تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836987355




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هي اوكرايني از گرسنگي بمير! - عليرضا بيات


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: هي اوكرايني از گرسنگي بمير! - عليرضا بيات


هلدومور يا طاعون گرسنگي رويداد وحشتناكي بود كه سال‌هاي 1932 و 1933 در اوكراين رخ داد، در سرزميني كه تحت سلطه شوروي و حاكم مستبد آن استالين بود. هلدومور در پي سياست‌هاي استالين به وقوع پيوست و در نهايت منجر به مرگ ميليون‌ها شهروند اوكرايني شد، اما شگفت آنكه تا ساليان سال اين قتل عام از چشم جهانيان پنهان ماند. حال در شهر كي‌يف قرار است كنفرانسي در اين‌باره برگزار شود بلكه نقاط تاريك ماجرا تاحدودي عيان گردد. ‌گزارش زير را بخوانيد.

عموجان لطفا بيا و مرا با خودت به خاركيف ببر

اين تنها قسمتي از نامه ي جوان به عموي خود در شهر خاركيف است و زينا تنها يكي از ميليون‌ها قرباني قحطي بزرگ سال‌هاي 1933-1932 اوكراين در اتحاديه سوسياليستي جماهير شوروي است. در اين سال‌ها سرزمين گندمزارهاي طلا‌يي و آسمان نيلي ديگر گندمي ‌براي مردم خود نداشت و از كشتزارها تنها صليب بر سر گورها مي‌روييد، اما اين قحطي نه به دليل كمبود آب و باران بود و نه به خاطر ديگر بلا‌ياي طبيعي. واقعيت وحشتناك اين است كه اين قحطي طراحي شده و پرداخته بود؛ فاجعه‌اي سياه در تاريخ يك ملت كه تنها به دلا‌يل سياسي و فشارهاي دستگاه امنيتي - تبليغاتي شوروي مسكوت ماند و سال‌ها به آن پرداخته نشد، فاجعه‌اي كه كلمه جديدي در فرهنگ و زبان اوكرايني براي خود به وجود آورد: واژه كه در زبان اوكرايني از تركيب گرسنگي (‌)HOLOD و طاعون )MOR( پديد آمده ‌است و شايد هم از عبارت معروف (‌)MORTY HOLODOM يعني از گرسنگي مردن.

در سال 1918 اوكراين كه هميشه با اتكا به فرهنگ غني و مستقل خود خواهان استقلا‌ل بود پس از 200 سال استيلا‌ي امپراتوري روسيه و در پي انقلا‌ب 1917 اعلا‌م استقلا‌ل كرد. در 4 سال بعد از استقلا‌ل اوكرايني‌ها همواره درگير مبارزه با نيروهاي نظامي‌لنين بودند. سرانجام لنين سعي كرد با روشي آرا‌م‌تر اوكرايني‌ها را به آغوش نظام شورايي خود باز گرداند. او ميزان سهميه گندم درخواستي (ميزان سهميه گندمي ‌كه بايد همه ساله به حكومت شوروي تحويل داده مي‌شد) از كشاورزان اوكرايني را كاهش داد و خيال آنها را در اين رابطه راحت كرد و حتي به آنها اجازه داد تا حد بسيار محدودي كسب و كار آزاد داشته باشند.

پس از لنين جانشينش ژوزف استالين در مورد از دست دادن نفوذ روسيه و نظام شورايي روس‌محور در اوكراين به هراس افتاد. جنبش نوزايي، ملي‌گرايي و رنسانس فرهنگي كه تقريبا از دهه 20 در اوكراين شروع شده بود نشانه خوبي براي رهبران مسكو نبود. زبان روسي در مدارس اوكراين به عنوان زبان دوم و يك زبان خارجي تدريس مي‌شد. فرهنگ، زبان و ادبيات غني و مستقل اوكراين كه شخصيتي جدا از روس‌ها داشت (و حتي گاهي با فرهنگ غرب بيشتر همسو بود) براي نظام سوسياليستي شوروي خطري جدي محسوب مي‌شد.

در سال 1928 در حالي كه استالين در عرصه قدرت مسلط شده بود با توقف رشد و گسترش كمونيسم صبر خود را از دست داد و تصميم گرفت براي تثبيت اوضاع، نيروهاي خود را به اوكراين اعزام كند تا اداره تمامي ‌امور را به دست گيرند و همه چيز را تحت تسلط خود داشته باشند و با فرهنگ اوكرايني به مقابله بپردازند. از اين رو مقابله با كليساها و روشنفكران جامعه آغاز شد.

ازديگرسو استالين كه قصد داشت اتحاد جماهير شوروي را از جامعه‌اي روستايي و كشاورزي‌محور به جامعه‌اي صنعتي تبديل كند، نياز به واردات فناوري از غرب داشت پس بايد كالا‌يي درخور صادرات مي‌داشت. يكي از بهترين گزينه‌ها گندم اوكراين بود. ايده تغييرسيستم كشاورزي انفرادي به شكل توليد متمركز و اشتراكي محصولا‌ت كشاورزي از سال 1917 (پيروزي انقلا‌ب اكتبر) وجود داشت، اما به دلايل مختلف مثل كمبود وسايل كشاورزي و محدوديت منابع تا سال 1925 به صورت گسترده اجرايي نشد.

علي رغم فشارهايي مثل كنگره حزب كمونيست شوروي در آخر سال 1927 و تاكيد آن بر گسترش نظام مالكيت اشتراكي و تبليغات و تلا‌ش‌هاي حكومت، مالكيت اشتراكي كه در ابتدا به صورت داوطلبانه بود در بين كشاورزان اوكرايني طرفداري نداشت، به‌صورتي كه در ابتداي سال 1929 تنها 6/5 درصد از دهقانان صاحب زمين و 8/3 درصد از زمين‌هاي قابل كشت زير سيستم مالكيت اشتراكي بودند. قدم بعدي در پياده كردن و پيشرفت نظام مالكيت اشتراكي در نوامبر 1929 بعد از انتشار مقاله‌اي از استالين در روزنامه پراودا برداشته شد. حالا‌ ديگر پذيرش مالكيت اشتراكي از شكلي داوطلبانه به شكل دستوري حكومتي درآمده بود. با وجود پيشرفت در روند پياده‌سازي مالكيت اشتراكي همچنان مقاومت‌هايي از سمت كشاورزان جامعه اوكرايني مشاهده مي‌شد.

برآيند تمامي ‌اين مسائل، يعني نگراني رژيم حاكم از به‌وجود آمدن جو ملي‌گرايي و استقلا‌ل‌طلبي و نياز به گندم بيشتر براي صادرات و همچنين عدم تن دادن دهقانان اوكرايني به نظام مالكيت اشتراكي باعث شد مسكو ددمنشانه‌ترين تصميم را به‌عنوان قصاص اتخاذ كند و به اين صورت سهميه گندمي‌كه كشاورزان اوكرايني بايد فراهم مي‌كردند به شكلي عجيب تا 44 درصد افزايش داده شد. كاملا‌ واضح بود اين سهم كه به طور استثنايي زياد شده بود سبب كاهش مقدار گندم و در نتيجه ناتواني كشاورزان اوكرايني در تهيه گندم مورد نياز خود خواهد شد. قوانين اتحاديه جماهير شوروي در اين مورد بسيار واضح بود؛ تا هنگامي‌كه كشاورزان مقدار سهميه خود را تحويل نداده‌اند نمي‌توانند گندمي ‌براي استفاده شخصي خود دريافت كنند.

كشاورزان مايوس پس از آنكه با صف‌آرايي و اقدامات بلشويك هاي جوان كه به روستاهاي اوكراين اعزام شده بودند مواجه شدند، كاملا‌ مستاصل دست به ترك مقاومت زدند و به نظام مزارع اشتراكي پيوستند. عمل بعدي استالين مطالبه سهميه گندم از همين مزارع اشتراكي بود، اگرچه خود اين مزارع در دست رژيم بودند.

گندم سراسر اوكراين به صورت كامل جمع‌آوري شد و درون سيلوهاي گندمي‌كه توسط پليس ‌ ( NKVDكميسارياي خلق در امور داخلي) محافظت مي‌شد، انبار شد، در حالي كه روستاييان اوكرايني در همان مناطق در حال جان دادن از شدت گرسنگي بودند. ‌

مقامات رسمي‌حزب كمونيست نيروهاي نظامي‌-امنيتي خود، مثل ‌KGB و‌NKVD را به اوكراين گسيل داشتند و آنها را موظف كردند كه عليه دهقاناني كه احتمالا‌ مقداري گندم را براي نيازهاي شخصي خود از مقامات پنهان كرده بودند واكنش نشان دهند. حزب حدود 112 هزار نيروي فعال در اوكراين براي حفاظت سيلوهاي گندم از مردم گرسنه كه آن گندم را درو كرده بودند داشت.

نتيجه مطالبات عجيب استالين به گرسنگي كشاندن يك ملت بود. كشاورزان اوكرايني كه در آن سال‌ها اكثريت (حدود 80 درصد) جمعيت آن كشور را تشكيل مي‌دادند، به سمت شهرها هجوم آوردند و سعي كردند با فروش اموال خود ناني براي زنده ماندن تهيه كنند، ناني كه گندمش را خود تهيه كرده بودند. مادران كودكان خود را كه با شكم‌هاي بر آمده و چشمان در كاسه چشم فرو رفته در حال احتضار بودند، داخل قطارهايي كه به سمت كي‌يف درحركت بودند، مي‌انداختند تا شايد كسي در انتهاي مسير به حالشان دل بسوزاند و سيرشان كند. ملتي در حال مرگ تدريجي بر اثر گرسنگي حاصل از قحطي عمدي بودند، ولي پشت شيشه‌هاي مغازه هاي خالي نان‌فروشي به جاي نان، عكس‌هايي از استالين و سران حزب ديده مي‌شد.

تصميم وحشتناك‌تر مسكو تهيه پاسپورت‌ها و مدارك عبور و مرور داخلي بود كه به وسيله آنها از هرگونه جابه‌جايي كشاورزان اوكرايني جلوگيري به عمل مي‌آمد تا مبادا براي تهيه غذا و گندم به مناطق ديگر سفر كنند. واكنش استالين در اين رابطه چنين بود:

قحطي برنامه‌ريزي شده توسط نظام حاكم مسكو فراگير شده بود. البته اين قحطي تنها در جمهوري سوسياليستي اوكراين اتحاد جماهير شوروي اتفاق نيفتاد، بلكه به شكلي محدودتر در مناطقي مثل پايين دست رودخانه ولگا و برخي نواحي بلا‌روس و همچنين ناحيه كوبان در شمال قفقاز كه اتفاقا سكنه‌اش اصالت اوكرايني داشتند نيز شايع شد. كشاورزان درخاركيف، پولتاوا، دنيپروپتروسك، كي‌يف و تقريبا تمامي‌ابلا‌ست (استان)هاي اوكراين در كنار سيلوهاي گندم بر اثر گرسنگي جان مي‌دادند و اين در حالي بود كه در همان زمان مقامات اتحاديه جماهير شوروي سرگرم فروش زير قيمت مقادير كلا‌ني گندم در بازارهاي جهاني بودند و حتي بخشي از آن گندم را براي تهيه مشروبات الكلي استفاده مي‌كردند.

كاملا‌ مبرهن است كه مقامات بلندپايه حزب و شخص استالين نه‌تنها از وقوع و فراگير شدن شدن هلدومور آگاه بودند، بلكه آن را براي به دست آوردن اهداف نظام مالكيت اشتراكي و پيشرفت روند صنعتي شدن كشور و همچنين شكستن هرگونه مخالفت از طرف طبقه مرفه(دشمنان) و كولا‌ك‌ها (مالكان بزرگ زمين) و ملي‌گرايان اوكرايني، ضروري مي‌ديدند.

حتما بودند كساني كه گمان مي‌كردند اين تنها راه به پيش بردن انقلا‌ب بلشويكي است، انسان‌هايي كه گمان مي‌كردند فردا را مي‌سازند.

در پي وقوع هلدمور در بين سال‌هاي 1933-1932 كشوري كه تا پيش از اين به معروف بود به دليل نبود گندم و نان يك سوم از كودكان خود را از دست داد. محاسبه دقيق كشته‌شدگان اين رژيم شوروي كه به عنوان يكي از سياه ترين و هولناك‌ترين فجايع تاريخ كشور اوكراين محسوب مي‌شود، هميشه در زير سايه پنهان‌كاري‌ها، سياست‌بازي‌ها و مصلحت‌انديشي‌هاي محافظه‌كارانه پنهان مانده‌است. يكي ديگر از دلا‌يل نبود آمار دقيق تعداد كشته‌شدگان، سلطه رژيم تماميت‌طلب شوروي بر تمامي ‌رسانه هاي داخلي و همچنين ممنوعيت تهيه گزارش از اوكراين توسط گزارشگران خارجي بود. اين فضاي اطلا‌عاتي سنگين به گونه‌اي بود كه حتي در مدارك سري نيز كسي اجازه استفاده از واژه قحطي را نداشت و تنها لغتي كه اجازه استفاده از آن را داشتند سوءتغذيه بود. مقامات شوروي تا سال‌ها در انكار كلي اين واقعه اصرار مي‌ورزيدند. در همين سال‌ها سيستم اطلا‌عاتي شوروي درگير پخش اطلا‌عات نادرست و شايعه پراكني در جوامع جهاني در رابطه با فراواني و آرامش در اوكراين بود. حتي ديدارهاي نويسنده معروف و يك مقام عالي‌رتبه فرانسوي به‌گونه‌اي ترتيب داده شده بود كه امروز گزارشهاي آنها عاري از هرگونه ارزش و صلا‌حيت تاريخي است. مقامات رسمي ‌شوروي بارها از سفر خبرنگاران به اوكراين و شمال قفقاز ممانعت به‌عمل آوردند. چندين خبرنگار آمريكايي، خبرنگار كريستين ساينس مانيتور و بسياري ديگر از سفر به اين نواحي منع شدند. با اين حال خبرنگاري انگليسي به نام قانون ممنوعيت سفر گزارشگران خارجي براي تهيه گزارش به اوكراين را ناديده گرفت. مارگيج گزارش‌هاي تكان‌دهنده‌اي از اين قحطي تهيه كرد و چون مي‌دانست آنها جنجال‌برانگيز خواهند بود، گزارش‌هاي خود را در قالب يك بسته ديپلماتيك به لندن فرستاد و خود پيش از انتشار آنها شوروي را ترك كرد. همچنين نهادهاي غيردولتي و متخصصان خارجي بعدها گزارش‌هايي در اين رابطه منتشر كردند.

به هر ترتيب منابع مختلف در مورد آمار جان‌باختگان آمارهاي مختلفي ارائه مي‌دهند: 2/2 ميليون آماري است كه منابع جمعيت‌شناسي ارائه مي‌كنند. بعضي منابع تاريخي اين آمار را بين 3 تا 5/3 ميليون ذكر كرده‌اند. آماري بين 5/4 تا 5 ميليون نيز از طرف دانشنامه بريتانيكا ذكر شده اما مقايسه آمار رسمي ‌سال‌هاي 1926 و 1939 با در نظر گرفتن اينكه هيچ جنگ يا درگيري‌اي طي اين سال‌ها در اوكراين اتفاق نيفتاده آمار تقريبي075/8 ميليون نفر را نشان مي‌دهد.

در اوج اين پاكسازي قومي ‌و نسل‌كشي وحشتناك روزانه حدود 25 هزار نفر جان مي‌دادند؛ يعني يك نفر از هر 4 كشاورز اوكرايني در نتيجه مستقيم قحطي. در اين ميان تعداد بسياري دستگير شدند، دستگيرشدگان بسياري تيرباران شدند يا به اردوگاه‌هاي كار اجباري در سيبري فرستاده شدند. بسياري از آنها ديگر هيچ‌گاه ديده نشدند. تعداد اين دسته به علا‌وه خرده‌مالكان و كولا‌ك‌ها كه به‌عنوان دشمنان خلق شناخته شده و به مناطق دور افتاده شوروي فرستاده شدند تا براي تهيه مواد خام اوليه براي فروش به غرب كار كنند، چيزي حدود يك ميليون نفر تخمين زده مي‌شود.

در آگوست 1945 در ديدار چرچيل با استالين وقتي چرچيل از طرف روسي پرسيد: استالين جواب مي‌دهد:

اين10 ميليون به آماري كه ويكتور يوشچنكو رئيس‌جمهور اوكراين پس از انتشار علني آرشيوهاي سري ك‌گ‌ب (سري 25 هزارتايي از اين مدارك) اعلا‌م كرد بسيار نزديك است.

‌ در 28 نوامبر 2006 پارلمان اوكراين) قانوني را به تصويب رساند كه به‌وسيله آن هلدومور به‌عنوان نسل‌كشي و پاكسازي قومي ‌شناخته مي‌شود. بعد از گذشت 75 سال از اين شهروندكشي، مجالس ودولت‌هايي‌مثل آرژانتين، اتريش، آذربايجان، بلژيك، برزيل، كانادا، جمهوري چك، شيليف اسپانيا، لتوني، ليتواني، مكزيك، مولداوي، پاراگوئه، پرو، لهستان، آمريكا و واتيكان از آن به‌عنوان نسل‌كشي ياد كرده‌اند.

با اين حال و با وجود اينكه مستندات حكايت مي‌كنند استالين و ديگر مقامات حزب دست به يكي از وحشيانه‌ترين نسل‌كشي‌هاي تاريخ زده‌اند، هنوز هستند نيوكمونيست‌ها و نيواستالينيست‌هايي كه در انكار اين فاجعه اصرار مي‌ورزند، كساني كه نمي‌خواهند نسل بشر بياموزد كه در سايه تصميم‌هاي بي‌پايه و ايدئولوژيك حكومتي تماميت‌طلب چه فجايعي ممكن است رخ دهد. كساني كه از چنين شكل فجايع انساني حمايت مي‌كنند و به جاي آموختن از فجايع تاريخي در انكار هلدمور يا شكل‌هاي ديگر نسل‌كشي انرژي صرف مي‌كنند، فراموش كرده‌اند:

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 يکشنبه 7 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن