تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 30 دی 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر (ع):هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1854963229




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آیا امام هشتم به مرگ طبیعی درگذشت؟


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه  - ویژه نامه گروه اندیشه در شهادت امام هشتم(ع) / برخى می گفتند که امام هشتم به مرگ طبیعى درگذشت و هرگز مسمومیتى در کار نبوده است و براى اثبات این موضوع دلایلى ذکر کرده اند. یکى از این افراد «ابن جوزى » است که پس از نقل قول از دیگران که نوشته اند پس از یک استحمام در برابر امام (علیه السلام) بشقابى از انگور که بوسیله سوزن زهرآلود مسموم شده بود، نهادند و او با تناول انگورها مسموم شده بدرود حیات گفت ، ابن جوزى مى نویسد که این درست نیست که بگوییم مأمون عامل مسموم کردن وى بوده باشد. چه اگر اینطور بود پس چرا آن همه در مرگ امام ابراز حزن و اندوه مى کرد. این حادثه چنان بر مأمون گران آمد که از شدت اندوه چند روز از خوردن و آشامیدن و هرگونه لذتى چشم پوشیده بود(1). البته عبارت ابن جوزى حاکى از آن است که مسموم شدن امام را پذیرفته ولى منکر آنست که مأمون عامل این جنایت بوده باشد.«اربلى » نیز به پیروى از ابن جوزى همین عقیده را ابراز کرده و همانگونه بر گفته خویش دلیل آورده است . احمد امین نیز از کسانى است که معتقدند کسى غیر از مأمون بود که سم را به امام خورانیده ، چه او حتى پس از مرگ امام و ورودش به بغداد هنوز جامه سبز مى پوشید و بعلاوه ، مأمون با علما درباره برترى حضرت على (علیه السلام) مباحثه مى کرد(2).دکتر احمد محمود صبحى نیز چنین پنداشته که داستان مسمومیت امام رضا (علیه السلام) از مطالب ساختگى شیعه است که هرگز بین موقعیت امام در نزد مأمون که از آن همه ارجمندى برخوردار بود با خورانیدن سم به او، تناقضى احساس نمى کنند(3).دلایل کسانى که در تبرئه مأمون از جنایت سم خورانى سعى کرده اند، به شرح زیر خلاصه مى گردد: 1 پیمان ولیعهدى که به موجب آن امام پس از مأمون به خلافت مى رسید.2 بزرگداشت شان امام و تایید شرف و علم و فضیلت وى و ارجمندى خانواده اش .3 به همسرى وى در آوردن دخترش که خود عامل تحکیم دوستى میان آن دو بود.4 استدلال مأمون بر برترى على (علیه السلام) در برابر علما.5 ابراز اندوه فراوان پس از درگذشت امام بطورى که از خوردن و آشامیدن و دیگر لذتها روى گردانده بود.6 دفن کردن امام در کنار قبر پدرش رشید، و اینکه او خود بر جسد وى نماز گزارد.7 پس از درگذشت امام ، او همچنان لباس سبز مى پوشید حتى پس از ورودش به بغداد.8 پیوسته با علویان به رغم اقدامهاى مکرر بر ضدش ، مهربانى مى نمود.9 خلق و خوى مأمون به او اجازه چنین جنایتى نمى داد.10 مسمومیت امام از جعلیات شیعه است . این خلاصه همه دلایلى بود که تبرئه کنندگان مأمون آورده اند. ولى به نظر ما اینان یا به تمام حقایق ، علم کافى نداشتند و در نتیجه نتوانستند نظر درستى درباره این مساله تاریخى ابراز کنند، و یا آنکه حقیقت را مى دانستند ولى مثل پیشینیان خود بر ضد ائمه تعصب ورزیده به پیروى از هواى خویش و خلفایشان ، حقایق مضر به احوالشان را لوث کرده اند. واقع امر اینست که تمام چیزهایى که اینان ذکر کرده اند هیچکدام مانع از آن نبود که مأمون براى دفع خطر وجود امام (علیه السلام) دست به توطئه بزند، همانگونه که قبلا هم همین بلا را بر سر وزیرش فضل بن سهل آورده بود. فضل نیز مقامى شامخ نزد مأمون داشت و حتى اصرار داشت که دخترش ‍ را هم به وى تزویج کند. او همچنین فرمانده خود «هرثمة بن اعین » را نیز به مجرد ورود به مرو سر به نیست کرد، بى آنکه کوچکترین مجالى براى دفاع به وى بدهد و یا شکایتش را استماع کند. توطئه هاى مأمون گریبانگیر طاهر و فرزندانش ‍ و دیگران نیز شد. اینان وزرا و فرماندهانش بودند که براى مأمون و تحکیم پایه هاى قدرتش آن همه خدمت کرده و دیگران را با زور و شمشیر به اطاعتش درآورده بودند. با این وصف مى بینیم که چگونه همه را یکى پس از دیگرى به دیار عدم فرستاد در حالى که نسبت به همه نیز ابراز محبت و سپاسگذارى مى نمود. مأمون کسى بود که بخاطر سلطنت و حکومت ، برادر خود را بکشت ، حال چگونه به همین انگیزه از کشتن امام رضا دست باز دارد. آیا این معقول است که بگوییم به نظر وى امام رضا از تمام این خدمتگزاران صدیقش و حتى از برادرش محبوبتر مى نمود؟ اما اینکه بر مرگ امام ابراز حزن و سوگوارى نمود قضیه روشن است . مگر در آن شرایط از چنان افعى مکار و سیاست بازى مى شد انتظار شادمانى و سرور برد؟ مگر هم او نبود که فضل را کشت و سپس بر مرگش اندوه فراوان ابراز داشت (4) و قاتلانش را هم که به دستور خود او بودند، از دم تیغ گذرانید. بعد هم سر آنان را نزد حسن برادر فضل فرستاد و دخترش هم را به عقد وى درآورد. اما پس از پیروزى بر ابن شکله ، حسن را نیز از مقامش سرنگون ساخت (5). طاهر را نیز خود او کشت ولى بیدرنگ یحیى بن اکثم را از سوى خود نزد فرزندانش گسیل داشت تا مراتب تسلیت خلیفه را به ایشان ابراز کند. سپس فرزندان طاهر را بر جاى پدر بنشاند ولى بتدریج همه را یکى پس ‍ از دیگرى سرنگون نمود. مأمون کسى بود که بخاطر سلطنت و حکومت ، برادر خود را بکشت ، حال چگونه به همین انگیزه از کشتن امام رضا دست باز دارد. آیا این معقول است که بگوییم به نظر وى امام رضا از تمام این خدمتگزاران صدیقش و حتى از برادرش محبوبتر مى نمود؟ از این قبیل جنایات ، مأمون بسیار کرده که اکنون مجال ذکر همه آنها نیست . بهمین قیاس ، عکس العمل ها و گفته هایش در مرگ امام رضا (علیه السلام) نیز کوچکترین ارزشى نداشت . چه اگر راست مى گفت پس چگونه دست به خون هفت تن از برادران امام بیالود و علویان را تحت شکنجه و آزار درآورد و به کارگزار خود در مصر نوشت که منبرها را شستشو دهد، چه بر فرازشان نام امام رضا (علیه السلام) در خطبه ها رانده شده بود. مأمون از چه شرافتى برخوردار بود که بگوییم کشتن امام با خلق و خوى وى ناسازگار بود. آیا کشتن آن همه افراد مگر منافاتى با مهر و محبتش ‍ داشت که پیوسته نسبت به آنان ابراز مى داشت . بنابراین، مهرورزیش ‍ نسبت به امام نیز هیچگونه منافاتى با قتلش نمى توانست داشته باشد. اما اینکه علویان را بزرگ مى داشت علت را خودش در نامه اى که به عباسیان نوشته ، چنین بیان مى دارد که این بزرگداشت جزئى از سیاست وى به شمار مى رود. لذا پس از درگذشت امام رضا (علیه السلام) دیگر لباس سبز را که ویژه علویان بود نپوشید، هفت تن از برادران امام را به قتل رسانید و به فرمانروایان خود در هر نقطه اى دستور داد که به دستگیرى علویان بپردازند. اما سخن احمد امین که نوشته علویان بر ضد مأمون بسیار قیام کرده بودند، ادعایى است که هرگز صحت ندارد. زیرا در تاریخ حتى نام یک قیام پس از درگذشت امام رضا (علیه السلام) ثبت نشده ، بجز قیام «عبدالرحمن بن احمد» در یمن که انگیزه اش را همه مورخان ظلم کارگزاران خلیفه نوشته اند، و همچنین شورش برادران امام (علیه السلام) که به خونخواهى وى برخاسته بودند. اما اینکه گفته اند داستان مسمومیت امام از ساختگی هاى شیعه است ، باید گفت که پیش از شیعه خود تاریخ نویسان سنى این جنایت را به مأمون نسبت داده بودند و شیعیان نیز شرح این داستان را در کتاب هاى اهل سنت مى خواندند که در منابع بسیارى از آنان آمده است (ر.ک. زندگى سیاسى هشتمین امام حضرت على بن موسى الرضا (علیه السلام)جعفر مرتضى حسینى) با این همه اگر کسى باز در تبرئه مأمون و حسن نیتش اصرار دارد به این سؤال پاسخ دهد که چرا پس از درگذشت امام ، مقام ولیعهدى را به فرزندش حضرت جواد (علیه السلام) عرضه نکرد، در حالى که او نیز دامادش بود و به فضل و علم و کمالاتش نیز اعتراف مى کرد. حضرت جواد به رغم خردسالیش تحسین عباسیان را نسبت به فضل و کمال خویش برانگیخته بود. مناظره وى با «یحیى بن اکثم » معروف است که با چه مهارتى به سؤ الهاى وى پاسخ مى داد(6). به علاوه ، صغر سن نمى توانست بهانه عدم واگذارى مقام ولیعهدى به امام جواد (علیه السلام) باشد، چه ولیعهدى معنایش تصدى عملى امور مملکتى نیست و تازه خلفا و حتى رشید، پدر مأمون ، براى کسانى بیعت ولیعهدى گرفته بودند که بمراتب خردسالتر از امام جواد (علیه السلام) بودند. ________________________________________پی نوشت ها:1. تذکرة الخواص / ص 355.2. ضحى الاسلام / 3 / ص 295 و 196.3. نظریة الامامة / ص 387.4.التاریخ الاسلامى و الحضارة الاسلامیة / 3 / ص 322 ماءثر الانافة / 1 / ص 211. درباره چگونگى قتل فضل سخن گفتیم و دیگر آن را تکرار نمى کنیم .5. لطف التدبیر / ص 166.6. الصواعق المحرقة ، فصول المهمة ، ینابیع المودة ، اثبات الوصیة ، بحار، اعیان الشیعة ، احقاق الحق جلد 2 به نقل از: اخبار الدول قرمانى ، نور الابصار، ائمة الهدى هاشمى ، الاتحاف بحب الاشراف ، مفتاح النجا فى مناقب اهل العبا... منبع: زندگى سیاسى هشتمین امام حضرت على بن موسى الرضا - جعفر مرتضى حسینى؛ مترجم : دکتر سید خلیل خلیلیان  / 62




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 290]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن