محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846051152
جریان انحرافی در دفاع مقدس/ خوب و بد را باید با هم بگوییم
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - امروز در حوزه فرهنگی چند نفر وجود دارند که وقتی میبینند توانایی انجام کاری را ندارند خود را کنار بکشند تا دیگرانی که بهتر از آنها هستند آن کار را انجام دهند؟! ما از دفاع مقدس حرف میزنیم ولی دیدمان دفاع مقدسی نیست... مهدی صیافی- مریم خطیبی: موسسه انتشاراتی «روایت فتح» اخیرا دو مجموعه جدید «مادران» و «سرداران» را تولید و در نمایشگاه کتاب عرضه کرد، رونمایی از دو اثر این مجموعه در «کافه خبر» بهانهای شد تا به بحث و تبادل نظر در خصوص این مجموعه، فعالیتهای پیش رو و همچنین آسیبشناسی ادبیات دفاع مقدس بپردازیم. یحیی نیازی، نویسنده و محمدحسین کریمی پور، مدیر مسئول انتشارات روایت فتح در این نشست در خصوص فعالیتها و تولید مجموعههای جدید این موسسه به بخشی از سوالات ما پاسخ دادند. جلدهای اول و دوم مجموعه سرداران با عناوین «غریب غرب» و «مثل من و تو» به تازگی از سوی این انتشارات روانه بازار نشر شده است. کتاب «مثل من و تو» با محوریت زندگی سردار شهید احمد کاظمی به قلم یحیی نیازی با روایتی داستانی، زندگی این شهید از تولد تا شهادت به تصویر کشیده شده است. مبارزات انقلابی، عزیمت به کردستان و لبنان، حضور در شمال غرب کشور و ایجاد امنیت در آن منطقه و فرماندهی نیروهای هوایی و زمینی سپاه پاسداران، از جمله دوره های بازگو شده زندگی شهید احمد کاظمی در این اثرند. همچنین کتاب «غریب غرب» نیز روایت زندگی شهید بروجردی به قلم عباس رمضانی است. - نام روایت فتح به نوعی با نام شهید آوینی گره خورده است و بسیاری از شما توقع انتشار کتابهای شهید آوینی را دارند البته در این میان سوالاتی نیز وجود دارد؛ یکی اینکه چرا کتابهای منتشرشده شهید آوینی در دسترس نیست و یا داستان عدم انتشار آثار این شهید چیست و... سوال ما از شما این است که چقدر خودتان را در مسیر شهید آوینی و افقی طراحی شده او میدانید و آیا اصلا امروز با ذهنیت شهید آوینی حرکت میکنید یا خیر؟ و اینکه آیا واقعا کارهای ایشان در سایر حوزههای فرهنگی بجز کتاب پیگیری میشود؟ محمدحسین کریمیپور: اینکه ما چقدر توانستهایم به دیدگاههایی که مدنظر شهید آوینی بود نزدیک شویم را باید در ارزیابی دیگران سنجید. من نه همدم و مصادف با حیات ایشان بودم و نه آشنایی کامل با افکار ایشان دارم؛ آنچه در نزد من وجود دارد برداشتی است که از خواندن آثار ایشان به دست آوردهام و این الزاما نمیتواند این ادعا را به همراه داشته باشد که کاملاً با نوع نگاه و نگرش شهید آوینی آشنا شدهام. در خصوص آثار ایشان هم باید گفت از آنجا که همسرشان در حوزه نشر مکتوب به عنوان صاحب قانونی آثار مجدداً فعال شدهاند و مجموعه آثار در اختیار ایشان است، خودشان نسبت به انتشار آنها اقدام میکنند، در سال ۹۰ هم اولین مجموعه سه جلدی آثار شهید آوینی منتشر شد. آثار مکتوب که دو، سه سالی در دسترس نبود خوشبختانه به اهتمام همسر شهید منتشر میشود و در دسترس مخاطبین و علاقمندان به آثار ایشان قرار خواهد گرفت. روایت فتح در خصوص تولیدات مکتوب شهید آوینی این وظیفه را برعهده دارد که از مسیر انتخاب شده در شروع فعالیت عدول نشود. در انتشار و عرضه آثار مستند شهید آوینی نیز کما فیالسابق اهتمام لازم به خرج داده میشود. در حال حاضر ۱۸ عنوان از این آثار تولید شده است و پنج تا شش مجموعه دیگر باقی مانده است. آثار ایشان در فرمت DVD و با ترکیب بندی جدید هم برای اولین بار در نمایشگاه عرضه شد چون احساس میکردیم علاوه بر فیلم؛ مخاطب به مطالب دیگری نیز درباره این شهید نیاز دارد. بخشهای موجود در این مجموعهها برگرفته از متن نریشنها و دستنوشتهها و عکسهای شهید آوینی است. این هجده عنوان تا هفته دفاع مقدس منتشر میشود. از سوی دیگر آثاری را که تا بحال منتشر نشده، مشکل منابع داشته و بعضی از آثار وجود نداشت؛ قسمتهای پخش شده روایت فتح، نه در صدا و سیما و نه مجموعه روایت فتح وجود ندارد، اخیرا گروه روایت فتح تلاش مضاعفی کرده و از آثار کپی و تله گرفتهاند و آین آثار را براساس همان نسخههایی که به شیوه شهید آوینی تدوین شده بود مجدا تدوین میکنند. انشاالله اگر پروژه تمام شود آن پنج اثر هم در فرمت DVD منتشر میشود و کلیه آثار شهید آوینی در دسترس مخاطب قرار میگیرد. - بالاخره در حال حاضر حرکت مجموعه روایت فتح بر مبنای معیارهای شهید آوینی است یا خیر؟ کریمیپور: این سوال جای تأمل دارد و پاسخ آن بستگی به این دارد که معیارها و میزانها را چگونه تعریف کنیم. -... ببینید مسئلهای که در حوزه دفاع مقدس وجود دارد این است که در داستان جنگ و دفاع مقدس بعضی نگاهشان به جنگ و رویارویی دو کشور؛ انسانی است و برخی دیگر این نگاه را دارند که ما دفاع کردیم و شهید شدیم و آنها کشته شدند؛ چه نگاهی در مجموعه روایت فتح وجود دارد، این مجموعه زوایای نادیده جنگ که شاید فتح هم نباشد و زوایای گم شده و غبار گرفته هشت سال دفاع مقدس را روایت میکند؟ کریمیپور: روایت به مفهوم کلان یعنی نگاه صحیح به مقوله دفاع و نه روایتی بودن؛ در مجموعه روایت فتح وجود دارد. آنچه در مجموعه روایت فتح تولید میشود و از قبل نیز دوستان تلاش کردند آن را تولید و عرضه کنند، یک روایت بدون اضافات و بدون پیرایه و بدون حضور قابل رؤیت راوی به معنای دخل و تصرف در مفهوم و اتفاق بود. آنچه توسط آثار این مجموعه روایت شده و در اختیار مخاطب قرار گرفته واقعیاتی بوده که در دوران هشت سال دفاع مقدس رخ داده است. شما در کتابهایی که از سوی ما منتشر میشود کتابی را پیدا نمیکنید که دشمن را دژخیم بیان کند؛ خود شهید آوینی نیز زمانی که میخواهد با دشمن مواجه شود مسائل افراطی را بیان نمیکند. در مجموعه روایت فتح تلاش شده آنچه بیان میشود مطابق با موضوع روز و نگاه بیننده باشد؛ درست همان طوری که خود شهید آوینی عمل میکرد به طور مثال با اینکه جنگ تمام شده بود به بوسنی میرود و روایات آن کشور را بازگو میکند؛ همه اینکارها بر اساس همان احساس نیازی بود که بر اساس زمان اتفاق میافتاد چون احساس میکرد در بوسنی جلوه دیگری از دفاع مقدس اتفاق میافتد. هر جا که ضرورت پیدا کرده شهید آوینی وارد میدان شده است؛ مجموعه روایت فتح هم اینگونه عمل میکند؛ تولیدات ما اکثراً حول دفاع مقدس میگردد اما زمانی که احساس کردیم که باید به مسائل دیگر بپردازیم هم وارد عمل شدهایم به عنوان مثال همین مؤسسه، کنگره شعر مقاومت را برگزار میکند؛ نگرشی که شهید آوینی هم همان را به شکل پیشرفتهتر داشت. موسسه روایت فتح در این مسیر حرکت میکند شاید با سرعت و کاملا همگام با نگاه و اندیشه شهید آوینی نباشد اما با تغییر نگرشی در راستای همان روش شهید حرکت میکند چه بسا که اگر خود ایشان بودند مبدع بسیاری از نظریات و حرکات و مباحث اینچنینی بودند. - روایت فتح آیا در «زمان» متوقف شده و همچنان روایت هشتسال جنگ را میکند و یا نه میخواهد وارد جنگهای جدید بشود. میخواهد حرف جدید بزند، میخواهد کتابهای جدید تولید کند، مخاطب جدید جذب کند و ذائقه سازی جدید داشته باشد؟ یا اینکه یک قالب را تعریف کرده و حالا در یک محیط ایستا، امروز سرداران و فردا یادگاران و همینطور در همان فضای دفاع مقدس به کارمان ادامه میدهیم؟ کریمیپور: جنگ ما تمام زوایایش، تمام اتفاقاتش، تمام ارزشهایش، تمام شخصیتهایش و خیلی از آنها هنوز استخراج و بیان نشده و الزام هم ندارد، با آن ادبیات قدیم بیان شود ولی هنوز خیلی منابع و مطالب وجود دارد و بیان آنها بستگی به پرداخت موضوع و هنرمندی تنظیم کننده مجموعهها و فرمتها و روشها دارد. البته این موضوع هم وجود دارد که نمیتوانیم بگوییم در دهه نود از مطالب، مفاهیم، ارزشها و حتی اتفاقات مستغنی شدهایم. به تأسی از این نکته؛ ما اعتقاد داریم باید فرمت کار یا همان تاکتیک را خوب و به روز طراحی کنیم. بحث دیگر این است که جامعه مخاطب ما طیفهای گسترده دارد و الزاما ورود ما به نسل جدید یا مقطعی از زمان چه آن مقطع تاریخی باشد چه سیاسی به این معنا نیست که تنوع نسل و نیاز آنها به فراموشی سپرده شده است. بازگشت به گذشته الزاما به این معنا نیست که ما نیاز مخاطب امروز را از یاد بردهایم بلکه این مخاطب در هر مقطع زمانی که باشد باز هم نیاز به بیان واقعیاتی از گذشته خود دارد. روایت فتح هنوز از نسل اول و نسل دوم مخاطب دارد و ما برای آنها اطلاعات و مطالب استخراج نشده را عرضه میکنیم. سبک و سیاق گذشته هنوز کاربرد دارد نه که مشتری دارد، کاربرد و مخاطب با مشتری فرق میکند؛ این کاربرد هم به دلیل نیازی است که من مخاطب برای بازسازی روحی خود دارم. انسان وقتی در بستر اتفاقات و شرایط قرار میگیرد به آنها رجوع میکند؛ نوستالژی هم نیست که بگوییم دلمان برایشان تنگ شده بلکه این بازسازی روحی و روانی خودمان است. به نظر من هنوز نیاز به همان تولیدات با همان رویکرد گذشته وجود دارد ولی یک جریان پویا در حوزه نشر، پویاییاش در این است که زمانشناس و مخاطبشناس باشد. اگر ما بخواهیم ارتباط مستمر با مخاطب داشته باشیم و به پستوها نرویم و با همان روش سنتی با طیف محدودی مخاطب مراوده برقرار کنیم؛ نیاز نداریم تغییر رویه بدهیم؛ منظورم تغییر نگرش نیست. احساس نمیکنیم ادبیات و نوع قلم ما کهنه شده باشد و مخاطب آن را نپسندد چون هنوز هم در نمایشگاه کتاب مخاطب نسل جوان سراغ آثار ما را میگیرد. مهم این است که در مسیر تولید آثارمان تلاش کردهایم بفهمیم برای چه کسانی، چه طیفی، چه قشری و چه سنی باید به تولید اثر بپردازیم. شاید به آن بالندگی که مورد انتظار است هنوز نرسیدهایم ولی این ادعا را داریم که در مسیر هستیم. این طور نیست که به نیاز مخاطب توجه نداشته باشیم و چون شرایط مهیا نیست آن را فراموش و صورت مسئله را پاک کنیم. در حوزه مکتوب به غیر از دفاع مقدس وارد مباحثی شدهایم که مبتلابه و نیاز جامعه است؛ از بعد اطلاع رسانی به حوزه سیاست و نه به حوزه جریانهای سیاسی در نشر ساقی پرداختهایم یا به حوزه شناسایی تفکر صهیونیستی و جنگ نرم پرداختهایم و در تمامی این حوزهها آثاری را تولید کردهایم. این نوع نگاه ما برگرفته از نگاه و عملکرد شهید آوینی است. وی هر جا لازم بود سر میزد و تنها دفاع هم نبود و امروز هم هرکجا هستیم و نیازی اگر باشد وارد آن حوزه میشویم. حالا اینکه میتوانیم حق مطلب را ادا کنیم یا نه به بضاعت ما برمیگردد و ارزیابی آن. قبول دارید بعضی اوقات ما درجا میزنیم چون نگاهمان گاهی تنها تجاری و بازاری است. در سبد خرید کالا یا سبد عرضه محصولمان یک نوع کالا را قرار میدهیم و نگاه میکنیم ببینیم که اگر مخاطب خوب استقبال کرد همه مغازه را از همان کالا پر میکنیم. در حوزه فرهنگ هم یک نوع محصول را عرضه میکنیم و وقتی دیدیم مخاطب از آن استقبال کرد دیگر حوصله فکر کردن، ایدهپردازی، مدلسازی را نداریم. یحیی نیازی: باید این واقعیت را بپذیریم که مقوله دفاع مقدس تنها مقولهای است که میتوانیم به عنوان الگو به همه دنیا و به کشورهای همجوار ارائه دهیم و افتخار کنیم که این حوزه برای خودمان است. اگر بخواهیم دقیق نگاه کنیم در سایر مقولات خیلی موفق نیستیم در بحث سیاست خارجی، فرهنگ، اقتصاد یا حتی مسائل اجتماعی، ما امروز نمیتوانیم به کشورهای اسلامی بگوییم ببینید ما در باب فرهنگ چه کردهایم تا آنها نیز از آن استفاده کنند چرا که ما در خیلی بخشها پسرفت داشتهایم ولی در آن تاریخ هشت ساله ما به یک الگویی رسیدیم که در دنیا بینظیر است. نکته مهم در منحصر به فرد بودن این جریان مسئله استفاده از جوانان؛ مسئله رهبری و وحدت رویه در کشور بود؛ این موارد بودند که معضل جنگ را حل کردند و علی رغم همه مرارتهایی که کشیدیم یک قطعه تاریخی ماندگار و جاودانی را در کشورمان به وجود آوردیم که امروز میشود گفت اکثر جریانات موجود در کشور روی این قطعه طلایی اختلافی ندارند؛ ممکن است بر روی شیوهها اختلاف داشته باشند که چرا در آن مقطع زمانی تمام نشد و چرا آن را دنبال کردیم اما در اصل جریان اختلافی میان جریانات سیاسی کشور وجود ندارد پس این قطعه یک قطعه متمایز و منحصر به فرد است که اتفاقات و درون مایههای آن فقط اینجا اتفاق افتاده است حتی اگر در صدر اسلام هم اتفاق افتاده خیلی کوتاه و مختصر بوده به عنوان مثال اسامه فرمانده لشکر حضرت رسول (ص) بوده است اما در دوران هشت ساله دفاع مقدس انواع و اقسام اسامهها وجود دارند؛ اگر اسامه را حضرت رسول به عنوان فرمانده لشکر برگزیدند در دوران جنگ تحمیلی اسامهها خودشان را عرضه کردند. شما شخصی مثل قاسم سلیمانی را میبینید که از محلهشان ۱۵ نفر را با خود به جبهه میبرد و بعد تبدیل به دسته، گروهان، گردان، تیپ و لشکر ثارالله میشود؛ یکی از لشکرهای قوی سپاه تا آخر جنگ. احمد کاظمی که کتاب «مثل منوتو» به ایشان پرداخته دقیقا به همین موضوع اشاره دارد. از نجف آباد همراه یک عده میآید بعد از کردستان وارد فیاضیه میشوند و این حرکت مبدا تشکیل یک لشکر میشود و یک سازمان به وجود میآید؛ از این دست اتفاقات زیاد است. یک وسعت نزدیک به دوهزار کیلومتر مرز درگیری با چیزی حدود سه میلیون آدم که با تناوب و چندین بار به این مناطق رفتند و برگشتند؛ اگر وجب به وجباش را تبدیل به دقیقه و ثانیه و آدمهایی که رفتند لحظه به لحظه اتفاقاتشان را ثبت کنیم، دریایی از اتفاقات داریم که هم دیروز و هم امروز میتواند پاسخگوی خیلی از نیازهای ما باشد و این میشود دلیل اینکه چرا مجموعهای مانند روایت فتح روی این موضوع مانور میدهد. انگیزه اصلی این است که اینجا هنوز که هنوز است حرف برای گفتن بسیار دارد و بسیار هم بروی زمین مانده است. - سختیهای اینکار کجاست؟ نیازی: ما سنتی به این موضوع نگاه میکنیم. سنتی نه اینکه ارزشها را بگذاریم کنار اما امروز گاهی نمیدانیم با چه نسلی داریم صحبت میکنیم. دل ما میخواهد نسل حاضر هم عین نسلی که در جبهه و جنگ بوده و یا حداقل جنگ را درک کرده و پشتیبان جبهه بوده مثل آن فکر کند و اینها اینگونه فکر نمیکنند. امروز در فضای مجازی نسل جوان با انواع اطلاعات بمباران میشود؛ شما با چه قالبی با چه سیستم و تکنولوژی میخواهید این کار را کنید؟ اینها سختیهای این کار است. مسئله بعدی اینکه ما میخواهیم یک موضوع مقدس را منتقل کنیم وقتی که میگوییم مقدس و این قید را به کار میبریم نمیتوانیم هر حرفی را بزنیم؛ این امر هم یکی دیگر از مشکلات اینکار است. امروز دیگر نمیتوانیم بگوییم آوینی نامی بود که با یک دوربین به جبههها رفت و بعد از آن به بشاگرد و مکانهای مختلف رفت تا اصلی را از دل این اتفاقات بیرون بکشد و به مخاطب ارایه دهد. امروز بازشناسی یک بدل از جنس اصل کمی دشوار شده است دلیلش هم این است که آنچه اصل بوده تبدیل به فرع شده و آنچه فرع بوده به اصل تبدیل شده است؛ اینها را با هم جابجا کردهایم. اگر میگویم انجام کار در این حوزه سخت است، سختیهایش اینجاست. مسئله دیگری که وجود دارد اینکه ما تا زمانی که به حالت سیستمی و دستوری امور را پیش ببریم وضعیتمان بهتر از این نمیشود یعنی امروز ما کنار آقای کریمیپور در انتشارات روایت فتح مینشینیم و ایشان و هیئت مدیره رویکردشان این است که وارد حوزه جنگ نرم بشوند؛ این کاملاً قابل قبول و پذیرفتنی است اما ما نیاز به تحقیقات میدانی داریم؛ نیاز به آگاهی سنجی و نیاز سنجی داریم. اگر به جوان امروز آن معرکه نبرد، کشتن و جنازه را نشان دهی؛ آن را نمیپذیرد نیاز به زبان دیگری دارد؛ باید به زبان خودش با او حرف بزنیم. ادبیات و مفاهیم دفاع مقدس هنوز پر از رمز است که هرکدامش میتواند گرهگشا باشد و هر کدامش برای نسل جوان میتواند یک چراغ راه باشد اما باید به این موضوع توجه شود که با چه ادبیاتی و چگونه این مفاهیم را منتقل کنیم؟ توجه کنیم که مخاطب از ما چه میخواهد؛ خیلیها از بچههای امروز پرسش اساسی نسبت به جنگ دارند اینکه چرا در فلان مقطع متوقف نشده؟ چرا این اتفاق نیافتاده، چرا و چرا و چرا...؟ و ما وقتی با این سوالات مواجه میشویم شاید گاه با بیحوصلگی با آنها برخورد کنیم و شاید انگی هم به طرف بچسبانیم که این طرف مخالف دفاع مقدس است اما این طور نیست سوال برایش پیش آمده است. باید دوران دفاع مقدس را همانطور که بوده برای نسل جوان و افرادی که در این حوزه پرسش دارند مطرح کرد. مشکل ما این بوده که همیشه طوری از افرادی که در جبهههای جنگ حضور داشتند صحبت شده که گویا آسمان باز شده و یک عدهای پایین آمدند و جنگ را اداره کردند؛ اینکار باعث شده که از این افراد فاصله بگیریم چون احساس کردیم آنها مانند ما نیستند. ما در نام گذاری کتاب «مثل منوتو» سعی کردیم این نکته را رعایت کنیم تا خواننده احساس انس و نزدیکی با شهید که داستان زندگیاش در این کتاب روایت میشود، کند. - انتقادی که در این حوزه وجود دارد این است که برخورد ما با این حوزه احساسی است در حالیکه خروجی عقلانی به ما میگوید در کربلای چهار خوب عمل نکردیم و اصلاً موفق نبودیم در بعضی جاها بعضیها خیانت کردند و مشکلاتی پیش آمد و همه چیز خوب و عالی نبود... نیازی: نکته مهمی که وجود دارد این است که باید همه جزئیات جنگ را با هم بگویم، خوب و بد آن را مثلاً ماجرایی مثل مک فارلین را باید به درستی برای نسل جوان بازگو کنیم تا او بپذیرد که همه این اتفاقات خوب و بد در کنار همدیگر رخ داده است. موضوع دیگر اینکه همواره در فیلمها، مکتوبات و مستندهایمان گفته شده روبروی ما یک دشمن ضعیف، ذلیل، بیدست و پا بوده و ما هم با یک لشکر قوی به مقابله با آنها رفتیم در حالیکه اینطور نبوده روبروی ما دشمنی بوده که در آغاز جنگ جزو یکی از قویترین ارتشهای منطقه خاورمیانه بوده و جالب این است که تا انتهای جنگ هم مرتب توسعه پیدا کرده است. ما با آن تعداد نیرویی که داشتیم یعنی دو یا سه برابر جمعیت عراق نتوانستیم آنطور که باید یگانهایمان را گسترش دهیم در حالیکه عراق ۷۵ یگان مرتب و منظم داشت و روبه جلو عمل میکرد. ما نتوانستهایم در حوزه مقاومت خوب کار کنیم. در سال اولی که شهرهایمان زیر چکمه نیروهای بعثی بود نتوانستیم این امر را به درستی به تصویر بکشیم؛ یک فیلم میسازیم و یک کلاش به دست هنر پیشه میدهیم و وارد یک سنگر میشود و پنجاه عراقی گردن کلفت را به اسارت میگیرد؛ جوان ما این امر را نمیتواند بپذیرد. به نظر من جان مایه این موضوع خیلی بیشتر از اینهاست. متاسفانه ما موضوع مقاومت را به درستی بیان نکردهایم؛ اینکه مردم وقتی عراق هجوم آورد چه کشیدهاند، سختی نبردهایمان را نگفتیم ولی میخواهم بگویم جنگ ما نکاتی دارد که روی زمین مانده که میتواند جوابگوی امروز باشد. نمیتوانیم بگوییم این رخداد تاریخ گذشته و از مد افتاده است. گاهی اتفاقی دویست سیصد سال پیش در کشوری رخ میدهد و اتفاق منحصر به فرد افتخار آمیزی است که سالها در آن کشور باقی میماند و هیچگاه از رده خارج نمیشود. دفاع مقدس هم برای ما همین حکم را دارد؛ این رخداد منحصر به فرد در کشور ما اتفاق افتاده و در کنار ماست اما از آن استفاده نکردهایم. برای آنکه از این اتفاق بهره ببریم ابتدا باید سراغ ابزار و آدمهایش برویم؛ مخاطبمان را بشناسیم، اینکه در چه روزگاری به سر میبریم و تکنولوژی و نیاز آن دوران چیست تا متوجه شویم چه چیزی را باید تولید و عرضه کنیم که بتواند آن فرهنگ و دوران را به درستی و آن طور که وجود داشت به مخاطب خود ارایه دهد. اگر ما شرایط امروز را به دست نگیریم رفته رفته مخاطبمان را از دست میدهیم. دوازده سال پیش در روایت فتح در باب مکتوبات یک اتفاق نو افتاد کما اینکه خود روایت فتح با حضور شهید آوینی در حوزه مستند سازی اتفاقی نو بود و در مکتوبات هم یک اتفاق نو افتاد و این اتفاق نو تا امروز جواب داده و اگر الان آقای کریمیپور میگویند ما در نمایشگاه کتاب هنوز هم مخاطب داریم این امر قابل قبول است که البته بخشی از آنها همان مخاطب دوازده سال پیش است اما باید این نکته را نیز در نظر داشته باشیم که چقدر به تعداد مخاطبمان اضافه کردهایم و چقدر در این مسیر نوآوری داشتیم، شاید نیاز باشد سراغ روشهای جدیدی برویم نه بدون آگاهی و اطلاعات بلکه روشهای جدید را بشناسیم و ملزومات آن را مهیا کنیم و سپس برای جذب مخاطب بیشتر سراغ آن روشها برویم. زمانی کوتاه نویسی، مینی مال نویسی، رفتن سراغ همسران شهدا و بیرون آوردن زوایای پنهان فرماندهانی که در جنگ اینهمه رشادت از خودشان نشان داده، مخاطب را جذب کرد اما نباید محدود به آن روشها بشویم و درجا بزنیم. ما نباید فقط به افتخارات گذشتهمان متکی باشیم باید اتفاقات گذشته را یک پایه قرار دهیم و آنها را تکمیل کنیم، نقاط ضعفاش را برطرف کنیم و نقاط قوت را پررنگ کنیم و یک گام جدید برداریم. کریمیپور: جنگ زوایا، نمودها، بروزها و جلوههایی داشت؛ این جمله ناظر به این است که گفته شد آیا زمان آن نرسیده که در حوزه دفاع مقدس شفاف گویی کنیم؟ در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا آنچه را که دیگران بیان میکنند، پردازش ذهنی افراد است یا مابه ازای بیرونی داشته که برای پرداخت دست مایه قرار گرفته و از منظرهای مختلف به آن نگاه شده است. جنگ ما نکات بسیاری داشت و هر کس به فراخور آن شرایط، بضاعت و نگاه خود به این مسائل میپردازد و اینها قطعات این پازل را تکمیل میکنند. موسسه روایت فتح قرار نیست که تنها در مباحث گذشته بماند و سکون پیدا کند ولی انتقادات و توقعاتی را طراحی کرده و ذائقههایی را ایجاد کرده است. به اعتقاد من باید به همه مباحث پرداخته شود؛ حالا یک نوع نگاه در یک مجموعهای برجسته میشود و در یکجا کم رنگتر است و این بستگی به مدیریت آن سیستم دارد که بتواند آن را به خوبی هدایت کند. علی القاعده هیچکس نمیخواهد فقط به افتخارات گذشتهاش بسنده کند به عنوان مثال من هیچ وقت دوست ندارم از نظر اقتصادی در وضعیت موجودم بمانم، دوست دارم از نظر علم و آگاهی هم به همین صورت روبه جلو گام بردارم اما قطع به یقین شرایط باید فراهم شود و اگر فراهم نشود این تلاش رو به جلو یا سرعت لازمه را ندارد و یا شور و هیجان لازم را نخواهد داشت. شاید به حوزههایی که موسسه روایت فتح رجوع میکند آن بضاعت در شرایط موجود نشر مهیا نشده است ولی اینگونه نبوده که اصلاً مد نظر قرار نگرفته باشد. موسسه روایت فتح در این زمینه سعی و تلاش دارد؛ اینکه موفق میشود یا نمیشود در آینده مشخص خواهد شد. نیازی: دو مطلب را در تکمیل صحبتهای آقای کریمیپور میگویم. ایشان دو نکته بیان کردند که قابل تامل است یکی اینکه گفتند که هر کسی به فراخور خود کار میکند؛ به نظر من از آن جنبهای که ایشان مد نظرشان است این امر درست است ولی از این جنبهای که من میخواهم ذکر کنم این یکی از معضلات ما شده است به عنوان مثال من سراغ دارم که 6-5 مرکز، نهاد و موسسه در یک فاصله زمانی درباره شهید حسن باقری، شهید بزرگی که همه اتفاق نظر داریم که نابغه جنگ است؛ به تولید اثر پرداختند ولی خروجی اینهمه فعالیت اثر فاخری در مورد شهید باقری نبود. چرا؟ چون میبینیم یک روز شهید باقری علم میشود همه دنبال ایشان میرویم؛ ما به خودمان زحمت نمیدهیم که تا جستجو و تحقیق کنیم چند نفر و چند مرکز درباره این شهید اثر داشته و یا در حال تولید آن است و دیگر ما در آن حوزه وارد نشویم بلکه سراغ دیگر شهدا برویم البته من روایت فتح را مستثنی از این جریان میدانم و برای آن دلیل هم دارم. کنگره سرداران شهید را در استانهای مختلف برگزار میکنیم و از آنجا که ما همیشه در انجام کارها دقیقه نودی هستیم در آخرین لحظات سراغ بزرگترین نویسنده در حوزه دفاع مقدس میرویم و میگوییم ما قصد برگزاری این کنگره را داریم که بزرگداشتی است برای شش هزار شهید و صد و پنجاه سردار؛ حالا شما برای این صد و پنجاه سردار کتاب بنویس! وقتی زمان اندک تا برگزاری کنگره را میبیند میگوید نمیتواند و وقت ندارد بنابراین برگزارکنندگان کنگره میروند سراغ نویسنده درجه پایینتر و همینطور ادامه پیدا میکند تا اینکه شخصی که نمیدانیم اصلا در این حوزه چقدر کار کرده یا نکرده، کتابی مینویسد و مسئولان هم ۵۰ هزار نسخه از آن را منتشر و در کنگره توزیع میکنند، بعد میگویند چاپ اول آن تمام شد و سراغ چاپ دوم آن کتاب میروند و این چاپ را هم در استانها پخش میکنند و سراغ چاپ سوم و چهارم و پنجم و... میروند. آقای عباس رمضانی برای نوشتن کتاب شهید بروجردی دوسال و نیم وقت گذاشت با حداقل ۲ هزار صفحه تحقیق که در نهایت کتابی ۱۰۰ صفحهای منتشر شد و در اختیار مخاطب قرار گرفت. در این کتاب نویسنده همه زوایا را بررسی کرده و بعد از آن مشاور تالیف روی اثر نظر داده و اشتباهات رفع شده است. حالا یک آقایی هم در جایی برای یک کنگرهای کتابی با آن توصیفاتی که شد تالیف میکند و در عرض یکسال به چاپ ششم و هفتم میرسد. اینکه میگویم هر کسی با نگاه و به فراخور توان خود در این حوزه وارد شده براین اساس است. - نهادهای نظامی و دولتی و بعضی از نهادهای رسمی؛ بجای اینکه برای تحقیق درباره دفاع مقدس بسترسازی کنند تا نویسندگان بتوانند با استفاده از منابع کافی در این حوزه قلم بزنند خودشان احساس تکلیف میکنند و کتابی را منتشر میکنند به آن روشی که شما نیز ذکر کردید. آیا قبول دارید که این احساس تکلیف کار را خراب میکند؟ کریمیپور: هر فرد بنابر سطح سواد، فرهنگ و دانش خود احساس میکند در این حوزه درست عمل کرده و اثری که خروجی این اقدامات است اثری مفید و قابل استفاده است. برای نمونه اثری را برای انتشار به موسسه آوردند که ما به دلیل اینکه خوب نبود آن را منتشر نکردیم در حال حاضر همان اثر از سوی انتشاراتی دیگر چاپ شده و به چاپ سوم هم رسیده است اما آن موسسهای که این کتاب را منتشر کرده اینکار را به نیت خیانت انجام نداده است بلکه برای انتشار آن احساس وظیفه هم کرده است. میخواهم بگویم ذائقه و نگاهها مختلف است و به نظر من باید روی سطح فرهنگی و ایجاد ذائقههای جدید کار کنیم. نیازی: من نکته دیگری دارم؛ روایت فتح روزگاری موفق بود که آماده پذیرش اثر از همه اهل فن بود بدون اینکه نگاه کند او از کجا میآید؛ میگفت این آقا رزمنده است و قدمش روی چشم ما؛ اگر میتواند بیاید و بنویسد؛ این آقا یا خانم که از دانشگاه شریف آمده هم با هر سلیقهای که دارد چون اهل فن است بیاید و بنویسد؛ آن آقا و خانم هم که از دانشگاه امام صادق(ع) یا از دانشگاههای دیگر میآید بیایند و بنویسند. دوران موفقیت روایت فتح دورهای بود که همه میآمدند و همه هر آنچه داشتند را در طبق اخلاص گذاشتند و نتیجه آن شد... آن مجموعههای چندگانه و حالا هم خدا را شکر منقطع نشد و همین مجموعه «سرداران» و «مادران» بعدا به آن اضافه شد. میخواهم بگویم آن دوره؛ دوره طلایی موسسه روایت فتح بود. این جامعیت یک موسسه است که تنوع را هم در خود جای میدهد و مخاطب را جذب میکند؛ جنگ هم پر از راز و رمز است و اگر راز و رمزهایش گشایش پیدا کند خیلیها را جذب میکند آن هم بدون دستکاری واقعیتها و بیان همه رمز و رازها. از سوی دیگر من در جایی گفتم تا زمانی که این پراکندگیها وجود دارد و هر کسی که از ظن و دیدگاه خودش وارد این حوزه شده ناخواسته باعث شدیم که جوانان ما از این حوزه فراری شوند؛ باید یک جایی جلوی این جریان گرفته شود. من در جایی پیشنهاد دادم شورایی خارج از سیستم دولتی متشکل از متخصصان، صاحبان سبک و نظر در این حوزه از نهادها، سازمانهای مختلف و حتی افراد نظامی تشکیل شود تا این افراد خط مشی اصلی را بدهند و سایرین بر اساس آن به تولید اثر بپردازند. - بخاطر نگاه سیاسی که وجود دارد به نظر میرسد بازار نشر در حوزه دفاع مقدس غبار آلود است؛ نگاه میشود نویسنده کیست و درباره چه کسی نوشته؛ ممکن است آن را کنار بگذارند حتی کتابش را به کتابخانهها هم نمیفرستند و در نتیجه این اثر بایکوت میشود و در بازار دیده نمیشود حتی اگر شما جنگ و صلح را هم بنویسید. شما اگر میخواهید کتاب بنویسید مجبورید که با بعضی از نهادها هماهنگی داشته باشید؛ در این سیستم اثر خوب دیده نمیشود...به عبارتی یک جریان انحرافی، جریان اصیل کار در این حوزه را تحت الشعاع قرار داده است. کریمیپور: به نظر من دیده میشود. بهتر است ذهنی صحبت نکنیم. ما نمیخواهم بگویم چقدر پالایش در هر مرحله صورت گرفته است. یک روز به صورت سنتی بنیاد حفظ آثار را ایجاد کردهایم که بنیاد حفظ آثار نیست. ما نیامدیم نگاه صحیح را پرورش بدهیم و آن نگاه را نهادینه کنیم؛ افرادی را با آن نگاه تربیت کنیم. شرایط را فراهم نکردهایم و امروز با آثاری مواجه هستیم که برخی صفر و برخی صد هستند. این هم صحیح نیست که بگوییم ما آسیبشناسی کردیم و حرفمان را زدیم و کنار برویم. باید مراکز و انتشاراتیهایی که آثار خوب منتشر میکنند را تقویت کنیم و جلوی مراکزی که راه را به خطا میروند را هم بگیریم؛ این یک راهکار است و دوم اینکه همین مراکزی که زیبا میبینند و زیبا مینویسند را حفظ و تقویت کنیم. نیازی: ما از دفاع مقدس حرف میزنیم ولی دیدمان دفاع مقدسی نیست. دفاع مقدس را بدنه مردم انجام دادند از کارگر، کشاورز، بقال، دانشجو و دانش آموز؛ اعتقاد ما این است که این حرکت خودجوش بود. ادبیات دفاع مقدس هم خودجوش به راه افتاد ولی تقویت نشد و متاسفانه امروز بجای انسجام در این حوزه پراکندگی به وجود آمده است. ما مدعی هستیم که میخواهیم این مفاهیم را در اختیار نسل جوان بگذاریم ولی اول در ما باید یک اتفاق بیافتد و حالا راهش چیست؟ در جنگ هیچ بنایی نبوده که اگر توان فرمانده گردانی داشته باشد؛ وی را بر سر آن پست نگذاشته باشند و به او بگویند تو بنایی و سواد نداری و نمیتوانی. همان طور که اگر فردی توان فرماندهی یک تیپ را داشت به او فرماندهی آن را محول میکردند و اگر نمیتوانست اینکار را انجام دهد خودش میگفت نمیتوانم به عنوان مثال شهید زینالدین قبل از عملیات خیبر پیش آقای رضایی میآید و میگوید من را از فرماندهی لشکر بردار... آقای رضایی میگوید: چرا؟ شهید زین الدین در جواب گوید: معاون من از من بهتر میتواند لشکر را اداره کند؛ او را فرمانده لشکر کنید و من معاون ایشان میشوم... مستندات این گفتگو هم از دست خطی که ایشان از فرماندهی لشکر استعفا داده تا سخنرانی آقای رضایی در مراسم تشییع جنازه وی موجود است اما امروز در حوزه فرهنگی چند نفر وجود دارند که وقتی میبینند توانایی انجام کاری را ندارند خود را کنار بکشند تا دیگرانی که بهتر از آنها هستند آن کار را انجام دهند؟! در حوزه حمایت از نهادها و مراکز موجود هم باید گفت که نباید عمود خیمههایی که در حوزه دفاع مقدس فعالیت میکنند را بکشیم بلکه باید آنها را تقویت کنیم و دهها خیمه دیگر نیز در این حوزه برپا کنیم. 291/60
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 580]
صفحات پیشنهادی
جریان انحرافی در دفاع مقدس/ خوب و بد را باید با هم بگوییم
جریان انحرافی در دفاع مقدس/ خوب و بد را باید با هم بگوییم. کتاب - امروز در حوزه فرهنگی چند نفر وجود دارند که وقتی میبینند توانایی انجام کاری را ندارند خود را کنار ...
جریان انحرافی در دفاع مقدس/ خوب و بد را باید با هم بگوییم. کتاب - امروز در حوزه فرهنگی چند نفر وجود دارند که وقتی میبینند توانایی انجام کاری را ندارند خود را کنار ...
ما فقط در فيلم از كرخه تا راين به يك شيميايي ميپردازيم؛
اشاره: براي گرد هم آوردن صاحب نظراني كه بتوان روي حرفشان حساب كرد با مشكل زيادي ... پيدا كردن اين بر و بچه ها در ايام دفاع مقدس بسيار دشوار است چون قالبا براي .... و دفاع مقدس تحليل درستي بود اما 3 -2 تا نكته را بايد اشاره كنم و آن اين كه انحرافي كه .... در سينماي ايران، 13 - 12 تا فيلم جنگي ساخته ميشود حالا خوب يا بد، كاري نداريم.
اشاره: براي گرد هم آوردن صاحب نظراني كه بتوان روي حرفشان حساب كرد با مشكل زيادي ... پيدا كردن اين بر و بچه ها در ايام دفاع مقدس بسيار دشوار است چون قالبا براي .... و دفاع مقدس تحليل درستي بود اما 3 -2 تا نكته را بايد اشاره كنم و آن اين كه انحرافي كه .... در سينماي ايران، 13 - 12 تا فيلم جنگي ساخته ميشود حالا خوب يا بد، كاري نداريم.
توقیف مردگانباغسبز، فحاشی فرهنگی و اسلحههایی که در ...
فکر کردم بد نیست که ارزش ادبی کار را هم در معرض دید افراد بیشتری قرار بدهم که خودشان ... خوب، آن کسی هم که اهل فن نیست، این اشتباه را نمیگیرد و دنباله و جو ساخته شده را ... شما باید دعوا کنید، باید در جواب فحشی که شنیدهاید، فحش بدهید. ..... در خصوص ادبیات دفاع مقدس و ضعف های موجود در این عرصه به ارایه توضیحاتی پرداخت و با ...
فکر کردم بد نیست که ارزش ادبی کار را هم در معرض دید افراد بیشتری قرار بدهم که خودشان ... خوب، آن کسی هم که اهل فن نیست، این اشتباه را نمیگیرد و دنباله و جو ساخته شده را ... شما باید دعوا کنید، باید در جواب فحشی که شنیدهاید، فحش بدهید. ..... در خصوص ادبیات دفاع مقدس و ضعف های موجود در این عرصه به ارایه توضیحاتی پرداخت و با ...
آندلسیزاسیون ایران (سینما و استعمار قلب ها )
مقدمه: مهمترین عرصه ای که توسط استعمار نوین باید مورد هدف قرار میگرفت فرهنگ مردم بود. ... اما برای تحلیل این موضوع بهتر است تاریخ سینمای کشور را با هم مرور کنیم: .... از مشروب، قهرمان های مطلقا خوب و دشمنان مطلقا بد، رفتارهای قشر اوباش جامعه(لات)، بی ... اما به گفته کارشناسان اوج قله سینمای ایران از آغاز تا کنون در 8 سال دفاع مقدس ...
مقدمه: مهمترین عرصه ای که توسط استعمار نوین باید مورد هدف قرار میگرفت فرهنگ مردم بود. ... اما برای تحلیل این موضوع بهتر است تاریخ سینمای کشور را با هم مرور کنیم: .... از مشروب، قهرمان های مطلقا خوب و دشمنان مطلقا بد، رفتارهای قشر اوباش جامعه(لات)، بی ... اما به گفته کارشناسان اوج قله سینمای ایران از آغاز تا کنون در 8 سال دفاع مقدس ...
روانشناسی افلاطون ( روایت کاپلستون )
عمل متقابل یک حقیقت بدیهی است و باید آن را پذیرفت : با انکار عمل متقابل ، به ... شبیه تر است ) و یار و یاور عقل است ، یا باید باشد ، هر چند در حیوانان هم یافت می شود . ... که اسب خوب به آسانی بر طبق رهبریهای ارّابه ران رانده می شود ، اسب بد سرکش و مایل ... این استدلال مبتنی بر فرض اثبات نشده ی یک جریان دوری ازلی و ابدی استو ...
عمل متقابل یک حقیقت بدیهی است و باید آن را پذیرفت : با انکار عمل متقابل ، به ... شبیه تر است ) و یار و یاور عقل است ، یا باید باشد ، هر چند در حیوانان هم یافت می شود . ... که اسب خوب به آسانی بر طبق رهبریهای ارّابه ران رانده می شود ، اسب بد سرکش و مایل ... این استدلال مبتنی بر فرض اثبات نشده ی یک جریان دوری ازلی و ابدی استو ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها