واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: گفت وگو با سيده مريم موسوى، جوان نمونه بالاترين ارزش را در حفظ قرآن يافتم
[هما مسافر]
۲۸ سال بيشتر ندارد، ولى از جوانانى است كه در استان گلستان به علت توانمندى هايى كه داشته سبقت گرفته و اكنون به عنوان جوانى نمونه معرفى شده است. سيده مريم موسوى حافظ كل قرآن كريم، مترجم زبان انگليسى و معلم است. او موفق شده تمام موانعى را كه سر راهش بوده است در سايه همتى بزرگ از پيش پا بردارد. خودش مى گويد: تمام تلاش اش كسب رضايت خداست و رسيدن به نقطه اى كه خداوند او را براى آن خلق كرده است.
چطور شد كه نابينا شدى
من به صورت مادرزادى نابيناى مطلق به دنيا آمدم، پدر و مادرم پسرعمو و دخترعمو بودند و به اين علت من نابينا شدم.
درس و تحصيل را چگونه ادامه دادى
از شش سالگى در مدرسه استثنايى ها درس مى خواندم و با خط بريل شروع به يادگيرى كردم، بعد از دوران ابتدايى در مدرسه راهنمايى عادى تلفيقى تحصيلاتم را ادامه دادم. همان زمان ها بود كه با بچه هاى عادى به كانون زبان مى رفتم و زبان انگليسى ياد مى گرفتم.
از چه سالى به فكر افتادى كه حافظ قرآن شوى
از سال ۱۳۸۳ بود كه به جامعة القرآن در شهر گرگان رفتم.
چه مدت طول كشيد تا تمام قرآن را حفظ كنى
من ۱۹ ماهه كل قرآن را حفظ كردم. در آن زمان دانشجو هم بودم. چند بار در جلسات قرآن و مداحى شركت كرده بودم و در همان زمان بود كه به فكر حفظ كردن قرآن افتادم.
چه روشى براى حفظ قرآن داشتى
قرآنى داشتم كه به خط بريل بود. آيه به آيه مى خواندم و حفظ مى كردم و بعد آنها را مرور مى كردم. من در يك جلسه شش صفحه قرآن حفظ مى كردم و در طول سه روز جزء ۱۹ قرآن را حفظ كردم.
چه ويژگى خاصى براى حفظ كردن قرآن و حافظ قرآن بودن لازم است
هر كسى با هر حافظه اى مى تواند، حافظ قرآن باشد. فقط براى حافظ قرآن شدن عشق و علاقه لازم است. چون حجم قرآن طولانى است و نبايد در اين مسير فرد كم بياورد و خسته شود. از طرف ديگر غير از ويژگى هاى فردى استاد هم نقش مؤثر و مهمى دارد.
اين تلاش و تجربه به شما چه چيزى را در زندگى ياد داد
اين كه انسان هر كارى را كه بخواهد مى تواند انجام دهد. من در طول زندگى ام ناچار بودم براى اين كه تمام كتاب ها به خط بريل موجود نيست، كتاب هاى درسى ام را كه ديگران برايم مى خواندند به خط بريل بنويسم. من در طول زندگى ام ياد گرفتم براى رسيدن به موفقيت نبايد وقت را به بطالت گذراند.
وقتى از چيزى ناراحت مى شوى، چه آيه اى را زمزمه مى كنى
آيه ۴۵ سوره بقره. مضمون اين آيه اين است كه از صبر و نماز كمك بگيريد كه گرانبهاست و در سوره زمر مى فرمايد: از رحمت خدا نااميد نشويد.
اگر ديدى كه برخلاف انتظارت چيزى روى داد، به ياد چه آيه اى مى افتى
مى دانم كه در آن حكمتى است. «و عسى ان تكرهوا شيئاً و هو خير لكم و عسى ان تحبوا شيئاً و هو شر لكم.» چه بسيار چيزهايى كه دوست داريد در حالى كه براى شما شر است و چه بسيار چيزهايى كه دوست نداريد، در حالى كه در آن براى شما خيرى وجود دارد.
چقدر بر معانى قرآن تسلط داريد
تا ۹۵ درصد قرآن را مى توانم معنا كنم چون كلاس مفاهيم هم رفته ام.
براى انس با قرآن چه بايد كرد
انس با قرآن نياز به يك دل پاك دارد. تفكر، تدبر و يك قرآن كافى است.
چقدر از قرآن درس زندگى آموخته اى
سعى مى كنم تا آنجا كه مى توانم به قرآن عمل كنم ولى هنوز خودم راضى نيستم و عامل نشده ام.
فكر مى كنى اگر به صورت كامل به دستورات قرآن عمل شود، چه اتفاقى مى افتد
مدينه فاضله شكل مى گيرد. حقى از كسى ضايع نمى شود و ديگر كسى مورد ظلم و ستم قرار نمى گيرد.
در اين زمان است كه عدالت حكمفرما مى شود.
با توجه به مشكلاتى كه در سر راه داشتى چقدر تلاش كردى
خيلى زياد. من شب ها تا نيمه شب تلاش مى كردم. دانشگاه من در بندر تركمن بود. براى همين هر روز با سعى و تلاش زياد اين راه را باوجود همه مشكلات مى گذراندم. به زندگى اميد داشته و دارم. براى همين در استان گلستان كمتر نابينايى مثل من به موفقيت رسيده است.
فكر مى كنى چه عاملى تو را به اينجا رسانده است كه به عنوان يك جوان نمونه انتخاب شوى
خدا به من در تمام مراحل زندگى خيلى كمك كرده است و تمام آنچه را كه به آن دست يافته ام نعمت الهى بوده است.
از كدام موفقيت ات بيشتر احساس خرسندى مى كنى
حافظ قرآن شدن بيشتر از ديگر موفقيت ها مرا خوشحال كرد. هر كسى نمى تواند حافظ قرآن باشد و حفظ قرآن ارزشمند است.
خانواده ات چقدر در اين راستا از تو حمايت كردند
در بردن و آوردن من به مدرسه، دانشگاه و.// خيلى حمايتم كردند. پدرم كتاب هاى درسى را تا دوران راهنمايى برايم مى خواند و من آنها را به خط بريل مى نوشتم. در دوران دانشگاه دوستانم كمكم مى كردند.
چند دوست صميمى دارى
خيلى، الان نمى توانم آنها را بشمارم. خيلى ها به من كمك كرده اند.
تو در قبال آنها چه كردى
من كارى براى آنها نكرده ام ولى در دوران دانشگاه چون در چند درس از بقيه جلوتر بودم، به دوستانم كمك مى كردم.
دوست دارى به كجا برسى
دوست دارم به جايى كه خدا دوست دارد، برسم.
مواقع دلتنگى
دعا مى كنم موانع را از سر راهم بردارد تا بتوانم با دلى آرامتر عبادت كنم و حال عبادت را از من دلتنگ نگيرد.
چه خواسته اى دارى
ظهور آقا امام زمام (عج)، تا همه به حق خود برسند و در آينده در مسيرى كه يك مؤمن واقعى حركت مى كند، قرار بگيرم و همراهانم همه همين گونه باشند.
چقدر صبورى
خيلى. هرچند كه زود عصبى مى شوم ولى زود هم فراموش مى كنم.
تدريس هم مى كنى
بله، در مدارس استثنايى از امسال درس مى دهم.
چقدر ارتباط با بچه ها برقرار كرده اى
از همكاران بينا بهتر ارتباط برقرار مى كنم.
چه تلاش ويژه اى براى پرورش آنها مى كنى
تمام وقتم را براى آنها مى گذارم و سعى مى كنم در همه چيز الگويى برايشان قرار دهم.
يك نابينا چطور مى تواند در جامعه مرتبط شود
عامل مهم خانواده است. خانواده من را آزاد گذاشت تا بتوانم با دوستانم رفت وآمد كنم و خيلى چيزها را در همين رفت و آمدها آموختم. من به هيچ وجه محدود نبودم وگرنه اكنون به اينجا نمى رسيدم.
الگوى زندگى
حضرت زهرا (س)/ البته براى دسترسى به اين الگو بايد تلاش بسيار كرد.
پس از آن شهدا و زندگى شان الگوى من است.
زيباترين جمله اى كه شنيده اى
ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتاً بل احيا عندربهم يرزقون.
چهارشنبه 3 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 272]