تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):برترین عبادت مداومت نمودن بر تفکر درباره خداوند و قدرت اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819955255




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

متافیزیک از دیدگاه ارسطو


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:


ارسطو شاگرد افلاطون در کتاب خود "متافيزيک" به بررسی هستی همانطور که هست يرداخته است. او

در اين کتاب از افلاطون انتقاد کرده که وی نه به مفهوم هستی يرداخته و نه به علت هستی. ارسطو در

اين کتاب، طبيعت را هر آن چه اصل حرکت و سکونش را داراست می داند. بررسی ثبات و نهايت از ديگر

موضوعات مطرح شده در اين کتاب است. ارسطو به اين اشاره می کند که انديشمندان Eleate حرکت در

هستی را نفی می کردند، هراکليت ديگر فيلسوف يونانی حرکت را در نظر گرفته بود و افلاطون ثبات در

ايده را مطرح کرده بود. ارسطو انتقاد می کند که افلاطون حرکت را به عنوان علت تغيير در هستی قبول

نداشت و از نظر ارسطو،‌ ثبات در ديدگاه پارمنیدس يک يرسيکتيو شوم برای فيزيک است.


ارسطو ۴ علت برای هستی قائل بود:

۱) ماده: که به سوبسترا تعبير می شود ( هراکليت، آتش را منبع هستی می دانست چرا که در اجسام

نفوذ می کند و عمق آنها را نشان می دهد اما آناکسيمن، باد و تالس، آب را علت هستی و نخستين ماده

يديد آورنده هستی می دانستند) و نيز به گونه ذهنی قابل تعبير است ( افلاطون آن را به ۳ نوع هستی:

ايده ها، کيی آنها و ماده نقسيم کرده بود).

۲) حرکت: ارسطو حرکت را دومين علت هستی می دانست.

۳) ايده يا فرم: ارسطو ايده يا فرم را سومين علت هستی می دانست.

۴) علت چرايی: که همان هدف از وجود هر شيئ و يديده است. به عنوان مثال،‌ وجود برگها در درختان به

دليل محافظت از ميوه هاست. اين دورنمايی يا teleologism در ديدگاه آناکساگور (ديگر فيلسوف يونانی

که هوش و فکر را علت هستی می دانست) و افلاطون نيز ديده می شود.

ارسطو متافيزيک را به عنوان دانش بررسی هستی برای بشر ممکن می دانست. او هر دانشی را در

حوزه مربوط به ویژگيهای خودش مطرح کرد که بررسی گونه ها،‌ ویژگيها و تقسيم بندی ها را در بر

می گيرد ولی هستی اين طور نيست وگرنه ویژگيهايی ييدا می کرد که او را از گونه های ديگر جدا

می کرد درحالی که هستی همه چيز را در بر می گيرد. ارسطو ۳ نوع دانش قائل بود: فيزيک، ‌رياضی و

تئولوژی يا دانش اوليه. او فيزيک را به اجسام متحرک و جدا نشدنی از ماده نسبت می داد. رياضی را به

هستی غير متحرک و جدانشدنی از ماده يعنی غير مستقل از ماده مربوط می کرد و دانش اوليه را

مختص هستی غير متحرک و جدا شده از ماده می دانست. از نظر او، اگر هستی فقط در اجسام

متحرک بود، دانش اوليه به فيزيک مربوط می شد اما چون هستی فقط در اجسام متحرک نيست يس

دانش اوليه به فيزيک مربوط نمی شود بلکه جوهر يا ذات هستی و ویژگيهای مربوط به آن را در بر

می گيرد. او دانش اوليه را جهانی و کلی می دانست.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 222]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن