واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: كالو: هميشه مى خواستم مانند آنرى باشم
با وجود آنكه تنها ۲۳ سال دارد اما از هر آنچه كه يك فوتباليست جوان براى موفقيت و درخشش در يك بازى نيازمند است بهره برده است. استعداد، ديدگاه فوتبالى و تجربياتى كه رفته رفته در جريان بازى با تيم هاى بزرگ و كوچك كسب مى كند. سالومان كالو، پس از شروع فوتبال حرفه اى خود در باشگاه فاينورد و گذراندن ۳ سال در ارديويس، اين بازيكن ساحل عاجى به يكى از بزرگترين باشگاه هاى ليگ برتر چلسى پيوست. جايى كه مهارت هاى وى در آن پرورش يافت و از او يكى از بهترين بازيكنان فوتبال ساحل عاج طى رقابت هاى فوتبال المپيك چين ساخت. مصاحبه زير حاصل گفت و گوى وى با وب سايت فيفا پس از گل ديرهنگامى كه براى تيمش در ديدار حساس مقابل منچستريونايتد به ثمر رساند و آبى هاى لندن را از شكست در خانه خود نجات داد. در اين مصاحبه همچنين از تجربيات اخير اين ستاره در رقابت هاى المپيك آگاه خواهيد شد:
•شما اكنون يكى از چهره هاى شاخص و جوان فوتبال ساحل عاج به شمار مى رويد. مى توانيد بگوييد چه چيز اين بازى شما را در دوران نوجوانى به خود جذب كرده بود؟
- در كشور من تنها ورزشى كه همه مى خواهند بازى كنند فوتبال است. براى من اين حقيقت كه هميشه دلم مى خواست مثل برادرم بوناونتور باشم مرا به سوى فوتبال هدايت كرد. البته بازيكنان ديگرى هم بودند كه باعث علاقه مندى بيش از پيش من به فوتبال مى شدند. كسانى چون تيه رى آنرى كه از زمانى كه در موناكو بازى مى كرد مسابقه هايش را مى ديدم. همه اينها انگيزه هاى اصلى من براى فوتباليست شدن بود.
•آيا تا به حال با او ملاقات كرده ايد؟
- بله. چند بارى او را ديده ام. اولين بار سال ۲۰۰۰ بود. زمانى كه او براى آرسنال بازى مى كرد، من به همراه تيمم براى يك تورنمنت دوستانه به آنجا رفته بودم و نزديك او نشستن و تمرين كردن او را تماشا كردن برايم فوق العاده بود. هميشه آرزو داشتم بازيكنى مانند او شوم.
•بنابراين حال هوادارانى كه از نزديك شما را مى بينند و پس از گل تساوى مقابل منچستريونايتد برايتان فرياد مى كشيدند را مى فهميد؟
- البته. آدم وقتى يك فوتباليست است تبديل به شخصيت مورد علاقه خيلى ها مى شود و اكنون مى بينم بچه هاى ساحل عاجى چقدر دوست دارند مثل من باشند. با اين حال من به خودم هم مغرور نمى شوم. هنوز خيلى چيزها است كه بايد ياد بگيرم و راه درازى در پيش دارم. مى خواهم تمام تلاشم را بكنم تا يك ستاره واقعى شوم.
•با وجود آنكه هميشه خيلى خوب فوتبال بازى كرده ايد اما نتوانستيد پاسپورت هلندى بگيريد و براى تيم ملى هلند بازى كنيد. از آن زمان چه خاطره اى داريد؟
- اين موضوع به چند سال قبل برمى گردد. من آن موقع در هلند بازى مى كردم و عضو تيم ملى ساحل عاج نبودم. از من خواستند براى تيم ملى هلند بازى كنم اما نتوانستم پاسپورت هلندى جور كنم . خيلى سعى كردم اما ميسر نشد و در همان زمان توجه افكار عمومى بشدت به آن جلب شد و به همين خاطر مسأله بيشتر چهره سياسى پيدا كرد تا چهره فوتبالى!
•آيا آن دوران برايت سخت بود؟
- بله. تا حدى مى توان اسمش را سخت گذاشت. آدم وقتى يك بازيكن جوان است بهتر مى تواند روى فوتبالش تمركز كند. آن موضوع تمركز مرا به هم زد. من داشتم خوب بازى مى كردم و واقعاً لازم نبود افكار عمومى اينگونه روى من حساسيت پيدا كند. اين موضوع زندگى را براى خانواده ام كه در ساحل عاج زندگى مى كردند نيز سخت كرد زيرا مردم دليل كار مرا درك نمى كردند. اگر براى تيم ملى هلند بازى مى كردم ۵۰ درصد شانس قهرمانى در جام جهانى را داشتم و اين در حالى است كه شانس من با تيم ملى ساحل عاج حتى نصف اين هم نيست. كارى كه مى خواستم بكنم تماماً به آينده فوتبالى من مربوط بود و هيچ ربطى به مليت من نداشت!
•حال در مورد تمام آنچه كه گذشت، چگونه فكر مى كنى؟
- صادقانه بگويم، وقتى به گذشته نگاه مى كنم خوشحالم كه كارها درست پيش نرفت. كاملاً واضح است كه سرنوشت من اين بود كه براى ساحل عاج فوتبال بازى كنم.
•و چه احساسى از پوشيدن پيراهن تيم ملى هلند پيدا مى كنيد؟
- احساسم فوق العاده است. من به همه و خودم ثابت كردم كه مى توانم براى تيم ملى كشورم بازى كنم و در يك باشگاه بزرگ هم خودم را نشان دهم. خيلى ها فكر مى كردند من پاسپورت هلندى مى خواهم تا بتوانم به يك باشگاه بزرگ در انگلستان بپيوندم اما من به همه نشان دادم كه اين، استعداد من است كه مورد توجه مربيان است، نه مليت من! خداوند به من استعداد داده و من سعى مى كنم آنچه دارم را در زمين چمن نشان دهم تا بتوانم تا جايى كه مى توانم در زندگى حرفه اى خود پيش بروم. من به خود افتخار مى كنم زيرا حتى بدون پاسپورت هلندى در يكى از باشگاه هاى بزرگ و مهم دنيا بازى مى كنم و در عين حال با تيم ملى كشورم در رقابت هاى بزرگى چون المپيك حضور دارم.
•بياييد كمى در مورد مربيانى كه تاكنون داشته ايد حرف بزنيم. كداميك بيشترين تأثير را بر فوتبال شما گذاشته اند؟
- اولين مربى كه داشتم رود گوليت بود. او شانس بازى در تركيب اصلى تيمش را دارد و عادت داشت مرا با گفتن جملاتى چون «تو به جايگاه بزرگى در فوتبال مى رسى» و امثال اين، من را باانگيزه كند. آن موقع من تازه فوتبال را به صورت كاملاً حرفه اى شروع كرده بودم و فكر نمى كردم از آنچه كه بودم بالاتر روم اما اعتماد به نفس عجيبى به من مى داد و اين شانس را كه خود را اثبات كنم. در واقع او تأثير بسيار زيادى روى من گذاشت اما او تنها كسى نبود كه اين كار را كرد. من از خوزه مورينيو هم چيزهاى زيادى ياد گرفتم و البته چند مربى ديگر.
•در مورد فيليپه اسكولارى چه دارى به ما بگويى؟
- يكسرى مربيان هستند كه آدم مى تواند چشم بسته در موردشان بگويد كه كارشان را خوب بلدند و اسكولارى يكى از همين هاست. در اولين جلسه تمرينمان با او فهميدم او همان مردى است كه چلسى بدان نياز دارد. خيلى از مردم فكر مى كنند فوتبالى كه ما بازى مى كنيم جذاب نيست اما ما مى توانيم اين موضوع را تغيير دهيم و فوتبالى ديدنى را به اجرا بگذاريم.
•حال كه بحث به چلسى كشيده شد، به ما بگوييد چه خاطره اى از ورودتان به اين باشگاه كه اين تعداد ستاره را در خود جاى داده است داريد؟
- اولين روزى كه پا به استمفوردبريج گذاشتم دوربينم را با خودم به زمين تمرينات بردم. مى خواستم با تك تك همتيمى هايم عكس بگيرم. اين رؤيايى بود كه به حقيقت پيوست. همه اش نگران بودم كه يك روز صبح بيدار شوم و ببينم همه آنچه كه اتفاق افتاده است غير واقعى و حاصل تصورات من بوده. به هر حال ديدن كسانى چون ميشائيل بالاك و دروگبا برايم فوق العاده باورنكردنى بود. غير ممكن بود كه احساس خجالت نكنم و خود را كوچكتر از همه نبينم.
•آيا آنها خوش آمدگويى گرمى با شما داشتند؟
- بله. از همان اول فهميدم كه مى توانم با ساير اعضاى تيم راحت باشم و خيلى چيزها از آنها ياد بگيرم. خيلى خوشحالم كه توانستم به اين جا برسم و مى دانم كه به من كمك مى كنند تا مانند آنها شوم.
•آيا تا به حال كسى از همتيمى هايتان شما را غافلگير كرده است؟
- از نظر من بهترين بازيكنان آنهايى هستند كه با آدم خودمانى و خاكى اند. مردان چلسى همگى فوق العاده اند و ما اوقات خيلى خوبى با هم داريم اما از نظر من جان ترى از همه بهتر است زيرا هميشه لطيفه هاى خنده دارى تعريف مى كند. همين مرا خيلى غافلگير مى كند زيرا گاهى همه مثل بچه هاى كوچك مى مانند كه از مدرسه به خانه مى روند.واقعاً از بودن در اينجا خوشحالم و فكر نمى كنم بتوانم از اينى كه هستم شادتر شوم. در واقع اين رؤيايى است كه از بچگى در ذهنم داشتم.
•بنابراين، اين همان چيزى است كه هيچ وقت تصور نمى كرديد به حقيقت بپيوندد؟
- نه. واقعاً حتى در بلندپروازانه ترين رؤياهايم چنين چيزى را نمى ديدم. هر آنچه كه از حالا به بعد برايم پيش بيايد يك پاداش خواهد بود. مهمترين نكته حضورم در چلسى اين است كه من نه فقط اينجا آمده ام بلكه مدت هاست در اين باشگاه مانده ام و اميدوارم اين روند ادامه پيدا كند.
•چه برنامه اى براى اين فصل داريد؟
- مى خواهم مهمترين و تأثيرگذارترين بازيكن چلسى شوم. به همين خاطر تمام تلاشم را مى كنم تا در هر بازى ردپايى از خود بر جا بگذارم.
•همان طور كه مقابل منچستريونايتد گلزنى كرديد؟
- بله. آن گل براى ما حياتى بود. نمى خواستم در استمفوردبريج متحمل شكست شويم، بنابراين تمام تلاش خود را كردم و خوشبختانه اواخر بازى موفق شدم.
•آيا بازى هاى ديگر را هم نگاه مى كنيد؟
- بله. من تماشاى بازى ها را از تلويزيون دوست دارم كه به من اين امكان را مى دهد تيم ها و بازيكنان را با هم مقايسه كنم. من روبروى تلويزيون مى نشينم و در مورد اينكه در موقعيت هاى مشابه بازى چه كارهايى مى توانم بكنم فكر مى كنم. بعد سعى مى كنم حركات بازيكنانى را كه از همه بيشتر دوست دارم را تقليد كنم.
•آيا رؤيايى هست كه در دنياى فوتبال هنوز به آن نرسيده باشيد؟
- بله. هنوز رؤياهايى هست. من مى خواهم براى تيم هاى بزرگ دنيا بازى كنم. در حال حاضر در چلسى هستم اما آرزو دارم روزى به اسپانيا بروم و در ليگ آنجا توپ بزنم. من عاشق فوتبال اسپانيايى هستم زيرا تماشا كردن آن هم به تنهايى هيجان انگيز است. رؤياى ديگر من قهرمانى يك تيم آفريقايى در جام جهانى است.
•رؤياى شخصى شما چيست؟
- من زندگى فوق العاده اى دارم. هر كارى كه دوست دارم انجام مى دهم و خانواده خوبى دارم كه به همراه ساير مردم ساحل عاج دعايشان هميشه به من نيرو مى دهد اما آرزويم اين است كه صلح را در كشورم برقرار كنم و اگر بتوانم اين كار را از راه فوتبال انجام دهم فوق العاده مى شود.
چهارشنبه 3 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]