واضح آرشیو وب فارسی:قدس: شهيد هاشمي نژاد در كلام ياران
امام خميني(ره)
«در روز شهادت امام جواد (ع) يكي از فرزندان و تبار آن خانواده به شهادت رسيد. من از نزديك با او (شهيد هاشمي نژاد) و خصال و
تعهدش آشنابودم و آن را لمس كرده بودم و مراتب فضل و مجاهدت او بر اشخاص آشنا پوشيده نيست.»
***
از مهمترين سرچشمه هاي حيات فكري در جامعه، وجود عالمان مجاهد و نستوه است كه با خورشيد فروزان خود به پرورش استعدادها مي پردازند و جانها و روانها را سيراب و زنده مي كنند. اين قبيل انسانهاي فداكار و انديشمند با سخن ، بيان ، قلم و نهايت با مرگ خويشتن، تأمين كننده حيات فكري و زندگي جامعه مي شوند، شهيد حجة الاسلام والمسلمين دكتر هاشمي نژاد، از اين مصاديق است. اين شخصيت برجسته براي كشور و انقلاب ذخيره اي الهي بود.
****
سيد عبدالكريم هاشمي نژاد در سال 1311 شمسي ديده به جهان گشود. در سالهاي سياهي كه سلطه رضا خان قلدر بر همه مملكت سايه شوم خود را انداخته بود، سيد عبدالكريم پا به محفل علم و دانش گذاشت؛ به اين نيت كه با فرهنگ دين و دانش مي توان در مقابل ديكتاتوري ايستاد و با آن مبارزه كرد.
* ورود به حوزه علميه
عبدالكريم در چهارده سالگي با شور و شوق فراوان در حوزه علميه مرحوم آية ا... كوهستاني حاضر شد.
وي پس از مدتي به قم مهاجرت كرد و با جديت تمام در درس خارج اصول و فقه حضرت امام خميني و آية ا... بروجردي شركت كرد. سيد عبدالكريم هاشمي نژاد درسال 1337 در حالي كه تنها 26 سال داشت، اولين اثر علمي و قلمي خود را با شيوه اي نو و جذاب براي جامعه آن روز به سبك داستاني نوشت.
* رسالت شهيد
شهيد بزرگوار و دانشمند فرزانه پس از سالها تحصيل در حوزه علميه قم، درسال 1340 به نيت تبليغ رسالت ديني و انقلابي، به بارگاه ملكوتي حضرت رضا (ع) شتافت.
سيد عبدالكريم در مشهد با بزرگاني چون حضرات آيات، آية ا... خامنه اي و واعظ طبسي حشر ونشر پيدا كرد.
اولين بار با آقاي واعظ طبسي در مدرسه نواب يك برخورد كوتاه داشت. اين ديدار زمينه را براي دوستي عميق آن دو در آينده فراهم كرد. ديدارهاي بعد و مكرر در محضر استاد آية ا... حاج شيخ مجتبي قزويني و در درس معارف و فلسفه اين استاد بود كه آن دو را بيشتر با هم آشنا كرد و بعدها قرار گذاشتند براي تحكيم دوستي به منزل يكديگر بروند. در حوزه علميه مشهد به تدريس دروس بالاي حوزه پرداختند. مدتي نگذشت كه شيوه و اطلاعات وسيع ايشان و تسلط به تدريس زبانزد همگان گرديد.
آية ا... واعظ طبسي از آن دوران مي گويد: آشنايي من با شهيد هاشمي نژاد به سالهاي قبل از رحلت مرحوم آية ا... بروجردي باز مي گردد. اولين بار با ايشان در مدرسه نواب يك برخورد كوتاه داشتم كه اين ديدار زمينه را براي دوستي ما در آينده فراهم كرد...
شهيد هاشمي نژاد در حوزه درس مي گفت و در درسها مسايل سياسي را به خوبي براي طلاب مطرح مي كرد و آنان نيز ديدگاه هاي شهيد را مي گرفتند و به ديگران منتقل مي كردند.
*آغاز فعاليتهاي سياسي استمرار رسالت
مقام معظم رهبري در اين خصوص مي فرمايند: «وقتي مبارزات سال 1341 آغاز شد، آقاي هاشمي نژاد جزو فعالترين عناصر محسوب مي شد.
«درسال 1342 بود كه وي در تهران سخنراني داشت. پس از آن او را به همراه عده زيادي از ديگر علما و خطباي تهران دستگير كردند. در مشهد در يكي از فصول منبر و سخنراني كه دقيقاً يادم نيست دهه فاطميه بود يا مناسبت ديگري، او سخنرانيهاي مفصلي ايراد كرد و در آن جا لوايح ششگانه شاه را كه آن روز با هياهوي بسيار از آن اسم برده مي شد و بنا بود به اسم انقلاب به زور به خورد افكار عمومي شود، حلاجي كرد.»
در گزارش ساواك خراسان آمده بود: «طبق گزارش مأمورين آقاي سيد عبدالكريم هاشمي نژاد فرزند سيد حسن در چند شب اخير(22-42.4.19 ) در جلسه مسجد فيل كه توسط عده اي از اصناف پايين خيابان تشكيل گرديده بود شركت و مردم را عليه مقامات دولتي تحريك و تشويق مي كند و به جريان انتخابات آزاد شديداً حمله مي نمايد. چون گفتن اين گونه مطالب در وضع موجود بر خلاف مصالح مملكت بود، لذا در شب (1342.7.23) مأمورين شهرباني به منظور جلب نامبرده به مسجد مراجعه مي نمايند، ولي اطرافيان مشاراليه كه از جريان مطلع شده بودند خود را براي مقابله با قواي انتظامي آماده نموده و روي اين اصل با دستگيري نامبرده پليس با مقاومت شديد طرفداران وي روبرو شد كه مجبور به شدت عمل گرديده و در نتيجه دو نفر به اسامي مهدي يوسفي فرزند حسن و ماشاء ا... ژاكت فروش مقتول و پنج نفر ديگر مجروح گرديدند.»
از سال 1351 فعاليتهاي سياسي آقاي هاشمي نژاد دوباره گسترش پيدا كرد. با مسافرتهايي كه به شيراز و اصفهان داشتند، به سخنراني هاي افشاگرانه پرداختند كه در اصفهان دستگير و روانه زندان گرديدند.
حضرت آية ا... خامنه اي، مقام معظم رهبري، مي فرمايند:
«بعد از آن (ازسال 1351) فعاليتهاي مشترك ما شروع شد. او با جمع كوچكي كه آن روز كار مي كرديم و كارهاي پنهان از چشم دستگاه را سر و سامان مي داديم مشغول همكاري شد. با پيوستن آقاي هاشمي نژاد به آن جمع ما نيرو و نشاط تازه اي گرفت و فعاليتهاي گسترده تري را شروع كرد. در سال 1353 و 1354 او مجدداً به دنبال فعاليتهاي سياسي تند و بي پروايي كه داشت، به اتفاق آقاي طبسي در مشهد دستگير شد.
«اين بار گرفتاري او در زندان 2 سال به طول انجاميد. در اواخر سال 1355 در زندان مشهد از نزديك با گروهكها آشنا شد. از همان اوقات بود كه كينه آقاي هاشمي نژاد در اين گروهك منافق پديد آمد. وقتي از زندان بيرون آمد، ضمن اين كه انحرافات اين گروه را به خوبي مي دانست، درصدد آن بود كه شايد بتواند با ملاطفت و ملايمت و نصيحت به مسير صحيح بكشاند و در اين راه چه كوششها كه او نكرد.
«در سال 1357 كه شعله انقلاب روشن شده بود، بتدريج او در مشهد يكي از گردانندگان اصلي حركتهاي مردمي شد.
«من وقتي كه در آن سال از تبعيد به مشهد بازگشتم، ديدم شهر بر محور ايشان و آقاي طبسي مي گردد.
آقاي هاشمي نژاد نقش بسيار مؤثري در جريانات پيش از انقلاب داشت. او به اتفاق برادر عزيز ديگرمان آقاي طبسي توانست پادگان مشهد و پادگان لشكر 77 را از دستبرد افراد فرصت طلب دور نگه دارد و سلاحها را حفظ كند و شهر را آرام نگه دارد و اداره نمايد.
در انتخابات خبرگان، شهيد هاشمي نژاد انتخاب شدند و براي تدوين قانون اساسي به تهران رفتند. بعد از آن وي در مشهد مشاغل رسمي را قبول نكرد. اداره كلاسهاي درس و اداره حزب جمهوري اسلامي شاخه مشهد و اداره فكري جوانان آن سامان به عهده آقاي هاشمي نژاد بود. اينها مسؤوليتهايي بودند كه او با كمال قدرت از عهده شان برمي آمد.
وعده شهادت از سوي امام خميني(ره)
59 سال از زندگي پربركت و پرفراز و نشيب سيد عبدالكريم در اين دنياي خاكي گذشته بود، او با قلبي سرشار از اخلاص و ايمان، گمشده اش را در وصال يار جستجو مي كرد.
امام خطاب به او سالها قبل از پيروزي انقلاب فرمودند: من با اجل طبيعي از اين دنيا مي روم، تو به فكر خودت باش.
با اين وعده، در انتظار روزي بود كه شربت گواراي شهادت را بنوشد. چهره سرخش نيز گواه بود و اين سرخي پيراهن را خبر مي داد تا در مسير كاروان شهدا، لقب سرخ جامگان انقلاب اسلامي را به دست آورد.
امير يغمايي اين منافق روسياه و معاون اطلاعات سازمان منافقين مي گويد: طرح ترور به دست جلال و شهاب دو تن از اعضاي سازمان ريخته شده بود. در طرح بنابراين بود كل كلاسي را كه هاشمي نژاد در آن تدريس مي كرد بزنند، ولي بعداً متوجه شدند هادي علويان (قاتل شهيد هاشمي نژاد) لو رفته است. گفتند: چون آقاي طبسي در حال حاضر در مكه است و هاشمي نژاد فرد اول مشهد است، اگر او را ترور كنيم كمر سيستم و رژيم در مشهد مي شكند. به همين دليل، نارنجكي به هادي علويان كه در دكه كتاب فروشي صحن حرم كار مي كرد دادند و قرار شد به بهانه خريد كتاب و پوستر به حزب برود و در دستشويي حزب ضامن نارنجك را بازكند و موقع خروج هاشمي نژاد از كلاس او را بكشد.
ساعت 8 صبح شهيد هاشمي نژاد در حال خروج از حزب جمهوري اسلامي بود، كه به دست اين منافق كوردل به شهادت رسيد. منافقين قرار بر اين داشتند كه ترور را در كلاس انجام دهند كه عده اي ديگر نيز به شهادت برسند كه به علت نرفتن شهيد هاشمي نژاد در آن روز، عمليات طرح ترور به روز بعد يعني روز سه شنبه هفتم مهر ماه 1370 موكول شد كه مصادف بود با شهادت حضرت جوادالائمه (ع).
حضرت آية ا... خامنه اي در اين رابطه مي فرمايد: منافقين كار نيمه تمام ساواك در به شهادت رساندن شهيد هاشمي نژاد را به انجام رساندند.(پايگاه اطلاع رساني شاهد)
يکشنبه 7 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]