واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: در گزينش همسر، قبل از انتخاب و عقد ونيز در جريان زندگي مشترك نكات مهمي وجود دارد كه وقوف و آگاهي نسبت به آنها براي توفيق امر زناشوئي و پيشگيري از مشكلات موثر است در زير به 20نكته ارزشمند اشاره مي شود.
1-در مرحله آشنائي قبل از ازدواج ، خصوصيات خود را براي طرف مقابل آشكار كنيم. بايد خود را آشكار كنيم تا ديگران ارزيابي مناسبي از ما بدست آورند. از فرد مقابل نيز چنين خواسته اي داشته باشيم.بطور مثال اگر شما در برخي از موقعيت ها زود از كوره در مي رويد و عصبي مي شويد سعي نكنيد در هنگام آشنائي قبل از ازدواج در مقابل فرد مقابل از بروز چنين رفتاري جلوگيري نمائيد و پنهانش كنيد.
اين امر بدين مفهوم نيست بگوئيم « من اينم مي خواي بخواه، نمي خواي هيچ» و اينگونه نيز تصور نكنيم كه هيچيك از ما نمي توانيم تغيير كنيم . بلكه مي توان ، برخي از خصوصيات را تغيير داد اما هم اينك آنگونه كه هستيم خود را عيان و آشكار نمائيم.
2-احساسات دوستي و علاقه خود را بيان كنيم و آنرا پنهان ننمائيم.بعبارت ديگر اجازه دهيم تا ديگران بفهمند ما دوستشان داريم و اين را به زبان آوريم بعضي ها عليرغم اينكه فرد مقابل را دوست دارند، براي او دلتنگ مي شوند و در تنهائي خلاء او را احساس مي كنند معذالك وقتي كه با فرد مواجه مي شوند احساسات خود را مخفي نگه مي دارند و فرد مقابل دچار سوء تفاهم مي شود.
3-ديگران را آنطور كه هستند پذيرا باشيم. نه آنطور كه ما مي خواهيم.هر شخصي ، براي خود ، شخصيت منحصر بفردي دارد. داراي احساسات ، انگيزه ها، باورها و راه و روش خاصي براي زندگي كردن و رفتار اجتماعي است. در رفتار زناشوئي بايد همسر خود را آنطور كه هست بپذيريم و سعي نكنيم اورا تغيير دهيم آنچنانكه دلبخواه ماست . اگر احساس مي كنيم فرد مقابل آنطور كه هست دلبخواه ما نيست بنابراين از ازدواج كردن با او بهتر است صرف نظر كنيم.
4- اين تصور اشتباه است كه فكر كنيم ، قادريم همسرمان را تغيير دهيم.انسان ها پس از دوره نوجواني نسبت به خصوصيات و شخصيت خود ساختمان محكمي پيدا مي كنند و تغيير به اين سادگي نيست. بعضي ها با فكر اينكه در آينده قادرند همسرشان را تغيير دهند ، تصميم به ازدواج مي گيرند و سال ها بعد متوجه مي شوند كه در اين تغيير موفق نبوده اند، از اينروتصميم امروز شما بايد بر اساس ارزيابي خصوصيات كنوني فرد اتخاذ شود.
5-فعاليت هاي مشترك داشته باشيم. فعاليت هاي مشترك همچون فعاليت مشترك در تحصيل ، شغل، هنر ، ورزش و امثالهم علايق و اهداف مشترك ايجاد مي كند و تداوم دوستي و تفاهم را افزون مي سازد.
6-در ارتباط با مشكلات زندگي با همسر خود صحبت كنيم و يكديگر را به مشورت فرا خوانيم. براي اين منظور در طول هفته ساعتي را تعيين كنيد و در آن ساعت با آرامش و با حوصله به صحبت هاي همسر خود گوش فرا دهيد و بعد اظهار نظر كنيد. اين عمل؛
الف – احترام متقابل را افزايش مي دهد ب: همفكري و همدردي ايجاد مي كند
ج: مفهوم زيباي « شما زندگي مشترك را آغاز مي كنيد » را عينيت مي بخشيد.
خوب است چنين رفتار مشورتي را با كودكان خود نيز داشته باشيم.
7-ازدواج در سنين مناسب (22 تا 28 سال ) با پختگي بيشتري توام است. ازدواج در سنين پائين تر بيشتر تحت تاثير احساسات و ايده آل هاست و در سنين خيلي بالاتر نيز ممكن است بلعكس با نوعي بدبيني و منفي گرائي همراه باشد.
8-وقتي بين شما گفتگو و مشاجره رخ مي دهد ، متمركز بر حل مسئله عمل كنيد. زوجين در اين هنگام ممكن است مسائل مختلفي را پيش كشد و موضوع اصلي را گم كنند. بنابر اين سعي نمائيد هم اينك كه موضوعي مورد مشاجره شماست فقط و فقط به روي همان مسئله گفتگو كنيد و سعي نكنيد در حالت ناراحتي و عصبي عقده گشائي كنيد و از هر دري صحبت به ميان آوريد و بعد نتوانيد به نتيجه برسيد.
9- همواره از انتقاد مستقيم بپرهيزيم و عمل سرزنش كردن و نكوهش را ترك كنيم . سعي كنيد درباره موضوعي كه مورد نظر است و ممكن است همسرتان را برنجاند بطور غير مستقيم گفتگو كنيد هميشه در مرحله اول براي بيان يك موضوع انتقادي زمينه سازي نمائيد و بعد بتدريج وارد بحث اصلي شويد.
10-در لحظات مشاجره و گفتگوي تند سعي كنيم از واكنش هاي آني پرهيز نمائيم. خصوصا از كلمات زشت اجتناب كنيد. زيرا ممكن است مشاجره شما روزهاي بعد فراموش شود ولي واكنش هاي آني و كلمات زشت و توهين آميز مدتها در قلب طرف مقابل باقي بماند . يك ضرب المثل فرانسوي مي گويد: زخم خنجر روزي به هم وصل مي شود ولي زخم زبان شايد هرگز.
11-در مورد تغييراتي كه دوست داريم در رفتار همسر خود ايجاد شود با او در فرصت هاي مغتنم صبحت كنيم. خواسته خود را با منطق براي او بنويسيم يا با او گفتگو كنيم. تكنيك درست آن ، اينگونه است. اول تاييد رفتار خوب همسر و بعد انتقاد . بطور مثال مي گوئيم؛ تو مهرباني ولي وقتي عصبي مي شوي قيافه ات بر مي گردد و در شان تونيست . من دوست دارم هميشه همان چهره مهربان تورا ببينم.
12-اين برخورد نازيبا و نادرست است كه به همسر خود بگوئيم ، من فكرت را مي خوانم.ازخواندن فكر و احساسات ديگران خودداري كنيم. بطور مثال ممكن است بگوئيم : من مي دانم از اينجا مي روي چه برنامه اي داري؟! و يا تو هدف از فلان كارت دوري از من است!
اگر واقعا افكار و احساسات مخصوصي داريم . آن را با زباني خوش با همسر خود در ميان گذاريم و از متلك گفتن ، طعنه زني ، سوء ظن ، تعقيب و گريز اجتناب كنيم.
13-هميشه بهتر است رفتار ما در منزل و محل كار ، منظم و قابل پيش بيني باشد. گاهي ممكن است در شرايطي ، علاقه شديدي را ابراز داريم و ساعات يا روز بعد بالعكس . يا ممكن است مرد لباس بپوشد و زن بپرسد كجا مي روي؟ و مرد فقط بگويد؛ « حالا بر مي گردم» ، « جائي نمي روم» . خوب شما مي توانيد بگوئيد كجا داريد مي رويد. خيلي از اوقات اينگونه برخوردها سوء تفاهم ايجاد مي كند . همچنين اگر به نوعي از طرف مقابل ناراضي هستيد بهتر است نارضايتي خود را با همسر خود در ميان گذاريد.
14-اين امر بغايت غلط است كه دليل و مبناي ادامه زندگي زناشوئي خود را يك شخص يا يك چيز ديگر قرار دهيم.
بطور مثال فرزندان وبگوئيم من فقط بخاطر بچه هاست كه زندگي را باتو ادامه مي دهم يا اگر حرف ديگران نبود من مدتها قبل ، از تو جدا مي شدم. اگر به چنيني مرحله اي رسيديم حتما به يك مشاور مراجعه نمائيم و علل اختلافات خود را توضيح دهيم و راه حل مناسبي براي نحوه ادامه زندگي بيابيم.
15- همواره يادمان باشد «تعهد و وفاداري » نسبت به شريك زندگي بسيار مهم است. فضاي عهد ، يك فضاي بسيار زيبا و لطيف است و در استحكام روابط زناشوئي موثر است. وفاداري و روراستي امنيت خاطر ايجاد مي كند و مشكلات جنبي زندگي را براي طرفين براحتي قابل تحمل مي كند.
16-بخاطر داشته باشيم وقتي اختلالات زناشوئي به مرحله حاد رسيد به مشاور مراجعه كنيم. وقتي اختلافات زناشوئي به مرحله اي رسيد كه ديگر طرفين نمي توانند كاري براي بهبود آن انجام دهند و مرتب در خانه دچار درگيري و پرخاشگري مي رسد حتما بايد به يك روان شناس و مشاور مراجعه كنند و يا در عدم دسترسي به چنين متخصص حداقل نزد بزرگترين بروند كه عادلانه و عاقلانه قضاوت مي كند و رازدار امور خصوصي زندگي شان مي باشد.
17-وظيفه جامعه و قانون در مرحله اول ايجاد موانعي موقتي بر سرراه طلاق است. در كشورهاي مختلف به اين منظور اقدامهاي مختلفي انجام مي شود . بطور مثال در كشور آلمان وقتي فرد براي طلاق مراجعه مي كند در مرحله نخست پرونده درخواست طلاق 3تا 4 ماه به تعويق مي افتد. اگر در اين فاصله مشكل حل شد، موضوع منتفي مي شود. در غير اينصورت زنو شوهر يكسال جدا از هم زندگي مي كنند و در اين مدت پليس هر دو زوج را تحت نظارت قرار مي دهد. اگر در اين فاصله ملاحظه شود آنها با هم رفت و آمد دارند اين مدت يكسال تمديد مي شود وبعد خودبخود پرونده بسته مي شود در غير اينصورت پرونده به جريان مي افتد.
18-اگر افراد به مرحله طلاق مي رسند بايد به آنها تفهيم كرد كه طلاق پايان راه نيست. انسان در زندگي تصميم خود ممكن است دچار اشتباه شود و شايد يكي از آن اشتباعات انتخاب همسر و اين زندگي بوده است. بنابر اين در صورت لزوم بايد با طلاق مواجه شد و آينده را از نو ساخت و اميدوار بود.
19-به هنگام اختلاف زناشوئي همواره بايد به ياد داشته باشيم مسبب درگيري يكنفر نيست. در اختلاف زناشوئي ، زوجين هر دو به نوعي دخيل هستند و علت طلاق غالبا مربوط به مشكل يكي از زوجين نيست لذا بايد در رفتار هر دو نفر تجديد نظر انجام گيرد و هيچگاه نبايد در اختلافات زناشوئي تنها نزد قاضي رفت و راي به نفع خود داد.
20-ترويج اين امر بين خانواده ها و جامعه مهم است كه طلاق به نفع كودكان نيست.
اما اگر اختلافات زناشوئي درون خانه شديد باشد، كودكان به شدت آسيب مي بينند، چنين كودكاني در صورت جدائي والدين چه بسا كمتر آسيب بينند و با يكي از والدين بهتر زندگي كنند و از امنيت بيشتري برخوردار باشند.
طلاق هيچگاه اولين اقدام نيست ولي در برخي موارد بعنوان آخرين اقدام ضروري بنظر مي رسد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 221]