك اشتر، به اين معنا تصريح شده؛ اما هميشه از ايـن قـبـيـل نيست. گاهي نخبگان نظرات اصلاحياي دارند كه بايستي از اينها استفاده كرد. يعني همچناني كه گفته ميشود كه واقعش اين جوري است. از نظرات و از نيرو و از كار همه نيروها استفاده بشود.
(ديدار در هفته دولت سال 1387)
تصريح و تاكيد ايشان در همه ديدارهايشان با دولت درباره تعامل با نخبگان جاي تامل دارد.
4– تعامل با قوا: درباره تعامل با قوا هم مقام معظم رهبري در سه سال اخير بطور پياپي تذكر دادهاند. يك سفارش ديگر من مسالهي تعامل با ديگر قواست. خوشبختانه امروز روابط قوهي مجريه با قوهي مقننه و قوهي قضائيه روابط خوبي است؛ لكن در بدنه بايد اين تعامل تقويت بشود. (ديدار هفته دولت سال 86)
نكتهي بعدي – كه اين هم بسيار مهم است -مسئلهي تعامل با قواست. بالاخره شما و مجلس و قوهي قضائيه يك واحديد و يك كلّ هستيد؛ ناچار بايد با هم تعامل كنيد. اين هم نميشود كه اين قوّه تقصير را بر گردن آن قوه بيندازد و آن قوه تقصير را بر گردن اين قوه بيندازد. (ديدار در هفته دولت سال 1385)
تـعـامـل بـا دو قـوه ديـگـر هم يـكـي از اين توصيههاست. تعامل با مجلس و تعامل با قوه قضائيه، كار لازمياست؛ اين را مطلقاً نبايد نديده گرفت. البته ممكن است در اين راه تلخيها و مشكلاتي وجود داشته باشد؛ ولي بايد تحمل كرد؛ بهتر است. (ديدار در هفته دولت سال 1387)
5– توجه به بخش فرهنگ: رهبر معظم انقلاب در آغاز كار دولت - در ديدار سال - 84 با اميد به عمل دولـت بـه شـعـارهاي فرهنگي خود ميفرمايند: مسئلهي فرهنگ و قضاياي فرهنگي خيلي مهم است كه من حالا چون اهتمام شماها را به مسائل فرهنگ ميدانم و بحمداللَّه احساس ميكنم كه وزراي فرهنگي ما اهتمام دارند، روي آن تكيه نميكنم؛ والّا من سالهاي گذشته در ديدارهاي با دولتها، يكي از آن بخشهايي كه بيشترين تكيه را روي آن ميكردم، مسئلهي فرهنگ بود. اهميت كار فرهنگي نبايد مورد غفلت قرار گيرد. در كار فرهنگي هيچ وقفه و تعللي جايز نيست؛ چون بيشترين تلاش دشمنان بر روي جامعه و ملت و كشور ما، تلاش فرهنگي است. اين مبالغه نيست! بيشتر و پُرحجمتر و موِثرتر از تلاشهاي سياسي و امنيتي، تلاش فرهنگي است. علت هم اين است كه آنها ميدانند اگر در تلاشهاي فرهنگي عليه انقلاب موفق و پيروز شوند، بقيهي كارها براي آنها آسان خواهد شد؛ لذا روي اين متمركزند. ما مطلقاً نبايستي توقف داشته باشيم، بايد پيش بـرويم. هـيـچ سـطـحـينـگـري جـايـز نيست. ظاهرگرايي و عوامزدگي در كار فرهنگي جايز نيست. كار فرهنگي بايستي مدبرانه، عميق، با حـوصلـه و از سـوي آدمـهـاي بـاصـلاحيت و كارشناسهاي حقيقتاً وارد، در همهي شعبهها و شاخههاي گوناگون فرهنگي مورد توجه قرار بگيرد.
اما ايشان دو سال بعد - در شهريور - 1386 از روند فـعـالـيت فرهنگي دولت چندان راضي به نظر نميرسند چرا كه ميفرمايند: از بخش فرهنگ رفع مـظلـوميت كنيد. بخش فرهنگ انصافاً بخش مــظلــومــياســت. الان در گــزارش آقــاي رئيسجمهور، اصلاً اسمي از فرهنگ نيامد؛ يا در اولـويـتبنديها اين اولويت فداي اولويتهاي ديگر شد و آنها تقدم پيدا كرد كه در كوتاهي وقت، بـيان بشود! اين مظلوميت است ديگر. واقعاً مسالهي فرهنگ را دست كم نگيريد. خيلي از مـشـكـلات جـامـعهي ما با فرهنگسازي حل ميشود. و ايشان باز هم مانند دو سال قبل، اهميت فرهنگ را گوشزد ميكنند چرا كه ظاهراً هنوز توجه جدي بـه آن نـشـده اسـت: تـوجـه بـكنيد كه امروز، عمدهقواي دشمنان ما در جبههي فرهنگي دارد كار ميكند. اين جنگهاي رواني، اين فعاليتهاي فرهنگي، اين بودجههاي پنهان و آشكاري كه براي منحرف كردن ذهنها ميگذارند، همهاش مربوط به مسئلهي فرهنگ است. از جملهي كارهايي كه مسوِولين فرهنگي دولت خيلي بايد به آن بپردازند و واقعاً يك دقيقه را در آن فروگذار نكنند، اين است كه به فرهنگ عموميجامعه و ابزارها و وسائل فرهنگي، جهت ارزشي بدهند. چون تلاش زيادي شده تا جريانهاي فرهنگي و عاملهاي فرهنگي – هنر و ادبيات و شعر و سينما و بقيه – در جهت غير ارزشي حركت كنند و راه بيفتند. (1386)
و باز هم تذكر به دولت در سال 1387 درباره فرهنگ:
يكي هم توجه به مقوله فرهنگ است كه خيلي مهم است. البته خب، كارهايي شده؛ گزارشي هم كه دادند، اشارهاي به اين معنا داشت؛ بنده هم در جريان بسياري از كارها هستم؛ اما در عين حالا مقوله فرهنگ، بسيار مقوله مهمي است؛ همان طور كه بارها گفتيم مثل هوايي است كه انسان در آن تنفس ميكند. همه – بزرگ، كوچك، بالا، پائين، قشرهاي مختلف، مسئول، غيرمسئول – در فضا تنفس ميكنند. اين فضا را درست كنيد، تا همه سالم تنفس كنند. (1387)
6– سياستهاي اصل :44 بايد حتماً تا آنجايي كه ميتوانيد، در غير وظايف حكومتي و حاكميتي، از تصديگري دولت اجتناب كنيد؛ بگذاريد كار دست مردم باشد. حالا در اين مسئلهي اصل چهلوچهار به اصطلاح اين مصوبهاي كه به عنوان تفسير و بيان اصل چهلوچهار ارائه شد آن جلوگيري از ورود دولت در سرمايهگذاريهاي جديد و تصديگريهاي جديد است؛ نه اينكه دست دولت را به كلي كوتاه كنيم؛ اما يك حدودي در آنها مشخص شده است. به اين توجه كنيد. و اين تذكر باز هم در سال 86 تكرار شده است: سياستهاي اصل 44 خيلي مهم است. من ميخواهم توصيه كنم به گونهاي رفتار شود كه حقيقتاً اين خط غلطي كه در سالهايي از اوائل انقلاب به ناحق در امر اقتصاد كشيده شده و همينطور هم ادامه پيدا كرده، اين خط را كور كنيد و به خط درست برويد! اين با مسئلهي عدالتخواهي و آن چيزي كه ما در سياستهاي اصل 44 ذكر كرديم، هيچ منافاتي هم ندارد. (در ديدار هفته دولت سال 86 )
و باز هم تاكيد بر اجراي اين سياستها در آخرين ديدار: همه اعتراف دارند كه سياستهاي اصل 44 اگر اجرائي بشود، يك تحول در پيشرفت كشور – در زمينههاي اقتصادي و به تبع او در زمينههاي ديگر – بوجود ميآيد. اين هم مسئله بسيار مهمي است. خب، حالا آمارهاي خوبي داده شد؛ كارهاي خوبي هم انجام گرفته. قبل از آن كه اين قانون اخير هم تصويب بشود، دولت اقداماتي در اين زمينه انجام داده بود، ليكن حالا خوشبختانه قانون هم تصويب شده و در اختيار شماست؛ قوي و كاملاً جدي اين سياستها را دنبال كنيد. (1387)
7– پرهيز از شتابزدگي: رهبر معظم انقلاب در مراسم تفيذ حكم دكتر احمدي نژاد در مرداد 84 به نكته مهمي اشاره ميكنند كه نشان از درايت و شناخت ايشان دارد: اهدافي كه مطرح شده است، اهداف والايي است. اين اهداف با حركت مستمر، با كار و تلاش مداوم، با بهكارگيري همهي نيروهاي مستعد و بانشاطي كه در كشور ما بحمداللَّه فراوان هستند، امكانپذير است. البته نبايد شتابزدگي كرد. من، هم به رئيس جمهور محترم عرض ميكنم كه از شتابزدگي اجتناب شود، آرمانها با جديت تعقيب شود، اما هيچگونه شتابزدگي بهوجود نيايد. و اين تاكيد در ديدار هيئت دولت در مهرماه 85 با ايشان تكرار ميشود: سرعت را با دقت همراه كنيد. سرعت غير از شتابزدگي است؛ شتابزدگي بد است. سرعت وقتي با دقت همراه شد، كار معقول و صحيح است. مراقب باشيد اين سرعت عمل، شكل شتابزدگي به خودش نگيرد؛ يعني هميشه با دقت همراه باشد.
8– انتقادپذيري: از انتقاد هم اصلاً عصباني نشويد. (در ديدار سال 86 ) به انتقادها و عيوبي كه براي ما ميشمارند، گوش فرا دهيم و خود را اصلاح كنيم تا وقتيكه با خداي متعال ملاقات ميكنيم، بتوانيم عذر تقصير داشته باشيم (در ديدار سال 84)
به انتقادها هم توجه كنيد؛ البته عرض خواهم كرد. انتقاد با تخريب فرق دارد. متاسفانه خيليها تخريب ميكنند، ولي اسمش را ميگذارند انتقاد. آن جايي كه واقعاً انتقاد است و كساني با نظر خيرخواهانه، نقاط مثبتِ كاري را توجه ميكنند و نقاط اشكالش را هم ذكر ميكنند، اينها را با سعه صدر گوش بدهيد؛ نه اين كه همه جا قبول كنيد – چون ممكن است آن منتقد اشتباه كرده باشد – اما گوش كنيد تا آن جائي كه واقعاً درست است از شما فوت نشود. اينها چيزهايي است كه قبلها عرض كردهايم؛ حالا هم تاكيد ميكنيم. به بعضيها توجه شده، بعضي را هم بايد بيشتر توجه بكنيد. (در ديدار سال 87)
9– مبارزه با فساد: مسئلهي ديگر، مبارزهي با فساد همراه با قاطعيت است. الان خوشبختانه رويكرد دولت و آقاي رئيسجمهور طوري بوده كه كساني كه تمايل به فساد دارند، مرعوبند؛ اما اگر كار صحيح و واقعي انجام نگيرد، كمكم اين رعب شكسته ميشود و اين ابهت از بين ميرود؛ ميل به فساد در يك جاهايي وجود دارد. (در ديدار هفته دولت سال 85) مبارزهي با فساد، يكي ديگر از وظايف بسيار مهم است. من دربارهي مبارزهي با فساد اينقدر در صحبتهاي عموميو خصوصي حرف زدهام كه فكر ميكنم تكراري است. البته بحمداللَّه اركاني در اين دولت هم خودشان به اين مساله كاملاً توجه دارند. ( در ديدار هفته دولت سال 84) و البته اين مبحث در سخنان رهبري در ديدار سال 86 دولت تكرار نشده و به نظر ميرسد دولت در اين زمينه توفيقاتي داشته است.
10– اهميت دادن به قوانين: قانون را اهميت بدهيد. قانون – وقتي كه با ساز و كار قانون اساسي پيش رفت – حتميت و جزميت پيدا ميكند. ممكن است همان مجلس يا دولت يا ديگران مقدماتي فراهم كنند كه آن قانون عوض بشود – با طرحهايي كه در مجلس ميآيد، با لوايحي كه دولت ميدهد، با تصميمسازيهايي كه در بخشهاي مختلف انجام ميگيرد – عيبي ندارد؛ اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود؛ اما تا ماداميكه قانون، قانون است، حتماً بايستي به آن عمل بشود و به آن اهميت داده بشود. من اين را تاكيد ميكنم. در بخشهاي مختلف همينجور است. ممكن است يك چيزي را شما معتقد باشيد كه روال قانونياش درست طي نشده، يا متصدي اين كار قوه مجريه نيست؛ وقتي كه قانون مجلس – با همان ساز و كار قانون اساسي – به دولت ابلاغ شد، قوه مجريه بايد آن را قانون بداند. حالا اگر چنانچه ضعف يا چيز ديگري وجود دارد، عواملِ ديگري وجود دارد كه اگر قانون مشكلاتي دارد، بايستي آن را از بين ببرند؛ چه در خود مجلس، چه در شوراي نگهبان و از اين قبيل. به قانون اهميت بدهيد. (1387)
-11 نظارت بر زيرمجموعه: من اصرار و تاكيد دارم كه مساله نظارت بر زيرمجموعه خودتان را بسيار اهميت بدهيد. چشمهاي بينا و بصير و باز شماست كه وقتي در دائره مسئوليتتان ميچرخد، ميتواند صحت كار و پيشرفت كار را تضمين كند. اگر چنانچه شما غفلت كرديد، ممكن است در همان بخشي كه غفلت كردهايد نابساماني انجام بگيرد. مجموعههاي انساني مثل ماشين نيستند كه انسان يك دكمهاي را بزند و اين ماشين به خودي خود شروع كند به كار كردن. مجموعههاي انساني مجموعههايي از ارادهها، فكرها، نظرها، سليقهها و خواهشهاي نفساني صحيح و غلط هستند. خب، اين چيزي را كه شما تصميم گرفتيد، تدبير كرديد و بناست در مجموعه شما انجام بگيرد، ممكن است يكجا با يك مانعي از همين خواهشها و فكرها و سليقهها و ارادههاي گوناگون برخورد بكند و متوقف بشود. مثل يك جريان آبي كه به يك سنگي برخورد ميكند؛ يك جريان باريك، به يك ريگ هم برخورد كند برميگردد. خب، بايد اين مانع را برطرف كنيد. اين نميشود مگر با نظارت. نظارت، بسيار مهم است. خود آقاي رئيسجمهور هم همين جور. البته نظارت رئيسجمهور نسبت به وزرا، با استقلال وزرا در كارشان نبايد تنافي پيدا كند. چون وزرا مسئوليت قانوني دارند و از مجلس راي اعتماد گرفتهاند و بايد استقلال داشته باشند. ليكن اين نظارت حتي در مورد وزرا هم وجود دارد. استقلال عمل آنها محفوظ، اما نظارت رئيسجمهور هم با شدت تمام بايستي انجام بگيرد. (1387)
12– توصيه هاي موردي: در اين چند ديدار، مقام معظم رهبري توصيه هاي موردي هم داشتهاند كه در ديگر ديدارها تكرار نشده است و بايد درباره آن بررسي كرد. توصيه هايي از قبيل: رسيدگي به مسئله گراني ها (1386)؛ مشخص كردن اولويتها (1385)؛ كار جمعي و متوازن، ساده زيستي (مراسم تحليف)؛ تامين عزت ملي و قرار دادن مثل تُراث عظيم فكري و فرهنگي و علمي در مقابل چشم آنها، مبارزهي با سلطه، همراه كردن عدالت با عقلانيت و معنويت، حفظ سرمايههاي ملي، توجه به برنامه هاي بلند مدت و كوتاه مدت (1384)، پيگيري مصوبات سفرهاي استاني، اطلاع رساني خدمات، توجه به علم (1387) و ...
نقاط قوت دولت نهم
1– پاي بندي به اصول و ارزشها: مقام معظم رهبري به دفعات در اين باره سخن گفتهاند كه نشان دهنده پاي بندي دولت نهم به اصول است: مسئلهي پايبندي به اصول و ارزشها كه خيلي شاخص مهمي است. دولت، هم در قول و شعار – كه مهم است – و هم در عمل، نشان ميدهد كه به اصول انقلاب و ارزشهاي انقلاب پايبند است. (ديدار با دولت 1386) اين دولت به عنوان يك دولت شناخته شده و رفتار و تلاشي هم كه تا امروز نشان داده و آنچه در عمل و قولش منعكس شده، همين اصولگرايي را نشان ميدهد... شعارهاي دولت و مسئولان و اهداف تعيينشدهي آنان كاملاً با مباني انقلاب و با مباني اعلامشدهي امام عزيز ما منطبق است. (ديدار در سال 84 )
2– پاي بندي به عدالت: ممكن است شماها نتوانسته باشيد – يا تا آخر هم نتوانيد – همهي آنچه را كه در مورد عدالت ميبايد انجام داد، انجام بدهيد؛ لكن نفس رويكرد شما به عدالت، چيز بسيار باارزشي است و هر مقداري كه ميتوانيد بايستي حركت كنيد. (ديدار با دولت 1386 )
يكي از شعارهاي اين دولت، عدالت است. عدالت يقيناً محور انقلاب بود؛ در اين شكي نيست. هيچ دولتي هم از اول نيامده صريحاً بگويد من نميخواهم طبق عدالت رفتار كنم؛ ليكن من بايد از آقاي احمدينژاد تشكر كنم كه ايشان كار جديدي كردند؛ عدالت محوري را به عنوان يك شعار گذاشتند وسط؛ اين كار خيلي بزرگي بود. (ديدار در سال 84)
3 – تحول در مديريت: از جملهي خصوصيات ديگري كه من يادداشت كردهام در اينجا بگويم، مسئلهي روحيهي تحولگرايي و نوآوري و اصلاح است (1386) از جمله خصوصيات برجسته دولت از منظر مقام معطم رهبري، رويكرد دولت به ايجاد تحول در مديريت كشور است اگر چه ايشان در اين باره توصيه هايي هم دارند: محتوا را بايد اسلاميكرد. اگر ميخواهيم حقيقتاً اسلاميشويم، بايد در نحوهي مديريتمان تحول ايجاد كنيم. يكي از حرفهاي خوب آقاي رئيسجمهورمان در تبليغات انتخاباتي – كه به نظر من اين حرف، عدهي زيادي را جذب كرد – تحول در مديريت بود. اين تحول در مديريت را چه كسي بايد انجام دهد؟ خود ما بايد انجام دهيم. اولين گام در تحول اين است كه رفتار خودمان، كيفيت كارمان، عزل و نصب خودمان، اِعمال مديريت خودمان، جذبهيي كه به خرج ميدهيم، انعطافي كه به خرج ميدهيم، برخوردي كه با طبقات مخاطب و مراجع به خودمان انجام ميدهيم، اسلاميباشد. (1384) حالت روحي اين دولت اين است كه براي تحولآفريني جرات دارد و اقدام ميكند. نميخواهم بگويم همه اين اقدامها صددرصد درست است؛ نه، ممكن است يك جايي هم اشتباه باشد؛ اما نفس اينكه انسان حالت دليري در مقابل مشكلات داشته باشد و تصميم بگيرد كه براي رفع مشكلات اقدام بكند، چيز باارزشي است كه اين خوشبختانه هست. (1387)
4– دولت كار: اين دولت، واقعاً يك دولت كار است؛ دولت حركت و اقدام است؛ انرژي و نشاطِ كار اين دولت، يك امر برجسته است. الحمدللَّه شما از سال اول همينجور حركت كرديد، الان هم با اين كه سه سال از عمر اين دولت گذشته، انسان احساس ميكند كه تحرك و نشاط و فعاليت و اقدام در اين دولت محسوس است – يعني كاهش پيدا نكرده؛ افت پيدا نكرده – اين خيلي چيز باارزشي است. در خدمت به مردم جديت وجود دارد. رفتن به شهرها، رفتن به شهرهاي كوچك، همه نقاط كشور را زير پا گذاشتن و هيچ نقطهاي از كشور را از منظر خبرگي و كارشناسي دور قرار ندادن، اينها چيزهاي باارزشي است. اين امتياز اول است؛ در هر مجموعهاي اين امتياز وجود داشته باشد، جا دارد كه انسان از آن قدرداني كند، به آن تصريح كند و اميدوار و مطمئن باشد كه خداي متعال هم به آن مجموعه كمك خواهد كرد و ثواب خواهد داد. (1387)
5- احياي شعارهاي انقلاب: شعار و گفتمان كلي اين دولت منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق بر شعارها و گفتمانهاي انقلاب است؛ اين خيلي چيز باارزشي است. اين را هيچكس نميتواند نديده بگيرد. هر دلبسته به انقلاب، اين را قدر ميداند؛ هر كسي كه پيشرفت كشور را با هدايت انقلاب و با كارگرداني انقلاب تصور ميكند، بايد اين را قدر بداند. عدالتخواهي در اين دولت پررنگ شد. شعار عدالتخواهي به صورت جدي بر روحيه مسئولان، دولتمردان و برنامهها، پرتو افكند. استكبارستيزي – كه معناي ويژه انقلابي خودش را دارد – در اين دولت تشخص و تميز پيدا كرد. معناي استكبارستيزي دشمني كردن با دولتهاي دنيا نيست، معنايش دشمني كردن با استكبار است. استكبار – از هر دولتي و از هر نظاميسر بزند – آفتِ براي بشريت است. البته امروز امريكا و صهيونيزم مظهر استكبارند؛ ليكن هر جا، هر كس، هر دولتي و هر مجموعهاي كه نسبت به ديگران استكبار بورزند، آفتي در جامعه بشري و در نظام زندگي انسان به وجود ميآورند. ستيزه با اين حالت هم يك حالت مطلوب اسلامياست. اين هم يكي از خصوصيات اين مجموعه است كه خوشبختانه برجسته است. گفتمان عموميدولت اينهاست؛ به طور خلاصه: زندهكردن و بازسازي برخي خصوصيات جوهري انقلاب و منطق امام؛ و مقابله با كساني كه ميخواستند اين ارزشها و اين مفاهيم اساسي را منسوخ كنند، يا از بين ببرند، يا ادعا ميكردند كه منسوخ شده و از بين رفته؛ اين چيز باارزشي است. اين خصوصيت دوم و امتياز دومياست كه در اين دولت هست. (1387)
6– اعاده عزت ملي: مسئله اعاده عزت ملي و ترك انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زيادهطلبي سياستهاي ديگران و ترك شرمندگي در مقابل غرب و غربزدگي را هم انسان در اين دولت احساس ميكند؛ عزت ملي و استقلال حقيقي و معنوي از اينجا حاصل ميشود. استقلال به اين نيست كه انسان شعار استقلال بدهد يا حتي مثلاً در زمينههاي اقتصادي هم به يك رشد بالايي دست پيدا كند؛ نه، استقلال اين است كه يك ملت به هويت خود و به عزت خود معتقد و براي او اهميت قائل باشد، براي حفظ او تلاش و كار كند و در مقابل متعرضين و مستهزئين، شرمنده اظهارات و جايگاه خود نباشد. (1387)
7– ديگر محاسن دولت نهم: محاسن ديگري كه دولت نهم از ديد مقام معظم رهبري دارند و به مناسبت از آنها ياد كردهاند عبارتند از: پايبندي به خدمت، پركاري، شجاعت و قاطعيت، خدمت به محرومان، عدم انفعال در برابر استكبار، تحرك ديپلماتيك(ديدار با دولت 1386) سادهزيستي و مردمگرايي، اجتناب از اسراف و ريختوپاش، شايستهسالاري، نظارت بر عملكرد زيرمجموعه، قانونگرايي، شجاعت و قاطعيت در بيان و اعمال آنچه كه حق است(1384)، داشتن روحيه مردميو ساده زيستي (1387)
اميد است كه همه در نقد دولت نهم راهبردها و معيارهاي مورد نظر رهبر معظم انقلاب را در نظر بگيريم و از افراط و تفريط بپرهيزيم و البته اميدواريم كه دولت اين دغدغه ها را بيش از پيش مورد توجه قرار دهد.
يکشنبه 7 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 292]
-
گوناگون
پربازدیدترینها