واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: موسیقی سازی ایران به جز موارد ی نادر در زمینه تکنوازی، پا به پای موسیقی آوازی رشد نکرده و به همین دلیل از استقبال شنونده موسیقی برخوردار نیست، از این رو غالب آثار موسیقی ایران در بند فرم پیش درآمد، آواز، چهار مضراب، آواز، تصنیف ورنگ است، و آنچه انواع تولیدات موسیقی ایرانی را به گوش شنوندگان غیر متخصص تکراری مینماید عدم تنوع فرم دراین آثار است.
حال کوتاه میپردازیم به تحولات گروه نوازی در موسیقی ایران تا شاید به انچه علت این ویژگی است نیز پرداخته باشیم. برای پرداختن به این مسئله اشاره کوتاهی به انواع وزن ناگزیر است. بطور کلی دو نوع وزن در موسیقی وجود دارد، وزن آزاد و وزن مشخص. وزن آزاد به گونه ای از اوزان گفته میشود که تاکید های آن غیر منتظره ، نامنظم و کشش نتها متاثر از سلیقه نوازنده ویا خواننده است. به بیانی دیگر ، حتی خود هنرمند دواجرا به یک وزن را نیز نمی تواند ارائه دهد. وزن مشخص، وزنی است که تاکید های منظم دارد و شنونده می تواند با آن وزن دست بزند، پابکوبد وتقسیمات میزانی آن را دنبال کند.
دستمایه کار گروهی نغماتی است که دارای وزن مشخص اند، چرا که نوازنده و خواننده به قالب های منظم و پیش بینی شده ریتمیک نیاز دارند تا بتوانند نغمه مورد اجرا را با یکدیگر به نظم اجرا کنند
موسیقی ردیفی ایران که اساس و تکیه گاه موسیقی شهری ایران است به دلیل نا مشخص بودن وزن غالب گوشه های آن پیش از اینها تنها خصلت تکنوازی داشته و همنوازی در آن پدیده ای جوان است. نمونه های شاخص و موجود نخستین گروه نوازی ها در موسیقی ایران به اواخر دوران قاجار و پس از مشروطه باز می گردد. و ابداع فرم پیش درآمد بعنوان قطعه ای که قبل از درآمد دستگاه اجرا می شود نیز به همان دوره باز می گردد. به بیانی دیگر همنوازان برای ارائه کار جمعی نیاز به قطعه ای با وزن مشخص برای شروع جمعی داشتند و فرم پیش درآمد را به معنای قطعه ای قبل از در آمد به وجود آوردند. گر چه بسیاری از آهنگسازان امروز به شکل سنتی این فرم وفادار نیستند، لیکن غالب کارهای جمعی موسیقی با قطعه ای به عنوان مقدمه اغاز می شود و پس از آن خواننده و تکنواز نغمه ای را که وزن مشخص ندارد بعنوان در آمد اجرا می کنند.
باری، کنسرت های انجمن اخوت، همنوازی درویش خان( تار ) باقرخان ( کمانچه) آواز طاهر زاده و تصنیف خوانی های دوامی در زمان خویش گامی نو بشمار می آ مد و بازگشت علینقی وزیری به ایران پس از تحصیلات موسیقی در اروپا، با دستمایه پیشرفت ها ونمونه های اروپائی موسیقی ارکسترال، موسیقی ما را بیش از پیش به سوی کار جمعی و ایجاد ارکستر یاری کرد. لیکن دریچه باز شده بسوی غرب و اشنائی موسیقی دانان ایران با امکانات ساز های غربی که از دیر باز در زمینه همنوازی بکار گرفته شده اند، شیفتگان نوآوری را بسوی بکار بستن این سازها بجای کار روی سازهای خودمان کشاند و با بکار بستن تکنیک های ارکستراسیون و شیوه های تجربه شده و سیقل خورده غرب، آثاری خلق شد، که تنها ملودی هایش ایرانی اند نه شیوه بیان آنها. به جز تار و سنتور و در مواردی تنبک ساز های دیگر ما فاقد توانائی کافی برای کار همنوازی تشخیص داده شدند و در هنرستان و مدارس موسیقی نیز بعنوان ساز اصلی تدریس نشدند. در ارکستر ها فلوت جای نی و ویلن جای کمانجه را پر کرد. هم دوره ای های من بخاطر دارند که در هنرستان موسیقی ساز سه تار، کمانچه، بربط و تنبک بعنوان ساز دوم قابل یادگیری بود و موفقیت در آن تاثیرچندانی در نمرات سالانه نداشت ، نوازندگان سازهای ایرانی وعلاقه مندان به آن نیز، بی شرمانه، عقب مانده قلمداد شدند.
سخن از همنوازی بعنوان پدیده ای نو در موسیقی ایران است و برای دستیابی به آن چاره کار رفع نواقص سازها و پرورش نوازندگان توانا ست. در زمانی که ده ها سال تنها نوازنده قابل کمانچه استاد بهاری و تنها نوازنده قابل نی استاد کسائی بود، بسی انتظار بی جا که ساز ایرانی در کار همنوازی بکار گرفته شود. تشکیل گروه ساز های ملی به سرپرستی استاد فرامرز پایوردردهه چهل نقطه عطفی است در بکار گیری سازهای ایرانی در همنوازی، ولی حتی آن زمان نیز به دلیل تسلط بیشتر نوازنده کمانچه گروه، به ویلن قطعاتی که در کنسرت ها با کمانچه اجرا می شد در ضبط با ویلن نواخته می شد که بدون نقص باشد. بکارگیری ساز های غربی اگر چه باعث دستیابی به امکانات و روش های غربی شد، لیکن سبب فراموشی تکنیک ها و ظرائف خاص موسیقی ایران نیز گشت. بطوری که با پیدایش مرکز حفظ و اشاعه موسیقی در اواخر دهه سی و سازمانهائی از این دست که با هدف باز پردازی موسیقی ایران تاسیس شدند، موسیقی قدیم ایران به گوش شنوندگان آن زمانکاملا نو و تازه بود. اجرا دوباره پیش درآمد های درویش و تصانیف عارف با شیوه خود صاحبان اثر، پس از گذشت پنجاه سال از خلق اثر، موسیقی نوین ایران قلمداد شد. باز نگری به موسیقی قدیم کوشش مواثری شد در پالایش و باز سازی موسیقی ما.
حالا توجه داشته باشید که در دهه پنجاه تازه چرخی زدیم و رسیدیم به آنجا که درویش و وزیری در ابتدای این قرن بودند. ازآن زمان تا امروز سی سال میگذرد و این زمان برای تحول در موسیقی، زمانی طولانی محسوب نمی شود. با این حال پس از گذشت زمانی نه چندان طولانی و البته با محدودیت هائی که می شناسید، نوازندگی سازهای محجور رشد بسزائی داشته و هنر همنوازی وارد مرحله تازه ای از تحول خود شده است. نوازندگان کمانچه و سه تار که زمانی خیل شان به زحمت به عدد انگشتان یک دست می رسید جمعیت بزرگی از دست اندرکاران موسیقی را تشکیل می دهند و بربط با ساختاری تازه در کار همنوازی و تکنوازی نقش ویژه ای ایفا می کند و سازهای کوبه ای نیز با دستمایه تازه و رنگارنگ از ساز های محلی فصل نوینی رادراجرای ضرب آهنگ آثار گشوده اند.
حمید متبسم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]