تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833036277
سياست - نقش آمريكا در جنگ تحميلي عراق عليه ايران
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: سياست - نقش آمريكا در جنگ تحميلي عراق عليه ايران
سياست - نقش آمريكا در جنگ تحميلي عراق عليه ايران
هنگامه شهيدي:كشورهاي جهان در قبال جنگ تحميلي رژيم بعثي عراق عليه ايران، موضعگيري متفاوتي اتخاذ كردند. در ايام جنگ هشت ساله، برخي از دولتها، از جمله ايالات متحده، رويكردي مغاير با قواعد مدون «حقوق مخاصمات مسلحانه» و «حقوق جنگ»– (Law of War)، و اقداماتي بر خلاف مقررات بينالمللي و اصول «حفظ صلح» – (Maintenance of Peace) در قبال جمهوري اسلامي ايران اتخاذ كردند. اكنون پس از 20 سال از پايان جنگ تحميلي، بر اساس اصول پذيرفته شده حقوق بينالملل بايد از «جامعه جهاني»- (World Community) سوال كرد؛ آيا اقدامات آمريكا در جنگ تحميلي عليه ايران، با حقوق بيطرفي و مقررات بينالمللي منطبق بوده است؟
اقدامات مداخلهگرانه و جانبدارانه آمريكا در جنگ 8ساله
براي ارزيابي ميزان سازگاري اقدامات آمريكا در جنگ ايران و عراق با قواعد بيطرفي، تصويري كلي از وقايع خليجفارس ارائه ميشود، آنگاه به اجمال اقدامات برجسته آمريكا مورد توجه قرار خواهد گرفت. با شروع حمله عراق به ايران، آمريكا در ظاهر موضع بيطرفي خود را اعلام كرد؛ اما در عمل رابطه خود را با عراق كه از سال 1967 به خاطر جنگ با اسرائيل قطع شده بود، برقرار و گسترش داد. در مارس 1982 (اسفند 1360) دولت ريگان نام عراق را از فهرست كشورهاي حامي تروريسم حذف كرد. تلاشهاي كاخ سفيد بهطور مستقيم و غيرمستقيم از طريق متحدان خود در خاورميانه و سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) با كمك به عراق براي از بين بردن دستاوردها و برتريهاي نظامي ايران ادامه يافت. آمريكا در سال 1984 اعلام كرد؛ «پيروزيهاي ايران با منافع ايالات متحده مغاير است.» و در دسامبر 1984 (دي ماه 1362) «جفري كمپ»، مسوول شرق نزديك در شوراي امنيت ملي آمريكا با تهيه گزارشي براي «رابرت مك فارلين»، مدعي شد؛ «آيتالله خميني تهديدي براي منافع غرب به شمار ميرود» و به وي توصيه كرد عمليات مخفي را كه حتي ممكن است به سقوط دولت ايران منتهي شود مدنظر قرار دهد. در همين دوران بنا به گزارش تهيه شده توسط تاور و مكفارلين و ديگر اعضاي شوراي امنيت ملي آمريكا (The tower Commission Report) از دورنماي سقوط ايران به دامان شوروي سابق به هراس افتاده بودند. اين در حالي بود كه «برژينسكي»، مشاور امنيت پيشين امنيت ملي كاخ سفيد در 28 فروردين 1362 گفته بود: «موقعيت استراتژيك ايران آنچنان براي غرب اهميت دارد كه آمريكا بايستي به هر ترتيب شده، حتي با اقدام نظامي، مانع از دست دادن ايران شود.» در ژانويه 1985 (30 ديماه 1362) جورج شولتز، وزيرخارجه وقت آمريكا، اعلام كرد؛ «ايران حامي تروريسم بينالمللي است. لهذا از اين پس دولت آمريكا به همپيمانان خود فشار خواهد آورد كه ارسال اسلحه به ايران را متوقف كنند» در فوريه 1985 (بهمن 1363) كارخانه هليكوپترسازي بل با فروش 45فروند هليكوپتر بزرگ به عراق موافقت كرد. وزارت دفاع عراق در مذاكرات مربوط به آن نيز حضور داشت. در 27 ارديبهشت 1364 «گراهام فولر»، مامور امنيت ملي آمريكا در امور خاور نزديك و جنوب آسيا و «هوارد تيچر» طي تحليلي با عنوان «به سوي سياستي در مورد ايران» كه تسليم «ويليام كيسي»، رئيس وقت سيا شد؛ ضمن تشريح موقعيت بد آمريكا در قبال حوادث ايران، پيشنهاد تدوين برنامهاي را براي برخورد با ايران و مسائل مرتبط با آن كرده بودند. در اين تحليل تحت فشار قرار دادن ايران و متحدان آن، و كمك به عراق از يك سو و تشويق كشورهاي همپيمان آمريكا در خصوص كمك به ايران، خارج كردن ناوگان آمريكا از خليج فارس و صدور بيانيههايي در مورد اعلام حسننيت آمريكا در قبال ايران، از سوي ديگر ارائه شده بود. (The IRAN – CONTRA – p390) قابل ذكر است در جريان همكاري جمهوري اسلامي ايران براي رهايي مسافران يك فروند هواپيماي مسافربري شركت هواپيمايي TWA كه در تاريخ 20 خردادماه 1364 ربوده شده و به بيروت برده شده بود، ايران موفق شد در جريان يك عمليات محرمانه، برخي از اقلام نظامي مورد نياز خويش از جمله موشكهاي «تاو»، «هاوك» و «فونيكس» را از ايالات متحده تحويل بگيرد. در دهم شهريورماه 1364 «بنياد تحقيقاتي هريتيج» طي گزارشي در مورد ايران، خواستار حمله نظامي و عمليات انتقامي عليه ايران شد. در حاليكه «جيمي كارتر»، رئيسجمهور سابق آمريكا در اول مردادماه همان سال ضمن ديدار از آنكارا و در جريان مذاكرات خود با مقامات عاليرتبه تركيه، خواستار ميانجيگري آنكارا ميان تهران و واشنگتن شده بود. مداخله و مشاركت آمريكا در تخاصم، با دعوت كويت از قدرتهاي بزرگ به خصوص آمريكا براي محافظت از نفتكشها، شكل علنيتري به خود گرفت و ابعاد گستردهتري يافت. آمريكا به بهانه حفظ جريان آزاد نفت و تامين نيازهاي رشد صنعتي غرب كه در معرض خطر قرار گرفته، بزرگترين ناوگان جنگي خود را وارد خليج فارس كرد. ولي عملكرد آمريكا در قبال جنگ ايران و عراق، روحيه مبارزهطلبي و تجاوز مكرر به آبهاي سرزميني و حريم هوايي ايران و رفتار دوستانه با عراق در مقايسه با منطق و عملكرد ايران و عراق در حمله به خطوط كشتيراني، بيطرف در خليج فارس و تنگه هرمز، هدف آمريكا را در بازدارندگي و حمايت از جريان نفت زير سوال برد و آمار و ارقام نشان ميدهند كه با ورود ناوگان دريايي آمريكا، تعداد حملات به كشتيها در خليج فارس بهشدت افزايش يافت، و تشنج بيشتر شد. پس از تغيير پرچم نفتكشهاي كويتي و آغاز عمليات اسكورت آنها در 30 تير 1366، ايالات متحده ناوگان دريايي خود را به ظرفيت 35 كشتي جنگي و بيش از 12 كشتي كمكي با مجموع 20 هزار نيروي نظامي در منطقه گرد آورد كه بعدا به بزرگترين ناوگان دريايي اين كشور پس از جنگ جهاني دوم تبديل شد. در نهايت نيز به حدود 50 فروند كشتي جنگي رسيد. كشورهاي اروپايي از جمله فرانسه، انگلستان، هلند، بلژيك و ايتاليا با تشويق ايالات متحده، ناوگانهاي جنگي و تجهيزات مين روب خود را به خليج فارس اعزام كردند. آمريكا در طول جنگ تحميلي و پس از ورود ناوگان نظامي اين كشور به خليج فارس، با انجام عمليات نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران و مشاركت مستقيم و غيرمستقيم در جنگ به نفع عراق وظايف دول بيطرف را ناديده گرفت و تعهدات آن را نقض كرد. اهم اين اقدامات به شرح زير است:
مشاركت نظامي مستقيم آمريكا در مخاصمه عليه ايران
در 27 مهرماه 1366 چهار ناو آمريكايي مجهز به موشكهاي هدايت شونده «يانگ»، «هول»، «كيد» و «لفت ويچ»، سكوهاي نفتي «رسالت» و «رشادت» را واقع در 150 كيلومتري شمال شرقي قطر گلوله باران كردند. در جريان اين گلوله باران، تاسيسات سكوها منهدم و توليد نفت از مناطق دريايي مزبور بهطور كامل متوقف شد. ايالات متحده اين اقدام خود را دفاع مشروع و پاسخي به انهدام كشتي كويتي سياويل سيتي با پرچم آمريكا عنوان كرد. در 29 فروردين 1367 دو سكوي نفتي «رشادت» و «سلمان» مربوط به حوزههاي نفتي «سيري» و «سلمان» پس از يك اخطار نيم ساعتي مبني بر تخليه سكوها مورد حمله چند فروند ناو و هليكوپتر جنگي آمريكا قرار گرفت و به آتش كشيده شدند. پس از حمله آمريكا به سكوهاي نفتي ايران، «ناوچه سهند» كه بندرعباس را به سوي مناطق نفتي مورد حمله ترك كرده بود، در 10 مايلي جنوب غربي پايانه نفتي لارك واقع در غرب تنگه هرمز از سوي هواپيماهاي آمريكا هدف قرار گرفت و در اثر بمبهاي هدايتشونده ليزري كه از سوي سه فروند هواپيماي شكاري بمب افكن A6 شليك شده بودند، منهدم شد. «پركينز» و «بادلونگ» در شرح جزئيات طرح و اقدامات آمريكاييها در حمله به سكوهاي نفتي و ناوچههاي ايراني مينويسند: «در روزهاي پس از حادثهاي كه در رابطه با مين براي كشتي آمريكايي ساموئل رابرتر در آوريل 1988 (25/1/67) پيش آمد، نيروي دريايي آمريكا به سرعت نيروي اضافي وارد خليج فارس كرد و ناو هواپيمابر «اينتر پرايز» با كشتيهاي اسكورتكننده آن در فاصله 120 مايلي تنگه هرمز مستقر شد. تا 17 آوريل (28/1/67) نقشه براي واكنش آمريكا فراهم شده بود. سه گروه عملياتي سطح آبي كه هر يك متشكل از سه كشتي جنگي بود وظيفه داشت «ناوچه ايراني سبلان» از «سام كلاس» را پيدا كرده و غرق كند؛ و سكوهاي نفت و گاز سامان، سيري و رهكيش را منهدم نمايند. افراد غيرنظامي مستقر در سكوها پنج دقيقه فرصت داشتند تاسيسات را ترك گويند. آنگاه قبل از ورود نيروي مهاجم كه قرار بود براي كار گذاشتن مواد منفجره اقدام كنند، آتشبازي نيروي دريايي افراد باقيمانده در تاسيسات را مجبور به خروج ميكرد... «عمليات پرينگ ماتيس» در 18 آوريل (29/1/67) طبق برنامه انجام شد. گروه سطح آبي B شامل كشتيهاي آمريكايي گريل، مك كورميك و وترتون، سكوي سامان را به آتش كشيد. گروه سطح آبي A شامل كشتيهاي وين رايت، باگلي و سيمسون، سكوي نفتي سيري را منهدم و لحظهاي بعد قايق گشتي ايران «جوشن» را غرق كرد و به يك هواپيماي F4 ايران خسارت زد. در نهايت گروه سطح آبي D شامل كشتيهاي آمريكايي جك ويليام، ابرين و ژوزف استراوس با همكاري يك گروه هواپيمايي جت، «ناوچه سهند» را رهيابي و غرق كردند.» كشتي ايران - اجر نيز در تاريخ 31شهريور 1366 هدف حمله دو فروند هليكوپتر آمريكايي قرار گرفت و منهدم شد. در جريان اين حمله كه در ساعت 30/22 دقيقه انجام گرفت، سه نفر از خدمه كشتي مذكور كشته و دو نفر مفقود شدند. بقيه سرنشينان نيز كه 26 نفر بودند، در حالي كه چهار نفرشان شديدا زخمي بودند به اسارت گرفته شدند. پس از هفده روز مجددا دو فروند هليكوپتر آمريكايي از نوع MH6 در فاصله 25 كيلومتري جزيره فارسي به سوي سه قايق تندرو ايراني آتش گشوده و آنها را غرق كردند. قايقهاي گشت آمريكا در اين حمله، شش ملوان ايراني را از آب گرفتند كه دو نفر از آنها بر اثر جراحات وارده طي درگيري جان خود را از دست داده بودند. آمريكا ادعا كرد كه نيروهاي ايراني ابتدا به سوي هليكوپترهاي آنها آتش گشوده بودند.
تجاوز به حريم هوايي ايران
هواپيماهاي آمريكا پس از حضور ناوگان اين كشور در خليج فارس مكررا به حريم هوايي ايران تجاوز كرده و اقدام به شناسايي و عكسبرداري از مراكز و تاسيسات مختلف ايران كردند. در ساعت 30/11 دقيقه روز 14 مهرماه 1366، پنج فروند هواپيماي F16 آمريكا حريم هوايي ايران را نقض كرده و بر فراز شهرستان چابهار مبادرت به يك مانور هوايي در ارتفاع پايين كردند. دو فروند از هواپيماهاي متجاوز در ارتفاع بسيار پايين و سه فروند ديگر در ارتفاع بالاتر بر فراز بندر شهيد بهشتي و چابهار به پرواز درآمدند. حدود 20 روز قبل نيز دو فروند فانتوم آمريكايي در دو روز متوالي بر فراز بندر شهيد بهشتي و چابهار به پرواز درآمده و ديوار صوتي را شكستند، ولي هيچگونه اقدامي از سوي واحدهاي نظامي مستقر در منطقه صورت نگرفت. در تاريخ 10 ارديبهشت 1367 يك فروند هواپيماي شناسايي و تجسسي آمريكا در دو نوبت بر فراز بندرعباس، بندر لنگه، جاسك و جزاير استان هرمزگان اقدام به شكستن ديوار صوتي كرد. گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي از بندرعباس ميافزايد كه اين چندمينبار است كه هواپيماهاي تجسسي آمريكا ضمن فيلمبرداري از مراكز حساس نظامي و غيرنظامي استان، اقدام به شكستن ديوار صوتي ميكنند. همزمان با تجاوز هواپيماهاي آمريكايي به حريم هوايي جمهوري اسلامي ايران، يك فروند ناو آمريكايي تا فاصله 10 مايلي به آبهاي جزيره لاوان نزديك شد، بهطوري كه به تمامي نيروهاي مستقر در جزيره آماده باش كامل داده شد. در پي اين اقدمات جمهوري اسلامي با ارسال نامههاي متعدد به سازمان ملل نسبت به نقض حاكميت ملي و قواعد بينالمللي از سوي دولت آمريكا اعتراض كرد. نيروهاي ايالات متحده علاوه بر تجاوز به حريم هوايي جمهوري اسلامي، با رهگيري و دادن اخطارهاي مكرر به هواپيماهاي مسافربري و تعقيب كشتيها و قايقهاي ايراني، محدوديتهاي زيادي را به ايران تحميل كرد؛ و با ايجاد يك منطقه پنج مايلي متحرك در اطراف كشتيها و هواپيماهاي خود حتي از پرواز هواپيماهاي ايراني در فضاي آبهاي ساحلي ايران به خاطر فاصله كمتر از پنج مايل جلوگيري ميكردند. ايران اقدامات ناوگان آمريكا را غيرقانوني دانسته و مصرانه ميخواست كه اين اقدامات مغاير با حاكميت جمهوري اسلامي ايران فورا متوقف شود. براي نمونه در دوم مهرماه 1366 كشتي ايران - تختي كه در حال حمل كالاي تجاري از يكي از بنادر ژاپن به چابهار بود توسط يك فروند كشتي جنگي آمريكا تحت تعقيب و مراقبت قرار گرفته و هليكوپترها و هواپيماهاي جنگي آمريكا بر فراز آن به پرواز درآمده و از آن فيلمبرداري كردند.
انهدام هواپيماي ايرباس
در 12 تيرماه 1367 يك فروند هواپيماي مسافربري ايران (ايرباسA300) با 290 سرنشين مورد اصابت دو موشك پرتاب شده از ناو آمريكايي Vincennes قرار گرفته و تمامي مسافران و خدمه آن كشته شدند.
كمكهاي مستقيم آمريكا به عراق
دادن اطلاعات نظامي: ايالات متحده در طول جنگ و به ويژه در اواخر آن، اطلاعات ارزشمندي از موقعيت و آرايش نيروهاي نظامي و مراكز اقتصادي- صنعتي ايران را در اختيار عراق قرار داد. آمريكا با گسترش قلمرو پرواز هواپيماهاي آواكس مستقر در عربستان، منطقه وسيعي از جبهههاي جنوب و خليج فارس را تحت پوشش خود داشت. ايالات متحده علاوه بر آواكسها، با جمعآوري اطلاعات از ماهوارهها آنها را در اختيار عراق قرار ميداد كه در پيروزيهاي عراق و ناكامي بعضي از عمليات ايران بسيار موثر بودند. بهرغم تكذيب اين مسئله از سوي مقامات رسمي دولت آمريكا، صاحبنظران و نويسندگان بر اين عقيدهاند كه ايالات متحده اطلاعات ماهوارهاي خود را از جبهههاي جنگ خصوصا جبهه جنوب و مراكز نفتي در اختيار عراق قرار ميداد. روزنامه واشنگتن پست با انتشار اخبار و گزارشهاي مختلف از روابط اطلاعاتي آمريكا و عراق پرده برداشته و با اشاره به هدف آمريكا نوشت: «منظور از كمك به عراق، ارائه اطلاعات حساس براي انجام حملات دقيق به هدفهاي ايراني و كمك به افزايش فشار نظامي به ايران جهت پذيرفتن آتشبس از سوي مقامات اين كشور ميباشد.» يونايتدپرس در گزارشي از واشنگتن نوشت: «مقامات رسمي آمريكا ميگويند جريان ارائه اطلاعات به عراق كه توسط روزنامه واشنگتن پست فاش شد، طي دو سال گذشته تاييد و شركت ويليام كيسي رئيس سازمان سيا در اين جريان در درجات مختلف ادامه داشته است. آنها اظهار داشتند، در اوت 1984 كه ميان بغداد - واشنگتن روابط ديپلماتيك مجدد برقرار شد، ارتباط بسيار محرمانهاي به منظور ارائه سريع اطلاعات مورد نياز بغداد براي ارزيابي خسارات ايجاد شده در نتيجه بمبارانهاي آنها و طرحريزي حملات هوايي جديد برقرار شد... آنها ميگويند پيروزي ايران ميتواند اثرات زيادي در ايجاد بيثباتي در منطقه داشته باشد.» دادن اطلاعات از سوي آمريكا به عراق اولينبار در سال 1984 آشكار شد و صدام حسين خود به صراحت در ماه مي 1984 (ارديبهشت 1363) اظهار داشت: «عراق از اطلاعات هواپيماهاي آواكس كه توسط خلبانان آمريكايي به پرواز درميآمد و در عربستان سعودي مستقر بود استفاده كرده است.» فروش تجهيزات دو منظوره و فراهم كردن تسهيلات مالي: دولت ريگان بر مبناي اين تفكر كه «شكست عراق براي منافع غرب فاجعه است» و «جلوگيري از شكست عراق سود ويژه براي آمريكا خواهد داشت»، از سال 1984 با برقراري روابط ديپلماتيك به صورت آشكار جانب عراق را گرفت. گزارش كميته روابط خارجي سناي آمريكا اقدامات اين كشور را در چهار دسته قرار ميدهد كه دو مورد توقف صدور اسلحه به ايران و فشار در سازمان ملل به جمهوري اسلامي ايران مربوط است و دو مورد ديگر به روابط آمريكا با عراق برميگردد كه عبارتند از دادن اطلاعات نظامي و ارائه اعتبار جنسي، اعتبار بازرگاني براي كشاورزي و ساير خريدهاي عراق از آمريكا. در ارديبهشت 1364، «مركز بازرگاني آمريكا – عراق» ايجاد شد و سفارت عراق در آمريكا اعلام كرد: «هر شركت آمريكايي كه علاقهمند به مراوده بازرگاني با عراق است، بهتر است به مركز ملحق شود.» بسياري از شركتهاي بزرگ آمريكايي در آن عضو شدند. دهها شركت سازنده كامپيوتر سيليكون ولي در مارس 1985 در نمايشگاه بغداد شركت كرده و آخرين دستاوردهاي خود را به نمايش گذاشتند. دولت ريگان درهاي فروش تكنولوژي پيشرفته آمريكايي را به روي عراقيها كاملا باز كرد. فريدنبرگ اعتراف ميكند كه در زمان تصدي وزارت بازرگاني ميليونها دلار وسايل كامپيوتري و تجهيزات پيشرفته آزمايشي به موسسه سعد 16 كه شامل 76 آزمايشگاه و كارخانه است فرستاده شد. آمريكا در مقابل حمايت مستقيم از عراق در تهيه تجهيزات پيشرفته نظامي با كاربردهاي مختلف، عملياتي موسوم به «استانچ – Staunch» را براي توقف صدور هرگونه اسلحه به ايران طرح كرده و با تشكيل كميسيوني تلاشهاي خود را با جمعآوري اطلاعات از مراكز، كارخانهها و كشورهاي فروشنده اسلحه به ايران آغاز كرد. وزير دفاع آمريكا در مورد اين برنامه گفته بود: «عمليات استانچ تلاشي در جهت جلوگيري از رسيدن سلاح به ارتش و نيروهاي تروريست بود.» اين طرح به دنبال گزارشهاي متعددي مبني بر فروش سلاح از سوي كشورهايي همچون كره جنوبي، ايتاليا، پرتغال، اسپانيا، آرژانتين، چين، انگليس، سوئيس، و آلمان غربي به ايران، به اجرا درآمد. ايالات متحده در تاريخ 9/2/66 اعلام كرد كه حفاظت دريايي براي كشتيهاي بيطرف را در خليج فارس گسترش ميدهد. «فرانك كارلوچي» وزير دفاع در توضيح اين سياست آمريكا گفت: «ما پليس خليج فارس نيستيم و تمايلي هم به اين كار نداريم، ما نميتوانيم كنار بايستيم و شاهد كشته يا معلول شدن افراد بيگناه در نتيجه عمليات شرورانه و بيقانون باشيم، آن هم در شرايطي كه وسيله كمك و شايد جلوگيري از حملات را داريم.» اگرچه اين تصميم و قواعد حاكم بر درگيري در ظاهر به نظر ميرسد كه هر دو طرف متخاصم را در برميگيرد، ليكن اطلاعاتي كه در مصاحبههاي مطبوعاتي وزارت دفاع آمريكا در خصوص حملات به نفتكشها ارائه شده نشان ميدهد كه تغيير در خط مشي ايالات متحده در جهت مقابله با ايران بوده است. آسوشيتدپرس نيز در گزارشي از واشنگتن به نقل از يك مقام دولتي آمريكا نوشت: «اين سياست، فشار بر ايران را براي پذيرفتن آتشبس و عقبنشيني به مرزهاي قبل از جنگ را كمي بيشتر ميكند.»
سخن پاياني؛
نگاهي گذرا به اهم اقدامات ايالات متحده، نشان ميدهد كه حقوق بينالملل و حقوق بيطرفي، از سوي دولت آمريكا نقض شده است و هر مرجع و شخص بيطرفي به راحتي ميتواند به آن پي ببرد؛ براي توضيح بيشتر بهطور خلاصه به موارد زير اشاره ميشود:
1- بهرغم اعلام بيطرفي آمريكا، عملكرد اين كشور هيچگاه با قواعد بيطرفي منطبق نبوده است.
2- پس از اينكه دولتي خود را بيطرف اعلام كرد و طرفين نيز بهطور صريح يا ضمني آن دولت را بيطرف دانستند، يكي از مهمترين تعهداتي كه براي دولت بيطرف ايجاد ميشود تعهد به رفتار برابر و مساوي با طرفين متخاصم ميباشد. يعني دولت بيطرف ملزم است در تمام اقوال و اعمال خود در خصوص متخاصمين، اصل تساوي رفتار را رعايت كند. در خصوص رفتار آمريكا نقض اصل كاملا مشهود بوده و حتي مقامات رسمي آمريكا نيز به دفعات اعلام نمودهاند كه پيروزي ايران به ضرر اين كشور ميباشد. حمايت آمريكا از عراق در موضعگيريهاي اين كشور در مجامع بينالمللي خصوصا شوراي امنيت، گسترش روابط مختلف آمريكا با عراق پس از شروع جنگ، فراهم كردن تسهيلات مالي و اعتباري و تجهيزات پيشرفته با كاربرد نظامي براي عراق كاملا مشهود است.
3- در طول جنگ تحميلي، دولت آمريكا بهطور مداوم و به طرق مختلف اقدام به تجهيز عراق و فروختن تجهيزات نظامي و ارسال محموله بهخصوص به واسطه دول همسايه به اين كشور نمود كه نقض آشكار عدمتجهيز ميباشد.
4- از اقدامات ديگر آمريكا ارائه اطلاعات گوناگون به عراق به انحاي مختلف بود. دولت ريگان با اجراي عمليات استانچ تلاش گستردهاي را در براي شناسايي مراكز و موسساتي كه جمهوري اسلامي از آنها خريد ميكرد، انجام داده و موانع مختلفي را براي خريدهاي ايران به وجود ميآورد و حتي در مواردي به تعطيلي مراكز خريد ايران، محاكمه كارخانجات فروشنده و جريمه آنها منجر ميشد كه البته به تجهيزات نظامي محدود نبوده توليدكنندگان و فروشندگان وسايل غيرنظامي مثل قايق نيز شديدا تحت فشار بودند و اين اقدامات دسترسي ايران به سلاح و تجهيزات غيرنظامي را مشكلتر كرده و قيمت آن را شديدا افزايش ميداد كه در نهايت توان اقتصادي و نظامي ايران را در مقابل عراق تحليل ميبرد.
5- موضع تبليغاتي ايالات متحده نيز مصداق ديگري از نقض حقوق بيطرفي و عدمرعايت اصل رفتار برابر بود. در طول جنگ مقامات دولت ريگان و رسانههاي گروهي ايالات متحده به طرق مختلف تبليغات وسيعي را عليه ج. ا. ا ادامه داده و به نفع عراق و به ضرر ايران، موضعگيري كرده و اخبار و تفاسير خود را منتشر ميكردند.
سه شنبه 2 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1091]
-
گوناگون
پربازدیدترینها