تعادل از نگاه اسلا م در مسير پيشرفت

واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: تعادل از نگاه اسلا م در مسير پيشرفت
آيا اين ديوانگان زنجيري - به معناي واقعي كلمه - عاقل اند كه با وجود دردهاي غم انگيز جهان خاكي چنين وانمود مي نمايند كه به خاطر علم و كشف نقاط مجهول طبيعت، با هزينه هاي سرسام آوري كه محصول عرق جبين كارگران بي رمق و خون ستمديدگان است به سوي كرات دست درازي مي نمايند. با وجود بيماري هاي ناشناخته اي كه به طور روزمره، انسانها را از روي زمين با رنجهاي جانكاهي درو مي كند و با وجود كمبودهاي غذايي و گرسنگي كه روزانه ميليونها انسان را بي جان مي سازد! آيا نوبت به دست يازي به كره مريخ و زحل مي رسد؟
هزينه اين هوسراني هاي جنون آميز بشر به قيمتهاي گزافي از خون ملت هاي ضعيف تمام مي شود و هزينه اي كه اگر در جهت رفع نيازهاي شديد جهان خاكي توزيع مي شد مي توانست بشر را بر غده سرطاني مسلط سازد و قوت و خوراك گرسنگان به خاك آرميده را تامين كند شايد تصور مي كنند كار درستي را انجام مي دهند ولي هيچ عاقلي در گمراهي و سرگشتگي اين چنين مردمي ترديد نخواهد كرد.
چگونگي سير راههاي پيشرفت:
علا وه بر اين چنين گمرهاني در مسير شكافتن ذره و دست يازي به كره عاري از هرگونه هدف علمي هستند آنها نمي خواهند از نقاط ابهام طبيعت سر برآورند بلكه هدف آنها هرچه بهتر و تيز كردن نيش و دندان اتمي و رقابت در كارآيي سلا ح هاي ويرانگر هسته اي و برد بيشتر آنها در درو كردن انسانها از روي زمين و پرپر كردن شكوفه هاي تمدن مي باشد كه بايد گفت: به گونه اي احمقانه و با سرعت سرسام آوري به خودكشي روي مي آورند آيا جنون بالا تر از اين را مي توان در بشر سراغ گرفت كه او به دست خود، خويشتن را سخت زيانمند مي سازد. خداوند متعال اين چنين مردمي را به «الا خسرين اعمالا » معرفي مي نمايد اين است كه شناخت هدف در پژوهش هاي علمي و تعيين زاويه براي گذر و اوج به سوي «الله» ضامن صيانت انسان از سقوط و نابودي است و بلكه اولويت ها را در اقدام به اين پژوهش ها با توجه به نيازهاي مادي و معنوي بشر مشخص مي كند. بي جهت نبود كه سقراط به دانشمندان معاصر خود مي تاخت و معترضانه و پرخاشگرانه به آنها فرياد مي زد كه كوشش هاي علمي شما در جهان شناسي پيش از آنكه در جان شناختي طرفي ببنديد كاري احمقانه است. اگر بشر با توجه به گونه هاي نيازهاي مادي و معنوي اولويت ها را در تحقيق و كاوشهاي علمي مشخص سازد دچار خسران و زيان نمي گردد و از خود كم نمي آورد كه خداوند متعال با تاكيد ما را به خسران و كسر ميزان وجودمان در صورتي كه تحرك دروني و جنبش هاي بيروني ما ناشايسته و عاري از هدف باشد هشدار داده و چنين مي گويد «والعصر ان الا نسان...» كه بشر منهاي جنبه هاي الهي و انساني در كوشش ها و جنبش خود قطعا و بدون هيچ ترديدي زيان مند است و از خويشتن كسر مي آورد مگر آنكه هدف و جهت را مشخص كند و آن را با عمل درست و شايسته پيوند دهد و گوش به آواز حق بوده و با صبر و پايداري وجودش را قوام و تعالي بخشد انسان ها در منطق تعاليم و تربيت اسلا مي اگر در مسير زندگاني پوياي حق نباشند و راه حق و خدا را در برابر ديگران مسدود سازند و مانع جريان مسير زندگاني به سوي خودآگاهي و خداآگاهي گردند و آگاهانه تحت تاثير هوس هاي آلوده و فرومايه قرار گيرند. و فقط جوياي راه هاي انحرافي براي نيل به هدف هاي گذراي زندگي مادي باشند به عنوان كساني در قرآن معرفي شده اند كه خويشتن را دچار كسر موازنه و كاهيدگي و زيان مي سازند. اين جاست كه سفارش هاي اكيد دانشمندان تعليم و تربيت اسلا مي در ايجاد خلوص نيت و لزوم پاكيزگي هدف در مسير تعليم و تربيت و تعلم و ضرورت به كار گرفتن علم در مجراي صحيح انساني اهميت خود را كاملا نشان مي دهد. چون انسان در محيط علماني چه در حال تعاليم و چه در حال تعلم اگر با محركي جهت نما و با تشخيص هدف والا دست به كار گردد قطعا گام هاي استوارتر و دقيق تر در مسير علم برداشته وبه مايه هاي انساني و معنوي خويش مي افزايد و كفه ميزان وجود و اعمالش در روز قيامت دچار خفت و سبك وزني نمي شود. مرهوم شهيد ثاني مي گويد: با متوجه باشيم كه هدف اساسي اين علوم و دانش ها تنها خود علم و كشف نيست بلكه هدف اين است كه تحصيل علم بايد در خط و مسيري قرار گيرد كه آن خط در جهت مقصد الهي و هماهنگ با آن پيش رود معيار و مقياس اين هماهنگي يا از نقطه نظر آليت و ابزاري بودن اين علوم در وصول به رضاي خدا است يا از نظر علم و عمل يا به خاطر اقامه نظام وجود و يا راهنمايي بندگان خدا به خواسته هاي الهي و امثال آنها است. در تعليم و تربيت اسلا مي براي آن كه هر نوع تفكر و كاوش هاي علمي در جهت و خط اهداف الهي و انساني قرارمي گيرد عالم و تعلم و استاد و دانشجو همواره موظف اند كه با سعي در هدف يابي و اخلا ص اراده معطوف به اين هدف از خطرات ناشي از علم پيشگيري كرده و نتايج سودمند آن را فزاينده تر سازند و براي تلطيف اراده و نيت در جهت هدف تعليم و تعلم نمودارهاي روشن و جالبي ترسيم مي كند كه خط سير استاد و دانشجو در طي آن براي يافتن خود و خداي خود نمايان مي شود. رهنمودهاي اسلا م براي سير در اين خطوط آن چنان جالب و دل انگيز و كوشش آفرين است كه در هيچ فرهنگي نظير آن را نمي توان يافت براي اطلا ع از اين رهنمود بايد به تعليم و تربيت اسلامي بيشتر اهميت داد. ترديدي نداريم كه فعلا علما و دانشجويان شرق و غرب جهان امروز علي رغم فزوني هوش خرد و مايه هاي علمي فراوان به علت اين كه فاقد نمودار صحيح ومعقولي در شناخت جهت و خط سير جنبش هاي عقلا ني خود هستند هدف را گم كرده اند و مالا دست اندركار مفاسد ويرانگر ماده و معناي زندگاني انسان ها هستند و گويا دانسته و خواسته تيشه به ريشه خود مي زنند. لذا اين عقل نيرومند به خاطر آن كه از ايمان و جهت گيري هاي الهي و انساني تهي است و خار هوس و رقابت هاي مادي در آن خليده است قهرا از اداي وظايف الهي و انساني خود ناتوان گشته و جهان را آن چنان با تباهي ها دست به گريبان ساخته است كه گويا زدودن آنها به قيمت ويراني كره خاكي تمام خواهد شد. زيرا تجاوز از حدود الهي در حقيقت ظلم به خويشتن است خطر و تعفن زيان بخش هر موجودي برابر با اهميت وجودي همان موجود است تعفن و زيان مردار يك مگس به قدر جثه و اهميت وجودي آن ناچيز است چنان كه زيان مردار يك موجود مهم و عظيم الجثه به ميزان اهميت وجودي آن است. زيان يك فرد جاهل برابر با ناچيز بودن اهميت وجودي او است ولي زيان فرد عالم و دانشمند تباهكار را نمي توان با زيان ناشي از يك فرد جاهل مقايسه كرد بلكه زيان او را نمي توان با هيچ ميزاني سنجيد. علم ودانش در دست نااهلا ن حربه اي ويرانگر و تباه آميزي است كه خطرهاي فراگير و دردآوري را براي جامعه به ارمغان مي آورد و همچون دزدان چراغداري هستند كه عصاره ماه و معناي جامعه را از آنها مي ربايند لذا نبي اكرم (ص) فرمود: بدترين و زيان بخش ترين انسانها دانشمندان بد و بهترين و سودمندترين انسانها دانشمندان خوب مي باشند. اگر دانشمند به تباهي افتد جهان به تباهي كشانده مي شود. به راستي وقتي انسان عده اي از علماي شرق و غرب را مي نگرد و بازده كوشش هاي علمي آنان را ارزيابي مي كند كه در اختيار دزدان چراغدار قرار گرفته است به نتيجه مي رسد كه چنانچه فاقد چنان چراغ مي بودند و نااهلا ن علم را در اختيار نمي گرفتند اين همه تجاوز دامن گير جهانيان نمي شد اينان به خاطر داشتن چنان چنگال تيزي حلقوم ملل ضعيف را مي فشارند و عرصه زندگي را بر آنها تنگ مي كنند. سرانجام بايد گفت: گروهي از دانشمندان شرق و غرب كه عقل را در خدمت به هدف هاي مادي محض محدود ساختند و از هدف غائي آن يعني خدا و معنويت چشم پوشيدند به قول مرحوم ملا محسن فيض كاشاني همچون كساني هستند كه با چهره و گونه لطيف خود پاشنه پا را با كفش خود پاك كرده خادم را مخدوم و مخدوم را خادم گرداندند. به قول همين دانشمند بزرگوار: اصولا دنيا و همه پديده هاي آن خدمتگزار بدن هستند و بدن مركب و نوكري براي نفس و جان انسان است. نفس و جان انسان نيز خادم و نوكري براي علم و دانش مي باشد علم ودانشي كه بايد براي تعالي روح و پيوستن به خدا از آن ياري گرفت بنابراين ما در جامعه اسلا مي با داشتن چنين الگوها و رهنمودهاي آرام بخش و سعادت آفرين نبايد از روش و راه و رسم دنياي سرگشته حيران شرق و غرب سرمشق گيريم. چون آنان با توجه به نكاتي كه به نظر مي رسد به جاي كلمه كعبه سعادت و نيكبختي، ره تركستان را در پيش گرفته اند و ديگران را نيز به بيراهه انداخته اند، بينا شويد از هوس ها و الگوهاي پرزرق و برق جوامع و گروه هايي كه از پيش دچار گمراهي بودند و بسياري از فرقه هاي ديگر را در اين راه پرنشيب و فراز و بدون مقصد و هدف همراه خود كردند و از راه راست كه انسان را به خوديابي و مالا به خدايابي رهنمون مي سازد منحرف شده اند پيروي نكنيد. زيرا اين راه خود انسان را به دست فراموشي مي سپارد. چرا؟ چون رهروان آن خداي را در اين مسير آميخته به هوس فراموش كردند. همچون كساني نباشيد كه خداي را در جنبش ها و كوشش هاي دروني و بيروني خويش زير فشار هوس و ندانم كاري ها فراموش كردند و خداي متعال خود آنها را از نظر خودشان به دست فراموشي سپرد كه خويشتن را فراموش كردند و به خود ارج نمي دهند اينان فاسق اند يعني هدف خويش را در لا به لا ي هوس هاي خويش و خروج از موضع طبيعي جستجو مي نمايند.
چهارشنبه 3 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مردم سالاری]

[مشاهده در: www.mardomsalari.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]