انيس نقاش در گفتگوي تفصيلي با حيات:جنايتكاران صهيونيست محاكمه خواهند شد

واضح آرشیو وب فارسی:حيات: انيس نقاش در گفتگوي تفصيلي با حيات:جنايتكاران صهيونيست محاكمه خواهند شد

تهران - حيات

انيس نقاش با بيان اينكه آزادي فلسطين نزديك است اظهار داشت: جنايتكاران صهيونيست كه در فلسطين و لبنان خونريزي مي كنند بايد بدانند روزي خواهد رسيد كه توسط ملتها محاكمه مي شوند.
انيس نقاش از مبارزين گذشته لبنان و فلسطين است، وي در سال هاي جواني به عضويت جنبش فتح در مي آيد و پس از آنكه رژيم صهيونيستي در سال 1987 جنوب لبنان را اشغال مي كند مبادرت به ايجاد تشكيلاتي در آن منطقه كرده و به مبارزات خود ادامه مي دهد، پس از آن با افكار امام خميني و انقلاب اسلامي آشنا شده و روابط خود با ايران را تقويت مي كند، پس از طي مدت زماني ماموريت مي يابد تا بختيار را كه در پي طرح ريزي كودتايي آمريكايي عليه ايران بود را اعدام كند، اما موفق نمي شود ولي كودتا خنثي مي شود، بعد از اين ماجرا در فرانسه محكوم به حبس ابد مي شود ولي پس از گذشت ده سال به واسطه مذاكرات ايران و فرانسه آزاد مي شود و امروز نيز پس از گذشت سالها از مبارزات خود همچنان به فكر مقاومت مردم فلسطين و لبنان است و به اميد نابودي ر‍ژيم صهيونيستي در انتظار نشسته است، متن زير حاصل گفتگوي خبرنگار حيات با وي است:

- با توجه به روز قدس مي خواستم نظر شما را در اين رابطه و تدبير امام خميني مبني بر نام گذاري اين روز جويا شوم.
تعيين اين روز پيغامي براي ملت اسلام بود كه در هر ماه رمضان بايد ياد قدس را زنده كرد تا اين ملت عزيز به پيروزي رسد. البته تا قبل از امام كسي متوجه اهميت اين روز نبود لكن بعد از پيروزي هاي كه در فلسطين و لبنان به وجود آمد اهميت اين روز بيش از پيش معلوم شد چرا كه در اين روز مردم عهد مي بندند تا به ياد ملت فلسطين باشند. به نظر بنده امسال بايد اميدوارتر از گذشته به اين روز نگريست چرا كه آزادي قدس موضوع ملموسي شده است و دور از دسترس نيست بنابراين فكر مي كنم روز قدس امسال يك روز خاص باشد و انشا الله اين آخرين روز قدس باشد كه قدس در اشغال است.

- آقاي نقاش فكر مي كنيد نامگذاري روز قدس تا چه حد به مقاومت دولت فلسطين تاثيرگذار بوده است؟
اين يك تعهد از ملت اسلام به مردم فلسطين است زيرا روز قدس تنها مربوط به فلسطيني ها نيست بلكه مربوط به كل ملت اسلام است اما متاسفانه دولت هاي اسلامي امروز عملكرد مناسبي در رابطه با اين روز ندارند در صورتي كه اين روز و برگزاري آن به نفع خود اين كشورهاست.

- نامگذاري روز قدس به بركت انقلاب اسلامي ايران صورت گرفت تاثير اين انقلاب بر مقاومت فلسطين را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
انقلاب اسلامي روحيه جديدي در دو شاخه بود، يكي براي كل اسلام كه هم عبادت و هم سياست را در بر مي گيرد تا اينكه يك دولت اسلامي تشكيل شود و دومين شاخه بعد بين المللي انقلاب است كه بر مسلمان و غير مسلمان تاثير گذاشت چرا كه اين انقلاب به استكبار جهاني تاثير گذاشت و مسلمين را به عدم ترس از استكبار جهاني آگاه كرد.

- فكر مي كنيد مشكل امروز فلسطين چيست آيا اينكه بين گروه هاي فلسطيني اختلافاتي وجود دارد نمي تواند به روند مقاومت و تضعيف آن تاثير گذار باشد؟
امروز همين طور است و متاسفانه بايد گفت اين اختلافات و درگيري ها به نفع رژيم صهيونيستي است امروز دو دسته و گروه وجود دارد يكي گروه هايي كه از مقاومت خسته شده اند و خواستار صلح با رژيم صهيونيستي تحت فشار آمريكا هستند و گروهي كه خواستار مقاومت مي باشند و با تكيه بر مردم به مبارزات خود ادامه مي دهند البته اين تناقضات بين فلسطيني ها تنها ناشي از خود فلسطينيان نيست و الان هزينه زيادي براي اجراي تفرقه بين فلسطينيان صرف مي شود. حدود 70 ميليون دلار درخواست براي همين تفرقه در كنگره امريكا توسط ژنرال دايتون درخواست شده است لذا كارهاي اطلاعاتي ، جنگ رواني و غيره انجام مي شود كه متاسفانه كشورهاي عربي نيز به آن دامن مي زنند، فلسطينيان الان بايد سعي كنند به وحدت برسند به شرطي كه اين وحدت به سمت مقاومت باشد نه به سمت امريكا و اسراييل، امريكايي ها امروز اعلام مي كنند امكان وحدت بين فلسطيني ها وجود ندارد مگر آنكه حماس دست از مقاومت بردارد، آنها خيالشان از جهت محمود عباس راحت است ولي از جهت حماس خير.

- فكر مي كنيد اين وحدت چگونه به وجود خواهد آمد؟
ابتدا بايد بين گروهها مذاكره شود و به نتيجه واقعي رسيد نه اينكه تحت تاثير فشار امريكا تصميم بگيرند، واقعيت مي گويد اسراييل حتي اهل صلح هم نيست و واقعيت مي گويد اسراييل حاضر به عقب نشيني نيست لذا بايد با توجه با اين شرايط اين سازمان ها تصميم بگيرند ولي اگر واقعيت ناديده گرفته شود راه حلي براي وحدت وجود ندارد.

- ايران پيشنهاد برگزاري انتخابات آزاد در فلسطين و شركت همه آوارگان در آن ارايه داد نظر شما در مورد اين پيشنهاد چيست؟ و آيا فكر مي كنيد كه رژيم صهيونيستي و امريكا چنين پيشنهادي را بپذيرند؟
وقتي امريكايي ها فرياد دموكراسي بر مي آورند بايد اين پيشنهاد را نيز قبول كنند ولي متاسفانه هيچگاه به حرف خود عمل نمي كنند، امروز آمريكا مي خواهد فقط اسراييل وجود داشته باشد و اين زنگ خطري براي كل اعراب است بنابراين از نظر بنده راهي جز تصميم گيري خود فلسطينيان براي سرنوشت خويش وجود ندارد.

- آقاي نقاش همواره يكي از مسايل فلسطينيان موضوع حدود 4 ميليون آواره فلسطيني است كه در هيچ توافقنامه و مذاكره اي تصميمي براي آنها گرفته نشده فكر مي كنيد راهكار حل اين مساله چيست؟
مقررات بين المللي به آوارگان حق داده كه به سرزمين خويش بازگردند، امروز اسراييل ادعا مي كند قصد دارد كه همه يهوديان دنيا را در فلسطين جمع كند و اين يعني حدود هشت ميليون يهودي، چطور مي توان اين جمعيت اضافي را در فلسطين جاي داد ولي آوارگان را خير، اين در صورتي است كه 4 ميليون فلسطيني به حق خود مي رسند ولي آن هشت ميليون به ناحق وارد مي شوند. بنابراين اصل مساله اين است كه مبارزه و مقاومت براي بازگشت اينها بايد صورت گيرد.

- مطمئنا يكي از مواردي كه در مشكلات فلسطيني ها تاثيرگذار است موضع گيري كشورهاي عربي در رابطه با مساله آوارگان يا محاصره غزه و از اين قبيل است ارزيابي شما از عملكرد اين كشورها چيست؟
بعضي از اين دولت ها قرارداد نانوشته اي را با شيطان بزرگ و رژيم صهيونيستي امضا كرده اند، متاسفانه وجود اين كشورها چه از لحاظ سياسي چه از لحاظ اقتصادي و چه از لحاظ استراتژيك كاملا با امريكا پيوند خورده است لذا امروز قبول كرده اند كه امريكا و اسراييل بايد قدرت منطقه باشند چرا كه در اين خيال باطل به سر مي برند كه اگر امريكا و اسراييل ضعيف شوند منافعشان را از دست خواهند داد لذا آنها به صورتي محرمانه با امريكا و اسراييل توافق كرده اند اما برخي ديگر از حكومت ها به علت ضعف سياسي و اقتصادي خود، تحت فشار امريكا هستند و در كل مشكل كشورهاي عرب اين است كه آزادي نيست و مشروعيت ندارند در واقع اين دو مشكل را دارند كه اولا مشروعيت خود را از امريكا و اسراييل مي گيرند نه از مردم خود و دوما اينكه آزادي براي كمك به فلسطينيان نيست. بدتر از اين مقرراتي است كه به عنوان مثال در جلسات خود براي شكست محاصره غزه مي گيرند ولي عمل نمي كنند و در واقع حرفشان قابل اجرا نيست. لذا به اين كشورها نبايد اميدوار بود. بلكه بايد به تنها مردم تكيه كرد چرا كه همه موفقيت هايي كه امروز در لبنان و فلسطين به ثمر رسيده به اتكا همين قدرت مردمي بوده است.

- فكر مي كنيد دليل اين عدم همكاري اعراب چيست؟ اعراب زماني در جنگي همه با هم متحد شده و عليه اسراييل جنگيدند اما هر چه جلوتر مي اييم اين اتحاد كمرنگ تر مي شود علت اين مساله چيست؟
قدرت هاي بزرگ همواره به اعراب اعلام مي كنند كه آينده شما در دست ماست و نشان مي دهد كه اگر با اسراييل بجنگيد بايد با امريكا هم بجنگيد، حرف انور سادات بعد از جنگ اكتبر كه گفت ما ديگر نمي خواهيم با اسراييل بجنگيم همين معنا را دارد و از آن زمان ديديم كه انورسادات به امريكا متمايل شد و كمپ ديويد را برگزار كردند، امروز نيز همينگونه است وقتي گذرگاه رفح توسط مصر باز نمي شود چه معنايي مي تواند داشته باشد به غير از اين است كه آنها به رژيم صهيونيستي و امريكا متمايل هستند، ازسوي ديگر اعراب از لحاظ توسعه عقب نگاه داشته شدند بنابراين به امريكا متكي شدند و چشم به كمك هاي امريكا دوختند كمك هاي دو يا سه ميليارد دلاري هر ساله امريكا در همين راستا است، آنها گمان مي كنند حاكم و گرداننده دنيا امريكا است و وقتي به اين نتيجه برسند حتي اگر بخواهند هم نمي توانند كاري انجام دهند، بعضي از دولت ها مثل اردن حتي وجود خود را از امريكا و انگليس مي بينند و همه اين موارد به همان عدم آزادي و مشروعيت كه قبلا ذكر شد باز مي گردد.

- يعني به اعتقاد شما با وجود قدرت هاي بزرگ هيچگاه اين اتحاد عملي نخواهد شد؟
اين دو مساله جدا از هم است موضوع اعراب دولت هاي آنها است نه ملت هاي آنها، ملت هاي عرب همه از مقاومت فلسطين و لبنان حمايت مي كنند و از پيروزي هاي آنها خوشحال مي شوند اما اين دولت هاي عربي هستند كه به فلسطين و لبنان پشت مي كنند و تا زماني كه اين دولت ها حاكم هستند اين اتحاد برقرار نخواهد شد، زماني خودم به اين وحدت تاكيد مي كردم اما وقتي ديدم اين دولت ها هيچ برنامه اي براي اتحاد ندارد و همه به امريكا وابسته اند دل از اتحاد آنها بريدم بنابراين فكر مي كنم فقط مردم هستند كه مي توانند در دراز مدت مقاومت كنند، اسراييل هيچگاه نتوانسته از مردم عرب چيزي بگيرد و همواره اين امتيازات را از دولت هاي آنها دريافت كرده است و حتي نگراني امريكا و اسراييل از دول عربي نيست آنها از ملت هاي عرب هراس دارند و همواره در صدد راضي كردن آنها هستند، و اگر در حال حاضر به تحولات نگاه كنيم شاهد دو استراتژي هستيم يكي استراتژي دولتي و نظامي است و استراتژي دوم مردمي است، از حدود 20 سال تا الان استراتژي مردمي ادامه پيدا مي كند و پيروز مي شود ولي اين استراتژي دولتي هيچگاه موفقيتي نداشته.

- در واقع بايد استراتژي مردمي را تقويت كرد؟
بله هر چه اين استراتژي تقويت شود به نفع منطقه خواهد بود

- چگونه مي توان اين استراتژي را تقويت كرد؟
از سال 2000 تا 2006 اين استراتژي خيلي تقويت شد، خود اسراييل اذعان دارد كه از سال 2006 به بعد توان حزب الله چندين برابر گذشته شده است، خود فلسطين نيز همينگونه است امروز اسراييل ديگر مانند گذشته نمي تواند به راحتي به غزه حمله كند، در عراق نيز همين طور است مقاومت عراقي ها به برنامه هاي امريكا لطمه زده است، قرار بود بعد از عراق ، سوريه، ايران و در مرحله بعد حتي عربستان و مصر مورد تجاوز قرار بگيرد و اين برنامه توسط امريكايي ها تدوين شده بود اما با مقاومت عراقي ها خنثي شد امروز امريكايي ها نمي دانند چگونه مي توانند از منجلاب عراق بيرون آيند بنابراين وقتي به مردم اتكا شود نتايج مثبتي را در پي خواهد داشت كما اينكه انقلاب اسلامي ايران هم همينگونه بود يعني اين انقلاب كاملا مردمي بود نه كودتا بود نه شورشي بود و نه موارد ديگر مردم با دست خالي اعتراض كردند و پيروز شدند و بنده اميدوارم كه اگر همين روند ادامه پيدا كند پيروزي هاي چشمگيري به وجود خواهد آمد.

- فكر مي كنيد با تقويت استراتژي مردمي تا چه حد استراتژي دولتي تحت تاثير آن درخواهد آمد؟
فكر نمي كنم آنچنان تاثيري داشته باشد به طور استثنا مي توان به لبنان اشاره كرد كه تحت تاثير مقاومت دولت حاضر شد حرف آنها را بپذيرد ولي خارج از لبنان در مصر يا اردن چنين چيزي وجود ندارد.

- اجازه بدهيد كمي هم به مسايل روز فلسطين بپردازيم كه مهمترين آنها بحث محاصره غزه است از نظر شما چگونه مي توان اين محاصره را شكست؟
اين موضوع نيز به مقاومت مردمي باز مي گردد و در چند هفته اخير شاهد بوديم كه دو قايق از قبرس حركت كرد و به غزه آمد تا اين محاصره را بشكند يا مورد ديگري از مصر حركت كرد كه متاسفانه موفق نبود يك حركت مردمي ديگر در آينده يعني 6 اكتبر اجرا خواهد شد كه اميدواريم موفق باشد، حركت مردمي بايد به سفارتخانه ها و ... فشار آورد تا موفق شوند. مسوولان اين محاصره را بايد محاكمه كرد و مطمئن هستم كه روزي هم اينها محاكمه خواهند شد آن رييس مصري كه اعلام مي كند گذرگاه رفح را ببندند بايد بداند كه روزي محاكمه خواهد شد چرا كه با مردم بازي مي كنند و‌آنها را آزار مي دهد.

- توسط چه كسي؟
توسط نيروهاي جديدي كه در كشورها حضور مي يابند به عنوان نمونه ميلسوويچ كه متهم به نسل كشي بود بالاخره دستگير شد و برايش دادگاه تشكيل شد گرچه الان امكان ندارد ولي با تغيير شرايط اين امكان فراهم خواهد شد.

- نقش وعملكرد سازمانهاي بين المللي در رابطه با مساله فلسطين و محاكمه جنايتكاران را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
آنها همواره دشمن ما بوده اند آنها تنها به فكر منافع اسراييل هستند اگر به اسراييل حمله اي شود فورا واكنش نشان مي دهند اما اگر از سوي اين رژيم غاصب تجاوزي صورت گيرد لب از لب باز نمي كنند لذا دليلي براي اتكا به آنها وجود ندارد مي توان دادگاه هاي ويژه براي محاكمه جنايتكاران بدون اتكا به اين سازمان ها تشكيل داد مثل دادگاه اسلامي، دادگاه عربي و غيره.

- در واقع معتقديد كه از ابتداي مساله فلسطين اين سازمان ها همواره نقشي منفي ايفا كرده اند؟
بله چرا كه هيچ اميدي به آنها نيست وقتي هيچ جنايتي از سوي آنها محكوم نمي شود و وقتي هيچ جنايتكاري توسط آنها محاكمه نمي شود چه اميدي مي توان به آنها داشت و اينها خائين به انسانيت هستند.

- نقش سازمان هاي اسلامي و عربي را هم همينگونه ارزيابي مي كنيد؟
متاسفانه اين سازمان ها هم متاثر از دولت هاي عربي است و هيچگاه موثر واقع نشده اند، دليل آن را هم مي توان امروز مشاهده كرد، امروز اين سازمانها هيچ حركتي براي محاصره غزه انجام نمي دهند و تنها حرف مي زنند.

- كمي هم در رابطه با وضعيت داخلي رژيم صهيونيستي توضيح دهيد، فكر مي كنيد ضعف داخلي اين رژيم تا چه حد بر آرام شدن فلسطين مؤثر باشد؟
آرام شدن فلسطين بدون آزادي فلسطين عملي نخواهد شد، فلسطين به دنبال آرامش به هر قيمتي نيست بلكه آنها خواهان عدل و حقيقت هستند، حقايقي از جمله بازگشت آوارگان، امروز چرا بايد چهار ميليون فلسطيني خارج از سرزمين خود زندگي كنند، من دوست ندارم فلسطين را به قيمت تحقير آنان آرام كنم بلكه دوست دارم كمك آنها كنم، به مقاومت در منطقه و فلسطين كمك كنم.

- برخي تحليلها وجود دارد كه پيش بيني مي كنند با وضعيت امروز رژيم صهيونيستي، اين رژيم تا 15 يا 20 سال آيِنده به نهايت انحطاط خود مي رسد، نظر شما در اين رابطه چيست؟
من هيچگاه پيش بيني نكرده و وقت تعيين نمي كنم، اما امروز به چشمم ديدم كه اسراييل يك رژيم معمولي نيست بلكه رژيمي است كه به ارتش وابسته است و اين ارتش، وقتي پيروز نمي شود آينده آنها رقم مي خورد ، خود آنها مي گويند آينده خطرناكي پيش روي اسراييل هست و اگر در جنگي ديگر با حزب الله لبنان پيروز نشوند اين آينده هر چه بيشتر در خطر است و اين يك چيز نزديك است، ‌اين را من نمي گويم بلكه شرايط داخلي و خارجي اين رژيم گوياي اين است كه تضميني براي آينده آنها وجود ندارد، و يقينا جنگ بعدي رژيم صهيونيستي با حزب الله آينده آنها را نابود خواهد كرد، من نمي گويم پنج، ده يا پانزده سال ديگر اسراييل نابود مي شود ولي اين امر را خيلي نزديك مي بينم، در گذشته وقتي جوان بودم اين سوال را از خود مي كردم كه آيا آزادي فلسطين را مي بينم و الان يقين دارم كه اين موضوع نزديك را به چشمم خواهم ديد انشاءالله، همانطور كه خود سيد حسن نصرالله به شهادت حاج عماد مغنيه اشاراه كرد و گفت كه شهادت ايشان الگويي براي پيروزي نهايي خواهد بود.

- آقاي نقاش يكي از فاكتورهايي كه موجب ضعف داخلي و خارجي رژيم صهيونيستي شد، جنگ 33 روزه بود، به نظر شما اين جنگ تا چه ميزان مقاومت اسلامي در لبنان، فلسطين و منطقه را تقويت كرد؟
اين جنگ از سه جهت مؤثر واقع شد، اولا اينكه روحيه مردم فلسطين را تقويت كرد و آنها ديدند كه ارتش اسراييل توان مقابله با آنها را ندارد، در واقع آنها به خوبي دريافتند كه اسراييل به غير از بمب اتمي از همه سلاحهاي خود عليه آنها استفاده كرده ولي تاكنون نتيجه نگرفته است، دومين نكته آن است كه ارتش زماني كه حمله مي كند و موفق نمي شود آن قدرت رعب و تاثير گذاري خود را از دست مي دهد،‌ نكته سوم و مهم اين است كه جنگ 33 روزه نمونه از جنگ با ايران بود، ‌در واقع آنها مي خواستند ببينند اين جنگ هوايي با ايران نتيجه خواهد داد يا خير، وقتي آنها ديدند كه حملات آنها به حزب الله نتيجه اي در بر نداشت، سناريوي جنگ با ايران نيز منتفي شد، لذا اين جنگ هم براي فلسطين،‌هم براي لبنان و هم براي ايران و كل منطقه موثر واقع شد، در يك گزارش اسراييلي خواندم كه مي گفت آمريكاييها در جنگ 33 روزه خيلي اميدوار بودند، يعني وقتي در جنگ افغانستان، در جنگ عراق و در جنگ فلسطين موفق نشدند، مي خواستند از طريق اين جنگ يعني جنگ 33 روزه به موفقيت برسند و تلفات و ناكامي هاي خود در جنگهاي قبلي را جبران كنند، و زماني كه اين جنگ موفق نشد وضع از گذشته هم خرابتر شد، هم در افغانستان، هم در عراق، هم در فلسطين و هم در ايران، بنابراين الان آمريكا به فكر خروج از منطقه است و ديگر آنها مانند دو يا سه سال پيش نمي توانند به ايران اخطار دهند.

- آيا احتمال وقوع جنگ جديدي از سوي رژيم صهيونيستي هست؟
اين احتمال وجود دارد و حتي اسراييل خود را براي آن آماده كرده ولي به راحتي توان اجراي آن را نخواهد داشت، مخصوصا الان كه در وضعيت وخيم داخلي قرار دارند و مساله استعفاي المرت و انتخابات را در پيش رو دارند، در واقع اسراييل راه ديگري براي پيش برد اهداف خود در آينده جز جنگ ندارد و در همين رابطه اگر به گزارش وينوگراد دقت مي بينيد كه در آن اشاره شده است كه شكست در جنگ 33 روزه بايد جبران شود، به معناي ديگر آنا جنگ ديگري را به راه خواهند انداخت تا قدرت رعب خود را دوباره به دست آورند و اصل وجودي اسراييل در منطقه خاورميانه تحكم و جنگ آفريني است.

- با وجود جنگها و درگيري هاي گوناگون در منطقه، از جمله در افغانستان، عراق، فلسطين، لبنان و امروز در منطقه قفقاز، آيا احتمال وقوع يك جنگ فراگير را مي دهيد؟
امروز در واقع در يك جنگ جهاني به صورت منطقه،‌منطقه قرار داريم، اگر ملاحظه كنيد مي بينيد كه وضعيت در افغانستان، عراق، فلسطين،‌ لبنان، در آمريكاي لاتين از جمله ونزوئلا و بوليوي و در حال حاضر در آسياي ميانه و اوستاي جنوبي،‌وضعيت مناسبي نيست و در همه اين موارد آمريكا دخالت دارد،‌ آمريكا فكر مي كند مي تواند حاكم دنيا باشد ولي هم عليه آمريكا مقاومت مي كنند، براي خروج از اين وضعيت بايد اين سياست يكجانبه گرايي آمريكا از بين برود و اين امر با قدرت گرفتن كشورهايي مثل هند،‌ چين، برزيل،‌ روسيه و حتي در آينده اي نزديك ايران اتفاق مي افتد و اين چيزي است كه خود آمريكايي ها به آن اعتراف كرده اند و معتقدند كه اگر ايران به همين سرعت پيش رود تا ده سال آينده نه تنها به قدرت منطقه بلكه به يك قدرت جهاني تبديل مي شود چرا كه ايران بارها برنامه هاي آمريكا در چند منطقه را خراب كرده، امروز ايران از لحاظ منابع طبيعي در جايگاه ويژه اي قرار دارد كه توانسته از اين منابع، موقعيت ژئوپولتيك براي خود به وجود آورد در حال حاضر پروژه ي انتقال خط لوله صلح كه در دستور كار ايران قرار دارد موجب نگراني امريكا شده و اين كشور تلاش مي كند اين پروژه عملي نشود، از سوي ديگر انتقال گاز ايران به برخي كشورهاي اروپايي موجب قدرت يافتن اين كشور مي شود، بايد توجه داشت كه ايران تنها كشوري است كه توانسته در برابر آمريكا ايستادگي كند و با آن به مبارزه بپردازد.

- حال كه بحث به ايران رسيد مي خواهم بيشتر در اين مورد توضيح دهيد و به ياد دارم كه يك بار گفته بوديد احمدي نژاد را بخاطر مواضعش صد در صد قبول داريد دليل اين امر چيست؟
به اين خاطر كه احمدي نژاد به درك درستي از شرايط منطقه رسيده است، وقتي او اعلام مي كند كه آينده اي براي اسراييل نخواهد بود نشان مي دهد كه او درست فهميده و اين مساله عملي است، و مشاهده مي كنيم كه شمارش معكوس براي اسراييل آغاز شده است ولي متاسفانه غربي ها اين موارد را نمي خواهند بفهمند چرا كه فقط به فكر منافع خويش هستند و اين به دليل بي منطق بودن آنهاست.

- آقاي نقاش كمي هم در مورد شهيد عماد مغنيه توضيح بدهيد با توجه به اينكه وي از فرماندهان جنگ 33 روزه بود و در گذشته نيز از همرزمان شما بودند.
حاج عماد يك هدف داشت و زندگي اش را براي مبارزه اختصاص داد، مغنيه انسان باهوش و با تجربه اي بود و بسيار جدي عمل مي كرد، از طرفي انسان متواضعي بود و يقين داشت كه به پيروزي خواهد رسيد و در نهايت به هدف خود كه شهادت بود رسيد و به همين خاطر من به او تبريك مي گويم، خودش همواره بيان ميكرد كه به دنبال شهادت ارزان قيمت نيست و اعتقاد داشت كه بايد تا آخرين نفس عليه اسراييل مبارزه كند به همين خاطر حدود 25 سال سازمانهاي اطلاعاتي اسراييل و آمريكا به دنبال او بودند تا اينكه وي را به شهادت رساندند.

- شما از چه زماني با او آشنا شديد؟
وقتي فتح بودم پيش من آمد و گفت مي خواهم مبارزه ياد بگيرم پس از آن در اردوگاه جنوب بيروت با چند نفر ديگر نزد من آمد و به فرا گيري مبارزه پرداخت و استراتژي هاي مبارزه را آموخت و از آنجا بود كه با او آشنا شدم، لذا آموزشهاي اوليه نظامي را نزد من گذراند ولي به دليل آنكه پرتوان بود زود پيشرفت كرد.

- از اينكه وقتتان را در اختيار ما گذاشتيد ممنون، اگر سخني مانده كه بيان نكرديد بفرماييد؟
من به ملت فلسطين مي گويم كه بخاطر مقاوتشان پيروزي نزديك است و همچنين از ملت ايران تشكر مي كنم چرا كه سياست ايران همواره مثبت و به ضرر آمريكا و اسراييل بوده است و اميدوارم ايران در سالهاي آينده تنها قدرت منطقه باشد.
پايان پيام
شنبه 6 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: حيات]

[مشاهده در: www.hayat.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]