واضح آرشیو وب فارسی:قدس: استقلال خودش را مي شناسد ؛ خوشبختي با بيگ زاده و اكبري
* اميروفايي
1- استقلال تغيير كرده بود. هر چند امير قلعه نويي باز هم روي 2-5-3 محبوبش پافشاري كرد و سيستم بازي را تغيير نداد اما در نحوه چيدمان و روش بازي استقلال جابه جايي هاي قابل اشاره اي جلب نظر مي كرد. پيروزي شش بر صفر مقابل استقلال اهواز دور از ذهن بود. تلفيق انگيزه ميزبان، بي برنامگي و استيصال حريف، تغيير چيدمان و عملكرد مناسب فردي و گاهي تيمي بازيكنان استقلال زمينه خلق يك نتيجه عجيب را فراهم كرد، كه بي ترديد براي تيم بحران زده قلعه نويي اميدوار كننده بود اما نمي تواند به معناي عبور كامل از تاريكي تلقي شود. استقلال اهواز در طول نود دقيقه آنچنان تحت تأثير استقلال بود كه حتي موفق به خلق يك موقعيت نصفه و نيمه گل هم نشد و بازيكناني مثل قرباني و منتظري به دفعات بدون آنكه از سوي مهاجمان استقلال اهواز احساس خطر كنند به خط حمله اضافه مي شدند. تيم ميثاقيان محك مناسبي براي تخمين زدن قدرت استقلال نبود و تعميم دادن اين نتيجه به بازيهاي پيش رو اغراق و اشتباه بزرگي است. استقلال اهواز، همنام تهراني را به بهترين شكل ممكن از بحران خارج كرد و حالا امير قلعه نويي مي تواند با نتايج ارزشمندي كه از اتفاقهاي اين بازي به دست آورده آينده روشني بسازد.
2- براي اجراي صحيح تاكتيكهاي تهاجمي پيش از هر چيز نياز به مالكيت توپ احساس مي شود و براي مالكيت توپ وجود بازيكناني كه بازي در عرض، حفظ و دواندن توپ و ريتم دادن به بازي را بلد باشند در تركيب اصلي الزامي است. استقلال در سه مسابقه خارج از خانه اي كه مغلوب شد و بازي مقابل سپاهان در تهران، تيمي بود كه بلافاصله پس از تصاحب توپ به حركتهاي طولي روي مي آورد و اين اتفاق به واسطه عادتها و شكل بازي مدافعان و هافبكهاي اين تيم شكل مي گرفت.
پيروز قرباني، تقي پور، منتظري و كوشكي اغلب توپهاي بلند طولي را براي مهاجمان مي فرستادند و حسين كاظمي هم به عنوان رابط اصلي خط دفاعي با خطوط مياني و حمله هر بار صاحب توپ مي شد با يك پاس بلند مهاجمان را هدف مي گرفت. آنچه در مدل بازي خسرو حيدري و مهدي اميرآبادي هم ديده مي شود، استفاده از هاشم بيگ زاده و يدا... اكبري در بازي با استقلال اهواز اين مشكل را به حداقل رساند. حالا توپ دست استقلال بود و قلعه نويي مي توانست به طراحي استراتژي حمله فكر كند. نقش ويژه يدا... اكبري در شكل گيري بازي تهاجمي استقلال غيرقابل انكار بود. او علاوه بر ارسال دو پاس گل در نيمه اول به خوبي فضاي مقابل خط دفاعي را پوشش داد و با عرض دادن به بازي، استقلال را از يك تيم شتابزده و عجول به تيمي نسبتاً فكور و با برنامه تبديل كرد. خودخواهي و ميل به ديده شدن هرگز در شكل بازي اكبري نمود نداشت و حضور او مالكيت توپ را پس از چهاربازي به استقلال بازگرداند. علاوه بر اكبري، هاشم بيگ زاده هم چنين ويژگي هايي را بروز داد. او به فراخور چگونگي استقرار خط مياني و خط دفاعي حريف به تناوب در طول و عرض زمين حركت مي كرد و چون حركتهايش قابل پيش بيني نبود غيرقابل مهار به نظر مي رسيد. استفاده توأمان از اكبري و بيگ زاده به بازي استقلال عرض داد و مالكيت توپ را بالا برد.
در اين فضا فانتزيستهايي مثل جباري و جان واريو هم مجال بيشتري براي خودنمايي پيدا كردند. چه آنكه آنها تنها هافبكهاي پا به توپ استقلال محسوب نمي شدند و برخلاف بازيهاي گذشته در صورت مهار اين دو بازيكن- به خصوص جباري- خط مياني استقلال تعطيل نمي شد.
3- بهترين نمايش آرش برهاني از وقتي پيراهن استقلال را بر تن كرده در اين بازي رقم خورد. برهاني در بعضي صحنه ها همچنان دورنماي يك مهاجم موقعيت سوز را به تصوير كشيد اما آنقدر مؤثر كار كرد كه ديگر كسي به فرصتهايي كه از دست رفت اشاره نكند.
در صحنه گل اول روي برهاني خطا شد و خودش ضربه ايستگاهي يدا... اكبري را تبديل به گل كرد. گل دوم باز هم به دنبال ضربه ايستگاهي به دست آمده از روي خطايي كه، به روي برهاني اتفاق افتاد، به دست آمد. در صحنه مربوط به گل سوم هاشم بيگ زاده ريباند ضربه برهاني را از خط دروازه حريف عبور داد و گل چهارم را هم خود آرش به ثمر رساند. كارنامه عملكرد برهاني در اين بازي فوق العاده بود و او علاوه بر اينها به دفعات خودش را در موقعيت گلزني قرارداد.
برهاني دو بار عباسفرد را در يك قدمي دروازه استقلال اهواز قرارداد كه منجر به گل نشد. در روز غيبت سياوش اكبرپور، آرش برهاني قصه متفاوتي را براي خط حمله استقلال نوشت.
يکشنبه 31 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]