واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: جنگ يا صلح؟
پنج وزير خارجه اسبق آمريكا از رئيس جمهور آينده آمريكا خواستهاند كه پس از ورود به اتاق بيضي در كاخ سفيد مذاكره با ايران را آغاز كند. علت اين توصيه اين بوده است كه به نظر اين پنج وزير اسبق امكان حمله نظامي آمريكا به ايران ضعيف و قابليتهاي آمريكادر استفاده از اهرم نظامي عليه ايران ناچيز است.
در بادي امرموضع پنج وزير خارجه اسبق به معناي نقد سياست خارجي آمريكا، عقبنشيني از مواضع قبلي دولت آمريكا در قبال ايران، اجتناب از جنگ و بحران نظامي بيشتر و ورود سريعتر به جرگه صلح و تفاهم به نظر ميرسد.
اما كيست كه باور نداشته باشد اين پنج وزير خارجه خود در زمان اقتدار هر يك به نوعي در بروز جنگ، نا آرامي، براندازي و كودتا در كشورهاي ديگر دخالت مستقيم يا غيرمستقيم داشتهاند؟
مادلين آلبرايت اولين وزير خارجه اسبق آمريكا بود كه در جمع اين پنج وزير اسبق در دانشگاه جرج واشينگتن آغاز گر بحث بود و خواستار مذاكره آمريكا با ايران حتي در مورد مسائل هستهاي شد. نظر آلبرايت بلافاصله مورد تاييد كالين پاول قرار گرفت كه افزود مذاكرات با ايران بايد در سطوح پائين آغاز و سپس به سطوح بالا ارتقا يابد.
مادلين آلبرايت اعلام كرد آمريكا ايران را درك نكرده و از اوضاع داخلي ايران بياطلاع است و به همين علت نميتواند با ايران به درستي رفتار كند. وي افزود ما در قبال ايران دست به كارهايي زدهايم كه مشكلات بيشتري را براي خودمان به وجود آورده است.
جيمز بيكر وزير خارجه جرج بوش پدر نيز اعلام كرد دولت جرج بوش پدر در دهه 1990 خواستار مذاكرات سطح بالا با ايران بوده اما مقامات ايراني به دلائل سياسي از مذاكره خودداري كردهاند. وي مشخص نكرد كه آن پيشنهاد داراي چه پيش شرطهايي بوده و چرا مقامات ايراني حاضر به پذيرفتن آن نشدهاند.
هنري كيسينجر هم كه در دوران ريچارد نيكسون عهده دار سكان سياست خارجي آمريكا بوده است پس از آلبرايت وارد بحث شد، از مذاكره با ايران حمايت كرد و افزود آمريكابايد به فكر يك خاور ميانه با ثبات باشد.
به نظر كيسينجر اولين فايده مذاكره با ايران ارائه كردن نقطه نظرات آمريكا در قبال خاورميانه به ايران در سطح وزيران خارجه است تا هر دو طرف باور كنند كه مذاكرات جدي است.
وارن كريستوفر وزير خارجه بيل كلينتون هم گفت: ما امكانات بسيار ضعيفي براي اقدام نظامي [عليه ايران] داريم. قبل از اين وزيران اسبق فرماندهان نظامي آمريكادر عراق و افغانستان به كاخ سفيد هشدار دادهاند كه موقعيت آمريكادر منطقه آنقدر دشوار است كه در چنين شرايطي امكان استفاده از اهرم نظامي عليه ايران غير ممكن است.
كريستوفر در ادامه گفت مذاكرات ما با ايران بايد همه جانبه و گسترده باشد. ما تا به حال پيامي از ايران دريافت نكردهايم كه نشان دهد آيا ايرانيان در رفتار با ما جدي هستند يا نه. در اين جا باز گفته نشد كه آيا آمريكاييان پيامي دال بر جديت خود براي مذاكره با ايران ارسال كرده اند يا نه.
و اما مذاكره. آمريكاييان به خوبي ميدانند كه خود آنها آغاز گر بحران در روابط با ايران بودهاند. حتي اگر مداخلات آمريكادر ايران را در سالهاي قبل از انقلاب ناديده بگيريم، قطع مناسبات سياسي و ديپلماتيك با ايران در دوران جيمي كارتر و كمي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران آغازگر آن بود.
آمريكاييان با اعزام نيرو به طبس و سپس با اقدام نظامي مستقيم عليه ايران در آبهاي خليج فارس در دهه 1980 و در نهايت حمله به هواپيماي مسافر بر ايراني و دهها مورد ديگر در تمام سي سال گذشته بر طبل جنگ و خشونت كوبيدهاند.
آيا قرار دادن ايران در فهرست كشورهاي به اصطلاح محور شرارت به جز دور شدن از فضاي مذاكره و تفاهم بوده است؟ كدام رئيس جمهور آمريكا تا به حال رسما پيشنهاد مذاكره منصفانه، عادلانه و بدون پيش شرط را براي حل مسائل فيمابين مطرح كرده است؟
اين ايرانيان بودهاند كه در تمام سي سال گذشته از آمريكا خواستهاند از توسل به زور و به كار بردن ادبيات جنگ و خصومت دست بردارد، از موضع ابرقدرتي و استكباري نزول كند، حق مردم ايران را براي حاكميت بر سرنوشت خود به رسميت بشناسد، دست از اقدامات تحريك آميز و يكبام و دو هوا عليه ايران بردارد و راه را براي ايجاد امنيت و صلح در خاورميانه و به خصوص خليج فارس هموار سازد.
به نظر ناظران آمريكائي و اروپائي، اينك در سايه توصيه وزيران اسبق خارجه آمريكا براي مذاكره با ايران، كاخ سفيد واشينگتن چه در صحنه چنين مذاكراتي و چه خارج از آن تنها با احترام به حاكميت مردم ايران بر سرنوشت خودشان است كه ميتواند راه را براي بهبود رابطه با تهران هموار كند. امروزه همه اين اعتراف را دارند كه ايران كشوري قدرتمند، با ثبات و موثر در تامين و حفظ ثبات در منطقه است.
توصيه به مذاكره با ايران، سفارش مردان و زنان عادي به رئيس جمهور آينده آمريكا نيست. اين افراد هر يك در مداخله در امور داخلي ديگر كشورها، توسل به اقدام نظامي، براندازي و سرانجام مذاكره و حل و فصل صلحآميز مشكلات در جهان يد طولايي داشته و شايد هنوز هم داشته باشند.
هنري كيسينجر وزير خارجه ريچارد نيكسون، پدرخوانده لابي صهيونيستها در آمريكا و مدافع منافع اسرائيل در خاور ميانه كسي است كه ابتكارش در ابداع آشتي با چين، تشنج زدائي با اتحاد شوروي و مذاكره با ويتنام براي پايان جنگ هندوچين شاخص مهمي در ارزيابي قابليتهاي او است. اما وي در عين حال حامي همه ديكتاتوريهاي ضد كمونيست آمريكاي لاتين در دوران جنگ سرد هم بوده است.
حمايت وي از كودتا عليه سالوادور آلنده در شيلي آخرين برگي است كه در ارتباط با عملكرد كيسينجر اخيرا فاش شده است. وي در عين حال حامي پاكستان در جنگ با هند در سال 1971، بوده است.
هنري كيسينجر در محافل روشنفكري و مطبوعاتي آمريكا متهم است كه به دليل اعمال سياست خارجي آمريكا موجبات جنايات جنگي بسياري را در ويتنام، قبرس، كامبوج، شيلي و بنگلادش فراهم كرده است. وي متهم است كه در عملياتي به نام كندور در دهه 1970 در ربودن و كشتن ماموران امنيتي كشورهاي آرژانتين، بوليوي، برزيل، شيلي، پاراگوئه و اروگوئه دخالت داشته است.
كيسينجر از آغاز حمله نظامي آمريكا به عراق در دهه 2000 جزو مشاوران جرج بوش و ديكچني بوده و طرفدار نظريه نابود كردن مخالفان آمريكا در عراق به منظور رفع مشكلات آمريكا در عراق است.
ژنرال بازنشسته كالين پاول وزير خارجه جرج بوش پسر بوده است. وي قبل از آن كه يك فرد سياسي باشد يك عنصر نظامي و يك استراتژيست امنيتي است. پاول در حمله 1990 آمريكا به نيروهاي عراقي مستقر در كويت در كنار ژنرال نورمن شوارتسكف فعاليت ميكرد و در جريان اشغال نظامي عراق در سال 2001 نيز وزارت خارجه آمريكا را برعهده داشت.
پاول كه اين روزها در صحنه بينالمللي به طرفداري از نيروهاي ميانهرو و ليبرال شهرت دارد در دوران جنگ ويتنام از طرفداران توسل به خشونت و استفاده گسترده از نيروي نظامي بوده است. اين نظريه پاول در جريان حمله به عراق و افغانستان مورد توجه استراتژيستهاي نظامي آمريكا قرار داشت.
وارن كريستوفر وزير خارجه بيل كلينتون و صاحب منصب در دولتهاي ليندون جانسون و جيمي كارتر بود كه در جريان بحران بوسني هرزگوين به ايفاي نقش ميانجي جهت خاتمه دادن به بحران پرداخت. كريستوفر همچنين كودتاي نظامي هائيتي و روي كار آمدن ژان برنار آريستيد را رهبري كرد.
مادلين آلبرايت وزير خارجه بيل كلينتون قبل از آن نماينده آمريكا در سازمان ملل متحد بود. وي در اين مسئوليت به بهانه اين كه با پتروس غالي دبير كل سازمان ملل متحد رابطه خوبي ندارد از كمك به حل مساله قتلعامرواندا در دهه 1990 خودداري كرد. وي در سال 1994 حتي قتل عام رواندا را منكر شد. آلبرايت مدافع تحريم عراق در دوران صدام حسين بوده و به خاطر مرگ و ميرهاي ناشي از اين تحريمها مورد انتقاد شديد قرار گرفته است. وي هنوز هم از مدافعان اعمال تحريم عليه كشورهاي ديگر است.
آلبرايت در دوران وزارت خارجه خود در جريان مسائل مربوط به خاورميانه، بوسني هرزگوين و كوزوو نقش تعيين كنندهاي داشته است. وي در عين حال مبدع نظريه نزديكي به كره شمالي است.
جيمز بيكر وزير خارجه جرج بوش پدر در سال 1991 اعلام كرده بود كه هدف آمريكا از اعزام نيرو به كويت تنها رفع اشغال از كويت نيست بلكه هدف اصلي سرنگوني رژيم عراق است. بيكر مديريت ايجاد اتحاد 34 كشور جهان را براي جنگ عليه عراق بر عهده داشته است. وي در سالهاي اخير رياست اتاق بازرگاني آمريكا- جمهوري آذربايجان را بر عهده داشته است.
نقطه نظرات اين پنج وزير خارجه به نوعي به نظرات باراك اوباما نامزد دموكرات رياست جمهوري آمريكانزديك است و شايد بتواند به نوعي به تقويت منطق اوباما و افزايش موقعيت وي در انتخابات آتي كمك هم كند.
نكته ديگري كه از جلسه دانشگاه جرج واشينگتن ميتوان آموخت اين است كه اركان حكومتي، احزاب و صاحبان مشيهاي مختلف در كشوري چون آمريكا در برابر مسائل مهم بينالمللي فرا راه دولت حاكم، هركه باشد، در كنار هم مينشينند و مواضع مشترك و سازندهاي اختيار ميكنند كه در اختيار مديران سياسي شاغل قرار گيرد. اين درس براي كساني كه اگر در قدرت نباشند از هرگونه مساعدت با دولت حاكم هم خودداري ميكنند آموزنده است.
پنجشنبه 28 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]