واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - نشریه نیوساینتیست در رقابتی اینترنتی از کاربران خود خواست بهانههای علمی احتمالی شکست تیمهای مطرح اروپایی در جامجهانی 2010 را مطرح کنند. در گزارش امروز، 11 بهانه علمی برتر را بررسی کردهایم. محمود حاجزمان: ماه گذشته و به موازات برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال، دنیای مجازی شاهد جدالی سخت بین طرفداران تیمهای مختلف بود. در این میان کریخوانی طرفداران تیمهای بزرگ برای رقبایشان بسیار به چشم میآمد، اما بعضی از تیمها مانند ایتالیا، فرانسه و انگلستان به سختی تحقیر و مجبور به بازگشت به خانه شدند. سوال مهم این بود که آنها برای طرفداران ناامید خود که بعضا از جان هم مایه گذاشته بودند تا خود را به استادیوم برسانند، چه جوابی داشتند؟ همه انتظار داشتند که این تیمها بهانهها و دلایل درست و حسابی ارایه دهند. اما همین مساله، مدیران نشریه علمی نیوساینتیست را به فکر انداخت تا رقابتی جهانی را برای کاربران و مخاطبان خود (چه مخاطبان نشریه و چه سایت اینترنتی) برگزار کنند. نیوساینتیست از خوانندگان خود خواست که علمیترین و تخصصیترین دلایل و بهانههایی را که برای باختن در یک مسابقه به ذهنشان میرسد، برای این سایت ارسال کنند. نکتهای که در بسیاری از جوابهای ارسالی به چشم میخورد، عدم بیان حقیقت، دقت و توانایی بررسی و موشکافی دقیق مساله بود. اما واقعا چه کسی به این مسائل اهمیت میدهد؟ مهم این است که شما چیزی -هر چیزی- بگویید و توجه عموم را از اصل و حقیقت مساله که باعث دردسر تیمها شده بود، منحرف کنید. در نهایت، یک بهانه به عنوان برترین دلیل علمی شکست و 10 مورد نیز به عنوان دلایل علمی برگزیده انتخاب شدند. فرایند انتخاب بهانههای برتر بسیار طاقتفرسا و طولانی بود، اما به گفته داوران، عذابش کمتر از تماشای ضربات پنالتی و استرس به دنبال آن است! بسیاری از دلایل ذکرشده، به برگزاری این دوره از مسابقات در نیمکره جنوبی زمین اشاره داشت و باخت تیمها را به گردن حرکت متفاوت توپ در اثر کوریولیس انداخته بودند. در اثر چرخش وضعی زمین به دور محورش، یک نیروی پیچشی ایجاد میشود که اثر کوریولیس نام دارد که جهت آن در دو نیمکره شمالی و جنوبی متفاوت است. این نیرو باعث میشود که در شرایط طبیعی، آب هنگام فرو رفتن در یک حفره (مثلا سوراخ وان حمام یا چاه توالت) در نیمکره شمال زمین چرخش پادساعتگرد داشته باشد و در نیمکره جنوبی چرخشی ساعتگرد. البته واضح است که ربط دادن باخت تیمها به این اثر به هیچ وجه پایه علمی ندارد و تنها تعداد زیاد این دسته از پاسخها بود که باعث تعجب برگزارکنندگان مسابقه شده بود. کی بود، کی بود، من نبودم!در میان بهانههای برگزیده، آنتونی مارتین به تفاوتهای بین نیمکره شمالی و جنوبی زمین اشاره کرده بود، اما وی این کار را از نظر زیستشناسی انجام داده بود: «به دلیل فرایند تکاملی که بازیکنان انگلیسی با آن روبهرو بودهاند، آنها نسبت به پرتوهای شدیدتر فرابنفش در نزدیکی استوا حساسیت دارند. پرتوهای فرابنفش مناطق نزدیک استوا بیشتر درون جمجه نفوذ میکند و غده هیپوفیز را تحت تاثیر قرار میدهد، در نتیجه میزان ترشح هورمون تستسترون که نقش مهمی در تمایل افراد به برنده شدن دارد، کاهش مییابد.» موضوع دیگری که در بسیاری از جوابها مشترک بود، مساله دنیاهای موازی در نظریه مکانیک کوانتومی است! اندرو گولدنر، یکی دیگر از برگزیدگان در جمعبندی خود گفته است: «در یک دنیای دیگر مطمئنا ما برنده میشدیم!» وی در اشاره دیگری به مکانیک کوانتوم و استفاده از اصل عدم قطعیت هایزنبرگ گفته است: «من نمیتوانستم در یک لحظه بدانم که توپ کجاست و میخواهد به کجا برود!» یکی از دفاعیات خلاقانه در اینباره از سوی لاوری مالن بیان شده که ادعا کرده است: «تنها دلیلی که باعث میشود من نتوانم یک توپ فوتبال را بیش از 10متر شوت کنم، توفانهای زمینمغناطیسی شدیدی است که در اطراف مدرسه ما وجود دارد. این توفانها بر روی استوکهای فلزی کفشهای من اثر میگذارند و باعث میشوند پای من منحرف بشود. همچنین الکتریسیته ساکن لباس من شوکهای وحشتناکی به من وارد میکند!» به گفته داوران مسابقه و برخلاف آنچه تصور میکنیم، ثابت کردن این مساله که وی اشتباه میکند، از نظر علمی بسیار کار دشواری است! مشکلات مربوط به یک ویژگی فیزیولوژیکی نیز مسالهای بود که فلیسیتی هارپر به آن اشاره کرد. وی مساله را این طور تشریح کرد: «من یک بار صبحانه مفصلی را پیش از یک مسابقه ژیمناستیک خوردم. در نتیجه شکم من اندکی بیش از حد معمول جلو آمد. نتیجه اش این شد که وقتی مشغول انجام حرکت چرخوفلک بودم به زمین خوردم، زیرا مرکز ثقل بدن من در محل همیشگیاش قرار نداشت.» جولیو زیچی استدلال جالبی کرده است که حداقل نشان میدهد تلاشهای آموزشی ناسا در این سالها بینتیجه نبوده! وی میگوید: «علیرغم اینکه من جرم توپ، نیروی وارده و مسیر حرکت توپ را محاسبه کردم و در محاسبات خود سرعت باد را هم لحاظ کردم، با توپ به درون دروازه پرتاب شدم. مشکل این بود که مهاجم حریف محاسبات خود را در سیستم انگلیسی انجام داده بود، اما من محاسبات خود را در سیستم متریک انجام دادم!» اما از نظر ایکا لیکونن همه چیز تقصیر توپ بود. بهانههای وی چنان حزنآور و سوزناک است که مطمئنا هیچ بازیکنی جرات اظهار آن را ندارد. وی گفته است: «توپ اصلا به دور خودش نمیچرخید، زیرا بر خلاف توپهای ساخته شده از مواد طبیعی، از مادهای مصنوعی ساخته شده بود که دارای مقادیر یکسانی از اسیدهای آمینه راستگرد و چپگرد است!» مارتین ادهال در معذرتخواهی خود به استدلالی اشاره میکند که سابقا از سوی یکی از رانندگان مسابقات فرمول یک برای توجیه برخوردش با دیواره لاستیک کنار پیست استفاده کرده است: «ماشین جلویی با چنان سرعتی از کنار ستون لاستیکها رد شد که گرداب حاصل از کاهش فشار هوا باعث تاب خوردن ستون به سمت مسیر مسابقه شد!» اگر کمی فکر کنید مطمنا خواهید توانست معادل این استدلال را در فرهنگ خودمان پیدا کنید! از نظر الکس ویتورث نیز همه چیز به دینامیک هوا باز میگردد. البته وی استدلال خود را خیلی خلاصه بیان میکند و مشکل را به پدر علم دینامیک سیالات ارجاع میدهد. معذرتخواهی وی تنها دو کلمه است: «مکشهای برنولی».دهمین دلیل برگزیده مربوط به سیریل بلونت است که به یک مشکل ادراکی معروف روانشناسی اشاره میکند. وی ادعا کرده است: «من مشغول تماشای گوریلها بودم.» و در پایان، برنده مسابقه مارک هورتون از گلاسترشایر انگلستان است. این آلبرت اینشتین جوان در معذرتخواهی خود گفته است: «در دستگاه مختصات مرجع من، گلی که زدیم آفساید نبود!» راستی! یادمان رفت جایزه این رقابت را اعلام کنیم! به این 11 برنده، 1 عدد توپ فوتبال جابولانی اهدا شد تا برندگان حس بازیکنان حاضر در جام جهانی را بهتر درک کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]