واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: دبير انجمن دوستداران ميراث فرهنگي فارس:اين انجمندر سال 1381 به ثبت رسيده استاز انتقال شبانه اموال انجمن تصوير داريم
خبرگزاري دانشجويان ايران - فارسدبير انجمن دوستداران ميراث فرهنگي فارس با ارسال نمابري به خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه فارس ،به برخي ابهامات جوابيه مدير بنياد فارس شناسي به اظهارات خود پاسخ داد.به گزارش ايسنا متن كامل نمابر ياد شده كه به امضاي كاظمي رسيده است، به شرح ذيل مي باشد:1- دكتر زاهد در بخشي از اظهاراتشان مدعي شده اند:«بحث جابحايي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي به درخواست دبير انجمن در زمان مسئوليتش در روابط عمومي بنياد بوده است... .ايشان به صورت كتبي درخواست كرد كه مكان اين انجمن تغيير پيدا كند و به اتاق ديگري برود كه ما نيز موافقت كرديم اين انجمن به طبقة بالاي بنياد فارس شناسي نقل مكان پيدا كند.» از آنجا كه اينجانب تا اين لحظه درخواستي كتبي يا شفاهي مبني بر جابجايي يا تغيير دفتر انجمن يا اينكه به اتاق ديگري برود مطرح نكرده ام لطفاً ايشان درخواست كتبي بنده كه چنين درخواستي از آن مستفاد گردد و نيز مدركي مبني بر موافقت خود با انتقال اتاق انجمن به طبقه بالاي بنياد فارس شناسي را ارائه نمايند تا ادعاي ايشان مورد پذيرش اينجانب نيز واقع گردد. -2ايشان در ادامه گفته اند:« در حال حاضر دبير انجمن دوستداران ميراث فرهنگي هيچ مسئوليتي در بنياد فارس شناسي ندارد. ما نيز به او گفته ايم كه به قول خود عمل كند و اتاق فعلي بنياد را كه در اختيار انجمن قرار داده بوديم ترك كند.» در مقام پاسخ بايد بگويم اينجانب در كدام بخش از نامه به ايسنا ادعا كرده ام كه در بنياد فارس شناسي سمتي دارم كه ايشان خواسته باشند متقابلاً ادعاي مرا رد كنند؟ اتفاقاً اينجانب خداي را بسيار شاكرم كه در حال حاضر و در دوران مديريت ضعيف ايشان هيچ سمتي در بنياد فارس شناسي ندارم، چرا كه حاضر نيستم حتي در ذرهّ اي از نتايج عملكردهاي نادرست ايشان كه به قيمت پس رفت فرهنگي اين استان كهنسال در مقايسه با ديگر استانهاي كشور تمام مي شود سهيم يا شريك باشم. علاوه براين با ذكر اين نكته كه اتاق مذكور، توسط ايشان در اختيار انجمن قرار نگرفته است بلكه سه سال قبل از انتصاب ايشان به مديريت بنياد فارس شناسي، با موافقت مديريت سابق بنياد و با همراهي كامل ايشان و همياري اعضاي انجمن از يك اتاق و انبار متروكه و غير قابل استفاده به يك اتاق زيبا جهت دفتر انجمن تبديل شد، متذكر مي گردم كه اينجانب در هيچ زماني قولي مبني بر ترك اتاق به ايشان يا هر كس ديگري نداده ام چرا كه اصولاً تغيير مكان اتاق انجمن در حوزه اختيارات اينجانب نيست بلكه صرفاً با موافقت كامل اعضاي هيأت دبيره چنين تصميمي قابل اجراست. ايشان در بخش ديگري يادآور شده اند:« همچنان بلكه بيشتر از گذشته از انجمن دوستداران ميراث فرهنگي حمايت مي كنيم.» لطفاً ايشان به منظور تنوير افكار عمومي به پرسشهاي زير پاسخ دهند. آيا جمع آوري صندليها و ميزهاي مورد استفاده انجمن و انبار كردن آنها در زير زمين خانه زينت الملك به معني حمايت مي باشد؟آيا جلوگيري از تشكيل جلسات هفتگي انجمن كه از سه سال پيش تاكنون بدون انقطاع برگزار مي شده است به معني حمايت است؟آيا جلوگيري از تشكيل كلاسهاي صنايع دستي كه انجمن با همكاري سازمان صنايع دستي و به صورت كاملاً رايگان از دو سال پيش تاكنون بدون انقطاع برگزار مي كرده است در راستاي حمايت بيشتر از انجمن صورت گرفته است؟چرا اين هفته جلسة انجمن با حضور 53 نفر از اعضاء بايستي بر روي زمين و در حياط خانه زينت الملك برگزار شود؟ اين به معني حمايت بيشتر است؟ (عكسهاي جلسه موجود است.) آيا با توجه به معضل بيكاري جوانان استان به كارگيري چهار نفر از بازنشستگان محترم دانشگاه شيراز، مخابرات استان فارس، آموزش و پرورش استان فارس كه بر حسب اتفاق دو نفر از اين عزيزان دايي هاي همسر ايشان مي باشند در راستاي حمايت از جوانان صورت گرفته است؟ در پاسخ به بخش ديگري از اظهارات ايشان بايد گفت: بر خلاف آنچه ادعا كرده اند قرارداد اينجانب در آغاز سال جاري از طرف بنياد فارس شناسي تمديد شد(اصل قرارداد موجود است) ولي از آنجا كه اينجانب به دلائل گفته شده هيچ تمايلي به ادامه همكاري با بنياد فارس شناسي نداشتم از پذيرش و امضاي آن خودداري كردم و به همين دليل در هيچ كدام از برنامه هاي بزرگداشت ملاصدرا و كنگره زنديه با ايشان همكاري نكرده ام. در خصوص شكايت به سازمان كار و امور اجتماعي بايد گفت اينجانب پس از مشورت با كارشناسان حقوقي، صرفاً به جهت دريافت مطالبات قانوني خويش از قبيل حق سنوات، مرخصي هاي استفاده نشده، اضافه كاريها و غيره شكايتي را به سازمان كار و امور اجتماعي- به عنوان مرجع قانوني مربوطه - تقديم كردم و به پيشنهاد ايشان به جهت رعايت موارد قانوني و حقوقي عبارت « بازگشت به كار» در دادخواست ذكر شد وگرنه توافق مورد اشاره مدير بنياد مندرج در حكم صادره خود دليلي بر عدم تمايل همكاري اينجانب با ايشان مي باشد. علاوه بر اين شايسته بود به بخش دوم حكم صادره مبني بر موظف كردن ايشان به پرداخت مبلغ پانزده ميليون ريال به اينجانب نيز اشاره اي مي كردند كه البته تاكنون از پرداخت آن خودداري شده است. در پاسخ به بخش ديگري از اظهارات ايشان بايد بگويم بنا به دلائل متعدد بنده هنوز هم معتقدم اتاق مذكور، اتاق انجمن دوستداران ميراث فرهنگي فارس مي باشد و نه اتاق روابط عمومي بنياد فارس شناسي. و اگر ايشان كمي انصاف به خرج دهند خودشان هم اين مطلب را تأييد مي كنند ولي متأسفانه از آنجا كه ناچارند ثابت كنند كه مدير هستند و لازم است قدرت خود را به رخ چند جوان دوستدار ميراث فرهنگي بكشند از پذيرش اين واقعيت سر باز مي زنند. علاوه براين تخليه نكردن اتاق انجمن توسط اينجانب به دليل عدم موافقت كليه اعضاي هيأت دبيره انجمن بوده است و ايشان خوب مي دانند كه طبق مواد صريح اساسنامه، دبير انجمن مجري مصوّبات هيأت دبيره مي باشد و نه فرمانبر مدير بنياد فارس شناسي. ايشان در بخشي از اظهارات خود ادعا كرده اند:«انجمن دوستداران ميراث فرهنگي انجمني نيست كه به ثبت رسيده باشد.» اگر ايشان از چگونگي تشكيل انجمنهاي دوستدار ميراث فرهنگي در سراسر كشور مطلع بودند چنين ادعايي نمي كردند. قابل ذكر است كه انجمن دوستداران ميراث فرهنگي فارس در سال 1381 با پيگيري اينجانب به عنوان عضو هيأت مؤسس در بخشي كه به همين منظور در سازمان ميراث فرهنگي كل كشور تشكيل شده بود به ثبت رسيده است.(مدارك مربوطه موجود است.) و اتفاقاً تنها همين مدارك مجوز قانوني جهت بارها همكاري و مشاركت سازمان ميراث فر هنگي، صنايع دستي و گردشگري استان فارس با انجمن بوده است. علاوه براين بر اساس بخشنا مه هاي جديد نسبت به ثبت نام انجمن به عنوان يك تشكل غيردولتي در وزارت كشور نيز اقدام شده است كه دقيقاً مطابق با برنامه زمانبندي شده پي گيري لازم صورت گرفته است. (مدارك مربوطه در اين خصوص نيز موجود است.) با ذكر اين نكته كه وسايل مورد اشاره ايشان متعلق و در مالكيت انجمن مي باشد بايد اضافه كنم كه اينجانب به عنوان عضو هيأت مؤسس، عضو هيأت مديره و دبير انجمن، با مجوز قانوني هيأت دبيره از امكانات دفتر انجمن استفاده كرده و خواهم كرد. علاوه براين تشخيص استفاده شخصي از دفتر و وسايل مذكور به عهدة هيأت مديره و اعضاي انجمن مي باشد و نه مدير بنياد فارس شناسي. 9-در خصوص بخش ديگري از اظهارات ايشان بايد گفت كه اينجانب به عنوان دبير انجمن با موافقت كليه اعضاي هيأت دبيره از ارائه گزارش مالي و تحويل صورت حسابهاي انجمن به ايشان خودداري كرده ام. چرا كه طبق اساسنامه انجمن سمت ايشان صرفاً رياست مجمع عمومي و وظيفه شان نظارت بر انتخابات هيأت دبيره مي باشد ولاغير. در ضمن حدود اختيارات ايشان به طور صريح در اساسنامه ذكر شده است. و از آنجا كه خواسته مذكور خارج از حدود اختيارات ايشان مي باشد از اجابت خواسته ايشان سر باز زده ام. 10- ايشان در بخش ديگري از اظهارات خود گفته اند :« اين بنياد جهت پاسداري و حمايت از منافع انجمن وعدم مصادره آن به نفع شخصي اين رويه را تا تعيين تكليف حسابهاي انجمن ادامه خواهد داد.» در پاسخ ضمن استقبال از ادامه اين رويه توسط ايشان، با اعلام آمادگي خود جهت مشخص كردن وضعيت حسابهاي انجمن تا يك ريال آخر و پذيرش كامل مسئوليت مالي انجمن و ارائه گزارش مالي به صورت ريز و با ذكر جزئيات در مراجع ذيصلاح، متذكر مي شوم كه باز هم طبق متن صريح اساسنامه ايشان مجاز به دخالت در مسايل مالي انجمن نمي باشند و به همين دليل از ارائه اطلاعات مالي به ايشان خودداري شده است. 11- در پاسخ به بخش ديگري از اظهارات ايشان به اطلاع مي رساند كه از وضعيت وسايل انجمن پس از انتقال شبانه آنها توسط ايشان و برخي از كارمندان بنياد، تصاويري تهيه شده است كه در صورت صلاحديد ايشان انجمن حاضر به انتشار آنها به منظور مشخص شدن ميزان احترام ايشان به وسايل انجمن مي باشد. 12- ايشان در بخش ديگري از اظهاراتشان ادعا كرده اند:« فايل پرونده ها و كشوي ميز دست نخورده باقي ماند.» در پاسخ بايد گفت كه بر اساس شواهد موجود ايشان نه تنها برخلاف قانون به پرونده هاي انجمن دست زده اند و بعضي از آنها را مطالعه كرده اند بلكه تعدادي از مدارك موجود در اتاق انجمن را نيز برداشته اند.(پس از صورت برداري كامل از اموال انجمن، هيأت دبيره خود را محق در پيگيري حقوقي اين موضوع مي داند.) -13در پاسخ به ادعاي ايشان كه به جهت پيش گيري از ايجاد مزاحمت براي بازديد كنندگان از خانه زينت الملك كار نقل و انتقال وسايل انجمن در شب انجام گرفت بايد گفت اين ادعا بهانه اي بيش نيست. چرا كه ايشان به خوبي مي دانستند با توجه به شرايط پيش آمده اگر بخواهند در طول روز به اين عمل دست بزنند با مطلع شدن اعضاي انجمن و مسلماً واكنش آنان و اطلاع به مقامات مربوطه مواجه مي شدند وگرنه با توجه به كا هش شديد تعداد مسافرين در ماه مبارك رمضان و بويژه ايام پاياني تابستان، خانه زينت الملك مورد بازديد چند نفر قرار مي گيرد كه نقل و انتقال بتواند موجب مزاحمت براي آنها شود؟ برحسب اتفاق اينجانب به منظور انجام بخشي از كارهاي انجمن درصبح و بعداز ظهر همان روز به اتفاق فرزندم به خانه زينت الملك مراجعه كردم و آنجا چنان از بازديد كننده خالي بود كه بليط فروش مجموعه در هر دو نوبت به خواب خوشي فرو رفته بود تا آنجا كه حتي متوجه ورود اينجانب نيز نگرديد.( تصاوير مربوطه موجود است.) در پاسخ به بخشي از اظهارات ايشان كه گفته اند:« از اينرو از چند هفته پيش بنياد از ارائه خدماتي كه به نوعي منجر به درآمد مي شود به انجمن خودداري نموده است.» بايد گفت احتمالاً منظور ايشان از خدمات همان اتاق و صندليها و ميزها مي باشد . حال چگونه اين موارد براي انجمن ايجاد درآمد مي كرده است را بايد از ايشان پرسيد. سخن را با چند بيت از غزلي از خواجه شيراز به پايان مي برم كه به گمانم اگر ايشان قدري در آنها تأمل كنند پاسخ اظهارات خويش را به خوبي خواهند دريافت . زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نيست در حق ما هرچه گويد جاي هيچ اكراه نيستدر طريقت هرچه پيش سالك آيد خير اوست در صراط مستقيم اي دل كسي گمراه نيستبر در ميخانه رفتن كار يكرنگان بود خودفروشان را به كوي مي فروشان راه نيستبنده پير خراباتم كه لطفش دائم است ورنه لطف شيخ و زاهد گاه هست وگاه نيستحافظ ار بر صدر ننشيند زعالي مشربيست عاشق دردي كش اندر بند مال و جاه نيستانتهاي پيام
شنبه 30 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]