محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826063714
تكرار / نماينده جهاد اسلامي در گفتگو با حيات:محاصره غزه محاصره كل جهان عرب است
واضح آرشیو وب فارسی:حيات: تكرار / نماينده جهاد اسلامي در گفتگو با حيات:محاصره غزه محاصره كل جهان عرب است
تهران-حيات
نماينده جنبش جهاد اسلامي فلسطين در تهران با اشاره به عملكرد دولتهاي عربي در قضيه فلسطين، همراهي آنها با رژيم صهيونيستي را توطئه اي آمريكايي خواند و گفت: متاسفانه تلاش برخي از اين كشورهاي عربي در همراهي با اسراييل خيلي بيشتر از كشورهاي اروپايي است در صورتي كه اين كار خطري براي خود آنها نيز هست.
به گزارش سرويس سياسي خبرگزاري حيات ،همواره يكي از مسايل و تحولات مهم منطقه و جهان در طول شصت سال گذشته ،قضيه فلسطين بوده است كه خسارتهاي جالي و مالي بسياري را براي اعراب مسلمان اين منطقه به همراه داشته است، و به واسطه اهميت اين موضوع بود كه حضرت امام خميني (ره)، بزرگي اين حادثه را درك كرده و مبادرت به نامگذاري جمعه آخر ماه رمضان به نام روز قدس كردند، در همين رابطه گفتگويي با ابوشريف نماينده جنبش جهاد اسلامي در تهران ترتيب داديم.
- به عنوان سوال اول نظر شما در رابطه با نامگذاري روز قدس و تدبير امام خميني نسبت به نامگذاري اين روز چيست؟
همانطور كه تمامي ما مي دانيم مساله فلسطين يكي از مهمترين مسايل معاصر است و حتي مهمترين مساله عصر ما است. مساله فلسطين يك مساله سياسي و يا قضيه نزاع بر بخشي از زمين نيست بلكه مساله فلسطين، مساله مبارزه ديني و حفظ هويت اسلامي است. غرب هنگامي كه براي اشغال به فلسطين آمد، اهداف زيادي در سرداشت، يكي از اين اهداف تجزيه و نابودي فلسطين به عنوان يك وطن اسلامي و ديگري از بين بردن هويت اسلامي از منطقه است. رژيم صهيونيستي نيز مطمئنا يكي از نقشه هاي اين طرح ريزي غرب است، رژيم صهيونيستي براي از بين بردن هويت قدس و تغيير آن به هويت ديگري چه غربي يا يهودي در صدد انجام فعاليت هاي زيادي است. امام خميني با درك درستي كه از اين قضيه داشتند و با تدبيري كه نسبت به مساله فلسطين داشتند، دريافتند كه فلسطين نقطه مركزي اين مبارزات است. روز قدس براي پيروز شدن مردم فلسطين و برانگيختن مسلمانان جهان نسبت به مساله فلسطين توسط امام خميني ناميده شد. دليل ديگر نامگذاري جمعه آخر ماه رمضان به نام روز قدس به علت حال و هواي معنوي در اين ماه است، در چنين ايامي در ماه مبارك رمضان مسلمانان روزه دار در حال و هوايي از تقوا و معنويات به سر مي برند و در عين حال مردم بيشتر گردهم مي آيند كه با رفتن به مساجد و زيارتگاه هاي همراه است. مساجد طبيعتا در جمعه آخر ماه رمضان از ساير روزها شلوغ تر خواهد بود و اين نامگذاري به نوعي برانگيختن و تحريك مسلمانان نسبت به مساله قدس است. مساله قدس، امروزه در عصر ما همچون قبله سياسي است و قضيه قدس، مساله اي است كه نقطه مبارزه ما و مسلمانان، با پروژه و طرح غربي است. من معتقدم نامگذاري اين روز به روز قدس، مساله بسيار مهمي در عصر معاصر به شمار مي رود. به علت كمرنگ شدن و بحراني شدن مساله فلسطين، روز قدس بايد به مساله اي روزانه مبدل شود انشا الله بتوانيم روزي به پيروزي فلسطين برسيم.
- آقاي ابوشريف نامگذاري روز قدس تا چه حد بر مقاومت اسلامي تاثيرگذار بوده است؟
در پاسخ به اين سوال بايد در ابتدا تاكيد كنم مقاومت قبلا وجود داشته است و اينگونه نيست كه مقاومت در گذشته وجود نداشته است، ولي ما از هرگونه تلاش ها و كمك ها از خارج فلسطين تشكر مي كنيم و استقبال مي كنيم، همانطور كه همه جا گفته مي شود ملت فلسطين نمي تواند، كشور خود را آزاد كند و نيروهاي فلسطين قدرت پيروز شدن بر دشمن را ندارند، اما ما مشاهده مي كنيم كه مقاومت در راه تحقق پيروزي و آزادي فلسطين دستاوردها و موفقيت هاي زيادي را بدست آورده است. اين نكته را نبايد فراموش كرد كه فلسفه فلسطين اين است كه ملت فلسطين مقاومت خواهد كرد و ديگر امت هاي اسلامي را با يكديگر متحد كند ، روز جهاني قدس، روز توجه است، توجه به مساله فلسطين، بدين معنا كه امام خميني تمامي مسلمانان را به توجه همگاني به فلسطين و مسجد الاقصي دعوت مي كند، معروف است كه ماه رمضان، ماه پيروزي هاي مختلفي براي مسلمانان است همانند فتح مكه در زمان پيامبر و ساير مبارزات كه انجام گرفته است، امام خميني با نامگذاري اين روز، گويي كه مردم را به اين مساله سوق مي دهد كه مساله اصلي، فلسطين است و بايد تمامي مسلمانان به قبله اول مسجد الاقصي توجه كنند و تمام تلاش خود را براي آزادي قدس به كار ببرند، اين مساله بدون هيچ شكي به روحيه و عملكرد ملت فلسطين كمك خواهد و مسلمانان و هر آن كس كه مي خواهد مبارزه كند اين روز ايشان را دعوت به جهاد مي كند.مطمئنا نامگذاري اين روز بر روي مقاومت تاثير فراواني داشته است و به افزايش روحيه تمامي اقشار فلسطين كمك زيادي كرده است، همچنين براي رزمندگان در راه خدا هر آن كس كه به آزادي قدس اهميت مي دهد، اين روز بسيار روحيه بخش است.
- نظرتان راجع به پيشنهاد ايران در مورد انتخابات آزاد در فلسطين و شركت تمامي فلسطينيان در آن از جمله آوارگان چيست چيست؟
پيشنهاد انتخابات آزاد را مي توان جزيي از تبليغات به شمار آورد و نه مساله خاص ديگري، تاكنون انجام چنين انتخاباتي از نظر عملي براي فلسطينان غير ممكن بوده ، همچناني كه اين مساله را قبل از سال 1984 ديديم كه اجراي آن براي مسلمانان و مسيحيان و يهوديان انجام نگرفت و واقعيت انجام انتخابات در زمان هاي مختلف متغير است ،امروز در فلسطين اشغالي 5 ميليون و نيم يهودي مهاجر زندگي مي كنند و برگزاري چنين انتخاباتي غير ممكن است، اگر منظور از برگزاري انتخابات ، برقراري يك دولت واحد براي ساكنان فلسطين مي باشد، چنين مساله اي غير ممكن است، چون ما مي گويم اسراييل اشغالگر است و بايد فلسطين را ترك كند، تنها راه حل اساسي از نظر ما، خروج اسراييل از فلسطين است، و شايد بتوان گفت تنها راه عادلانه نيز همين است، درست است كه برخي مطرح مي كنند، انجام اين انتخابات تنها راه منطقي در وضعيت كنوني است، اما از نظر ما اين راه حل مشكلات با توجه به حقايقي كه وجود دارد نيست، چون از نظر ما فلسطين متعلق به فلسطينيان است، مساله فلسطين، مساله گذشته هاي دور نيست، قضيه فلسطين به همين دوران معاصر ما باز مي گردد، مساله سرخپوشاني كه 500 يا 300 سال پيش وجود داشتند نيست، اين مشكل براي فلسطين 60 سال است كه بوجود آمده است، همانطور كه تاكنون تمامي شواهد و قرائن موجود در سازمان ملل و ساير مراكز از جمله عكس ها و ساير مدارك بر وجود فلسطين اثبات مي كند، اما متاسفانه كيست كه اين را بپذيرد، ما هر جا يك راه حل عادلانه و صحيح را مطرح كرديم نه غرب، نه صهيونيست ها هيچكدام آن را نپذيرفتند، مشكل ما هم اين است كه كسي وجود ندارد تا يك طرح عادلانه و منطقي را به غرب كه به اشغالگري صهيونيست ها كمك كرد ارائه كند و آنها نيز آن را بپذيرند، تنها راه حل موجود از نظر ما، فقط مبارزه و دفاع و مقاومت است، اين تنها راه حل اساسي براي ما است.
- نقش و تاثير جنبش جهاد اسلامي بر انتفاضه و تحولات فلسطين را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
جنش جهاد اسلامي يك جنبش اسلامي است كه با حضور صهيونيست ها در فلسطين با تمام وجود مخالفت مي كند و آگاه از اين طرح صهيونيست ها در اين منطقه مي باشد، اين مساله بسيار واضح است كه شعله انتفاضه را براي اولين بار جنبش جهاد اسلامي روشن ساخت و معروف است كه عمليات قهرمانانه در تاريخ 7/10/1987 توسط جنبش جهاد اسلامي انجام گرفت، كه در واقع شعله هاي اولين انتفاضه بود هر چند كه انتفاضه دوم در 9 دسامبر 1987 اتفاق افتاد، ولي واقعيات اين است كه آغاز انتفاضه و آغاز تظاهرات دسته جمعي گسترده در تاريخ 7/10/1987 بود، نقش جنبش جهاد اسلامي در اين انتفاضه، انفجاري بود به طوري كه جنبش جهاد اسلامي تاكنون نيز بر هدف خود مبني بر مقاومت و مقابله با رژيم صهيونيستي استوار و پابرجاست، ما برخي جنبش ها و تشكيلاتي را در فلسطين مي بينيم كه در جهت آزادي ملت فلسطين به دنبال دستيابي به اهداف حزبي خودشان نيز هستند و در جهت مصالح خزبي و تشكيلاتي شان از مردم فلسطين نيز سو استفاده مي كنند، ولي جهاد اسلامي هميشه به دنبال مقاومت و آزادي فلسطين است و با سعي بر برانگيختن مردم نسبت به آزادي فلسطين و مخالفت با رژيم صهيونيستي پيش مي رود، سال گذشته ما شاهد درگيري ها و مبارزات بين تشكيلات مختلف در فلسطين بوديم كه در اين مبارزات خون يكديگر را نيز ريختند، در همان حال كه تشكيلات مشغول درگيري ها بودند جهاد اسلامي مورد هدف شليك موشك هاي اشغالگران قرار گرفت و دهها تن از بهترين رهبران خود را در اين ترورهاي سال گذشته رژيم صهيونيستي از دست داد، فعلا ما به آرامش موجود ما بين تشكيلات در فلسطين اميدواريم، زيرا هميشه از درگير شدن با ساير تشكيلات دوري مي جوييم، هدف ما مقاومت است و ما هميشه ايمان داريم كه ملت فلسطين قادر به آزادي و پيروزي كشورش خواهد بود اگر براي ملت فلسطين فرصت مناسب فراهم شود مي توانند با يكديگر متحد شوند.
- راهكارهاي برون رفت فلسطين از بحران را چه مي دانيد؟
ما به خوبي مي دانيم كه امت اسلام امتي است كه در بحران ها با هم متحد مي شوند همانطور كه پيامبر اكرم فرمودند امت من در مسايل باطل و گمراه كننده با يكديگر متحد نمي شوند، پيامبر با تاكيد بر اين مطالب كه اگر در امت من مساله خطا يا غلطي وجود داشته باشد امت من در آن مساله با هم متحد نمي شوند و اين غير ممكن است ، اين موضوع را براي ما روشن ساختند، هر آنچه از پيشنهادهايي كه از اطراف فلسطين مطرح مي شود حالا كشورهاي عربي و غيره و يا از طرف تشكيلات در خود فلسطين اگر غير صحيح باشد، مردم برسر آن با يكديگر متحد نخواهند شد، طرح اسلو گمراهي است و همين طور ساير طرح هاي ديگر و غير ممكن است ملت فلسطين برسر آن به اتحاد برسد، ملت فلسطين در مسايلي همچون جهاد و مقاومت با هم متحد خواهند شد، همانطوري كه در دوره اي از سال 1987 فلسطين در بحران به سر مي برد، تمامي فرقه ها و احزاب مختلف فلسطين با يكديگر متحد شدند و در صفوف واحد ايستادند و همه با يكديگر در برابر اسراييل ايستادگي كردند، متحد شدند چرا كه موضوعي كه باعث اتحادشان شد موضوع درستي بود، موضوع واهي ، پوچ و خطا نبود چون هدف درست بود، ملت فلسطين با يكديگر متحد شدند، تنها هدفي كه هنوز مي تواند تمام ملت فلسطين را با هم متحد كند مقاومت است، نبايد اين طور پنداشت كه مقاومت هدفي از اهداف موجود است بلكه مقاومت وسيله اي به شمار مي رود كه بتوان فلسطين را باز پس گرفت، تنها راه پيروزي فلسطين پيشبرد هدف مقاومت است و هر آنكس از ملت ها كه آن را پيش گرفت پيروز خواهد شد، در انتفاضه اول جنوب لبنان، پيروزي اي كه بدست آمد به خاطر همين عنصر مقاومت بود، همانطور كه مقاومت در لبنان پيروزي هاي زياد ديگري را محقق كرد، مقاومت در فلسطين باعث شد كه رژيم صهيونيستي از نوار غزه عقب نشيني كند، علي رغم اصرار اسراييل بر حضورش در آنجا و ساكن كردن شهرك نشينان در آنجا، اما به اين هدف خودش نرسيد، اين رژيم هدف حداقلي اش تسلط و سيطره بر فلسطين است و در خيالات خود تصرف نيل تا فرات را در سر مي پروراند، بنابراين مقاومت تنها راه حل موفقيت آميز است و همين مقاومت بوده است كه دستاوردها و موفقيت هاي زيادي را به بارآورده است ما تاكنون ديديم تمامي طرح ها امت ما را به عقب رانده است و با وجود تفرقه و مطرح شدن طرح هاي ديگر هيچ اتفاق جديد در فلسطين نيفتاده است، اين راه باعث عزت و پيروزي ملت فلسطين در آينده خواهد شد.
- براي آرامش در فلسطين به چه شاخص هايي نياز است؟
بله، موضوع رسيدن به آرامش در فلسطين، موضوع بسيار پيچيده اي نيست كه نيازمند راه حل هاي مختلف باشد، مساله آرامش در فلسطين به اراده و عزم همگاني ملت فلسطين باز مي گردد، اگر تشكيلات بزرگ فلسطين همچون فتح و حماس بخواهند به آرامش برسند، براي آنها به سهولت امكانپذير است، موضوع فقط عزم و اراده است حتي اگر ميان آنها اختلافات و تفاوت آرا وجود داشته باشد به راحتي مي توان براي آن يك راه حل پيدا كرد و آرامش فلسطين هم حفظ خواهد شد، ما در گذشته همه با هم در زندان هاي رژيم صهيونيستي گرفتار بوديم، آن زمان ميان ما نه اختلافي بود و نه دشمني، و هميشه براي حل اختلافات موجود ، راه حلي وجود داشت، هميشه راهي براي حل اختلافات وجود دارد، به نظر من راه هايي مثل صندوق انتخابات و يا راه هاي ديگري وجود دارد كه از طريق آن بتوان مشكلات را حل كرد كه به اين ترتيب بين فلسطينيان درگيري شكل نگيرد، حتي موضوع انتخابات مطرح شد، تا مسايل به شكل مثبت حل شود ولي متاسفانه غرب نمي گذارد كه مسايل به طور مثبت حل شود.
- نقش غرب را در اين ميان چطور ارزيابي مي كنيد؟
غرب نمي خواهد به وجود هيچ گروه اسلامي در منطقه اعتراف كند، به طور مثال اگر حزب الله در لبنان به پيروزي برسد غرب اين پيروزي را نخواهد پذيرفت حتي اگر اين پيروزي در فضاي باز سياسي و دموكراسي آزاد به ثمر نشسته باشد، اگر حتي حزب اسلامي در مصر به پيروزي برسد باز آنها اين پيروزي را نمي پذيرند و حاضر نيستند پيروزي يك حزب اسلامي را به عنوان يك قدرت سياسي قبول كنند، حتي اگر اين پيروزي از طريق برگزاري انتخابات و جمع آوري آرا در پاي صندوق هاي راي انجام گرفته باشد، اگر اين چنين مساله اي در فلسطين تكرار شود آن ها مجددا عكس العملي مانند گذشته را خواهند داشت حتي اگر اين انتخابات در چارچوب آزادي و دموكراسي برگزار شود، آنها نمي خواهند كه ما را باور كنند، ما بايد به ادامه مبارزه و مقاومت با طرح شوم آنها به مقابله بپردازيم، ايران هم به عنوان يك كشور آزاد و مستقل سالهاست به دنبال حقوق و اهداف خود مي باشد و 30 سال است با برگزاري انتخابات در كشور به حيات خود ادامه مي دهد، ولي اين ها حاضر نيستند ايران را به عنوان يك كشور مستقل بپذيرند ، غرب مخالف با ايران است زيرا ايران سرسختانه مخالف طرح هاي شوم آنها در منطقه مي باشد و آنها هيچ گاه حاضر به پذيرش ايران نمي شوند چون ايران را مخالف دستيابي به منافع خويش در منطقه مي بينند،اين مشكل ناآرامي را نيز بايد در اطرافيانمان كه هميشه حاضر به اجابت خواسته هاي امريكا در منطقه هستند جستجو كرد، براي ملت فلسطين اتحاد بسيار آسان است، اين مساله در برهه هاي زماني مختلف ديده شده است كه همه ملت در صفوف يكپارچه در برابر رژيم صهيونيستي ايستادگي كرده اند، انواع تشكيلات و جنبش ها همچون جنبش وحدت گرا و انتفاضه و ساير جنبش ها هميشه در زمان هاي مختلف در كنار هم جمع شدند، آن هم در چارچوب مبارزه و مقابله با رژيم صهيونيستي اما اگر در ساير مسايل به غير از رويارويي با اسراييل وارد مي شديم، مي ديديم كه اين جنبش ها دچار دو دستگي و اختلاف مي شوند.
- همواره يكي از مسايل فلسطين موضوع آوارگان است به نظر شما راه حل مساله آوارگان فلسطيني چيست؟
شايد بتوان راه حل تمامي اين مسايل را در حل يك مساله خلاصه كرد، آوارگان فلسطيني 60 سال است كه در پراكندگي و از هم پاشيدگي زندگي مي كنند، آوارگان در شرايط بسيار سختي بسر مي برند، شايد اگر بعضي از حقوق شهروندي آنان به خصوص در لبنان حل شود، شرايط براي آنها قابل تحمل تر شود، اگر با آنان همچون شهروندان معمولي برخورد شود و خيلي از حقوق را نيز براي آنان قايل شوند همانند ساير شهروندان، خيلي از مشكلات آنان حل خواهد شد، آوارگان فلسطيني در لبنان در اوضاع خيلي بدي بسر مي برند، به طور مثال در لبنان 70 شغل وجود دارد كه فلسطينيان حق كار كردن در اين حرفه ها را ندارند، آوارگان در لبنان حق تملك خانه اي را دارند، ممكن صاحب خانه اي باشند، ولي حق تملك آن را به طور قانوني ندارند، مساله بازگشت آوارگان، رژيم صهيونيستي را بسيار نگران كرده است و آنها به شدت از اين موضوع احساس خطر مي كنند، ممكن است قضيه شهرك هاي اشغال شده حل شود و يا حتي مسايل ديگر، اما براي مساله آوارگان فلسطيني به هيچ وجه راه حلي وجود ندارد، در خارج از فلسطين 6 ميليون آواره وجود دارد و هنگامي كه اين جمعيت بخواهند بازگرداند ديگر جايي براي يهوديان وجود ندارد هم اكنون 5/4 يا 5 ميليون فلسطيني در فلسطين اشغالي زندگي مي كنند و اگر 6 ميليون آزاده درصدد بازگشت به كشورشان باشد، جمعيت فلسطين به 11 ميليون افزايش مي يابد، جمعيت 11 ميليوني در فضاي جغرافيايي كنوني فلسطين غير قابل تصور است و اسراييل هيچ گاه چنين مساله اي را نخواهد پذيرفت چون اين مساله به زوال اين رژيم خواهد انجاميد،اين مساله از پيچيده ترين و سخت ترين مسايل و قضاياي روز فلسطين است وتنها راه حل از بين رفتن و زوال اسراييل است، از بين رفتن اسراييل، بدون هيچ شكي با مقاومت و با مقابله با توطئه غربي صهيونيستي امكان پذير است، با اتحاد فلسطينيان و زوال اسراييل اعطاي حقوق مهاجران فلسطيني امكان پذير مي شود و اين آوارگي 60 ساله به پايان مي رسد، تنها اين راه امكان بازگشت آوارگان فلسطيني را فراهم مي كند و امكان جبران كردن سختي هايي كه در اين دوران آوارگي تحمل كردند آوارگي از خانه و كاشانه شان و اين براساس قانون موجود بين المللي كه در دوران بازگشت آوارگان فلسطين به موطن تمامي اين تمهيدات بايد لحاظ شود.
- به بخش ديگري از سوالات بپردازيم و كمي مسايل روز فلسطين را مورد توجه قرار دهيم امروز يكي از تحولات فلسطين موضوع محاصره غزه است به نشر شما راهكار شكست محاصره غزه چيست؟
جاي هيچ شكي نيست كه مساله محاصره غزه يكي ديگر از نقشه هاي غرب است كه براي مقابله با مردم فلسطين و آزادي عمل آنها طرح ريزي شده است، مساله محاصره، مساله اي نيست كه به تازگي آغاز شده باشد، قبلا هم وجود داشت اما در طول زمان شكل نوع محاصره تغيير يافت، رژيم صهيونيستي در قضيه محاصره تنها نيست بلكه كشورهاي غربي چه امريكا، چه اروپا نيز با او همراه هستند و در جهت تقويت اين رژيم گام بر مي دارند، آنچه كه تاسف ما را بيشتر بر مي انگيزد مشاركت كشورهاي عربي با آنهاست و حتي ديده مي شود كه كشورهاي عربي بيتشر از ساير كشورها در تلاش بر تقويت رژيم صهيونيستي هستند، امروزمشاهده مي شود كه كشورهاي اروپايي در بعضي موارد يا دخالت نمي كنند يا سكوت اختيار مي كنند، اما متاسفانه تلاش كشورهاي عربي بسيار ناراحت كننده است، به طور مثال هنگامي كه حماس شكل گرفت اكثريت كشورهاي عربي نسبت به آن موضوع نظر منفي داشتند، در حالي كه كشورهاي اروپايي در آن برهه زماني سكوت كردند، از رژيم صهيونيستي انتظار رفتار انساني نمي رود لذا كسي كه غزه را محاصره كند عرب را محاصره كرده و من از اظهار اين مطلب هيچ باكي ندارم، كشورهاي عربي از جمله عربستان و مصر هميشه همراه و ياور اين طرح و پروژه غربي هستند، در فلسطين اشغالي در غزه، يك خانواده فلسطيني، كپسول گاز در اختيار ندارند كه با آن غذا بپزند، از آن سو مصر به طور رايگان يا با قيمت هاي بسيار ارزان به رژيم صهيونيستي در فلسطين اشغالي كپسول گاز مي فرستد، وقتي كه كشورهاي غربي و رژيم صهيونيستي ما را مورد محاصره قرار مي دهند و تحريم مي كنند اتفاق بسيار عادي و معمولي است چرا كه آنان دشمن ما هستند و ما از آنها انتظار عملكرد انساني نداريم، ولي وقتي كشورهاي عربي با آنان همكاري مي كنند به نظر من اتفاق بسيار خجالت آور و حتي گريه دار است، و من در درجه اول دو كشور مصر و عربستان را مقصر مي دانم،اگر كشورهاي عربي نمي توانند كمكي و تلاش براي شكست محاصره غزه انجام دهند، حداقل مساله اين است كه مي توانند با ارسال كمك هايي حتي به صورت غير مستقيم به ديگر عرب هاي در حال محاصره كمك برسانند، آنها مي توانند حتي در قالب صليب سطخ كمك هاي خود را ارسال كنند همانطور كه وزير خارجه قطر هم اين را به اين موضوع اشاره كرد، لذا آنها در اين محاصره، مي خواهند فلسطينيان را مقصر جلوه دهند، نه رژيم صهيونيستي را اين در حالي است كه غرب اين محاصره را بر ما تحميل كرد، همان غربي كه حتي اجازه انتخاب رهبر سياسي براي خودمان را نمي دهند،در گفته هاي اخير وزير خارجه عربستان بر مقصر بودن فلسطينيان در محاصره غزه تاكيد شد.
- موضع گيري اعراب تنها در مورد محاصره غزه صدق مي كند يا مصاديق ديگري هم دارد؟
موضوع بسيار روشن است، همانطور كه مي دانيد در جنگ اسراييل عليه لبنان در سال 2006 اعراب در جنگ با رژيم صهيونيستي همراه بودند و به طور آشكارا در جنگ مشاركت كردند، آنها حتي در صدد پوشاندن اين مشاركت در جنگ هم برنيامدند و ما تنها چيزي كه از اين كشورهاي غربي مي خواهيم اين است كه دست از سرما بردارند،ما نه از آنها انتظار كمك داريم نه چيز ديگري ، فقط دست از توطئه چيني بر عليه ما بردارند و ما را به حال خود رها كنند، توطئه عربي وجود دارد و نمي توان آن را انكار كرد كه اين توطئه جزيي از طرح امريكايي در منطقه است، آمريكا به هر جا كه لشكر كشي مي كند بعد از مدتي از آنجا عقب نشيني مي كند و پس از مدتي مايوس مي شود، من معتقدم كه اين كشورها، آلت دست آمريكا در منطقه هستند و اين كشورهاي عربي بايد بدانند كه امريكا خدا نيست و آمريكا هم مانند ساير ابرقدرت ها از بين خواهد رفت، اين كشورهاي عربي بهتر است رويه ديگري را انتخاب كنند، سعي كنند ارتباطشان را با خدا و ملتشان و اصالتشان و هويتشان تقويت كنند.
- جنگ 33 روزه رژيم صهيونسيتي عليه لبنان در سال 2006 يكي از حوادثي بود كه بر تحولات منطقه و قدرت رژيم صهيونيستي تاثير بسزايي داشت، نظر شما به عنوان نماينده يك جنبش فلسطيني در رابطه با اين جنگ و تاثير آن بر مقاومت فلسطينيان چيست؟
ما مي دانيم كه هر جنگي در منطقه تاثيرات و بازتاب هاي خاص خود را بر اطرافش دارد، به طور مثال هنگامي كه جنبش انتفاضه مقاومت فلسطين به پا خواست تمام ملت هاي هم جوار آن تحت تاثير قرار گرفتند، جنبشهاي مقاومت ديگر نيز گسترده شد، مثلا هر جايي حالت هايي از عزت و خود باوري باشد تاثير خود را بر ساير مكان ها خواهد گذاشت، انقلاب اسلامي ايران نيز همينگونه بود وقتي كه اين انقلاب به پيروزي رسيد بازتاب هاي مثبت اش به ساير كشورهاي ديگر رسيد، دين و ديانت مردم افزايش يافت ، جنبش اسلامي گسترده تر شد، پس در هر جايي عزت و سربلندي باشد تاثير خود را بر ديگر نقاط جهان خواهد داشت، در جنگ 33 روزه نيز اينگونه بود، با در نظر گرفتن اين مساله كه اسراييل اين بار در جنگ عليه لبنان تمام قوا و نيروهاي خود را به كار گرفت، ولي ديديم كه اسراييل چگونه در اين هجوم اش به لبنان غافلگير شد با توجه به آنكه علي رغم اين همه گردآوري نيرو، باز از آمريكا درخواست كمك كرده بود لذا اين پيروزي براي حزب الله تا ابد در تمامي يادها باقي خواهد ماند، آنچه كه واضح است اين است كه اين جنگ بر تمام حركت هاي اسلامي تاثر خودش را گذاشت از مغرب تا اندونزي و خوب اين بسيار طبيعي است كه تاثير خود را نيز بر مقاومت اسلامي در فلسطين گذاشته باشد، تمامي كساني كه نسبت به مقاومت شك داشتند با اين پيروزي دريافتند كه مي توان در برابر اشغالگران ايستادگي كرد و ثابت كرد كه اسراييل هم قابل شكست است، پس از شكست رژيم صهيونيستي در سال 2006 ضعف اين رژيم كاملا نمايانگر بود و به مقاومت اسلامي ثابت كرد كه روزي مي توان به از بين بردن رژيم صهيونيسيت از صحنه وجود رسيد، بنابراين شكست اسراييل در دوردست ها قرار ندارند و قابل دستيابي و امكان پذير است همچناني كه بسياري در منطقه اين سخن را رد مي كنند،اگر با برخورد قوي و ايمان و كمك و ياري خداوند با اين رژيم مبارزه كنيم، پيروزي در انتظار است و اگر كشورهاي عربي با يكديگر متحد مي شدند پيروزي و غلبه عليه اسراييل در اين جنگ صد در صد حاصل مي شد، امروز ما به اين باور رسيديم كه مي توان روزي به نابودي اسراييل برسيم و بخشي از اين حاصل حركت و قدرت حزب الله و سيد حسن نصرالله و همچنين ساير جنبش هاي مقاومت اسلامي است.
- آقاي ابوشريف اشاره كرديد كه جنگ 33 روزه بر اسراييل نيز تاثير گذار بود و موجب ضعف اين رژيم شد با توجه به اين موضوعات اوضاع داخلي رژيم صهيونيستي را در حال حاضر چگونه مي بينيد؟
اين رژيم داراي ارتش و سلاح هاي مختلف و پيشرفته است و حتي نسبت به ساير كشورهاي ديگر منطقه امكانات اين رژيم از جمله ارتش قوي و نيرومند با كشورهاي عربي برابري مي كند، و در كنار آن نقاط ضعف ديگري نيز وجود دارد كه رژيم صهيونيستي نيز در آن بسر مي برد، از نظر سياسي، اسراييل شايد اولين رژيمي محسوب شود كه فاقد يك رهبري سياسي مي باشد در جنگ اين رژيم عليه لبنان نيز ديده شد كه يك سري رهبران سياسي مختلف از نخست وزير تا وزير دفاع همه با يكديگر فرمان صادر مي كردند، آنچه كه در مورد رهبري رژيم صهيونيستي وجود دارد اين است كه رهبري اين رژيم داراي ضعف هاي زيادي است،
آنچه كه ميان رهبران سياسي اين رژيم ديده مي شود رقابت فراوان براي رسيدن به پست بالاتر است، اما درگذشته اين رژيم چنين چيزي نبود اگر كسي از پست خود استعفا مي داد، ديگران در تلاش و رقابت تنگاتنگ براي رسيدن به آن پست نبودند، رقابت محدودي وجود داشت ولي به طور طبيعي، و هركس كه پيروز مي شد بقيه افراد به موقعيت هاي كاري خود بازمي گشتند، اما شخصي به نام پرز در راس رهبران اين رژيم هرجا كه پا مي گذاشت از موقعيت خود در آن مقام پايين تر نمي آمد، اين شخص هيچ گاه از هيچ پستي در اين رژيم نمي گذشت، ممكن بود زماني نخست وزير باشد و زماني ديگر وزير بخش ديگري، براي او تنها اين مهم بود كه در يك پستي حتما حضور داشته باشد و هميشه اين هدف را در سرمي پروراند و آن پيروزي اين رژيم بود، اين شخص يكي از رهبران سياسي اين رژيم است كهاز سال 1984 تا امروز در راس كار حضور دارد و اين رژيم درطول اين سال داراي اين چنين رهبران سياسي بود، اما امروز مجموعه اي از افراد فاسد براي رسيدن به سلطه رژيم صهيونيستي تلاش مي كنند، تنها دغدغه آنها رسيدن به حكومت است و نه به زعم رهبران گذشته شان پيروزي اين رژيم، و حتي حاضر به انجام هركاري و اتخاذ هر عملي براي پيروزشدن بر يكديگر در رقابت سياسي هستند، اما در گذشته براي سران رژيم طرح هاي صهيونيستي و ايجاد يك دولت بزرگ جز اولويت ها بود كه با مرور زمان اين مساله براي دست اندركاران اين رژيم كمرنگ تر مي شود، اين اوضاع رژيم صهيونيستي از نظر رهبري سياسي بود ولي يكي ديگر از مهمترين عناصر اين رژيم، ارتش است، ارتش رژيم صهيونيستي متشكل از تمامي مردم اين رژيم است بدين معني تمامي مردم اسراييلي جز ارتش به شمار مي روند، چه زن و چه مرد همه در ارتش حضور دارند، و خدمت در ارتش براي همه افراد اجباري است و هركس كه خدمتش تمام شود جزو نيروهاي ذخيره به شمار مي رود، حتي اگر به سن بازنشستگي رسيده باشد، زنان و مردان همه دريك سطح هستند و همگي بايد در ارتش خدمت كنند، ارتش رژيم صهيونيستي داراي مشكلات زيادي است همانطور كه در جنگ سال 2006 با لبنان ديده شد ارتش اين رژيم تا حد زيادي دچار ضعف و سستي شد، اين ارتش دچار ناكامي ها و شكست هاي فراواني شد كه اين ضعف ارتش به طراحي و برنامه ريزي جنگ و يا به مسائل تاكتيكي بازمي گشت، آنچه كه وجود دارد آفت حالت هاي روحي و رواني سربازان اين رژيم بود كه تا به حال چنين حالاتي را تجربه نكرده بودند، ديده مي شد بسياري از سربازان بازگشته از جنگ لبنان گريه مي كردند و ازنظر روحي بسيار فروريخته و متلاشي بودند، اين رژيم از نظر ارتش داراي ضعف ها و شكست هاي فراواني است علي رغم دارا بودن امكانات فراوان و پيشرفته اش، در حفظ آرامش نوار غزه هم دچار مشكلات فراواني شد، نوار غزه يك نوار باريكي است كه از 360 كيلومتر تجاوز نمي كند كه بخاطر اين مسافت ارتش رژيم صهيونيستي دچار مشكل شد و در درگيري بسيار ناچيزي، از آنجا عقب نشيني كرد، تمامي اين ناكامي ها بر ضعيف بودن ارتش رژيم صهيونيستي و عدم قدرت و شكستش دلالت مي كند و اما از لحاظ جبهه داخلي رژيم صهيونيستي كه براي اين رژيم بسيار مهم است كه در جنگ هاي آينده بر آن حساب باز مي كنند، هم اكنون جبهه داخلي در رژيم صهيونيستي رو به تحليل رفتن و ويراني است حالا يا به دلايل ديني يا اجتماعي، اين درحالي است كه هنگامي كه موشك هاي حزب به مناطق اين رژيم اصابت كرد و حيات زندگي آنها را مختل كرد، بسياري از ساكنان اين رژيم را به خروج از منطقه اشغالي واداشت و به فكر استقرار درجايي به غير از سرزمين اشغالي انداخت، هم اكنون حدود 750 هزار اسراييلي وجود دارند كه شناسنامه اسراييلي را دارا هستند ولي در فلسطين اشغالي زندگي نمي كنند، علي رغم اينكه بسياري از آنها شناسنامه دار هستند در خارج زندگي مي كنند و تمايلي به بازگشت به آنجا را ندارند، تمامي اين مسائل، حالت هاي ضعفي است كه در درون رژيم صهيونيستي وجود دارد و متاسفانه بايد بگويم علي رغم تمامي اين ضعف هاي موجود هيچگاه اتحادي براي پيروزي بر اين رژيم توسط اعراب صورت نگرفته است در صورتي كه اگر تمامي ما متحد شويم مي توانيم اين رژيم را شكست دهيم، مقاومت ثابت كرد كه اسراييل قابل شكست است.
- همواره براي حل مسايل فلسطين كنفرانسها و مذاكراتي برپا و توافقنامه هايي امضا مي شود ولي اثري ندارد آيا از نظر شما اين توافقنامه ها هيچگاه پشتوانه اي براي ملت فلسطين بوده است يا خير؟
توافقنامه هاي صلحي هم چون اسلو و نظير اين ها مورد تاييد مردم فلسطين نيست زيرا كه ملت فلسطين هنوز براي مقابله با رژيم صهيونيستي و ادامه مقاومت تازه نفس است، هرچند كه كشورهاي عربي و تشكيلات برخي از اين كشورها به وجود چنين توافقنامه هايي ايمان دارند ولي ما آن را تاييد نمي كنيم زيرا اين طرحها غربي است و طرح اسلامي و طرح مقاومت نيست، اين طرح آمريكايي – اسراييلي است، همانند توافقنامه اسلو كه بيشتر درصدد جلب منافع رژيم صهيونيستي بود، اين توافقنامه كه توسط اسراييل و بدست شيمون پرز از اول تا آخر آن تدوين شده بود، درصدد قانع ساختن مصر برآمد به عنوان اينكه، او پيشنهاد كننده اين توافقنامه به فلسطين باشد تا فلسطين به راحتي آن را بپذيرد، در صورتي كه اين توافقنامه يك توطئه صهيونيستي بود كه توسط مصر به فلسطينيان پيشنهاد شد، توافقنامه صلح يكي از حساس ترين و خطيرترين مسائل است، ازنتايج چنين توافقنامه هايي، ايجاد دو دستگي ها و تفرقه و درگيري همراه با خون و خون ريزي به وجود آمد و تاثير توافقنامه هايي مثل اسلو بر مردم فلسطين بسيار اسف بار بود و هيچ كس نمي خواهد مثل اسلو تكرار شود، رژيم صهيونيستي بازهم سعي مي كند در قالب توافقنامه هاي ديگري، جلو بيايد، اما با درك اين كه اسراييل اشغال گر و غصب كننده است مي توان به راحتي دريافت كه توافقنامه از اين دست فقط ظاهرش فرق كرده و فقط زبان آن متفاوت شده است و هدف، همان هدف هاي گذشته است، اين دست از توافقنامه ها، توطئه غربي است كه براي سيطره و تسلط برما و از بين بردن هويت اسلامي مان، آمده است، و در نهايت اينكه تمامي اين اقدامات كه مسير صلح ناميده مي شد همگي به ضرر ملت فلسطيني بود كه باعث از دست دادن بسيار چيزهاي مهم ما شد.
- مي دانيد كه امروز اختلافات دروني بين گروههاي فلسطيني موجب شده تا رژيم صهيونيستي از اين فرصت بهره ببرد هر چند خود اين رژيم در دامن زدن به اين اختلافات نقش اساسي دارد مي خواهم بپرسم كه چه راهكارهاي براي رفع اختلافات دروني فلسطين دارد؟
ما در گذشته همگي با هم زندگي مي كرديم، هرچند كه اختلافاتي داشتيم، هريك از ما گرايش متفاوتي داشت يكي گرايش اسلامي داشت و ديگري گرايش غيرديني داشت، ولي تمامي ما در زندان هاي رژيم صهيونيستي به سر مي برديم، در همان زندان يك كميته ملي تشكيل داده بوديم كه تمامي گرايش ها در آن شركت داشتند و هميشه راهي براي تفاهم و عدم تفرقه را درنظر مي گرفتيم. در دانشگاه ها، محافل مختلف، علي رغم وجود اختلافات، هميشه شيوه اي براي برقراري تفاهم و عدم نزاع و جنگ وجود داشت، تنها دليل اختلاف موجود ميان فلسطينيان، مطرح شدن اين طرحها است، يكي بر ادامه زندگي و ايجاد تفاهم با اشغالگران اصرار دارد وديگري بر مقاومت و مقابله با رژيم صهيونيستي، اين دو طرح، دو طرح كاملا متضاد و مخالف است و هيچ گاه ممكن نيست با وجود اين دو طرح اختلافات دروني فلسطين حل شود، تا زماني كه گروهي بر راه اول اصرار ورزد و گروه ديگر بر راه دوم هيچ گاه اختلافات از بين نخواهد رفت، و با وجود اينكه مساله انتخابات براي حل اين اختلافات مطرح شده است كه انتخاب آن به عهده مردم فلسطين باشد ولي واقعيت اين است حتي اگر اين مساله بخواهد با انتخابات حل شود تشكيلات ديگر حاضر به پذيرش پيروزي گروه مخالف خود نيستند، به طور مثال اگر حماس پيروز شود ساير تشكيلات قبول نخواهند كرد، مساله ديگري كه مطرح شده، مساله گفتگوها است كه مصر در راس آن قرار دارد، به نظر مي رسد اين قضيه گفتگوها نيز يك بازي سياسي است و از اساس نادرست است، مصر در اين روند گفتگوها مي خواهد مسائل را بر دوش خود حل كند، و نمي خواهد مساله را به طور اساسي تغيير دهد بلكه همان خطي مشي سابق را پيش مي گيرد كه اساس آن پوچ و است، ولي ما معتقديم اگر همگي بخواهند همانند گذشته، به راه هاي حل اختلاف خواهند رسيد و ديگر از ادامه درگيري ها و كشتارهاي مابين ايشان جلوگيري مي كنند، اما تا هنگامي كه هركس بر مواضع خود پافشاري مي كند اين اختلاف پابرجاست ولي آنچه كه تاكنون در فلسطين راه حل اختلاف بوده و موفقيت آميز هم بوده طرح مقاومت بوده، اين مقاومت بود كه توانست تمامي گروه ها را با هم جمع كند و همه با هم متحد شدند.
- نظرتان درمورد سخنان روز جمعه آيت الله خامنه اي درخصوص فلسطين مبني بر اينكه "مهمترين مساله در منطقه هنوز قضيه فلسطين است" چيست؟
مطمئنا همانطور كه رهبر انقلاب اسلامي اشاره كرده اند، با وجود مسائل ديگر در اطراف دنيا، مساله فلسطين مهمترين قضايا مي باشد، و مساله فلسطين نه تنها مشكل فلسطينيان بلكه مساله مسلمانان نيز هست، هر مسلماني در هر نقطه از جهان اگر خواستار پيشرفت باشد نمي تواند متاثر از قضيه فلسطين نباشد حتي اگر فاصله جغرافيايي زيادي با آن داشته باشد، به طور مثال ما حتي در قرآن مي بينيم كه يك خط ربطي ميان مسجدالاقصي و مكه وجود دارد، اين يك محور محسوب مي شود، اين يك محور تاريخي محسوب مي شود مربوط به رابطه متقابل مسلمانان با فلسطين، به اين معنا اگر مسلمانان مي توانستند بر ترس مسلط شوند اموراتشان خوب پيش مي رفت، معيار پيشرفت و قدرت براي امت اسلامي، به معني ارتباط تنگاتنگ با قدس بود، هم اكنون هم هر پيشرفتي براي امت اسلامي جز با رويارويي و مقاومت در برابر رژيم صهيونيستي حاصل نمي شود، اشغالگري فلسطين يك طرح آمريكايي – صهيونيستي است كه براي تسلط بر منطقه ترسيم شده است و امروز ايران اسلامي كه تحت فشار مكرر غرب است، نمي تواند بدون محورقراردادن مساله فلسطين بر غرب پيروز شود، چون امروز كسي كه با ايران در جنگ است، اسراييل است. صهيونيست ها هستند كه هميشه با تحريك آمريكا و توطئه چيني برعليه ايران فضاي منطقه را پيچيده مي كنند، و بهتر است اينگونه بگوييم در آراء و معادلات آمريكا برعليه ايران موثرترين افراد صهيونيست ها هستند، و ايران قادر نيست پيشرفت كند و ايدئولوژي خود را شكل بدهد مگر اينكه در مبارزه با اشغال اشغالگران باشد، اين رژيم همانند غده سرطاني است كه اگر آن را از ميان برنداريم براي تمامي بشريت خطرناك است، نه تنها براي مسلمانان و يا فلسطينيان و يا براي منطقه خطرناك است، بلكه تمامي بشريت از اسراييل در خطر است، سيدعلي خامنه اي، رهبر انقلاب، اين خطر اسراييل را به خوبي درك كرده است و از خطر اين رژيم بر تمامي انسانيت به خوبي آگاه است، و همانطور رييس جمهور ايران، آقاي احمدي نژاد نيز به درستي اشاره كرده بودند كه اين طرح اسراييلي، طرحي برعليه تمام بشريت است، نه تنها مسلمانان، بلكه بشريت و انسانيت نيز از اسراييل درخطر است.
- به آقاي احمدي نژاد اشاره كرديد اگر امكان دارد كمي بيشتر در مورد مواضع وي توضيح دهيد ؟
من فكر مي كنم در آن زماني كه در منطقه همه به روش مسالمت آميز با رژيم صهيونيستي معتقد بودند، احمدي نژاد به يكباره آن را متحول كرد، او به معادلاتي بازگشت كه از بين رفتن اسراييل را مطرح مي كرد، بايد اين مساله را درنظر گرفت كه مطرح كردن چنين مساله اي در سياست اصلا كار ساده اي نيست، ممكن است اين مساله را يك شخص عادي مطرح كند و يا يك متفكر و يا يك مورخ، اما زماني كه رييس جمهوري يك كشور آن را مطرح كند، حالا ديگر قضيه فرق مي كند، كشورها و محافل رسمي دنيا به اين مساله جدي تر نگاه مي كنند كه رييس جمهوري كشوري سخن از ميان رفتن اسراييل و عدم مشروع بودن آن مي كند، اكنون وقتي ما از فلسطين سخن مي گوييم آنچه كه فعلا منظورمان به آن منطقه جغرافيايي است، شامل كرانه باختري و نوار غزه و آنچه كه اسراييل به زعم خود بخواهد به فلسطين بدهد، و هيچگاه در سخن گفتن از فلسطين، تصوير فلسطين تاريخي به ذهن ما متبادر نخواهد شد، فلسطيني كه توسط اشغالگران، غصب شد و حقايق آن فلسطين كم كم روبه پنهان شدن داشت، و هميشه راه حل عادلانه مطرح شده از ديگران اين بود كه فلسطينيان به حق خود در اين نقاط قانع باشند، و حالا چه برسر آوارگان فلسطيني كه در سرگرداني بسر مي برند معلوم نيست، راه حل عادلانه اين بود كه اسراييل به اشغالگري خود بپردازد و زمين ها را غصب كند و مردم را از خانه و كاشانه خود فراري دهد، هميشه حق با اشغالگران بود و حق فلسطينيان پايمال مي شد، تمامي اين مسائل زماني به هم آميخته شد و طوري شد كه ديگر همه، فلسطين اشغالي را حق رژيم صهيونيستي مي پنداشتند تا اينكه آقاي احمدي نژاد آمد و حقايق را به شكل اول خود بازگرداند، او گفت حقيقت اين است، جغرافياي واقعي فلسطين اين است، هركه مي خواهد قبول كند و هركه نمي خواهد قبول نكند، رييس جمهوري گفت اسراييل اشغالگر است و بايد از فلسطين خارج شود، از هر راهي بايد فلسطين را ترك كند، به نظر من طرح اين مساله از سوي احمدي نژاد بسيار جسورانه و شجاعت آميز بود.
- اگر سخني مانده كه بيان نكرده ايد بفرماييد؟
خير، از شما ممنون هستم و اميدوارم روزي برسد كه بر سر نابودي رژيم صهيونيستي با يكديگر گفتگو كنيم انشاءالله.
گفتگو از سميه موسوي ،سيد حامد حجت
پايان پيام
شنبه 6 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[مشاهده در: www.hayat.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 206]
-
گوناگون
پربازدیدترینها