واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: انديشه - مسئله مهيب آزادي
انديشه - مسئله مهيب آزادي
ماجد غروي:از حدود 1900 سال پيش از ميلاد كه طبق روايات تاريخي دوران حضور ابراهيم است تا حدود 600 ميلادي كه روزگار نبوت پيامبر گرانقدر اسلام است، حدود 2500 سال فاصله است. مرور اين 2500 سال، جريان عظيمي از مخالفتها و سرسختيها را در مقابل پيامبران نشان ميدهد كه زندگي آنان را سرشار از سختي و رنج و هزاران محنت ساخته است و جالب آنكه به تاييد تاريخ و تاكيد قرآن، اغلب مخالفتها از ميان قوم خود پيامبران بوده است. اكنون سوال اين است كه چرا اين همه با پيامبران مخالفت ميشود؟ دعوت پيامبران حاوي چه رازي است كه پذيرش آن اينقدر دشوار است؟
البته پاسخهاي بسياري به اين سوال داده شده است، دستكم از منظر اخلاقي و از منظر جامعهشناختي پاسخهاي فراواني براي اين پرسش فراهم است. اما من ميخواهم از منظري جديد اين مسئله را باز كنم. شيوه من در پرداختن به اين موضوع اين بوده است كه مخالفان پيامبران را به مثابه يك گله بيمغز تصور نكردهام، بلكه خود را بهعنوان يك انسان جاي آنها نشاندهام و ديدهام وقتي مخاطب پيام پيامبر قرار ميگيرم، چه چيزي مرا ميآزارد و مخالفت مرا برميانگيزد. بعد اين مخالفت دروني خودم را تحليل كرده و آن را تعميم دادهام. تنها در اين صورت است كه مخالفان پيامبران همچون انسانهايي گوشت و خون و پوستدار مثل خودمان تصور ميشوند و نه انسانهايي عجيب و خونآشامي كه ديگر نسلشان منقرض شده است. و بالطبع تنها در چنين حالتي است كه ميتوانيم راجع به خودمان داوري كنيم كه واقعا در زمره ياران پيامبران هستيم يا انكاركنندگان ايشان.
و بالاخره توجه به اين نكته ضروري است كه جريان امامت، در شيعه بهدرستي امتداد جريان نبوت دانسته شده است و دعوت امامان همان دعوت نبي اكرم و ادامه رسالت رسولان پيشين است. بالطبع جنس مخالفتهايي هم كه با اينان ميشده از يك جنس است. پس در حقيقت پاسخ سوال فوق، بهطور خاص در مورد شهادت علي (ع) نيز برقرار است. پس واكاوي مخالفت با انبيا از جانب قوم خودشان، در حقيقت تفحص در واقعه شهادت اميرالمومنين نيز هست.
نخست سخن خدا را بشنويم كه: «آيا از مفاد كتاب آسماني موسي و تعليمات ابراهيم كه حق بندگي ما را به تمامي ادا كرد خبر داده نشده است كه هيچ كس بار گناه ديگري را برعهده نخواهد گرفت و اينكه انسان جز ثمره تلاش خود را نخواهد داشت؟»
دقت در مفاد اين آيه نشان ميدهد كه جان كلام انبيا و نقطه شروع دعوت پيامبران اين است كه «اي انسان! تو خود مسوول انتخابهايي هستي كه در زندگي انجام ميدهي و حتي آيه پاياني آشكار ميسازد كه اساسا اين انسان است كه با انتخابها و تصميمهايي كه در زندگي ميگيرد، خود را شكل ميدهد.» توجه داريم كه اين چيزي فراتر از مختاربودن انسان است. مختاربودن يعني قائل باشيم كه انسان اختيار دارد ميان خير و شر، يكي را برگزيند و در نهايت پاداش يا عذاب انتخاباش را بچشد. اما مسئله ما در اينجا تنها اين نيست. وقتي ميگوييم پيامبران انسان را مختار ميديدند يعني اينكه انسان از طريق اختيار ميتواند ابعاد وجودياش را گسترش دهد. به اين موضوع دقت كنيد؛ هيچ حيواني نميتواند كاري كند كه حيوان نباشد، افق و محدوده وجودي آنها همين است كه هست، اما انسان ميتواند از ملائك، برتر رود و از حيوانات پستتر شود. انسان با انتخابهايش، در حقيقت، مرزهاي وجودي خود را تعيين ميكند، نه اينكه فقط ميان خير و شر انتخاب كند. پيامبران انسان را با امكانهاي حيرتآوري آشنا ميسازند كه در خود وي و در يد قدرت اوست و سپس به وي نهيب ميزنند كه «خودت را درياب و بدان كه خودت مسوول هر آن چيزي هستي كه هستي!» آيا انسان به استقبال يك چنين اختياري ميشتابد؟ پاسخ قرآن اين است كه «خير!» انسان دوست دارد كه شفيعي پيدا كند كه او را از تصميم و انتخاب برهاند و بهجاي او تصميم بگيرد و بار سرنوشت او را بر دوش بكشد و به اين ترتيب به نداي انكارورزان لبيك ميگويد: كدام نداي انكارورزان؟ «از ما پيروي كنيد، بار گناهانتان به گردن ما؛ در صورتي كه آنها دروغپردازند و هرگز بار خطاي آنان را بر نخواهند داشت» (عنكبوت، 12).
اكنون اگر ما اين پاسخ قرآن را در وجود خودمان به محك سنجش بگذاريم، تصديق ميكنيم كه ما انسانها همواره ميكوشيم كه در تصميمهايمان ديگران را شريك كنيم تا از اضطراب اختيار فرار كنيم. پس برخلاف تصور ابتدايي به نظر ميرسد كه ما زياد هم از آزادي خوشمان نميآيد و اساسا پيشينيان ما از همين دلشوره مسووليت در انديشه پيامبران فرار كردند و به دامان اجباري پناه بردند كه مسووليت اعمالشان را برعهده ميگرفتند. انسان ذاتا خوشش نميآيد كه مختار باشد؛ زيرا انسان (بهقول اريك فروم) بهراحتي ميتواند رنجهاي ساده ناشي از فقدان آزادي را تحمل كند اما بهسختي ميتواند بر دلشوره تصميمگيري غلبه كند و اضطراب مواجهه با خودش را تحمل كند.
در اين حرفها بايد اندكي عميقتر نگاه كنيم و همزمان خودمان را واكاوي كنيم و آزادي را وراي آزاديهاي سياسي و اجتماعي ببينيم. آنوقت داوري كنيم كه آيا ما از اينكه بار انتخاب ابعاد وجوديمان و بار برگزيدن آرمانهايمان، همهوهمه، بهدوش خودمان است، خوشحاليم؟ واقعيت اين است كه اكثر ما از گرفتن تصميمهاي بسيار بزرگ نفرت داريم. ما از اين تصميمها ميپرهيزيم يا تا آنجا كه ميتوانيم آنها را به تعويق مياندازيم. زيرا تصميمگرفتن يعني انتخاب يك سبك زيستن از ميان همه امكانهاي پيشرو و پيامبران چنين تصميمي را از ما ميطلبند. تصميم يعني متعهد شدن به آينده خويش و چون هيچكس نميتواند آينده را پيشبيني كند، چنين تعهدي همواره انباشته از دلشوره است.
بهاعتقاد برخي مفسران و خصوصا روشنفكران ديني، در آيه «انا عرضنا الامانه علي السموات و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان؛ انه كان ظلوما جهولا»، مراد از امانت، اختيار است؛ پس واقعا مختاربودن، دشوار است كه كائنات از حمل آن سرباز زدهاند.
من اين نكته را هم بيفزايم كه در دنياي جديد، نه فقط تصميمات كلان بلكه حتي تصميمهاي كوچك كه به ميزان اندكي با تعهد آميختهاند نيز، به ندرت گرفته ميشوند. زيرا تحرك در جامعه جديد و موقتي و مصلحتي بودن امور، چنان به ستيز با پايداري برخاسته است كه مردم ترجيح ميدهند به همان شيوههاي رايج در كتابها، مجلات، روزنامه، تبليغات و تلويزيون زندگي كنند نه براساس تصميمات جدي. در دنياي جديد، حتي تصميماتي جزئي مثل تصميم به زندگي مشترك نيز بهندرت حاوي تعهدي جدي است. در دنياي جديد همهچيز عادي است؛ زندگي جنبههاي مختلفي دارد: كار، ورزش، تفريح و بالاخره دينداري. . . دينداري در دنياي جديد يك جنبه از ميان جنبههاي زندگي است كه مثل ساير جنبهها براي ما، كاركردي دارد و نه تنها از هرگونه تعهد جدي تهي است، بلكه خود اسبابي است براي فرار از تعهدها و براي آسودن و دلخوشداشتن. در چنين شرايطي، پيامبران ما را به بيداري جدي و تحولي ريشهاي فراميخوانند و آن «انتخابكردن» است. در وهله اول، حتي مهم نيست كه چه چيزي انتخاب ميشود، مهم اين است كه فرد بر مبناي تصميم خود، راهي برگزيده باشد. اين، معناي همان حرفي است كه امام حسين(ع) به مخالفانش ميزند كه «اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد»؛ يعني خودتان باشيد، عملتان حاصل استفاده از اختيار باشد؛ اين يعني آزادگي. . .
* متن سخنراني ماجد غروي در مراسم شب نوزدهم رمضان1387
دوشنبه 1 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]