واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: من مدرسه را دوست ندارم!
تا حالا برايتان پيش آمده كه از مدرسه بدتان بيايد و حاضر نباشيد به آن جا برگرديد؟
براي خيلي از بچه ها، چنين اتفاقي افتاده است. معمولا احساس تنفر از مدرسه خيلي طول نمي كشد، اما اگر بيشتر وقت ها چنين احساسي داشتيد آن وقت چه اتفاقي مي افتد؟
مدرسه رفتن يكي از واقعيت هاي زندگي است، درس خواندن مي تواند به شما كمك كند تا آينده تان را آن طور كه مي خواهيد بسازيد.
خوب اگر فكر كردن به مدرسه و يا رفتن به آن جا باعث ترس و نگراني شما شود، بد نيست بدانيد اين ترس و نگراني، مي تواند روي وضعيت جسمي شما اثر بگذارد. بچه اي كه از رفتن به مدرسه نگراني دارد، ممكن است دچار سردرد و يا دل درد شود، دل شوره بگيرد يا حتي احساس كند كه دارد بالا مي آورد.
مشكلاتي كه موقع خواب رفتن پيدا مي كنيد يكي ديگر از نشانه هاي ترس از مدرسه است اگر به اندازه كافي نخوابيد ممكن است در طول روز احساس خستگي كنيد و بد اخلاق و عصباني باشيد، حتي احساس خستگي كردن مي تواند باعث شود فكر كنيد كه روز بدي را در مدرسه گذرانده ايد.
اگر فشار رواني زيادي به شما وارد شد تصميم گيري برايتان مشكل خواهد شد.
مثلا صبح مي توانيد تصميم بگيريد كه صبحانه، چه بخوريد، كدام يك از لباس هايتان را بپوشيد، چون نمي خواهيد به مدرسه برويد، جمع كردن وسايلتان را به عقب مي اندازيد، نتيجه اين كه براي رفتن به مدرسه آمادگي نداريد و حتي اتوبوس مدرسه تان را هم از دست مي دهيد.
ممكن است در خانه ماندن راه حل خوبي به نظر برسد اما فقط باعث مي شود كه روز بعد، مدرسه رفتن برايتان مشكل تر شود.
*حالا يك سوال اساسي: چرا مدرسه را دوست ندارم؟
اگر از مدرسه خوشت نمي آيد اولين كاري كه بايد بكني اين است كه دليلش را پيدا كني.
شايد به اين دليل است كه در مدرسه يك نفر از همكلاسي ها شما را اذيت مي كند (با حرف ها يا حركاتش) يا ممكن است بچه اي را كه دوست نداري، بخواهد كنار شما بنشيند يا وقتش را با شما بگذراند. شايد هم به اين دليل است كه با معلم هايتان يا يكي از آن ها يا چند نفرشان رابطه خوبي نداري! شايد احساس مي كني كه با بقيه فرق داري يا نگران اين هستي كه دوستانت را از دست بدهي...
گاهي ممكن است ناراحتي از موضوع ديگري ناشي شود مثلا از رشته تحصيلي ات و سختي و آسان بودن درس ها يا اين كه فكر كني در انتخاب رشته ات اشتباه كرده اي! يا مثلا فكر كني كه از لحاظ هوشي مثل بقيه بچه هاي كلاس نيستي!
همه اين هايي كه گفتم و خيلي مسائل ديگر ممكن است باعث شود تا نسبت به مدرسه رفتن بي علاقه شوي و از درس هايت عقب بيفتي و فرصت ها را براي جبران از دست بدهي، پس حتما به اين موضوع فكر كن كه چرا مدرسه را دوست نداري و بعد كه جواب چرايت را دادي به دنبال راه هايي باش كه بتواني مشكلت را حل كني.
خوب است درباره مشكلاتي كه در ارتباط با مدرسه داري با يك نفر صحبت كني.
مادر، پدر، معلم يا مشاور مي توانند به تو كمك كنند ولي يك راه ديگر هم وجود دارد اين كه احساساتت را درباره مدرسه، در يك دفتر يادداشت روزانه بنويس. اين دفتر مي تواند يك دفتر يادداشت يا سررسيد يا حتي يك دفتر مشق باشد.
اين راه حل خيلي خوبي براي بيرون ريختن احساساتت است.
احساساتي كه اگر آن ها را در دلت نگه داري ممكن است باعث مشكلاتي براي شما شود.
اصلا لازم نيست آن چه را كه نوشته اي به ديگران نشان دهي، اما حالا كه دست به قلم شده اي يك فهرست از تمام چيزهاي خوبي كه دوستشان داري بنويس حتي اگر زنگ تفريح باشد! حالا ببين مي تواني در فهرستي كه درباره چيزهاي ناراحت كننده مدرسه نوشته اي تغييري ايجاد كني؟ مثلا نكات بد را به نكات خوب تبديل كني؟ يا مثلا انجام به موقع تكاليف ممكن است باعث شود كه وقتي معلم براي درس جواب دادن صدايت مي كند اعتماد به نفس بيشتري داشته باشي؟
آيا پيدا كردن يك دوست جديد باعث مي شود كه كمتر احساس تنهايي كني؟ اگر به يك نفر كمك كني كه كمتر احساس تنهايي كند، آن وقت احساس خوبي پيدا مي كني؟آيا مي تواني راهي پيدا كني كه از طريق آن، علاقه و توانايي هايت را نشان ديگران بدهي؟ شايد نتواني همه نكات بد را به خوب تبديل كني اما سعي خودت را بكن آن چه را مي تواني تغيير بده و از مدرسه رفتن لذت ببر!
چهارشنبه 3 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]