واضح آرشیو وب فارسی:حيات: فرازي از وصيتنامه شهيد (21)؛حفظ حجاب بزرگترين ضربه براي نابودي دشمنان است
تهران - حيات
بسم الله الرحمن الرحيم
«من طلبني وجدني و من وجدني عرفني و من عرفني احبّني و من احبّني عشقتني و من عشقتني عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلي ديه فانا ديه »
هر كس مرا طلب كند و بجويد مي يابد و هر كس بيابد مي شناسد و هر كس مرا شناخت دوست مي دارد و هر كس دوست بدارد عاشق مي شود و هر كس عاشق شود من هم عاشقش مي شوم و هر كه را عاشق شدم مي كشم و هر كس را كه كشتم ، پس ديه او بر من واجب مي شود و ديه او خودم هستم.
حال كه براي لبيك به نداي امام امت راهي مرز مي شوم تا اندك خون نا قابل را كه در بدنم دارم براي تداوم بخشيدن و آبياري نهال انقلاب نثار آن كنم . لذا وصيتهايي دارم كه از شما و خانواده ام و امّت حزب الله مي خواهم آنها را در حد امكان انجام دهيد و عمل كنيد.
مادر عزيزم : اين را مي دانم كه هيچ فرزند صالح و متعهّد قدرت آن را ندارد كه بتواند زحمت يك شب
مادر را جبران كند . من يكي كه نتوانستم در اين دنياي فاني از عهده زحماتتان در بيايم و قدمي جلوتر از تو نگذارم و تا بهشت بدرقه ات كنم.
مادرم اين حكم قرآن بود كه در حسّاسترين لحظات از شما جدا شدم تا به ديار عاشقان بروم ، ولي از شما مي خواهم مرا حلال كني و در موقع دعا فراموشم نكني كه همواره رمز موفقيت را در دعاي شما مي دانم و نيز از شما مادرم مي خواهم كه بعد از شهادتم گريه نكني و صبر داشته باشي تا دشمنان از گريه ات در تبليغات شوم خود استفاده نكنند . اي مادر با حرفهاي خود سعي كن دشمن را زمين بزني تا نتوانند بلند شود و همچنان دهانشان بسته بماند ، سعي كن در تشييع جنازه ام خونسرد باشي و روي جنازه ام شيريني پخش كني ، همچنين مادرم مي دانم كه به من خيلي محبت داشتي حال بعد از شهادتم سعي كن بيشتر از محبتي كه به من داشتي به همسرم داشته باشي و او را به عنوان دخترت دوست داشته باشي و نگذاري احساس تنهايي بكند و در آخر مادرم از تو مي خواهم طوري رفتار كني كه به عنوان مادر نمونه هم در اين دنيا و هم در آن دنيا مادران ديگر از تو درس بگيرند.
پدر عزيزم : تو علاوه بر اينكه برايم پدر بودي و زحمات زيادي را تحمل كردي ، مرا بزرگ كردي و اين خط كه من ميروم تو ياد دادي و تو گفتي كه اسلام چيست و از همان دوران كودكي به من فهماندي تا توانستم با همان مقدمه حقايق را درك كنم و دنبال آن حقايــق زندگي خود را فداي آن كنم كه آن حقايق را همان
راه سرخ حسين (ع) مي دانم . از شما مي خواهم كه اگر شهيد شدم در قطعه شهداء در وادي رحمت دفنم كنيد و جنازه ام را به مادرم و همسرم و برادر و خواهرانم نشان دهيد . و همچنين از تو مي خواهم كه چون نخست خبر شهادتم را به شما خواهند داد سعي كني خونسرد باشي و استوار در مقابل ضد انقلاب بايستي و از امر به معروف و نهي از منكر دست برنداري و دختر و همسر كوچكم را به فرزندي قبول كني كه يتيم نوازي از خصلت پيامبران است.
دوستان عزيز و امّت حزب الله سعي كنيد هيچگاه در مجالس غيبت شركت نكرده و حاضر نشويد كه خدا خيلي بدش مي آيد همچنين سعي كنيد به ساده دلان بفهمانيد كه ندانسته و نشناخته عليه مسئولين و شخصيّتهاي جمهوري اسلامي اين ياران صديق امام چيزي نگويند و قضاوتهاي بي مورد نكنند كه اينها ميوه هاي اين انقلاب خونين هستند.
سخن ديگري براي همه دارم : اين است كه حلال نخواهم كرد كسي را كه از شهيد شدن من استفاده كند براي خواسته ها و كارهاي خود چون من به كسي تعلق ندارم ، مال خدا هستم و به سوي او رفتم.
(انا لله و ان اليه راجعون)
در خاتمه پدرم چون وصي و قيوم من تو هستي برابر حكم قانون اسلام و قرآن با همسر و فرزندم و در دگر مسائل شرعي و عرفي رفتار كن.
موفّق باشيد
«شهيد مهدي محمّدي خلّص»، 31/4/61
پايان پيام
جمعه 5 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]