واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: جزئيات درمان منحصر به فرد بيمار فلج مغزي
طبق گزارش پزشك اورژانس بيمارستان آزادي كه بيمار را در بدو ورود معاينه كرد بيمار «ميدريازفيكس» بدون واكنش به نور و فاقد تنفس و تحت تنفس مصنوعي بوده است.
اعتماد: جواني كه پس از فرو رفتن در كما و فلج مغزي با روش درماني منحصر به فرد يك پزشك جاني دوباره گرفت از بيمارستان مرخص شد و زندگي عادي اش را آغاز كرد.
عسگر فرجي چهارشنبه دو هفته قبل در پي مسموميت شديد دارويي به بيمارستان آيت الله كاشاني منتقل شد و پزشكان نجات او را غيرممكن دانستند چرا كه ضريب هوشياري او به سه رسيده و فاقد تنفس بود و چشمانش به نور هيچ واكنشي نشان نمي داد. اين نشانه ها كه از علائم اوليه مرگ كامل مغزي است، متخصصان بيمارستان كاشاني را از مداواي عسگر نااميد كرد و در اين بين بيمارستان هاي ديگر نيز حاضر به پذيرفتن او نشدند تا اينكه محمدمحسن همايي فوق تخصص مراقبت هاي ويژه مداواي مرد جوان را كه دچار فلج مغزي شده بود در بيمارستان ميمنت آغاز كرد و با استفاده از دارويي به نام اريتروپويتين كه براي درمان كليه و هورمون هاي خون ساز تجويز مي شود، توانست بعد از چهار روز كماي مطلق، عسگر را به زندگي بازگرداند.
دكتر همايي در حالي با داروي اريتروپويتين توانست عسگر را نجات دهد كه درمان بيماران فلج مغزي و اين شيوه مداوا تاكنون در جهان سابقه نداشته و منحصر به فرد تلقي مي شود.دكتر همايي درباره شيوه درماني اش گفت؛ درمان فلج مغزي حاد با اريتروپويتين وريدي براي اولين بار در دنيا انجام شد و اكنون بيمار بهبودي كامل يافته است و بازگشت اين بيماران با اين درجات فلج مغزي امكان پذير است ولي معمولاً اين مراحل بهبودي ماه ها تا سال ها ممكن است طول بكشد.
وي افزود؛ اريتروپويتين دارويي است كه براي اصلاح كم خوني در بيماران كليوي مصرف مي شود و اصولاً دارويي خون ساز است. در دو سال اخير مطالعات آزمايشگاهي در جهان نشان داده اگر اين دارو از سد مغزي خوني عبور كند، مي تواند باعث ترميم اعصاب مركزي با تاثير روي سلول هاي بنيادي مغز شود، در ضمن باعث متوقف كردن مراحل چهارگانه مرگ سلول مغزي مي شود. مطالعات آزمايشگاهي نشان داده است تا چهار روز بعد از آسيب شديد مغزي اين دارو مي تواند موثر باشد. وي ادامه داد؛ طبق پرونده «عسگر فرجي» بيمار 27 ساله او ساعت سه بعدازظهر 20 شهريورماه به دنبال ايست قلبي به بيمارستان كاشاني منتقل و در آن بيمارستان عمليات احياي قلبي ريوي انجام شد ولي بيمار به دنبال ايست قلبي دچار آسيب شديد مغزي شد و طبق گزارش موجود در پرونده، بيمار 24 ساعت بعد از احياي قلبي همچنان دچار فلج شديد مغزي به صورت عدم تنفس ، گشادي مردمك چشم وعدم واكنش مردمك ها به نور و فاقد هيچ نوع حركت و فاقد هيچ نوع پاسخي به تحريكات دردناك بود.
اين پزشك معالج افزود؛ مسوولان بيمارستان در پي گرفتن تخت ICU از بيمار بودند و طبق گفته پدر بيمار آمبولانس خصوصي كه براي اعزام عسگر به بيمارستان آسيا به بيمارستان كاشاني مراجعه كرده بود به علت وخيم بودن ضايعه مغزي از بردن بيمار امتناع كرد كه سرانجام همراهان بيمار به علت آشنايي كه با يكي از متخصصان بيمارستان آزادي داشتند براي بيمار در اين بيمارستان پذيرش گرفتند.
وي يادآور شد؛ طبق گزارش پزشك اورژانس بيمارستان آزادي كه بيمار را در بدو ورود معاينه كرد بيمار «ميدريازفيكس» بدون واكنش به نور و فاقد تنفس و تحت تنفس مصنوعي بوده است.
همايي خاطرنشان كرد؛ روز جمعه 22 شهريور، تقريباً 48 ساعت بعد از ايست قلبي و ضايعه مغزي متعاقب آن بيمار را در ICU ويزيت كردم، علائم عصبي بيمار رضايت بخش نبود، واكنش به نور نداشت و به تحريكات دردناك پاسخي نمي داد. در آن شرايط با كسب اجازه از پدر بيمار درمان با «اريتروپويتين» با دوز بالاي وريدي به مدت 48 ساعت براي بيمار آغاز و در اين مدت تمامي عوارض وريدي «اريتروپويتين» با دوز بالا با داروهاي مختلف كنترل شد. روز بعد بيمار به طور ناگهاني بيدار شد و تمامي فعاليت هاي عصبي بلافاصله به حالت نرمال برگشت.
وي اضافه كرد؛ بيمار بلافاصله از تخت ICU پايين آمد و شروع به راه رفتن كرد و پس از دوش گرفتن غذا خورد. حافظه دور و نزديك بيمار هيچ تغييري نكرده و تمامي محاسبات رياضي را به راحتي انجام مي دهد.اشتهاي بيمار فوق العاده خوب است و فقط كمي از بي خوابي شكايت دارد.
بنابر اين گزارش روش درماني كه پزشك ايراني به كار برده بود پيش از اين به صورت تجربي و روي حيوانات انجام شده اما تاكنون هيچ پزشكي آن را روي بيماران آزمايش نكرده بود و اكنون به عقيده دكتر همايي احتمال درمان بيماران تا چهار روز اول پس از ضايعه مغزي افزايش يافته است.
حادثه از زبان بيمار
عسگر كه پس از جدال با مرگ به طرز معجزه آسايي زنده ماند در حال حاضر روال طبيعي زندگي اش را پيش گرفته است. او ديروز در گفت وگو با خبرنگار ما درباره حادثه پيش آمده توضيحاتي داد. عسگر اكنون به خوبي صحبت مي كند، براي راه رفتن و حفظ تعادل مشكلي ندارد و به حافظه اش نيز آسيبي نرسيده است. او كه پدر دو كودك است درباره حادثه گفت؛ مدت ها است به خاطر بيماري كه به آن مبتلا هستم داروهاي آرام بخش قوي مصرف مي كنم. معمولاً هر روز داروهايم را همسرم به من مي داد اما روز حادثه در خانه تنها بودم و به اشتباه داروي آرام بخش را دو بار مصرف كردم. پس از آن بود كه بيهوش شدم و ديگر چيزي نفهميدم تا اينكه چند روز بعد به هوش آمدم.
وي افزود؛ چشم هاي من قبل از اين حادثه دچار مشكل بود اما وقتي به هوش آمدم در اتاقم يك پوستر روي ديوار نصب شده بود كه من به راحتي مي توانستم نوشته هاي روي آن را بخوانم. در واقع قدرت بينايي ام خيلي بيشتر شده بود. اين در حالي بود كه پزشك معالجم و ساير افرادي كه در آنجا حاضر بودند به زحمت مي توانستند نوشته هاي روي پوستر را بخوانند.
پدرزن عسگر اولين كسي بود كه پس از بيهوش شدن اين جوان بر بالين او حاضر شده است. وي به خبرنگار ما گفت؛ حدود ساعت 30/13 بود كه به خانه دخترم رفتم. ظاهراً كسي در منزل نبود. هرچه صدا كردم كسي به من پاسخ نداد. وقتي داخل شدم عسگر را در حالي كه روي شكم خوابيده و دو بالش كنارش بود، ديدم. تصور كردم او خوابيده اما هرچه صدايش كردم بي فايده بود. از همسايه ها كمك گرفتم و موضوع را به اورژانس اطلاع دادم اما چون بيمارستان آيت الله كاشاني به آنجا نزديك بود و از سويي ممكن بود تا رسيدن اورژانس كار از كار بگذرد با ماشين شخصي يكي از همسايه ها او را به بيمارستان رسانديم. پس از معاينه هاي اوليه بلافاصله عسگر به بخش مراقبت هاي ويژه منتقل شد. پس از چند ساعت مداوا متخصصان اعلام كردند او دچار مرگ مغزي شده است و فقط يك معجزه مي تواند او را نجات دهد.
پدر اين جوان كه بلافاصله خود را به بيمارستان رسانده بود نيز گفت؛ پس از آنكه از پزشكان بيمارستان كاشاني نااميد شديم پس از 22 ساعت او را به بيمارستان آزادي انتقال داديم. رئيس اين بيمارستان نيز بعد از بررسي وضعيت پسرم ابتدا از پذيرش او امتناع كرد اما وقتي من و همسرم او را به قرآن قسم داديم، او پذيرفت و عسگر بستري شد. پس از آن از طريق يكي از آشنايان با دكتر همايي تماس گرفتيم و وي بلافاصله خود را به بيمارستان رساند. او پس از معاينه پسرم اقدامات درماني اش را آغاز كرد كه خوشبختانه اين اقدامات موثر واقع شد و عسگر پس از سه روز به لطف خدا به هوش آمد.وي همچنين در مورد اينكه اگر عسگر با مشكل مواجه مي شد حاضر به اهداي اعضاي او بود يا خير، گفت؛ در آن لحظه به اين موضوع فكر نكردم و سلامتي پسرم برايم مهم بود اما اگر خداي نكرده اين اتفاق مي افتاد به احتمال زياد اعضاي پسرم را به بيماران نيازمند اهدا مي كردم.
پدر عسگر از دكتر همايي تشكر كرد و گفت؛ اين پزشك پسرم را دوباره به زندگي بازگرداند و هيچ پولي نيز بابت درمان از ما نگرفت و واقعاً مديون و سپاسگزار او هستم.
شنبه 30 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]