واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: عدالت از نظر امام علي (ع) موثرترين ساز و كار مديريت جامعه است
يكي از اقدام هايي كه اميرالمومنين بعد از به خلافت رسيدن انجام داد تقسيم بيت المال بين افراد جامعه بدون در نظر گرفتن پست و مقام بود. ايشان از همان ابتدا با علم به اين كه ايستادن در مقابل زياده خواهان بدون واكنش نخواهد بود و با اين كارها عده اي را عليه خود دشمن خواهد كرد قاطعانه اقدام به اين كار كرد.قاطعيت و حساسيت جانشين رسول خدا (ص) در برابر ظلم و تجاوز به حقوق مردم تا حدي بود كه پس از با خبر شدن از تخلف مالي ابن هرمه- مسئول نظارت مالي بازار اهواز- خطاب به رفاعه حاكم آن جا مي نويسد: «هنگامي كه نامه مرا خواندي، ابن هرمه ر الله بر كنار و به مردم معرفي كن. به زندانش افكن. آبرويش را بريز و به همه بخش هاي تابع اهواز بنويس كه من چنين عقوبتي براي او معين كردم. مبادا در مجازات او غفلت يا كوتاهي كني كه نزد خدا خوار مي شوي و من به زشت ترين صورت ممكن، تو را از كار بر كنار مي كنم و خدا آن روز را نياورد...شب ها زندانيان را به فضاي باز بياور جز ابن هرمه را...». همان مولاي متقيان كه حرمت آبروي مسلمان را بالاتر از حرمت كعبه مي داند چنان بر بي آبرو كردن يك كارگزار مجرم حكومت اصرار دارد كه حتي فرماندار اهواز را كه مسئول اجراي حكم است «تهديد» مي كند كه اگر او را بي آبرو نكني «من تو را به زشت ترين صورت ممكن از كار بر كنار مي كنم». در حالي كه او نه بر ضد حكومت قيام كرده و نه مرتكب جنايتي شده است. او مسئول نظارت مالي بر بازار اهواز بوده كه مرتكب تخلف مالي شده است و آموزنده اين جاست كه امام با پايين دانستن «آستانه جرم» منتظر نماند تا ابن هرمه نصف زمين هاي اهواز را چپاول كند و بعد عكس العمل نشان دهد. امام علي (ع)، آن قدر در مقابل ظلم و تجاوز به حقوق ديگران ايستاد كه برخي علت شهادت ايشان را همين ايستادگي و قاطعيت دانسته اند.در گفت و گوي حاضر با حجت الاسلام و المسلمين سيد احمد حسيني خراساني، مدرس حوزه علميه قم و صاحب مقالات فقهي، اصولي و اجتماعي به تعريف عدالت و كاركردها و نقش آن در مديريت جامعه از منظر امام علي پرداخته ايم و اميدواريم اين مطلب مورد توجه خوانندگان عزيز قرار گيرد.
مدرس حوزه علميه قم در آغاز گفت و گو به برجستگي ويژگي عدالت در زندگي اميرالمومنين (ع) اشاره مي كند و مي گويد: آن قدر اين خصوصيت در زندگي ايشان نمايان است كه از شيعه و سني تا غير مسلمانان نظير متفكران و انديشمندان مسيحي و غيرمسيحي آن را مطرح كرده اند و اين جمله معروف است: «قتل في محراب عبادته لشدة عدله» علي (ع) در محراب عبادت به خاطر ايستادگي و تأكيد بر اجراي عدالت به شهادت رسيد.سپس وي درباره تعريف و كاركردهاي عدالت از منظر امام عدالت به نهج البلاغه استناد مي كند و مي گويد:از سخنان امام (ع) اين گونه برداشت مي شود كه، تنظيم همه امور اجتماعي و عنصر اساسي مديريت صحيح جامعه و رعايت حقوق همه شهروندان، تنها با اجراي عدالت ميسر است. امام علي (ع) در تعريف عدالت مي فرمايد: العدل يضع الامور مواضعها، عدالت يعني هر چيزي را در جايگاه شايسته خودش قرار دادن است «والعدل يضع الامور مواضعها»، و هر چيزي را در جاي خودش گذاشتن حقيقت عدالت است و نقطه مقابل عدالت ظلم و ستم است.در نظر گرفتن تساوي در حقوق يكي از تعاريف مطرح عدالت است. از حجت الاسلام حسيني مي پرسيم كه آيا اين تعريف صحيح است يا خير كه وي در جواب تصريح مي كند:اعطاي حقوق مساوي، عدالت نيست بلكه گاهي عين ظلم است.فرض كنيد در يك كلاس در پايان سال تحصيلي به همه دانش آموزان نمره ١٩ داده شود. اين كار نه تنها عدالت نيست كه بي عدالتي است. عدالت دادن حق به صاحبش است. آن دانش آموزي كه غيبت نداشته و خوب درس را فهميده، حقش نمره ٢٠ است، بنابراين بايد به او نمره ٢٠ داد. اما به كسي كه درس نخوانده و در كلاس هم شاگرد خوبي نبوده است نبايد نمره ٢٠ داد. بلكه بايد به همان اندازه اي كه استحقاق دارد نمره داد. اگر در اين جا به هر ٢ دانش آموز نمره ٢٠ بدهيم از يك طرف از شوق و علاقه دانش آموزان برتر براي بهتر درس خواندن كم مي كنيم و از طرف ديگر باعث مي شويم شاگردان ضعيف به ادامه وضعيت موجودشان ترغيب شوند.همچنين امام علي (ع) در تعريف عدالت مي فرمايند: عدالت يعني دادن هر حقي به صاحب آن حق. شايد پرسيده شود كه بر چه اساسي بايد حق و حقوق را تعيين كرد. در اين صورت اين حقوق يا از طرف خداوند و شرع تعيين مي شود يا قانون گذار آن را معين مي كند.به عنوان مثال در اين كه پس از فوت پدر خانواده او هر كدام از اموال به جا مانده چقدر سهم ببرد، شرع مشخص كرده و سهم پسر را ٢ برابر سهم دختر تعيين كرده است.ايشان به عنوان نمونه اي از رفتار عملي عدالت طلبانه و قاطعيت علي(ع) در اجراي عدالت به خطبه ١٥ نهج البلاغه كه از اولين خطبه هاي رسمي ايشان بعد از تصدي حكومت است، اشاره مي كند و مي گويد: اميرالمومنين در اين خطبه مي فرمايند:وا...لو وجدته قد تزوج به النساء و ملك به الاماء لرددته، فان في العدل سعة و من ضاق عليه العدل فالجور عليه اضيق.به خدا سوگند، اگر به اموال و ثروت هايي كه در گذشته از بيت المال به غارت رفته دسترسي پيدا كنم به صاحبانش و محل اصلي اش بر خواهم گرداند، هر چند اين ثروت هاي به تاراج رفته مسلمين و شهروندان و حقوق غصب شده آن ها به مهريه زنان غارتگران درآمده باشد. حضرت علي در ادامه اين خطبه به علت چنين كاري اشاره مي كند و مي فرمايند: در عدالت يك ظرفيت و تحملي است كه اگر كسي حاضر به پذيرش آن نباشد و اگر كسي به گونه اي دچار ناهنجاري شود كه در ظرف فراخ عدالت نگنجد به يقين ظلم و ستم بر او تلخ تر خواهد بود. يعني جامعه اي كه در آن عدالت حاكم است حتي براي خود ستمگران مايه بركت است. نتيجه ديگري كه مي توان از اين سخن علي(ع) گرفت اين است كه همه افكار، گرايش ها و قوميت هاي مختلف در يك جامعه، در صورتي مي توانند آرام و با امنيت در كنار يكديگر زندگي كنند كه در آن جامعه عدالت برقرار باشد. امام (ع) نتايج تلخ و ناگوار بي عدالتي را در جامعه، به شكل بخشنامه هاي رسمي به كارگزاران حكومت خود بيان كرده اند، از جمله در حكمت ٤٧٤ مي فرمايند: عدالت را به كار گير و در حوزه ماموريتت عدالت را اجرا كن و از هر گونه ستم و تجاوز به حقوق و حدود مردم بپرهيز. از سخنان حضرت اين گونه برداشت مي شود كه اگر عدالت حاكم و جاري نباشد، اگر مردم طعم شيرين عدالت را در حوزه حكومت نچشند و گرفتار تجاوز به حقوق شان باشند و اجازه اعتراض نداشته باشند، دست به مهاجرت مي زنند. به اصطلاح امروزي ها در اين موارد بحث فرار مغزها، پناهندگي و خروج بي رويه شهروندان اتفاق مي افتد. چون محيط را تنگ مي بينند و مجبور به فرار يا ترك وطن مي شوند و دليل دوم اين كه اگر زمينه هايي فراهم شود و احساس كنند هم فكراني دارند و مي توانند فضايي فراهم كنند اقدام به اعتراض و شورش و در نهايت اقدام به قيام مسلحانه خواهند كرد و با هدف براندازي، تشكل هايي تاسيس خواهند كرد. امام(ع) به تجربه تلخي اشاره مي كند كه بارها امام از روي دلسوزي هشدار داده بود كه اگر دست از بي عدالتي، ظلم و ستم، برداشته نشود، روزي كاسه صبر مردم لبريز خواهد شد و مجبور به اعتراض و اقدام خواهند شد و آنگاه هيچ قدرتي نخواهد توانست جلوي آن را بگيرد.
اين محقق و پژوهشگر با توجه به حكمت ٤٣٧ نهج البلاغه، عدالت را راهكار اساسي مشكلات جامعه و راهبرد كلان و حكومت از منظر حجت خدا(ع) معرفي مي كند و مي گويد: شخصي از اميرالمومنين سوال كرد: كدام يك از اين دو بهتر است، عدالت يا سخاوت؟ امام(ع) در جواب فرمود: العدل يضع الامور مواضعها، والجود يخرجها من جهتها. عدالت بهتر از سخاوت است، زيرا سخاوت با وجود اين كه رفتار اخلاقي فوق العاده پسنديده اي است، ولي يك امر فردي است. اما كسي كه رويكردي كلان به جامعه دارد و بخواهد به عنوان مدير، مملكتي را هدايت و راهنمايي كند ساز و كارش به كارگيري عدالت است. بنابراين عدالت يكي از مهم ترين و موثرترين ساز و كارهاي مديريت جامعه است كه امام در پايان اين جواب مي فرمايند: والعدل سائس عام والجود عارض خاص و بعد اين گونه نتيجه گيري مي كنند: فالعدل اشرفهما و افضلهما. پس عدالت شريف تر و بافضيلت تر است.
همچنين امام(ع) در پاسخ به اين سوال كه باتوجه به آيه «ان الله يامربالعدل والاحسان» فرق بين احسان و عدل چيست مي گويند: العدل الانصاف و الاحسان التفضل. عدالت انصاف است، انصاف يعني اعطاي هر حقي به صاحب حقش، يعني قراردادن هر چيزي در جاي خودش. اما احسان ايثار، محبت و گذشتن از حق شخصي است. البته احسان در يك جامعه پسنديده است و احسان و گذشت نشانه ايمان فرد و جامعه است، اما از ساز و كارهاي مديريت يك جامعه محسوب نمي شود.عدالت در سطح مديران يك جامعه باعث فراگير شدن آن در سطح عمومي جامعه مي شود. اميدواريم جامعه ما كه با شعار عدل علوي شكل گرفته و جنگ ها، خسارات و زورگويي هاي زورگويان را تحمل كرده است هر روز شاهد گسترش عدالت و عدالت خواهي در جامعه باشد. قاعده اي در فقه داريم به نام قاعده اهم و مهم، مصلحت و مزاحمت و رعايت مصالح عامه ملت و مملكت كه در بعضي وقت ها برطبق اين قاعده بايد از حق يا قانوني بر حق چشم پوشي شود؛ ولي به نظر من عدالت آن قدر داراي اهميت است كه هيچ وقت تحت اين قاعده عقلاني و وحياني قرار نمي گيرد به خاطر اين كه مصلحتي بالاتر از مصلحت خود عدالت نداريم كه با آن تعارض پيدا كند تا مديران جامعه بگويند در حال حاضر و به طور موقتي رويكرد عدالت خواه را كم رنگ مي كنيم.
يکشنبه 31 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 195]